سامرا
شهر سامرا یکی از چهار شهر مقدس عراق است. این شهر در ۱۲۴ کیلومتری شمال بغداد و در سمت شرق رودخانه دجله قرار گرفته است. در سال ۲۲۱ هـ.ق، معتصم عباسی پایتخت خلافت را از شهر بغداد به سامرا منتقل ساخت و تا سال ۲۵۶ هـ.ق که پایتخت باز به بغداد منتقل شد هشت خلیفه در این شهر حکمرانی نمودند. سامرا طی مدت سه دهه پایتختی، توسعه فراوانی یافت و تعداد زیادی از کاخها و تفریحگاهها و مساجد در این شهر ساخته شد. سامرا امروزه به سبب وجود مرقد مطهر دو پیشوای شیعه، امام هادی علیه السلام و امام حسن عسکری علیه السلام، مورد توجه جهان تشیع است. این بقعه که قلب شهر امروزی را تشکیل میدهد، در دوران زندگانی دو امام علیهماالسلام خانه مسکونی آنان بود و پس از شهادت در آنجا دفن شدهاند.[۱]
موقعیت جغرافیایی
شهر سامرا در کرانه شرقی رود دجله، در میان راه بغداد ـ تکریت واقع شده است. به عبارت دیگر، در حد فاصل قریه «کرخ فیروز» یا «کرخ یاجدّا» در شمال و قریه «مطیره» در جنوب قرار دارد. در حال حاضر، این شهر مرکز استان صلاحالدین است که از شرق به استان تمیم (کرکوک)، از شمال به تکریت، از غرب به استان الانبار و از جنوب به بغداد محدود میشود.[۲] فاصله سامرا تا بغداد ۱۲۴ کیلومتر است.
تاریخ سامرا
سامرا همچون شهرهای دیگر عراق، قدمت دیرینهای دارد. برخی بنای آن را عصر قبل از اسلام، یعنی دوران اشکانیان و ساسانیان میدانند، برخی نیز شاپور ذوالاکتاف را بانی این شهر دانستهاند.[۳] به گفته یاقوت حموی، سامرا را «سام بن نوح» ساخته است.[۴] و شاید وجه تسمیه آن به سامرا نیز همین باشد: «سام راه» یعنی راه عبور و مرور سام فرزند نوح در عصر ساسانی، این منطقه «التیرهان» نام داشت و قبل از ۳۹۳ قمری تاریخ اسکندری به چنین نامی مشهور بوده است.[۵]
بر اساس متون تاریخی، این شهر در عصر ساسانی، زیر سلطه ایران بود و مردم آن به پرداخت مالیات به پادشاهان ایرانی ناچار بودند. مورخان یکی از دلایل وجه تسمیه آن به ساءمره (محل حساب) را همین موضوع دانستهاند.[۶]
در دوران اشکانیان، سامرا از مراکز تمدن بود و آثاری نیز در حفاریهای آن به دست آمده است که تاریخ آنها به قبل از میلاد مسیح برمیگردد. در این شهر گورستانی کاوش شده که قدمت آن به پنج هزار سال قبل از میلاد میرسد. در دوران ساسانیان، به لحاظ موقعیت مناسب آب و هوایی همواره مورد توجه پادشاهان آن سلسله بود. آنجا بناهای باشکوهی ساختهاند[۷] که امروزه بقایای برخی از آنها باقی است.
با تسلط رومیان بر این منطقه مردم آن به مسیحیت گرویدند و به دنبال جنگهای ایران و روم، این شهر دچار آسیبهای کلی شد. سامرا همراه دیگر شهرهای عراق در سال ۱۴ قمری توسط سعد بن ابی وقاص فتح شد. از این هنگام تا پایان قرن دوم هجری تنها یک دیر در سامرا وجود داشت.[۸]
البته برخی از خلیفههای اسلامی از جمله منصور و هارون کوشیدند آن را آباد کنند و حتی هارون قصری اطراف آن ساخت و کانالی در آن حفر کرد. از آن هنگام تا دوران معتصم (قرن سوم هجری) از سامرا سخنی در منابع نیست تا آن که خلیفه به احیاء و تجدید بنای این شهر پرداخت.[۹] در ۲۲۱ ق، به لحاظ آن که معتصم ترکان را بر امور نظامی و دیوانی مسلط ساخته بود، هفتاد هزار نفر از نظامیان ترک بغداد را جولانگاه تاخت و تاز اسبهای خویش ساخته و بیمهابا در کوچههای شهر میتاختند و برای مردم شهر مزاحمت و آزارهای زیادی داشتند.[۱۰]
از آن رو، برخی از مردم به معتصم شکایت بردند و او نیز به چارهجویی برآمد و در اطراف بغداد نقطهای را بهتر و مناسبتر از این مکان نیافت[۱۱] و چون ساخت شهر را به پایان رساند ترکان را از بغداد به سامرا برد و مردم شهر را از آزار آنان رهانید.[۱۲] مردم وقتی شهر جدید را دیدند خوشحال شدند که از ایذاء ترکان خلاصی یافتهاند و آن جا را «سُرّ من رأی» نامیدند؛ یعنی خوشحال شد کسی که آن را دید.[۱۳] معتصم در آن شهر قصری ساخت و آن را به غلام خود، اشناس بخشید.
از آن زمان، پایتخت خلافت عباسی بین سالهای ۲۲۱ تا ۲۷۶ ق به سامرا انتقال یافت و این شهر در دوره معتصم بسیار آبادان شد و به اوج شکوفایی و جلال خویش رسید. معتصم دیوار بزرگ و ضخیمی از آجر پیرامون آن و قصری برای سکونت خود ساخت[۱۴] و در کنار آن بازار، کاروانسرا و مسجد برپا کرد و هر یک از سربازانش را دستور داد تا عمارتی بنا کنند. در دو سمت رود هر یک از خلیفهها کاخها و بناهای زیبایی ساختند، کاخهای متصل به شهر تا هفت فرسنگ در امتداد رودخانه جای داشتند. در سمت غرب دجله هم کاخها و بناهای زیادی ساخته شد. هر یک از خلیفهها پولهای هنگفتی، که عمدتاً افسانهآمیز است، در ایجاد کاخها و گردشگاهها صرف میکردند. سامرا هنگام مرگ معتصم به اندازهای باشکوه و آباد بود که با بغداد پهلو میزد. واثق و متوکل، فرزندان معتصم نیز در آبادانی آن کوشیدند. هزینههایی که صرف آبادانی این پایتخت شده به دویست میلیون درهم میرسید.[۱۵] در این مدت هفت خلیفه در سامرا خلافت کردند: معتصم؛ واثق؛ متوکل؛ منتصر؛ معتمد؛ معتضد.
همه این خلیفهها به نوبه خود در آبادانی و شکوفایی سامرا سهم داشتند. در دوران سلطه ترکان، شهر سامرا همواره دستخوش درگیریهای داخلی و جریانهای سیاسی بود که چیزی جز فساد، تباهی و تخریب برای آن شهر در پی نداشت تا این که معتضد بالله، شانزدهمین خلیفه عباسی به ناچار سامرا را رها کرد و دوباره به بغداد برگشت و پایتخت خلافت اسلامی دوباره به بغداد انتقال یافت.[۱۶]
از این زمان بود که شهر دچار ویرانی و تخریب شد و به نام دیگری شهرت یافت و آن «ساء من رأی» بود؛ یعنی هر کس آن را دید ناراحت شد. در عصر متوکل، به سبب مسجد جامع و مناره ملویهای که او بنا کرد، سامرا موقعیت ویژهای یافت. به خصوص که این خلیفه تلاش زیادی در آباد کردن شهر و ساختن قصرها انجام داد.[۱۷]
از هنگام انتقال خلافت به بغداد تا عصر حاضر، در منابع درباره سامرا سخن چندانی نیست و این شهر به سبب وجود مزار و مرقد عسکریین همچنان آبادان و پابرجا مانده است. اما بر اساس گفتههای سیاحان در عصر قاجار، این شهر دارای سه دروازه بود؛ یکی دروازه بغداد، دیگری دروازه شریعه (جایی که مردم از شط میتوانند آب بردارند) و سومی دروازه قاعد که نام قبیلهای از عرب بود.[۱۸]
ادیب الملک از کسانی است که در دوره قاجار این شهر را دیده و چنین میستاید: «هوای سامره چون بهشت است و خاکش عنبر سرشت. اکثر از سنگ ریزههایش سلیمانی است و سبز و زرد و مرجانی، زیرا که از کثرت خوش هوا در آن دشت باصفا، سنگش بدان طریق مصفا شود».[۱۹]
محمد شاه هندی، از پادشاهان هند در این شهر قلعهای مستحکم با دیوارهایی استوار و بلند از گچ و آجر ساخت و برجهای بسیار محکمی در اطرافش قرار داد.[۲۰] البته چندین قلعه در این زمان همچنان پابرجا بوده است.[۲۱][۲۲]
اماکن زیارتی سامرا
مهمترین زیارتگاه شهر سامرا مرقد مطهر دو امام همام یعنی حضرت علی الهادی علیه السلام و فرزند برومندشان حسن العسکری علیه السلام میباشد که دارای حرم و بارگاهی مجلل با گنبدی طلایی است که از دوردست قابل مشاهده است و کنار این گنبد طلایی گنبد دیگری قرار دارد که کاشیکاری شده است و آن محل مشهد صاحب الزمان علیه السلام و سرداب غیبت آن حضرت است و در زیرگنبد مذکور مسجد بزرگی قرار دارد.
در حرم مطهر عسکریین که به صورت شش گوشه ساخته شده است، علاوه بر دو امام هادی علیه السلام و امام حسن عسکری علیه السلام، تعدادی دیگر از اهل بیت علیهمالسلام مدفون شدهاند و گنبد طلایی در وسط صحن شریف قرار گرفته است.
دو امام همام پس از شهادت در منزلشان به خاک سپرده شدند و تا سالها شیعیان برای زیارت به این خانه میآمدند، این خانه در کنار مسجدی بود که گویند محل نماز خواندن آن دو امام علیهمالسلام بود و وقتی که در خانه مذکور بسته بود شیعیان در پشت پنجره خانه تجمع میکردند و آن حضرات را زیارت میکردند و سپس به مسجد مذکور میرفتند و نماز زیارت میخواندند و سالها این وضعیت ادامه داشت و گویند اولین کسی که بر سر قبور مطهر این امامان گنبدی ساخت، ناصرالدوله حمدانی بود که در سال ۳۳۳ هـ.ق گنبدی بر سر قبر آنان بنا نمود و این گنبد بارها تجدید بنا و ترمیم گردید تا این که عاقبت در قرن دوازدهم به همت حکمران خوی (احمد دنبلی خوئی، متوفی سال ۱۲۰۰ هـ.ق) و با هزینه زیادی صحن این دو امام علیهماالسلام بنا شد و برای آن روضه، رواق، گنبدی عالی و گلدسته ساخت، برای سرداب مطهر نیز صحن جداگانهای با ایوان و راه و پلهای جدا، همچنین برای زنان دهلیز و سردابی مستقل ساخت.
در سال ۱۲۸۵ هـ.ق ناصرالدین شاه دستور داد تا گنبد حرم مطهر را طلاکاری کنند که این امر بر روی گنبد نیز نوشته شده است. گنبد حرم مطهر عسکریین بزرگترین گنبد اماکن مقدس شیعه است. به طوری که محیط آن ۶۸ متر و قطرآن ۲۲ متر و ۴۳ سانتیمتر میباشد و تعداد آجرهای طلای آن بالغ بر هفتاد و دو هزار عدد آجر است. در کنار این گنبد دو گلدسته طلایی قرار دارند که ارتفاع هر کدام از آنها از سطح زمین ۳۶ متر و از سطح بام صحن بالغ بر ۲۵ متر میباشد.
در زیر گنبد حرم مطهر، ضریح نقرهای زیبایی قرار دارد که ساخته هنرمندان اصفهانی است. درون حرم و قسمتهایی از رواقها به طرز زیبایی آینهکاری شده و از یادگارهای ملک فیصل اول پادشاه هاشمی عراق است و به وسیله ایوانی فراخ و سقفدار به صحنی که گرداگرد حرم را فراگرفته راه مییابد. داخل صحن شریف ۴۵ ایوان وجود دارد که ۱۶ ایوان سمت غرب و ۹ ایوان سمت جنوب و ۲۰ ایوان سمت شرق قرار گرفتهاند و یکی از ویژگیهای این صحن آن است که فاقد حجره میباشد.
مرقد نرجس خاتون:
نرجس خاتون همسر امام حسن عسکری علیه السلام و مادر مکرمه حضرت مهدی علیه السلام میباشد و قبر مطهر آن بانوی بزرگوار در پشت ضریح امام حسن عسکری علیه السلام قرار گرفته و پس از زیارت دو امام همام شایسته است که به زیارت این بانوی پرهیزگار رفت.
مرقد حکیمه خاتون:
حضرت حکیمه دختر امام جواد علیه السلام و عمه امام حسن عسکری علیه السلام از زنان پرهیزگار دوران خویش بود و آن حضرت حرمت فراوانی نزد برادرش امام هادی علیه السلام و برادرزادهاش امام حسن عسکری علیه السلام داشت. وی شاهد تولد امام زمان علیه السلام بود و او را در قنداق پیچیده به نزد امام حسن عسکری علیه السلام آورد. قبر شریف این بانوی پرهیزگار پایین پا و چسبیده به ضریح عسکریین است و شیخ عباس قمی گوید برای این بانوی فاضله در کتب مزار زیارتنامه مخصوصی ذکر نشده است و سزاوار است که او را با همان زیارتنامه حضرت معصومه سلام الله علیها زیارت کنند. حکیمه خاتون در سال ۲۶۰ هـ.ق درگذشت.
مرقد حسین بن علی الهادی علیه السلام:
وی سیدی جلیلالقدر و عظیمالشأن بوده و در بعضی از روایات، از امام حسن عسکری علیه السلام و برادرش حسین بن علی به سبطین تعبیر شده است و آنان را به اجداد طاهرشان یعنی امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام تشبیه کردهاند. همچنین در روایتی آمده است که صدای حضرت حجت شبیه صدای عمویشان حسین بوده است و سید احمد اردکانی یزدی در شجرةالاولیاء گوید که حسین فرزند حضرت هادی علیه السلام از زاهدان و عابدان روزگار بود و به امامت برادر خود اعتراف داشت.
سرداب غیبت:
مشهد صاحب الزمان و سرداب غیبت از زیارتگاههای مهم سامرا است و در حقیقت سرداب بخشی از خانه مسکونی حضرت عسکری علیه السلام بود که در آن به عبادت میپرداخت و پس از او محل سکونت امام زمان علیه السلام بوده است. این محل از دیرباز مورد توجه شیعه بوده و از آنجا که عبادتگاه سه امام است، قداست و احترام ویژهای دارد. گفتنی است که به وسیله پلههایی میتوان به زیرزمین رسید. فضای اصلی و کهن زیر زمین عبارت است از: تالاری مربع - مستطیل به ابعاد ۳-۵ متر. در شرق این تالار فضایی است که پنجرهای از چوب دارد و محل عبادت امام علیه السلام بوده است. پنجره این نمازخانه یکی از ارزشمندترین قطعات باقیمانده از دوران عباسیها است و دارای کتیبهای کهن میباشد. این پنجره به دستور الناصرلدین الله عباسی (از خلفای علاقمند به اهل بیت علیهمالسلام بود) در سال ۶۰۶ هـ.ق ساخته شده است. در کاشیکاری درون این بقعه نام ناصرالدین شاه قاجار ثبت شده است که در سفر عتبات خود به زیارت این جایگاه تشرف یافته است. خادمان سرداب در این بقعه کوچک حفرهای تعبیه کردهاند و از آن به زائران خاک میدهند که فاقد هر گونه توجیه و دلیل شرعی است. کاشیکاریهای صحن و سردر ورودیها از دوره قاجاریه میباشند.
مرقد سید محمد علیه السلام:
سید محمد فرزند بزرگوار امام علی النقی علیه السلام است که در سال ۲۵۲ هـ.ق درگذشت و مرقد ایشان در شهر بلد در جاده اصلی کاظمین ـ سامرا و در فاصله هشت فرسنگی شهر سامرا قرار دارد. این امامزاده مورد احترام فراوان شیعیان عراق بوده و آنان را نسبت به وی اعتقادی عظیم است و معمولاً تمامی کسانی که به زیارت امامان معصوم سامرا میروند، به زیارت این جناب نیز نائل میگردند. کرامات بسیاری از این بزرگوار نقل شده است و در بزرگواری ایشان همین بس که ایشان قابلیت و صلاحیت امامت را داشتند و فرزند بزرگ امام هادی علیه السلام بودند و در فوت او، حضرت امام حسن عسکری علیه السلام گریبان خود را چاک نمود. شیخ نوری اعتقاد عظیمی به زیارت آن بزرگوار داشته و در تعمیر بقعه و ضریح مبارکش سعی نمود.
کتیبهای بدین صورت بر ضریح شریفش نوشته شده است: «هذا مرقد السید الجلیل ابی جعفر محمد بن الامام ابی الحسن علی الهادی علیه السلام عظیم الشأن جلیل القدر کانت الشیعه تزعم انه الامام بعد ابیه علیه السلام فلما توفی نص ابوه علی اخیه ابی محمد الزکی و قال له احدث الله شکراً فقد احدث فیک امراً خلفه ابوه فی المدینه طفلاً و قدم علیه فی سامرا مشتداً و نهض الی الرجوع الی الحجاز ولمّا بلغ بلد علی تسعه فراسخ مرض و توفی و مشهده هناک ولما توفی شق ابومحمد علیه ثوبه و قال فی جواب من عابه علیه قد شق موسی علی اخیه هارون و کانت وفاته فی حدود اثنین و خمسین بعد المأتین» یعنی این مرقد سید جلیل ابوجعفر محمد فرزند امام هادی علیه السلام است که فردی عظیمالشأن است و شیعیان را این گمان بود که او پس از امام هادی علیه السلام به امامت خواهد رسید و چون درگذشت امام هادی علیه السلام بر امامت حسن عسکری علیه السلام اشاره فرمود، هنگامی که امام هادی علیه السلام از مدینه به سامرا میرفت، سید محمد کودکی بیش نبود و بعدها چون به بلوغ رسید راهی سامرا شد و چندی در سامرا بود تا آن که تصمیم گرفت به مدینه برگردد و چون نه فرسنگی از سامرا دور شد و به بلد رسید در همین جا بیمار شده و درگذشت و چون این خبر به امام حسن عسکری علیه السلام رسید از شدت اندوه گریبان خود را چاک کرد و چون بر این کار او خرده گرفتند، فرمود: که حضرت موسی علیه السلام نیز در مرگ برادرش هارون گریبان خود را پاره کرد.
قبر امامزاده محمد دری:
محمد دری از نوادگان امام کاظم علیه السلام است (متوفی سال ۳۰۰ هـ.ق).[۲۳]
پانویس
- ↑ اماکن زیارتی و سیاحتی عراق، محمدرضا قمی، ص ۶۹.
- ↑ صحتی سردرودی، سیمای سامرا، سینای سه موسی، ۴۷
- ↑ حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، سامرا؛ جعفر الخلیلی، موسوعة العتبات المقدسه، قسم السامراء، ج ۹/۱۹.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ۳/۱۷۲.
- ↑ موسوی زنجانی، جوله فی اماکن المقدسه، ۱۲۴؛ جعفر الخلیلی، همان، ۹/۱۵.
- ↑ یاقوت حموی، همان جا.
- ↑ مصلح الدین مهدوی، تاریخچه شهر سامرا و زندگانی عسکریین، ۵ـ۶.
- ↑ همان جا.
- ↑ یاقوت حموی، همان، ۳/۱۷۴.
- ↑ ابن اثیر، عزالدین ابن الکرم، الکامل فی التاریخ، ۶/۴۴۶ـ۴۵۲.
- ↑ مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ۲/۴۶۷.
- ↑ یاقوت حموی، همان، ۳/۱۷۴؛ ابن طقطقی، تاریخ فخری، ترجمه وحید گلپایگانی ۳۲۱.
- ↑ مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ۶۳.
- ↑ این قصر تا قرون متمادی همچنان برجا بود (جعفر الخلیلی، موسوعة العتبات المقدسه) ۹/۱۸۴؛ HenryStierlin , Islam taschen , ۱۹۹۶ , B V. I ,P,۱۲۷.
- ↑ لسترنج، جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، ترجمه محمود عرفان، ۵۹.
- ↑ یاقوت حموی، همان، ۳/۱۷۵ـ۱۷۶ این قصر به نام جوسق معروف بود.
- ↑ غلامحسین مصاحب، دایرة المعارف فارسی، ۱/۱۲۴۶.
- ↑ ادیب الملک، سفرنامه ادیب الملک به عتبات، ۱۰۳.
- ↑ پیشین، ۱۰۵.
- ↑ پیشین، ۱۰۳.
- ↑ ناصرالدین شاه، سفرنامه ناصرالدین شاه به عتبات، ۱۵۶.
- ↑ عتبات عالیات عراق، دکتر اصغر قائدان، ص ۱۹۳.
- ↑ راهنمای اماکن زیارتی و سیاحتی در عراق، دکتر احسان مقدس، ص ۳۰۹-۳۱۲.
منابع
- عتبات عالیات عراق، دکتر اصغر قائدان
- راهنمای اماکن زیارتی و سیاحتی در عراق، دکتر احسان مقدس
- اماکن زیارتی و سیاحتی عراق، محمدرضا قمی
- صحتی سردرودی، سیمای سامرا، سینای سه موسی