ابن هشام انصاری
«عبدالله بن یوسف بن هشام» معروف به «ابن هشام انصاری» (۷۰۸-۷۶۱ ق)، ادیب، لغوی و نحوی نامدار مسلمان مصری در قرن هشتم قمری است. کتاب «مغنی اللبیب عن کتب الاعاریب» در علم نحو، از مهمترین تألیفات اوست.
زندگینامه
«ابومحمد عبدالله بن یوسف بن احمد بن عبدالله بن هشام انصاری» در ذی القعدۀ سال ۷۰۸ قمری در قاهره مصر زاده شد و همانجا پرورش یافت. اطلاعات ما از زندگی او به اندازه شهرت و بلندی آوازه وی نیست. نخستین و عمدهترین منبعی که شرح حال او را آورده، ابن حجر عسقلانی است که حدود یک سده پس از وی میزیسته است و منابع کهن پس از او چیزی بر اطلاعات اندک وی نیفزودهاند. سلسله نسب ابن هشام به قبیله خزرج، از انصار پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، میرسد و نسبت انصاری وی از همین جاست.
عبدالله بن یوسف نخست حنفی مذهب بود، سپس به مذهب شافعی روی آورد و چون در مدارس شافعی به مقام شایستهای نرسید، در ۷۵۶ ق. به مذهب حنبلی گرایید تا بتواند در مدارس حنبلیان به مقام استادی دست یابد؛ از همینرو کتاب مختصر خرقی را که لازمه تدریس در این مدارس بود، در مدتی اندک حفظ کرد و بدینسان به مقصود خود نایل آمد.
وی در نحو شهرتی عظیم به دست آورد و سرآمد همگنان شد و حتی بر استادانش برتری یافت و آثارش در فراسوی مرزهای مصر و شام به دست دانشپژوهان و اندیشمندان افتاد. ابن خلدون از جمله کسانی است که کتاب «مغنی اللبیب» وی را در مغرب یافته و به گفته خود از آن بهرهها برده و جامعیت کتاب را دلیل بر مقام ارجمند مؤلف و توان علمی او دانسته است. چنان که میدانیم از اواسط سده ۵ ق. به بعد که در واقع باید آن را دوران رکود علم نحو خواند، نحویان هیچ ابداع و ابتکاری از خود نداشتند، با این همه، برخی آثار ابن هشام مورد توجه مردم بود و همچنان در صدر کتب درسی قرار دارد.
از سفرهای احتمالی ابن هشام انصاری اطلاعی در دست نیست، جز این که، میدانیم وی دوبار حج گزارده است. ابن هشام سرانجام در سال ۷۶۱ قمری در قاهره درگذشت و در مقبره صوفیه مدفون شد. ابن نباته مصری شاعر معاصر وی، او را رثا گفته است.
تحصیل و استادان
ابن هشام انصاری در شرایطی در قاهره به تحصیل علم پرداخت، که الملک الناصر محمد بن قلاوون بر مصر حکم میراند و با پایان یافتن آشوبها و کشمکشها و اخراج صلیبیان، مصر امنیت خود را باز یافته و به یکی از بزرگترین پایگاههای علم و ادب آن روز تبدیل شده بود.
ابن هشام ابتدا قرائات قرآن، مقدمات صرف و نحو، حدیث و لغت را فراگرفت و سپس نزد استادان بنامی چون عبداللطیف بن مرحل، شمس الدین محمد بن سراج، تاج الدین تبریزی و تاج الدین فاکهانی به تکمیل این علوم پرداخت.
همچنین از فراگیری شعر و ادب نیز غفلت نورزید و دیوان زهیر بن ابی سلمی را نزد ابوحیان اندلسی غرناطی که از ۶۷۹ ق. در مصر اقامت داشت، فراگرفت. علم حدیث را از بدرالدین ابن جماعه آموخت و فقه شافعی را نیز نزد تقی الدین سبکی خواند. ابن هشام از میان همه استادانش به ابن مرحل علاقهای خاص داشت و بیشترین دست مایه علمی خود در نحو را از او برگرفت.
شاگردان
ابن هشام انصاری پس از طی مدارج علمی، به تدریس و تألیف روی آورد و در قبه منصوریه به تدریس و تفسیر قرآن مشغول شد و مدتی نیز در شاطبیه احادیثی را که از ابن جماعه شنیده بود، روایت میکرد. از شاگردان معروف او میتوان ابن ملاح طرابلسی، ابن ملقن، محمد بن احمد بن نویری، ابراهیم بن محمد بن عنان و فرزندش محبالدین ابن هشام را نام برد.
آثار و تألیفات
بیشتر تألیفات ابن هشام همانند دیگر نحویان هم روزگارش، شرح، تفسیر و اختصار است. وی سرودههایی نیز به شیوه شعر دانشمندان داشته که در برخی منابع ابیاتی از آنها آمده است.
۱. مغنی اللبیب عن کتب الاعاریب، مهمترین اثر اوست. وی تقریبا همه شهرت خود را لااقل در شرق جهان اسلام، مدیون کتاب مغنی خویش است که مورد تمجید و ستایش بسیار اهل علم، به ویژه ابن خلدون قرار گرفته است. ابن هشام کتاب مغنی را نخست در ۷۴۹ ق. در مکه تالیف کرد، اما به گفته خود وی در راه بازگشت به مصر مفقود شد. او بار دیگر در ۷۵۶ ق. که به مکه رفت، مجددا به تالیف آن پرداخت. کتاب مغنی از همان آغاز، مورد توجه بسیار علما قرار داشت و هماکنون نیز پس از گذشت قرنها همچنان در زمره کتابهای درسی مدارس علمیه است و امروزه در ایران بیش از هر جای دیگر به آن توجه دارند.
۲. الاعراب فی (عن) قواعد الاعراب. ۳. اقامه الدلیل علی صحه التمثیل و فساد التاویل. ۴. الالغاز، اثری است درباره مشکلات نحوی. ۵. اوضح المسالک الی الفیه ابن مالک. ۶. تتمیم الفوائد بسرد ابیات الشواهد. ۷. تخلیص الشواهد و تلخیص الفوائد. ۸. الجامع الصغیر. ۹. رساله فی انتصاب «لغه» و «فضلا» و اعراب «ایضا» و «هلم جرا». ۱۰. رساله المباحث المرضیه المتعلقه بمن الشرطیه. ۱۱. شذور الذهب فی معرفه کلام العرب. ۱۲. شرح جمل زجاجی. ۱۳. شرح قصیده بانت سعاد، شرحی است بر قصیده معروف کعب ابن زهیر در مدح پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم . ۱۴. شرح قصیدة اللغزیة فی المسائل النحویة ۱۵. شرح اللمحة البدریة فی علم اللغة العربیة ۱۶. فوح الشذا فی مساله کذا، شرحی است بر کتاب الشذا فی احکام لذا، تالیف ابوحیان غرناطی. ۱۷. قطر الندی و بل الصدی، رساله کوچکی است در نحو. ۱۸. القواعد الصغری. ۱۹. المسائل السفویة فی النحو. ۲۰. مسائل فی اعراب القرآن. ۲۱. اعتراض الشرط علی الشرط، شامل مباحثی است درباره جملههای شرطی ۲۲. موقد الاذهان و موقظ الوسنان.
آثار خطی
۱. الروضة الادبیة فی شواهد علوم العربیة ۲. شوارد الملح و موارد المنح ۳. مختصر الانتصاف من الکشاف، که خلاصه الانتصاف تالیف ابن منیر است. ۴. رساله فی استعمال المنادی فی تسع آیات من القرآن الکریم
منابع
- "ابن هشام، ابومحمد جمالالدین"، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۱۱۴.
- نرمافزار دروس حوزوی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.