اوست که امر عالم را (به نظام احسن و اکمل) از آسمان تا زمین تدبیر میکند سپس در روزی که مقدارش به حساب شما بندگان هزار سال است باز (حقایق و ارواح) به سوی او بالا میرود.
[همه] امور را [همواره] از آسمان تا زمین تدبیر و تنظیم می کند، سپس در روزی که اندازه آن به شمارش شما هزار سال است به سوی او بالا می رود.
كار [جهان] را از آسمان [گرفته] تا زمين، اداره مىكند؛ آنگاه [نتيجه و گزارش آن] در روزى كه مقدارش -آن چنان كه شما [آدميان] برمىشماريد- هزار سال است، به سوى او بالا مىرود.
كار را از آسمان تا زمين سامان مىدهد. سپس در روزى كه مقدار آن هزار سال است -چنان كه مىشماريد- به سوى او بالا مىرود.
امور این جهان را از آسمان به سوی زمین تدبیر میکند؛ سپس در روزی که مقدار آن هزار سال از سالهایی است که شما میشمرید بسوی او بالا میرود (و دنیا پایان مییابد).
He directs the command from the heaven to the earth; then it ascends toward Him in a day whose span is a thousand years by your reckoning.
He regulates the affair from the heaven to the earth; then shall it ascend to Him in a day the measure of which is a thousand years of what you count.
He directeth the ordinance from the heaven unto the earth; then it ascendeth unto Him in a Day, whereof the measure is a thousand years of that ye reckon.
He rules (all) affairs from the heavens to the earth: in the end will (all affairs) go up to Him, on a Day, the space whereof will be (as) a thousand years of your reckoning.
معانی کلمات آیه
«یُدَبِّرُ الأمْرَ»: کار را میگرداند. تدبیر کار را میکند. «مِنَ السَّمَآءِ إِلیَ الأرْضِ»: از آسمان تا زمین، یعنی کلّ عالم هستی. از مرکز فرماندهی آسمان، برای زمین فرمان را صادر میکند و امور زمین را زیر نظر میدارد. «یَعْرُجُ إِلَیْهِ»: گزارش کار برای او برده میشود. امر جهان پایان میگیرد و به سویش برگشت داده میشود. «أَلْفَ سَنَةٍ»: هزار سال. مراد از هزار و فروع آن کثرت است. مفهوم آیه این است که خداوند این جهان را آفریده و آسمان و زمین را با تدبیر خاصّی نظم بخشیده است، و پیوسته به رتق و فتق امور آن مشغول است، و پس از سالیان سال، این جهان را در هم میپیچد، و تمام امور سرانجام به خدا باز میگردد، و خدا جهان دیگری را با طرح نوینی ابداع میفرماید.
(خداوند) امر (اين جهان) را از آسمان به سوى زمين تدبير مىكند، سپس در روزى كه مقدار آن هزار سال از سالهايى است كه مىشمريد، (نظام اين عالم برچيده مىشود و) به سوى او بالا مىرود.
نکته ها
سؤال: در آيه 4 سورهى معارج مىخوانيم: ملائكه و روح در روزى كه مقدار آن پنجاه هزار سال است، به سوى او عروج مىكنند؛ اين آيه مىفرمايد: مقدار آن روز، هزار سال است؟
پاسخ: الف: در حديث مىخوانيم: قيامت پنجاه موقف دارد و هر موقفى معادل هزار سال
جلد 7 - صفحه 303
دنيوى است و آيهى مورد بحث تنها به يك موقف اشاره دارد. «1»
ب: اين آيه، در مورد عروج امر است و آن آيه، عروج ملائكه را مىگويد؛ شايد عروج امر در روزى باشد كه هزار سال است و قيامت نيست، ولى عروج فرشتگان در روز قيامت باشد كه پنجاه هزار سال است.
پیام ها
1- مركز مديريّت زمين آسمان است، برنامهها از آن جا نازل مىشود و به آن جا عروج مىكند. يُدَبِّرُ الْأَمْرَ ... يَعْرُجُ إِلَيْهِ
2- توحيد در ربوبيّت، از توحيد در خالقيّت جدا نيست. «خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ- يُدَبِّرُ الْأَمْرَ»
3- تدبير الهى، دايمى است، نه مقطعى. «يُدَبِّرُ الْأَمْرَ»
4- همان گونه كه در آفرينش، همه چيز از او و به سوى اوست، «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» تدبير امور نيز از او و به سوى اوست. «مِنَ السَّماءِ- ثُمَّ يَعْرُجُ»
يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ: تدبير و تقدير امور فرمايد به تمامه بر حسب اراده خود نسبت به آنچه ما بين آسمان و زمين است، و نازل فرمايد آن را با ملك بسوى زمين، ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ: پس عروج كند ملك به مكانى كه امر
«1» بحار الانوار، ج 57، ص 59- 58، روايت 30 بنقل از روضه كافى، ص 145 روايت 117.
جلد 10 - صفحه 376
نموده كه صعود نمايد بسوى آن، فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ: در مقدار زمانى كه اگر سير كند غير ملك، أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ: هزار سال باشد از آنچه شماره مىكنيد، زيرا از آسمان تا زمين پانصد سال، و آمدن و برگشتن جمعا هزار سال شود. يا تدبير نمايد امر دنيا را، پس نازل فرمايد قضا و تدبيرات را از آسمان بسوى زمين مدت ايام دنيا، پس برمىگردد و عود كند تدبيرات بسوى او بعد از انقضاء دنيا و فناى آن، تا منقطع شود امر امراء و حكم حكام و منفرد گردد ذات يگانه سبحانى در روزى كه مقدار آن هزار سال باشد و آن روز قيامت است، پس مدت مذكوره قيامت باشد، و تفسير على بن ابراهيم قمى، مؤيد اين قول است كه تدبير فرمايد امور آسمان و زمين را و امر و نهى كه فرمايد و اعمال بندگان تمام اينها ظاهر شود روز قيامت كه مقدار آن روز هزار سال است از سالهاى دنيا «1».
طبرسى فرمايد: و اما آيه «فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ» خداوند اراده فرمايد نسبت به كافر و قرار دهد آن روز را پنجاه هزار سال، زيرا مقامات قيامت مختلف است. «2». يا به اعتبار آنكه قيامت پنجاه موقف و هر موقفش هزار سال و مجموع پنجاه هزار سال شود.
اين فرو فرستادن كتاب است نيست شكى در آن از پروردگار جهانيان
آيا ميگويند بدروغ نسبت داد آنرا بلكه آن حق است از پروردگارت تا بيم دهى گروهى را كه نيامد آنانرا بيم دهندهاى پيش از تو باشد كه آنان راه يابند
خدا است آنكه آفريد آسمانها و زمين را و آنچه ميان آندو است در شش روز پس مستولى شد بر عرش نيست براى شما غير از او هيچ ياورى و نه شفاعت كنندهاى آيا پس پند نميگيريد
تنظيم ميكند امر عالم را از آسمان بسوى زمين پس صعود ميكند بسوى او در روز كه مقدار آن هزار سال است از آنچه بشمار مىآوريد
تفسير
الم مكرّر مبيّن شده و پس از آن خداوند منّان بيان عظمت قرآن را فرموده كه اين آياتيكه بتدريج بر پيغمبر آخر الزمان نازل ميشود نازل نمودن آنكتاب موعود الهى است بانبياء سلف شكّى در آن نيست كه از پروردگار جهانيان است آيا ميگويند كفار و معاندين كه افترا بسته است آنرا بخدا نه چنين است بلكه آن حق و محقّق است از جانب پروردگار تو اى محمد صلّى اللّه عليه و اله و مقصود از
جلد 4 صفحه 287
نازل نمودن آنستكه بيم دهى از معصيت خدا جماعتى را كه نيامده است نزد آنها بيم دهندهاى از جانب خداوند پيش از تو شايد آنها بحق و حقيقت راه يابند و از ثمرات آن بهرهمند گردند چون آن زمان زمان فترت و جهالت مردم بود و بعد از حضرت عيسى عليه السّلام ديگر پيغمبرى نيامده بود و سنن انبياء از ميان مردم آن عصر بكلّى رفته بود و پس از آن در مقام بيان عظمت دستگاه ربوبى و امر خلقت فرموده خداوند سبحان آن قادر منّانى است كه خلق فرمود آسمانها و زمين و تمام موجودات ما بين آن دو را از ثوابت و سيّارات و ملائكه و جنّ و انس و غيرهم در مدّتيكه بقدر شش روز بود از روزهاى بعد از خلقت آفتاب و زمين پس احاطه و استيلا يافت و حكمفرما شد بر تمام آنها بيك منوال در مقرّ سلطنت حقه حقيقيه خود چنانچه در سوره اعراف ذيل آيه شريفه إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ مستوفى گذشت و مردم بايد بدانند و متذكر باشند كه در دنيا و آخرت دوستى كه در مقابل قهر خدا بتواند با آنها كمك كند و شفيعى كه بىاجازه خدا بتواند از آنها شفاعت نمايد ندارند و خداوند تدبير و تنظيم ميفرمايد كار دنيا و ما فيها را از امر و نهى و وسائل آسايش و اعمال بندگانرا از عالم بالا و نازل ميفرمايد بزمين پس صعود و عروج و بازگشت ميكند كار و امر و حكم بسوى او در روز كه مقدار آنروز هزار سال بسالهاى دنيا است كه آنروز قيامت است و فرمانفرمائى در آنروز مخصوص بذات اقدس او است چنانچه قمى ره فرموده كه مراد امورى است كه تدبير ميفرمايد آنها را و امر و نهى كه الزام فرموده بآن و اعمال بندگان تمام اينها ظاهر ميشود روز قيامت پس ميباشد مقدار آن روز هزار سال از سالهاى دنيا و بنابر اين يوم ظرف عروج است و بعضى آنرا ظرف نزول و عروج دانستهاند و گفتهاند از آسمان تا زمين پانصد سال راه است و ملائكه كه تدبير امور خلق مينمايند آنرا در يكروز ذهابا و ايابا سير ميكنند و معتمد قول اول است و منافات ندارد با آنكه روز قيامت پنجاه هزار سال دنيا باشد چون اين تعبيرات براى تمثّل و تصوير امتداد و ظرف آنعالم است و تشبيه آن بأزمنه اينعالم در طول مدت و در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه قيامت پنجاه موقف دارد هر موقفى هزار
جلد 4 صفحه 288
سال و بنابر اين ممكن است اينجا موقف اول اراده شده باشد در هر حال اوضاع آنعالم را تحقيقا نميتوان با اوضاع اينجا تطبيق نمود و علم آنرا بايد بآشنايان ملك وجود حواله داد و بايد در تحصيل رضاى چنين خالق مديّر محيط توانائى كوشيد تا جام مراد ابدى را نوشيد.
(آیه 5)- در این آیه نخست به توحید پروردگار و سپس به مسأله «معاد» اشاره میکند، و به این ترتیب سه شاخه توحید که در آیات گذشته بیان شده (توحید خالقیت و حاکمیت و عبودیت) در اینجا با ذکر توحید ربوبیت- یعنی تدبیر جهان هستی تنها به وسیله خداوند- تکمیل میگردد.
میفرماید: «خداوند امور این جهان را از مقام قرب خود به سوی زمین تدبیر میکند» (یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَی الْأَرْضِ).
و میافزاید: «سپس تدبیر امور در روزی که مقدار آن هزار سال از سالهایی است که شما میشمارید به سوی او باز میگردد» (ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ).
منظور از این روز، روز قیامت است یعنی خداوند این جهان را با تدبیر خاصی نظم بخشیده، ولی در پایان جهان این تدبیر را بر میچیند و به دنبال آن طرحی نوین و جهانی وسیعتر ابداع میگردد، یعنی پس از پایان این دنیا جهان دیگر آغاز میشود.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: