آیه 19 سوره انشقاق
<<18 | آیه 19 سوره انشقاق | 20>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
(قسم به این امور) که شما حوال گوناگون و حوادث رنگارنگ (از نخستین خلقت تا مرگ و برزخ و ورود به بهشت و دوزخ) خواهید یافت.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- طبق: طبرسى فرموده: اصل طبق به معنى حال است زمخشرى نيز آن را حال گفته است طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ يعنى به حالى از حالى. راغب آن را چيزى را بالاى چيزى گذاشتن گفته است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَلا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ «16» وَ اللَّيْلِ وَ ما وَسَقَ «17» وَ الْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ «18» لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ «19» فَما لَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ «20» وَ إِذا قُرِئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ لا يَسْجُدُونَ «21»
به شفق، (سرخى بعد از غروب) سوگند مىخورم، و به شب و آنچه (زير پرده سياهى خود) جمع مىكند سوگند، و به ماه آنگاه كه كامل گردد سوگند. كه شما همواره از حالى به حال ديگر درآييد. پس آنان را چه شده كه ايمان نمىآورند؟ و آنگاه كه قرآن بر آنان خوانده شود، سجده نمىكنند؟
نکته ها
«يَحُورَ» از «حور» به معناى رجوع و بازگشت است و مراد از آن بازگشت به حيات اخروى در قيامت مىباشد.
«طَبَقٍ» به معناى تطبيق و انطباق است، يعنى قرار گرفتن دو چيز روى هم و به حالت نيز گفته مىشود، چون روح انسان با آن حالت منطبق شده است. پس «لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ» يعنى شما بر حالتى وخصلتى سوار مىشويد كه مثل مَركبى شما را بهسوى مقصد مىبرد. «2»
همان گونه كه در آستانه غروب، سرخى نمودار مىشود، سپس سياهى شب آن را مىپوشاند و آنگاه نور مهتاب بر تاريكى شب پرتو مىافكند و اين حالات يكى پس از
«1». عبس، 34- 36.
«2». تفسير راهنما.
جلد 10 - صفحه 429
ديگرى مىآيد، شما انسانها نيز يكى پس از ديگرى آمده و داراى حالاتى گوناگون در مسير تكامل به سوى خدا هستيد.
مراد از «لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ»، مراحل مختلف زندگى است كه انسان در مسير حركتش به سوى پروردگار آنها را طى مىكند. حيات دنيوى، حيات برزخى و حيات اخروى. «1»
ممكن است مراد از «لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ» اين باشد كه سرنوشت شما، طبق سرنوشت اقوام گذشته است. اگر مثل آنان انكار كنيد، هلاك مىشويد و اگر مثل آنان ايمان آوريد، نجات مىيابيد. حديثى نيز اين معنا را تأييد مىكند.
مراد از سجده در آيه «إِذا قُرِئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ لا يَسْجُدُونَ»، خضوع و تصديق و ايمان است و گرنه بايد هر آيهاى كه تلاوت شود مردم به سجده افتند.
پیام ها
1- منشأ بدبختى انسان، غفلت از معاد يا انكار آن است. «ظَنَّ أَنْ لَنْ يَحُورَ»
2- منكران معاد بر اساس گمان انكار مىكنند نه علم. «ظَنَّ أَنْ لَنْ يَحُورَ»
3- ريشه خوشىهاى مستانه، غفلت از آخرت است. كانَ فِي أَهْلِهِ مَسْرُوراً ... ظَنَّ أَنْ لَنْ يَحُورَ
4- عقل و احتياط حكم مىكند كه اگر يقين به قيامت نداريد، لااقل به وقوع آن گمان داشته باشيد، «يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ» «2» نه آنكه به عدم وقوع قيامت گمان بريد كه منشأ هلاكت است. «ظَنَّ أَنْ لَنْ يَحُورَ»
5- نتيجه قرائت قرآن بايد عبوديّت و تسليم باشد. إِذا قُرِئَ ... الْقُرْآنُ لا يَسْجُدُونَ
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص155
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم