آیه 17 سوره ملک
<<16 | آیه 17 سوره ملک | 18>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آیا از قهر خدای مقتدری که در (زمین و) آسمان حکمفرماست ایمنید که تندبادی بفرستد و بر سر شما سنگ ببارد تا بدانید که وعده عذاب من چگونه است؟
آیا از کسی که حاکمیت و فرمانروایی اش در آسمان قطعی است [چه رسد در زمین] خود را در امان دیده اید از اینکه توفانی سخت [که با خود ریگ و سنگ می آورد] بر شما فرستد؟ پس به زودی خواهید دانست که بیم دادن من چگونه است!
يا از آن كس كه در آسمان است ايمن شدهايد كه بر [سر] شما تندبادى از سنگريزه فرو فرستد؟ پس به زودى خواهيد دانست كه بيم دادن من چگونه است
يا از آن كه در آسمان است ايمن نشستهايد كه ناگاه بادى همراه با سنگريزه بر سر شما فرستد؟ به زودى خواهيد دانست كه بيمدادن من چگونه است.
یا خود را از عذاب خداوند آسمان در امان میدانید که تندبادی پر از سنگریزه بر شما فرستد؟! و بزودی خواهید دانست تهدیدهای من چگونه است!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- حاصب: حصب: انداختن يا انداختن سنگريزه. حاصب: با دو طوفان ريگ افشان. (طوفانى كه سنگها را پرتاب مىكند).[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذا هِيَ تَمُورُ «16» أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ «17»
آيا خود را از (قهر) كسىكه در آسمان است، ايمن مىدانيد، از اين كه شما را در زمين فرو برد، پس ناگاه زمين به لرزه افتد. يا از (قهر) كسى كه در آسمان است، ايمن شدهايد كه تندبادى از سنگريزه بر شما فرو فرستد.
تفسير نور(10جلدى) ج10 154 سوره الملك، آيه 17 - 16 ..... ص : 154
به زودى خواهيد دانست كه بيم دادن من چگونه است.
جلد 10 - صفحه 155
نکته ها
محتواى اين دو آيه، شبيه آيه 65 سوره انعام است كه مىفرمايد: به مردم بگو: او قادر است كه از آسمان يا زمين بر شما عذابى نازل نمايد. «قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ»
«حاصب» به معناى تند بادى است كه سنگريزه به همراه دارد.
نمونه فرو رفتن در زمين را در آخر سوره قصص درباره قارون مىخوانيم كه مىفرمايد:
«فَخَسَفْنا بِهِ» و نمونه نزول سنگريزه از آسمان را در ماجراى قوم لوط مىخوانيم كه فرمود:
«إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ حاصِباً» «1»
قدرت خداوند در آرامش بخشيدن به زمين، جلوهاى از فرمانروايى اوست كه در ابتداى سوره خوانديم: «بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» «2»
احتمال تغيير و دگرگونى در هستى، انسان را از مغرور شدن و تكيه كردن به دنيا نجات مىدهد. مولوى در مثنوى در اينباره شعر زيبايى آورده است:
جمله ذرّات زمين و آسمان
لشگر حقّند گاه امتحان
باد را ديدى كه با عادان چه كرد
آب را ديدى كه در طوفان چه كرد
آنچه بر فرعون زد آن بحر كين
و آنچه با قارون نمودست اين زمين
وآنچه آن بابيل با آن پيل كرد
وآنچه پشّه كلّه نمرود خورد
و آن كه سنگ انداخت داودى بدست
گشت سيصد پاره و لشگر شكست
گر بگويم از جمادات جهان
عاقلانه يارى پيغمبران
مثنوى چندان شود كه چهل شتر
گر كشد عاجز شود از بار پر
پیام ها
1- قهر و كيفر خداوند، تنها در قيامت نيست. أَمِنْتُمْ ... أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ
2- هيچ كس خود را از قهر خدا در امان نداند و هر لحظه احتمال نزول قهر
«1». قمر، 34.
«2». ملك، 1.
جلد 10 - صفحه 156
هست. «أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ»
3- آسمان، مركز فرماندهى و تدبير الهى است. «مَنْ فِي السَّماءِ»
4- آسمان، مركز مأموران مطيع و تحت امر خداوند است. «مَنْ فِي السَّماءِ»
5- نظام حاكم بر طبيعت با اراده او است و هر لحظه مىتواند آن را تغيير دهد.
«يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ»
6- قهر الهى ممكن است از زير پاى انسان باشد و او را در زمين فرو برد. «يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ» يا از بالاى سر او، از آسمان نازل شود. «يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً»
7- دست خداوند، باز است. هم مىتواند از آسمان باران فرستد: «يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً» «1»* و هم مىتواند از آسمان سنگ ببارد. «يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً»
8- تهديدات الهى را جدى بگيريم. «فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ «17»
أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ: آيا ايمن شديد از خدايى كه به زعم شما در آسمان است، يا ملكوت و قضا و اوامر كه در آسمان است، يا جبرئيل و ساير ملائكه به امر الهى، أَنْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً: آنكه فرو فرستد بر شما بادى كه با آن سنگريزه باشد مانند قوم لوط، فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ: پس زود باشد كه بدانيد بعد از مشاهده عذاب، دانا شويد چگونه است ترسانيدن من، و آن دانستن شما را فايده ندهد.
تبصره: آيات شريفه تهديد و وعيد عظيمى است نسبت به متمردين و مخالفين از فرمان الهى، بدين تقرير: آيا مأمون هستند از آنكه خداى تعالى ايشان را به قهر خود فراگرفته، فرو برد آنها را به زمين، چنانچه قارون ياغى طاغى را با قصر و دستگاه سلطنتى فرو برد به زمين. و همچنين قوم لوط پس از نافرمانى و ناهنجارى، به عذاب گرفتار شدند و سنگريزه آتشين بر آنها باريد.
اين قضايا، عبرتى است براى ديگران از كفر و طغيان نسبت به اوامر حضرت سبحان.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ «12» وَ أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «13» أَ لا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ «14» هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فِي مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ «15» أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذا هِيَ تَمُورُ «16»
أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ «17» وَ لَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ «18» أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صافَّاتٍ وَ يَقْبِضْنَ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ الرَّحْمنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ «19» أَمَّنْ هذَا الَّذِي هُوَ جُنْدٌ لَكُمْ يَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ إِنِ الْكافِرُونَ إِلاَّ فِي غُرُورٍ «20» أَمَّنْ هذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ بَلْ لَجُّوا فِي عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ «21»
جلد 5 صفحه 240
ترجمه
همانا آنانكه ميترسند از پروردگارشان در حاليكه غائب از انظارند براى ايشان است آمرزش و مزدى بزرگ
و پنهان سازيد سخن خود را يا آشكار كنيد آنرا همانا او دانا است بآنچه در سينهها است
آيا نميداند آنكه آفريد خلق را و او است عالم بدقائق و رقائق و آگاه از امور
و او است آنكه قرار داد براى شما زمين را نرم و آرام پس برويد در جوانب و اطراف آن و بخوريد از روزى او و بسوى او است بازگشت
آيا ايمن شديد از كسانيكه در آسمانند كه فرو برند شما را بزمين پس آنگاه آن بحركت درآيد
يا ايمن شديد از كسانيكه در آسمانند كه بفرستند بر شما باديرا كه در آن سنگ ريزه باشد پس زود باشد كه خواهيد دانست چگونه است بيم دادن
من و بتحقيق تكذيب كردند آنانكه بودند پيش از آنها پس چگونه بود انكار من بعقوبت
آيا نظر نكردند به پرندگان بالاى سرشان گسترانندگانند بالها را و جمع ميكنند كه نگاه نميدارد آنها را مگر خداى بخشاينده همانا او بهمه چيز بينا است
آيا كيست اين آنچنان كسيكه او لشگر است براى شما كه يارى كند شما را بغير از خدا نيستند كافران مگر در فريب شيطان
آيا كيست اين آنچنان كسى است كه روزى دهد شما را اگر باز گيرد روزى خود را از شما خدا بلكه ستيزه و لجاج نمودند در سركشى و رميدن از حقّ.
تفسير
روايت شده كه مشركين مكّه در ميان خودشان سخنانى ميگفتند و خداوند پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را از آن مطّلع ميفرمود پس با خود گفتند آهسته سخن گوئيد تا خداى محمد نشنود و خداوند در اين آيات تنبيه بجهل آنها فرموده و بنابراين ظاهرا مراد آنستكه كسانيكه باطنا از خدا ميترسند و در وقتى كه مخفى از انظارند معصيت خدا را نميكنند يا عبادت خدا را مينمايند چون عمل آنها از
جلد 5 صفحه 241
ريا و سمعه و ترس از خلق دور و بخلوص نزديك است براى آنان آمرزش گناه و اجر عظيم اخروى است اگر چه گفتهاند مراد از بالغيب خداى ناديده و غائب از انظار است ولى اينجا بقرينه آيات آتيه و شأن نزول مذكور آنمعنى انسب است و لذا ميفرمايد و چه پنهان و آهسته كنيد سخن خودتان را چه آشكار و بلند خداوند از باطن قلب شما آگاه است آيا كسيكه مردم را خلق نموده و او عالم بدقائق و رقائق امور و آگاه از اسرار و افكار است سخن آهسته آنها را نميداند تا چه اندازه شما در جهالت و نادانى هستيد و بعضى لطيف را بلطف تدبير و دقت تقدير تفسير نمودهاند خداوند آنذات كثير البركاتى است كه زمين را براى مردم نرم و آرام و رام يعنى قابل قبول هر تصرّفى فرموده از كشت و زرع و حفر و بنا و غيرها و در نتيجه مردم در اطراف و جوانب آن از كوه و دشت كه بمنزله مناكب و پشتهاى مراكب و دوابّند براى سير و سياحت رفت و آمد مينمايند برخصت خداوند و از منافع و ارزاق آن بهرهمند ميشوند بترغيب او و بازگشت همه دسته جمعى بحضور اقدس الهى است و هر كس را بمقتضاى حال و اعمال پاداش و كيفر خواهد داد آنچه ذكر شد مستفاد از ظاهر آيه و بيان مفسّرين مبنى بر اصول قديمه است ولى بنابر حركت زمين كه از اصول جديده است ممكن است گفته شود خداوند تشبيه فرموده زمين را در سرعت حركت و محسوس نبودن آن بشتر راهوار هموار بطوريكه حركت آن بر راكب مشهود نشود چون ذلول بر چنين شترى اطلاق ميشود و بنابراين سير در مناكب اين قسم شتر ترشيح لطيفى است كه بر ارباب ذوق لطف آن پوشيده نيست و اينمعنى بمراتب الطف از معناى سابق است و در مقام تهديد كفّار قريش و مشركين مكّه كه روى خطاب متوجّه بآنها بود فرموده آيا ايمن شديد شما از غضب آنكس كه ايادى قدرت او كه ملائكه ميباشند در مافوق شمايند و اگر بخواهد زمين را امر ميكند مانند قارون و اموالش شما را در خود فرو برد در وقتى كه بلرزه در آيد يا ايمن شديد از آنكس كه بفرستد بر شما باد تند مشتمل بر سنگ ريزه را مانند قوم لوط پس بعد از اين خواهيد دانست دنباله انذار و تخويف و تهديد مرا آنانكه قبل از شما انبيا را تكذيب نمودند از
جلد 5 صفحه 242
قبيل قوم نوح و عاد و ثمود چگونه بود بد آمدن من از اعمالشان و مجازاتم آنها را اگر قدرت خداوند در عالم نافذ نباشد پرندگانرا كه مردم ميبينند در هوا طيران ميكنند و بالهاشانرا ميگشايند و ميبندند چه چيز آنها را نگهميدارد كه نمىافتند بزمين با آنكه جسم ثقيلند و طبعا ميل بمركز زمين دارند جز عنايت خداى بخشنده مهربان كه بآنها قوّه و قدرت و وسائل پريدن و نگهدارى خودشان را داده و ميبيند آنها را و مراقب احوالشان است و ميداند چگونه خلق كند آنها را آيا كيست اين بت آنچنان جسم بىشعورى كه او لشگر و نيروى شما است بگمان خودتان كه يارى كند شما را غير از خدا واضح است كه نميتواند كمك كند چه رسد كه در مقابل لشگر الهى قيام نمايد و مانع از نفوذ اراده او شود اينها فقط فريب شيطان را خوردهاند كه چنين عقائد ناروائى نسبت به بتها دارند آيا كيست اين بت آنچنان كسى است كه روزى دهد شما را اگر خدا قطع كند روزى شما را بقطع باران و غيره خودشان هم ميدانند كه بتها چنين هنرى ندارند ولى لجاج و عناد و ستيزگى موجب شده كه باقى ماندند در سركشى و طغيان و رميدن و تنفّر نمودن از ذكر حق و قبول حقيقت.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَم أَمِنتُم مَن فِي السَّماءِ أَن يُرسِلَ عَلَيكُم حاصِباً فَسَتَعلَمُونَ كَيفَ نَذِيرِ «17»
آيا ايمن هستيد كسي که در آسمان است اينكه بفرستد بر شما تند بادي پس
جلد 17 - صفحه 105
زود باشد که بدانيد که چگونه بوده است انذار من.
أَ أَمِنتُم مَن فِي السَّماءِ بهمان دو معني که ذكر شد.
أَن يُرسِلَ عَلَيكُم حاصِباً چنانچه بر عاد قوم هود فرستاده شد که در بسياري از قرآن ياد آوري فرموده.
فَسَتَعلَمُونَ كَيفَ نَذِيرِ نذير بكسر را نذيري بوده كسره بجاي ياء است يعني پس از دچار شدن ببلاء معلوم ميشود بر شما چگونه بوده است انذار كردن من.
اقول: ذكر اينکه دو بلا خسف و حاصب از باب مثال است تمام بلاهاي الهي نظير اينکه است صيحه صاعقه رجفه امطار حجاره بلكه موت بلكه كليه، امراض که انسان مشاهده ميكند که بناگاه وارد ميشود بخصوص اينکه دوره حاضر که هر روز چه اندازه تصادفات ميشود، و چه اندازه تلفات دارد بلكه انسان خبر از فرداي خود ندارد که ميفرمايد:
ما اكثر العبر و اقل الاعتبار.
يا من بدنياه اشتغل
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 17)- سپس میافزاید: لازم نیست حتما زلزلهها به سراغ شما آید بلکه میتواند این فرمان را به تندبادها دهد «آیا خود را از عذاب خداوند آسمان در امان میدانید که تندبادی پر از سنگریزه بر شما فرستد» و شما را زیر کوهی از آن مدفون سازد؟! (ام امنتم من فی السماء ان یرسل علیکم حاصبا).
«و به زودی خواهید دانست تهدیدهای من چگونه است»! (فستعلمون کیف نذیر).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص262
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم