و هرگز اموال و اولاد شما چیزی که شما را به درگاه ما مقرّب گرداند نیست مگر آنکه با ایمان و عمل صالح کسی مقرّب شود که آنان پاداش اعمال صالحشان مضاعف و افزون است و در غرفههای بهشت ابدی (از هر غم و رنج) ایمن و آسوده خاطرند.
و اموال و فرزندانتان چیزهایی نیستند که شما را نزد ما مقرب کنند مگر آنان که ایمان آورده و کار شایسته انجام داده اند [که به سبب ایمان و کار شایسته، مقرب ما هستند]؛ پس اینانند که برای آنان در برابر آنچه انجام داده اند، پاداش مضاعف است، و آنان در غرفه ها [ی بهشتی از هر گزند و آسیبی] آسوده خاطرند.
و اموال و فرزندانتان چيزى نيست كه شما را به پيشگاه ما نزديك گرداند، مگر كسانى كه ايمان آورده و كار شايسته كرده باشند. پس براى آنان دو برابر آنچه انجام دادهاند پاداش است و آنها در غرفهها[ى بهشتى] آسوده خاطر خواهند بود.
اموال و اولادتان چيزى نيست كه شما را به ما نزديك سازد. مگر آنان كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند، كه پاداش اينان به سبب اعمالشان دو برابر است و ايمن در غرفههاى بهشت هستند.
اموال و فرزندانتان هرگز شما را نزد ما مقرّب نمیسازد، جز کسانی که ایمان بیاورند و عمل صالحی انجام دهند که برای آنان پاداش مضاعف در برابر کارهایی است که انجام دادهاند؛ و آنها در غرفههای (بهشتی) در (نهایت) امنیّت خواهند بود!
It is not your wealth, nor your children, that will bring you close to Us in nearness, excepting those who have faith and act righteously. It is they for whom there will be a twofold reward for what they did, and they will be secure in lofty abodes.
And not your wealth nor your children, are the things which bring you near Us in station, but whoever believes and does good, these it is for whom is a double reward for what they do, and they shall be secure in the highest places.
And it is not your wealth nor your children that will bring you near unto Us, but he who believeth and doeth good (he draweth near). As for such, theirs will be twofold reward for what they did and they will dwell secure in lofty halls.
It is not your wealth nor your sons, that will bring you nearer to Us in degree: but only those who believe and work righteousness - these are the ones for whom there is a multiplied Reward for their deeds, while secure they (reside) in the dwellings on high!
معانی کلمات آیه
زلفى: زلف: (بر وزن عقل و شرف) نزديك شدن و مقدّم گشتن. «زلف زلفا و زلفا: تقدّم و تقرّب». زلفى: هم مصدر آمده به معنى نزديكى و هم اسم مصدر به معنى منزلت و مقام. الف آن براى تأنيث است.
ضعف: (بكسر ضاد) مثل. «ضعف الشيء: مثله فى المقدار» و نيز به دو برابر و بيشتر گفته مىشود. در آيه به معنى مضاعف است.
غرفات: غرفه: درجه بلند، در اصل بنائى را گويند كه بالاى بنائى باشد (مجمع البيان) جمع آن غرفات است.[۱]
و اموال و فرزندانتان آن گونه (فضيلتى) نيست كه شما را به پيشگاه ما نزديك گرداند، مگر كسانى كه ايمان آورده و كار شايسته انجام دادهاند.
پس آنانند كه برايشان دو برابر آن چه عمل كردند پاداش است و آنانند كه در غرفهها و طبقات (بهشتى) آسوده خاطرند.
نکته ها
خداوند، ايمان و عمل صالح و انفاق و اخلاص را وسيلهى قرب به خود قرار داده است، ولى گروهى مال و فرزند و نژاد را عامل قرب و سعادت مىپندارند.
در آيه 15 سورهى تغابن مىخوانيم: «إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ» همانا اموال و فرزندان، وسيلهى آزمايش شما هستند و خداست كه نزد او پاداش بزرگ است. البتّه ذكر مال و فرزند، از باب مثال است وگرنه جز ايمان و عمل صالح هر چه باشد وسيلهى قرب نخواهد بود.
كسانى كه به مال و فرزند زياد افتخار مىكنند بدانند كه كثرت مال و فرزند هميشه نشانهى گشايش رزق نيست، بلكه گاهى خداوند افرادى را با سرمايه عذاب مىدهد. «فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِها» «1»
پیام ها
1- به تبليغات و تفكّرات غلط دشمنان پاسخ دهيد. كفّار (در آيه 35) مىگفتند: ما با داشتن اموال و فرزندانِ بيشتر، عذاب نمىشويم. «نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ»، اين آيه پاسخ مىدهد: كه مال و فرزند سبب در امان ماندن از
«1». توبه، 55.
جلد 7 - صفحه 452
عذاب نيست. وَ ما أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ ...
2- قرب به خدا، هميشه براى انسان يك هدف بوده امّا گاهى انسان براى رسيدن به آن راهها و وسايل نادرستى را انتخاب كرده است، نظير بت پرستى. «ما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى» «1»، وَ ما أَمْوالُكُمْ ... عِنْدَنا زُلْفى
3- داشتن مال و فرزند و ساير امكانات، نشانهى رشد و كمال نيست، بلكه بهرهگيرى صحيح از آنها كمال است. وَ ما أَمْوالُكُمْ ... إِلَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً (آرى، اگر مال و فرزند در راستاى ايمان و عمل صالح باشد، وسيلهى قرب است.) وَ ما أَمْوالُكُمْ ... إِلَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ
4- گرچه پاداش دو برابر داده مىشود ولى باز هم در برابر عمل است. «جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا»
5- در انتخاب مسكن علاوه بر امنيّت، ويژگىهاى ديگر را هم در نظر بگيريد:
داشتن غرفه و طبقهى بالا، چشمانداز بهتر، نور بيشتر، هواى لطيفتر. «فِي الْغُرُفاتِ آمِنُونَ»
6- در بهشت، هيچ گونه بيمارى، ترس، اندوه و اضطرابى وجود ندارد. «آمِنُونَ»
وَ ما أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ: و نيست مالهائى كه به شما دادهايم و نه فرزندان كه به شما ارزانى كردهايم، بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ: آن چيزى كه نزديك گرداند شما را، عِنْدَنا زُلْفى: نزد ما تقرّبى و نزديكى، زيرا تقرب به اعمال صالحه مىباشد و شما را افعال شايسته نيست چنانچه فرمايد: إِلَّا مَنْ آمَنَ:
جلد 10 - صفحه 540
(استثناء از ضمير خطاب) يعنى مال و اولاد هيچكس را نزديك به خدا نگرداند مگر كسى كه ايمان آورد به خداى يگانه و معتقدات حقه، وَ عَمِلَ صالِحاً: و بجا آورد كارهاى شايسته كه از جمله آن صرف مال است در راه خدا، و اولاد خود را علم دين بياموزيد و به صلاح تربيت نمايد. فَأُولئِكَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ:
پس آن گروه مر ايشان راست پاداش دو برابر و بيشتر، بِما عَمِلُوا: به سبب آنچه كردند از انواع خيرات و طاعات، يعنى جزاء حسنات را زياده گرداند يكى را به ده، تا هفتصد، بلكه از آن زيادتر بر سبيل فضل و عنايت، وَ هُمْ فِي الْغُرُفاتِ آمِنُونَ: و ايشان در غرفههاى بهشت ايمنند از مكاره و آفات و شدايد و مخافات.
بگو همانا پروردگار من گشاده ميگرداند روزى را براى هر كه ميخواهد و تنگ ميگرداند ولى بيشتر مردمان نميدانند
و نيست مالهاى شما و نه فرزندانتان چيزى كه نزديك گرداند شما را نزد ما نزديك شدنى مگر آنكس كه
جلد 4 صفحه 366
گرويد و كردكار شايستهئى پس آنگروه مر آنها را است پاداش دو چندان براى آنچه كردند و ايشان در منازل فوقانى ايمنانند
و آنها كه كوشش ميكنند در آيات ما كه عاجزكنندگان ما باشند آنها در عذاب حاضر كرده شدگانند
بگو همانا پروردگار من گشاده ميگرداند روزى را براى آنكه ميخواهد از بندگانش و تنگ ميگرداند براى او و آنچه انفاق كرديد از چيزى پس او عوض ميدهد آنرا و او است بهترين روزىدهندگان
و روز كه برمىانگيزاند آنها را همگى پس ميگويد بملائكه آيا اينها شما را بودند كه ميپرستيدند
گويند منزّهى تو تو صاحب اختيار مائى غير از آنها بلكه بودند كه ميپرستيدند جنّ را بيشترشان بآنها گروندگانند
پس امروز مالك نميباشد بعضى از شما براى بعضى سودى را و نه زيانى و مىگوئيم بآنها كه ستم كردند بچشيد عذاب آتشى كه آنرا دروغ ميپنداشتيد.
تفسير
خداوند سبحان در جواب ثروتمندان كه بمال و اولاد خود افتخار مينمودند و آنرا علامت عزّت و قرب و منزلت نزد خدا و ايمنى از عذاب او ميپنداشتند كه سابقا ذكر شد ميفرمايد بگو اى پيغمبر چنين نيست كه شما تصوّر نموديد خداوند بر حسب مصالح و حكمى روزى هر كس را بخواهد توسعه ميدهد و تضييق مينمايد ولى بيشتر مردم چون حكمت آنرا نميدانند و نميدانند كه اين از روى حكمت و مصلحت است تصوّر ميكنند براى محبّت است كه ما بآنها داريم با آنكه اموال و اولاد شما بهيچ وجه موجب تقرّب شما نزد ما نيست مگر كسيكه صرف نمايد آنمال و اولاد را در راه رضاى خدا و افعال پسنديده مانند اعانت فقرا و ترويج دين حقّ و تعليم احكام بآنها كه چنين مال و اولادى موجب قرب بحقّ خواهد بود و خداوند تعالى دو برابر ساير مردم بچنين اشخاصى عوض خواهد داد چون با اينكه ثروتمند بودهاند و آن موجب غفلت از ياد خدا است بفكر تحصيل رضاى خدا افتادهاند چنانچه قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه شخصى در خدمت آنحضرت در باره ثروتمندان سخنان ناروا گفت فرمود ساكت شو مرد ثروتمند اگر واصل برحمت خدا باشد و نيكى كننده ببرادران خود خداوند دو برابر باو اجر ميدهد چنانچه در اين آيه فرموده است و قريب به اين معنى در علل هم نقل شده است ولى بعضى از
جلد 4 صفحه 367
مفسّرين استثناء را منقطع گرفتهاند و گفتهاند مراد آنستكه مال و اولاد مقرّب نيست ايمان و عمل صالح مقرّب است و جزاء ضعف را فرمودهاند همان است كه خداوند وعده داده كه هر حسنهئى را ده برابر يا زيادتر پاداش دهد چون ضعف اسم جنس است و بر قليل و كثير اطلاق ميشود ولى انصاف آنستكه اعمال عبادى اين قبيل اشخاص قيمتش بيشتر است و چون ظاهر استثناء اتّصال است و مستثناى منقطع خلاف ظاهر و در روايت تصريح بدو برابر شده معناى اوّل متعيّن است و در هر حال ايشان در عمارات فوقانى و قصور عاليه بهشتى با كمال امنيّت خاطر از بلا و محنت و زوال نعمت گذران خواهند نمود و غرفه كه مفرد غرفات است بجاى آن نيز قرائت شده است و آنكسانيكه سعى و كوشش ميكنند در ابطال و تكذيب آيات الهى براى آنكه انبياء عليهم السلام را خسته و عاجز نمايند از ترويج دين حق خداوند آنها را در عذاب جهنم حاضر و مخلّد خواهد فرمود بگو اى پيغمبر چنانچه خداوند بر حسب حكمت و مصلحت بعضى را غنى و بعضى را فقير ميفرمايد كه ذكر شد بعضى از اشخاص را هم گاهى غنى ميكند گاهى فقير بتوسعه رزق و تضييق آن و مربوط بمحبّت و عداوت با او نيست بلكه براى حكم و مصالح ديگرى است از قبيل امتحان و تكميل استحقاق عقاب يا درجات ثواب پس شما اهل ايمان بايد قدر نعمت خدا را بدانيد و تا دستتان ميرسد از فقراء و ضعفاء دستگيرى كنيد و مال خودتان را در راه خير صرف نمائيد كه هر قدر بدهيد خداوند چندين برابر در دنيا و آخرت بشما عوض ميدهد و جانشين اموال صرف شده مينمايد و او بهترين روزىدهندگان است چون آنها واسطه در روزى دادنند و خداوند اصيل است و آنها بأغراض شخصى روزى ميدهند و خداوند بدون غرض و عوض و آنها گاهى بيجا ميدهند و خداوند هميشه بجا عطا ميفرمايد قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خداوند متعال نازل فرمايد در هر شب جمعه امر خود را بآسمان دنيا در اوّل شب و در ساير شبها در يك قسمت از سه قسمت اخير شب و مقدّم بر آن ملكى است كه ندا ميكند آيا توبه كنندهئى هست كه توبه او پذيرفته شود آيا طلب آمرزش كنندهئى هست كه آمرزيده شود آيا سؤال كنندهئى هست كه عطا كرده شود خدايا بهر انفاق كننده عوض عطا كن
جلد 4 صفحه 368
و بهر امساك كننده تلف روا دار تا طلوع فجر و چون فجر طالع شود امر پروردگار بعرش برميگردد و ارزاق را قسمت مينمايد ميان مردم و اين معناى قول خداوند است و ما انفقتم من شىء فهو يخلفه و اخبار در فضيلت انفاق در راه خير و عوض دادن خدا بمنفق در دنيا و آخرت بأضعاف آن بقدرى است كه نميشود احصاء نمود و چون بعضى از مشركين قائل بشركت ملائكه و شفاعت آنها از خودشان شده بودند و در بين آنها مالدار و فقير موجود بود و در آيات سابقه اقوال و عقايدشان گوشزد شده بود خداوند ميفرمايد اى پيغمبر متذكّر كن آنها را از روز كه جمع ميكند خدا رؤساء و زير دستان آنانرا تمامى پس ميگويد بملائكه براى اخذ اقرار از آنها بر خلاف يكدسته از اهل شرك كه آيا اين جماعت شما را در دنيا عبادت ميكردند و اين بفرمان شما بوده آنها جواب گويند پروردگارا تو منزّهى از شريك و تو صاحب اختيار و دوست مائى ما با اينها دوستى نداشته و نداريم و بهيچ وجه راضى بعمل آنها نبوديم چه رسد بآنكه فرمان بچنين امر قبيحى بآنها دهيم اينها اطاعت و بندگى شياطين را مينمودند آنها دستور اين عمل را باينها داده بودند و بيشتر اينها معتقد بودند كه دستورات آنها بر نفع خودشان است و گرويده بودند بآنها و تسويلاتشان و خدا بملائكه ميفرمايد امروز روزى است كه نه شما ميتوانيد بآنها نفعى برسانيد و شفاعتى از آنها كنيد و نه آنها ميتوانند بشما ضررى برسانند و شما را معذّب نمايند چون جز خدا متصرّفى در اين روز نيست و بمشركين ستمكار بر خويش و خلق ميفرمايد بچشيد عذاب آتشى را كه تكذيب مينموديد آنرا.
و نيست اموال شما و نه اولاد شما سبب به اينکه که شما را مقرب كند نزد ما و محترم نمايد مگر كسي که ايمان آورد و عمل صالح به جا آورد پس اينها براي آنها است جزاء دو برابر بسبب آن چه عمل كردند و آنها در غرفههاي بهشت با كمال امن جايگير ميشوند.
ملاك حسن و خوبي و سعادت و رستگاري و قرب به مقام ربوبي و فوز به درجات عالية ايمان و تقوي و عمل صالح است، هر چه ايمان قويتر باشد و تقوي شديدتر و اعمال صالحه بهتر و بيشتر باشد درجاتش عاليتر و قربش نزديكتر و فيوضات به او بيشتر ميشود تا برسد به درجه انبياء و معصومين.
و ملاك شقاوت و بدبختي و بعد از رحمت كفر و شرك و ضلالت و صفات خبيثه و اعمال سيئه است، هر چه كفرش قويتر و طغيانش شديدتر و سيئاتش زيادتر و بدتر باشد دركاتش دانيتر و بعدش از رحمت بيشتر و عذابش شديدتر ميشود، مال و منال و زخارف دنيوي و اسم و عنوان و جاه و جلال ملاك نيست.
وَ ما أَموالُكُم وَ لا أَولادُكُم از باب مثال است و لا سلطنتكم و لا عزتكم و لا تكبركم و لا صحتكم و لا عدتكم و غير اينها.
بِالَّتِي تُقَرِّبُكُم عِندَنا زُلفي بلي مالي که صرف دين و آخرت بشود و از ممر حلال دست بيايد و اولاد صالح که به خيرات و مبرات و اعمال نيك بسا موجب زيادتي قرب گردد.
بِما عَمِلُوا چه اعمال قلبيه از علم و معارف حقه و چه نفسيه از فضائل اخلاقيه و چه
جلد 14 - صفحه 571
جوارحيه از اعمال صالحه و چه خارجيه از مال و جاه که صرف آخرت شود.
وَ هُم فِي الغُرُفاتِ درجات بهشت.
آمِنُونَ ديگر زوال و فنا ندارد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 37)- سپس با صراحت بیشتری همین معنی را تعقیب کرده، میگوید:
«هرگز چنان نیست که اموال و اولادتان شما را نزد ما مقرّب سازد» (وَ ما أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ بِالَّتِی تُقَرِّبُکُمْ عِنْدَنا زُلْفی).
ج4، ص46
این سخن بدان معنی نیست که انسان دست از تلاش و کوشش لازم برای زندگی بردارد، بلکه هدف این است که داشتن امکانات اقتصادی و نیروی انسانی فراوان هرگز معیار ارزش معنوی انسانها در پیشگاه خدا نمیشود.
سپس به معیار اصلی ارزشهای انسانها و آنچه مایه تقرب به درگاه خدا میشود پرداخته و به صورت یک استثنا میگوید: «مگر کسانی که ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند که برای آنها در برابر اعمالشان پاداش مضاعف است، و در غرفههای بهشتی در نهایت امنیت به سر میبرند» (إِلَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِکَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا وَ هُمْ فِی الْغُرُفاتِ آمِنُونَ).
بنابر این تمام معیارها به این دو امر باز میگردد «ایمان» و عمل «صالح».
اینجاست که قرآن با صراحت بینظیرش قلم بطلان بر تمام پندارهای انحرافی و خرافی در زمینه عوامل قرب به پروردگار کشیده.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: