آیه 30 سوره روم
<<29 | آیه 30 سوره روم | 31>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
پس تو مستقیم روی به جانب آیین پاک اسلام آور در حالی که از همه کیشها روی به خدا آری، و پیوسته از طریقه دین خدا که فطرت خلق را بر آن آفریده است پیروی کن که هیچ تغییری در خلقت خدا نباید داد، این است آیین استوار حق، و لیکن اکثر مردم (از حقیقت آن) آگاه نیستند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- اقم: در كلمه اقامه معناى دوام هست در لغت آمده: «اقام الشيء: ادامه» پس فَأَقِمْ وَجْهَكَ: يعنى پيوسته كن توجه خود را و روى آوردن خود را.
- وجهك: وجه: چهره و صورت.
- حنيفا: حنف: ميل به حق حنيف: حقگرا، مايل به حق.
- فطرت: سرشت و نهاد. فطر در اصل به معنى شكاف و شكافتن از طرف طول شىء است «فطر»: آفريدن.
- قيم: مستقيم و پايدار. طبرسى آن را مستقيم گفته است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «30»
پس با گرايش به حقّ به اين دين روى بياور، (اين) فطرت الهى است كه خداوند مردم را بر اساس آن آفريده است، براى آفرينش الهى دگرگونى نيست، اين است دين پايدار، ولى بيشتر مردم نمىدانند.
نکته ها
در آيات قبل خوانديم كه همهى هستى در برابر خدا فروتن است، «كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» و آغاز و انجام هستى و مَثَل اعلى و عزّت و حكمت از اوست، و شرك چيزى جز خيال و ظلم نيست، اين آيه مىفرمايد: پس روى خود را خالصانه متوجّه دين كن.
فطرت در لغت به معناى خلقت و شكافتن پردهى عدم و آفرينش يك موجود است. گويا
جلد 7 - صفحه 197
خداوند انسان را به گونهاى آفريده كه به حقّ تمايل دارد و از باطل بيزار است. درست همانند علاقهى مادر به فرزند كه امرى تعليمى نيست، بلكه فطرى و غريزى است.
در روايات، جملهى «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ»، به اقامهى نماز و توجّه به قبله و اسلام، اخلاص و توحيد معنا شده است. «1»
پیام ها
1- رهبر دينى جامعه، بايد ابتدا حقّ گرايى كامل خود را تثبيت كند، بعد به ارشاد ديگران بپردازد. «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ»
2- انسان ذاتاً دينگرا و طرفدار حقّ است. «لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها»
3- بر خلاف تصوّر گروهى كه مىگويند: انسان مثل ظرفى خالى است كه با آداب و رسوم و افكار حقّ يا باطل پر مىشود و نظامهاى سياسى و اقتصادى و اجتماعى به او رنگ مىدهند، خداوند شناخت حقّ و حقّگرايى را به وديعت نهاده است. فِطْرَتَ اللَّهِ ...
4- معناى فطرى بودن دين، بى نيازى از تلاش در راه اقامهى آن نيست. فَأَقِمْ ...
فِطْرَتَ اللَّهِ
5- انحراف، يك عارضه است؛ زيرا گرايش به دين حقّ، در نهاد هر انسانى نهفته است. «فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها»
6- دين فطرى، ثابت و پايدار است. فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها ... ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ
7- تكوين و تشريع با يكديگر هماهنگ است. فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها ... ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ
8- حركت در مسير دين، حركت در مسير فطرت است. فَأَقِمْ .... فِطْرَتَ اللَّهِ
9- امور فطرى انسان كم و زياد مىشود؛ امّا به كلّى محو نمىشود. «لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ»
«1». تفسير راهنما.
جلد 7 - صفحه 198
10- گرايشهاى حقّ طلبانهاى كه در درون انسان نهفته شده، با تغيير مكان و زمان عوض نمىشود. «لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ»
11- هر گونه گرايش سياسى، اقتصادى، اجتماعى، نژادى و اقليمى كه در درون انسان سرچشمهاى نداشته باشد، پايدار نيست. «ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ»
12- اسلام، تنها دين پايدار است. «ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی ، ج8، ص: 202-203
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم