نیکی به پدر و مادر

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

در قرآن کریم در چندین جا با تعبیر «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» آمده است و اخبار در ثواب نيكى به پدر و مادر بى شمار است و هر مؤمنى را سزاوار است كه در گرامي داشت و بزرگداشت و احترام ايشان اهتمام بسيار نمايد و در خدمت آنان كوتاهى نكند و در معاشرت و مصاحبت با آنها رفتار نيكو داشته باشد و اگر به چيزى نياز داشته باشند صبر نكند تا آنها از او بخواهند بلكه پيش از اظهار ايشان تقديمشان كند كه نياز به سؤال نداشته باشند، همچنان كه در اخبار آمده است.

و اگر با او درشتى كنند به آنها اُفّ نگويد و حتى اگر او را بزنند چهره درهم نكشد بلكه به ايشان بگويد: خدا شما را بيامرزد و نگاه تند به ايشان نيفكند بلكه با نظر رحمت و عطوفت بنگرد و صداى خود را از صداى آنها بلندتر نكند و دست خود را بالاى دست ايشان نگذارد و جلوتر از ايشان راه نرود بلكه تا آنجا كه امكان دارد در حضور آنها ننشيند و هر چه در فروتنى و خاكسارى براى ايشان مبالغه كند اجر و ثوابش بيشتر و بزرگتر خواهد بود.

و اگر بين پدر و مادر اختلافى پديد آمد به نحوى كه خشنودى يكى به ناخشنودى ديگرى بسته بود، فرزند بايد در اصلاح و آشتى بين آنها به هر طريق ممكن بكوشد، اگر چه لازم باشد كه نزد فقيه شهر رود تا آنها را بخواهد و با پند و اندرز ميانشان توافق برقرار كند تا هيچ يك از او شكسته خاطر نشود.

و بالجمله: اطاعت و فرمانبردارى ايشان و طلب خشنودى آنان واجب است و فرزند نبايد بى اجازه ايشان مباح و مستحبى را به جا آورد و از اين رو علما فتوا داده اند كه مسافرت در طلب علم بدون اجازه آنها جايز نيست، مگر در طلب علم واجبات مثل نماز و روزه و اصول عقايد، به شرط آن كه در شهر خودش كسى نباشد كه به او بياموزد و اگر كسى باشد مسافرتش جايز نيست.

نیکی به والدین در قرآن

در آیه 15 سوره احقاف خداوند به نیکی به والدین سفارش نموده و به بیان دلیل فطری آن پرداخته است:

«وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعينَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْني‌ أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتي‌ أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى‌ والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لي‌ في‌ ذُرِّيَّتي‌ إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمينَ». (سوره احقاف/15)

و به انسان درباره پدر و مادرش به نيكوكارى سفارش كرده‌ايم. مادرش با دشوارى به او آبستن شده و به دشوارى او را زاده است و [كمترين مدّت‌] بار گرفتن و از شير بازگرفتنش سى ماه است. تا هنگامى كه به كمال توانمندى‌اش برسد و به چهل سالگى برسد، گويد: پروردگارا به من توفيق ده تا نعمتت را كه بر من و بر پدر و مادرم ارزانى داشته‌اى سپاسگزارم و كار شايسته‌اى كنم كه به آن خشنود شوى و فرزندانم را نيز براى من شايسته بدار. من به تو روى آورده‌ام و من از مسلمانانم.

همچنین خداى مهربان در عده ‌اى از آيات قرآن وجوب نيكوئى به والدين را بعد از وجوب پرستش خود قرار داده است که نشان از اهميت نيكوئى به والدين دارد.

از جمله در سوره اسراء، آيه 25 مي فرمايد: «وَ قَضى‌ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً»؛ پروردگار تو داورى كرده كه غير از او را پرستش نكنيد و به والدين نيكوئى نمائيد.

و در سوره نساء آمده است: «وَاعبُدُوااللّهَ وَلاتُشْرِكُوا بِهِ شَيْئا وَبِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا»؛ خدا را بپرستيد و چيزى را شريك او مسازيد و به پدر و مادر احسان و نيكى كنيد. (سوره نساء: 36)

و در سوره لقمان، آيه 15 شکرگذاری از والدین پس از شکر خدا آمده است: «أَنِ اشْكُرْلِي وَلِوالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ؛ نسبت به من و والدين خويشتن سپاسگزار باش و بازگشت خلق بسوى من خواهد بود.

و در سوره بقره آیه 83 احسان به والدین پس از میثاق به توحید در عبادت خدا به عنوان دومین میثاقی آمده که خدا از بنی اسرائیل گرفته است: «وَ إِذْ أَخَذْنا ميثاقَ بَني‌ إِسْرائيلَ لاتَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً...»؛ و آنگاه كه از بنى اسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خدا را نپرستيد و به پدر و مادر نيكى كنيد.

نیکی به پدر و مادر در روایات

رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: برّ الوالدين أفضل من الصلاة و الصوم و الحجّ و العمرة و الجهاد في سبيل اللّه؛ نيكى به پدر و مادر از نماز و روزه و حج و عمره و جهاد در راه خدا برتر است و فرمود: من أصبح مرضيّا لابويه، أصبح له بابان مفتوحان إلى الجنّة. هر كه روز آغازد و پدر و مادرش از او راضى باشند، دو در از بهشت بر او گشوده باشد.

و از حضرت امام صادق عليه السلام روايت است كه فرمود: انّ رجلا اتى النّبىّ صلى اللّه عليه و آله و سلّم فقال: يا رسول اللّه أوصنى. فقال: لاتشرك باللّه شيئا وان حرّقت بالنّار و عذّبت إلا و قلبك مطمئنّ بالايمان و والديك فأطعهما و برّهما حيّين كانا أو ميّتين و ان امراك ان تخرج من اهلك و مالك فافعل، فانّ ذلك من الايمان.

مردى نزد پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم آمد و عرض كرد: يا رسول اللّه مرا سفارشى كن، فرمود: چيزى را شريك خدا مگير، هر چند به آتش سوخته شوى و شكنجه بينی كه دل تو بايد به ايمان مطمئن باشد و پدر و مادر خود را فرمان بر و با آنها نيكى كن زنده باشند يا مرده و اگر تو را فرمان دادند كه دست از اهل و مال خود بردار چنان كن كه اين عمل نشانه ايمان است.

و نيز از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود: مردى نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آمد و از نيكى به پدر و مادر پرسيد. سه بار فرمود: با مادر خود نيكوئى كن و سه بار فرمود: با پدر خود نيكوئى كن و مادر را قبل از پدر ذكر كرد.

و نيز از آن حضرت است: مردى خدمت پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله آمد و عرض كرد: به كه احسان كنم؟ فرمود: به مادرت. گفت: سپس به كه؟ فرمود: به مادرت، پرسيد: سپس به كه؟ فرمود: به مادرت. عرض كرد: سپس به كه؟ فرمود: به پدرت.

و مرد ديگرى خدمت آن حضرت صلى اللّه عليه و آله و سلّم آمد و عرض كرد: من مردى جوان هستم و جهاد را دوست دارم و مادرى دارم كه از آن اكراه دارد. فرمود: برگرد و با مادر خود باش، به خدائى كه مرا به حق برانگيخته است آرام گرفتن مادر تو به تو در يك شب بهتر است از يك سال جهاد در راه خدا.

و نيز حضرت صادق عليه السلام فرمود: خواهر رضاعى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّم نزد آن حضرت آمد، چون او را ديد شاد شد و روپوش خود را براى او گسترد و او را روى آن نشانيد، سپس به او رو كرد و با تبسم با او سخن گفت تا برخاست و رفت و برادرش آمد، حضرت رفتارى كه درباره خواهش كرد نسبت به او نكرد، گفتند: يا رسول اللّه با خواهرش رفتارى كردى كه نسبت به او با آن كه مرد است نكردى، فرمود: زيرا آن خواهر با پدر و مادر خود نيكوكارتر بود.

از امام صادق عليه السلام سؤال شد: اىّ الاعمال افضل؟ قال: الصلاة لوقتها، و برّ الوالدين، والجهاد في سبيل اللّه؛ چه اعمالى بهتر است؟ فرمود: نماز در وقت و نيكوئى با پدر و مادر و جهاد در راه خدا.

مردى به آن حضرت عرض كرد: انّ أبي قد كبر جدّا وضعف، فنحن نحمله اذا اراد الحاجة. فقال: ان استطعت أن تلى ذلك منه فافعل، ولقّمه بيدك، فإنّه جنّة لك غدا؛ پدرم بسيار پير شده و ضعف چنان بر او غالب گشته كه براى قضاى حاجت او را برمى داريم، فرمود: اگر توانى خودت چنان كن و بدست خود لقمه به دهان او گذار كه فردا سپر تو خواهد بود.

مردى به آن حضرت گفت: انّ لي ابوين مخالفين. فقال: برّهما كما تبرّ المسلمين ممّن يتولانا؛ پدر و مادرى دارم كه در مذهب مخالف من هستند. فرمود: با آنان نيكوئى كن همچنان كه با مسلمانهاى دوست و اهل ولاء ما نيكى مى كنى.

مردى به حضرت امام رضا عليه السّلام عرض كرد: أدعو لوالدىّ اذا كانا لا يعرفان الحقّ؟ قال: ادع لهما و تصدّق عنهما، وان كانا حيّين لايعرفان الحقّ فدارهما، فانّ رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلّم قال: انّ اللّه بعثنى بالرّحمة لابالعقوق؛ هرگاه پدر و مادرم مذهب حق را نشناسند دعاشان كنم؟ فرمود: به ايشان دعا كن و براى آنها صدقه بده و اگر زنده باشند و مذهب حق را نشناسند با آنها مدارا كن كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: خدا مرا براى رحمت فرستاد نه براى نافرمانى و بى مهرى.

و اخبار ديگرى نيز در امر به نيكى و احسان به پدر و مادر با آن كه برخلاف حق باشند، رسيده است.

امام صادق عليه السّلام فرمود: ما يمنع الرّجل منكم أن يتبرّ والديه حيّين و ميّتين و يصلّى عنهما و يتصدّق عنهما و يحجّ عنهما و يصوم عنهما فيكون الّذى صنع لهما وله مثل ذلك، فيزيده اللّه عزّوجلّ ببرّه و صلاته (صلته) خيرا كثيرا؛ مردى از شما را چه باز مى دارد كه به پدر و مادر خود نيكى كند، زنده باشند يا مرده كه از جانب ايشان نماز كند و صدقه دهد و حج بجا آورد و روزه بگيرد تا ثواب آنچه كرده از ايشان باشد و مانند آن هم براى خود او باشد و خداى عزوجل به سبب احسان و نماز (يا صله) او خير بسيار براى او بيفزايد.

و روايت است: مردى از يمن نزد رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم آمد كه در خدمت آن حضرت جهاد كند، حضرت فرمود: برگرد و از پدر و مادر خود اجازه بخواه، اگر اجازه دادند جهاد كن وگرنه تا توانى به آنها نيكى كن كه اين بعد از توحيد از همه آنچه نسبت به آن تكليف مقرر شده است بهتر است.

و ديگرى براى جهاد نزد آن حضرت آمد، فرمود: آيا مادر دارى؟ گفت: آرى. فرمود: ملازم او باش، كه بهشت زير پاى اوست.

و ديگرى آمد كه براى جهاد بيعت كند و گفت: به خدمت شما نيامدم مگر اين كه پدر و مادرم را به گريه آوردم. فرمود: برگرد نزد ايشان و آنها را چنان كه گريانيدى بخندان.

حضرت امام زين العابدين عليه السّلام در اين باره مي فرمايد: اى خداى من! آن مدت طولانى كه والدين مشغول پرورش من بودند! و آن خستگى‌هاى شديدى كه در نگاهدارى من متحمل شدند كجا! و آن تنگدستى‌هائى كه ايشان براى توسعه دادن به زندگى من پذيرفتند كجا! هيهات! كه ايشان بتوانند حق خود را از من استيفاء نمايند و من بتوانم آن حق واجبى را كه بگردنم دارند درك كنم و آن خدمتى كه وظيفه من است براى آنان انجام دهم!!

منابع