و [یاد کن] روزی را که کوه ها را [از محل استقرارشان] برانیم و نابود کنیم، و زمین را هموار و آشکار ببینی، و همه آنان را [برای ورود به عرصه قیامت] محشور می کنیم، و هیچ یک از آنان را وانمی گذاریم.
و (یاد کن) روزی که ما کوهها را به رفتار آریم و زمین را صاف و بدون پست و بلندی آشکارا ببینی و همه را (در صف محشر از قبرها) برانگیزیم و یکی را فرو نگذاریم.
و [یاد کن] روزی را که کوه ها را [از محل استقرارشان] برانیم و نابود کنیم، و زمین را هموار و آشکار ببینی، و همه آنان را [برای ورود به عرصه قیامت] محشور می کنیم، و هیچ یک از آنان را وانمی گذاریم.
و [ياد كن] روزى را كه كوهها را به حركت درمىآوريم، و زمين را آشكار [و صاف] مىبينى، و آنان را گرد مىآوريم و هيچ يك را فرو گذار نمىكنيم.
روزى كه كوهها را به راه مىاندازيم و زمين را بينى كه هر چه در اندرون دارد بيرون افكنده است و همه را براى حساب گرد مىآوريم و يك تن از ايشان را هم رها نمىكنيم.
و روزی را به خاطر بیاور که کوهها را به حرکت درآوریم؛ و زمین را آشکار (و مسطح) میبینی؛ و همه آنان [= انسانها] را برمیانگیزیم، و احدی از ایشان را فروگذار نخواهیم کرد!
The day We shall set the mountains moving and you will see the earth in full view, We shall muster them, and We will not leave out anyone of them.
And the day on which We will cause the mountains to pass away and you will see the earth a levelled plain and We will gather them and leave not any one of them behind.
And (bethink you of) the Day when we remove the hills and ye see the earth emerging, and We gather them together so as to leave not one of them behind.
One Day We shall remove the mountains, and thou wilt see the earth as a level stretch, and We shall gather them, all together, nor shall We leave out any one of them.
معانی کلمات آیه
بارزة: بروز: آشكار شدن، در مجمع البيان فرموده: البروز: الظهور. بارزة مؤنث بارز است يعنى آشكار.
حشرنا: حشر: جمع كردن. «حشر الناس: جمعهم». مجمع البيان فرموده: حشر جمع كردن قوم است به يك مكان.
نغادر: غدر: ترك كردن، ترك عهد را نيز غدر گويند. «لا يغادر»: ترك نمى كند.[۱]
و (ياد كن) روزى كه كوهها را به حركت درآوريم وزمين را آشكار (صاف و هموار) مىبينى در حالى كه همگان را برانگيختهايم، پس هيچ يك از آنان را فروگذار نمىكنيم.
نکته ها
قرآن وضعيّت كوهها را در آستانهى برپايى رستاخيز، به صورتهاى گوناگونى بيان كرده
وَ يَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبالَ: و ياد كن روزى را كه برانيم كوهها را، يعنى از بيخ
«1» بحار الانوار، جلد 93، صفحها 174، حديث 20 (بنقل از مجالس شيخ طوسى)
«2» تفسير عياشى جلد 2 صفحه 327 حديث 31.
«3» تفسير برهان جلد 2 صفحه 470 حديث 8.
جلد 8 - صفحه 66
بر كنيم و در هوا پراكنده سازيم. وَ تَرَى الْأَرْضَ بارِزَةً: و بينى زمين را آشكار شده از زير كوهها و مردگان همه به زمين آمده.
منهج- در خبر است كه روز قيامت چون اسرافيل صور بدمد، كوهها به امر الهى به رفتن آيند، و باد كوهها را در هوا پراكنده سازد مانند پشم زده، چنانچه فرمايد: «وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ» «1». وَ حَشَرْناهُمْ: و حشر كنيم همه را، يعنى همه را در موقف جمع سازيم. فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً: پس فرونگذاريم و ترك نكنيم از ايشان يكى را در حشر، بلكه تماما محشور شوند.
نكته: ذكر «حشرناهم» به صورت ماضى بعد از «نسيّر» مستقبل به جهت تحقّق حشر است، يا دلالت كند بر آنكه حشر آنها پيش از تسيير باشد تا آن را ببينند.
و بياور براى آنها مثل زندگانى دنيا را مانند آبيكه نازل نموديم آنرا از آسمان پس آميخته شد بيكديگر بسبب آن، رستنى زمين پس گرديد در هم شكسته كه پراكنده كند آنرا بادها و بوده است خدا بر همه چيزى توانا
مال و پسران آرايش زندگانى دنيا است و ماندنيهاى شايسته بهتر است نزد پروردگارت از جهت پاداش و بهتر است از راه اميد
و روز كه روان سازيم كوهها را و به بينى زمين را ظاهر شده و جمع نمائيم آنها را پس فرو گذار ننمائيم از آنها احديرا
و عرضه داشته شوند بر پروردگارت صف كشيده گوئيم بتحقيق آمديد نزد ما چنانچه آفريديم شما را اوّل بار آرى گمان كرديد كه هرگز قرار نميدهيم براى شما وعده گاهى
و نهاده شود نوشته پس مىبينى گناهكاران را ترسندگان از آنچه در آنست و ميگويند اى واى بر ما چه اهميّتى است براى اين نوشته واگذار نميكند گناه كوچك و نه بزرگ را مگر آنكه بشمار آورده آنرا و بيابند آنچه را بجا آوردند در حضور خود و ستم نميكند پروردگار تو احديرا.
تفسير
- خداوند متعال تشبيه فرموده حال زندگانى دنيا را در حسن و جمال و سرعت زوال بحال روئيدنيهاى زمين بعد از نزول باران كه روزى چند بر صفا و جلاء آنها افزوده شود و شاخ و برگشان رشد و نموّ كند بطورى كه بهم پيچيده و
جلد 3 صفحه 429
با يكديگر آميخته گردد پس در هم شكسته و از يكديگر گسسته و خشك و خرد شود بطوريكه بادها آنها را از زمين كنده و باطراف پراكنده نمايند و اين دلالت دارد بر آنكه خداوند قادر است بر هر امرى از اعطاء وجود و جمال و جلال و كمال و اخذ آنها از صاحبانشان و افناء و تفريق و اضمحلال آنان و از بهترين امتعه دنيوى مال و اولاد ذكور است كه زينت و آرايش زندگانى دنيا است ولى چون باقى و برقرار نميماند باز اعمال صالحه كه آثار و ثمرات آن هميشه از خزانه غيب الهى عائد بصاحبش ميشود بهتر است نزد خداوند كه پاداش عمل مؤمن و متعلّق آرزوى او باشد و ظاهرا شامل ميشود هر عمل خيرى را اعمّ از عبادت و اطاعت و احسان بخلق خصوصا اگر دوام و ثباتى در دنيا داشته باشد و نفع آن بعد از او هم عائد به بندگان خدا شود ولى در روايات ائمه اطهار بمطلق نماز و نمازهاى پنجگانه و نماز شب و دوستى اهل بيت و تسبيحات اربعه و ثمره آن كه بعدد هر تسبيحه ده درخت بهشتى از انواع ميوجات است تفسير شده و ظاهرا بيان مصاديق خفيّه و جليّه آنرا فرمودهاند و بمناسبت ذكر بقاء ثمرات اخروى بيان فرموده بعضى از اوضاع و احوال قيامت را باين تقريب كه ياد كن اى پيغمبر روزى را كه سير ميدهيم ما كوهها را در جوّ هوا و گردانيم آنها را ذرات پراكنده در آن و مىبينى تو زمين زير كوهها را كه ظاهر و هويدا شده و بعضى تسيّر بصيغه مجهول مؤنّث و رفع جبال قرائت نمودهاند يعنى روزى را كه سير داده ميشود كوهها و در آنروز جمع ميكنيم خلق اولين و آخرين را براى وقوف در پيشگاه الهى و رسيدگى بحساب آنها و هيچ يك از آنها را فرو گذار نخواهيم نمود و همگى در آن فضاى پهناور بر پروردگار تو عرضه داشته شوند در حاليكه ايستاده وصف كشيده باشند بطوريكه هيچ كس حاجب ديگرى نباشد و در احتجاج از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه در آنروز يكصد و بيست هزار صف تشكيل ميشود در پهناى زمين پس خطاب از مصدر جلال صادر شود كه ديديد همان نحوى كه برهنه و بىمال و اولاد شما را در دنيا آورديم امروز در پيشگاه ما حاضر شديد چنانچه در سوره انعام گذشت و خطاب خصوصى بكفّار شود كه آرى شما بوديد كه در دنيا منكر معاد بوديد و گمان ميكرديد كه ما براى شما موعدى قرار ندادهايم كه در آنروز
جلد 3 صفحه 430
بوعده خود وفا كنيم لذا پيغمبران ما را تكذيب ميكرديد و در آنحال نامههاى اعمال بندگان در برابرشان گشوده شود و مىبينى تو گناهكاران را خائف و ترسان از گناهان خودشان كه در نامه آنها ثبت شده و ميگويند از روى تعجّب و حسرت و ندامت اى واى بر ما چه قدر مهمّ است اين نامه كه هيچ گناه كوچك و بزرگى را فرو گذار ننموده و واقع نشده امرى مگر آنكه در آن ثبت و ضبط شده و بيابند مردم آنچه را كه بجا آوردهاند از كار خوب و بد در برابر خودشان حاضر و مشهود و مشاهد و نوشته در نامه اعمالشان و خداوند بكسى ظلم نميكند كه از ثواب او كم كند يا بر عقاب او بيفزايد و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه چون روز قيامت شود نامه اعمال انسان را بدست او دهند و گويند بخوان پس او ميخواند آنچه را نوشته شده در آن و متذكّر ميشود تمام افعال و اقوال و حركات خود را مانند آنكه الآن بجا آورده و براى اين است كه ميگويد يا ويلتنا ما لهذا الكتاب لا يغادر صغيرة و لا كبيرة الا احصيها ..
(آیه 47)- وای بر ما این چه کتابی است! از آنجا که در آیات گذشته سخن از انسان خود خواه و مغروری به میان آمد که به خاطر غرورش معاد و رستاخیز را انکار کرد به دنبال آن، در اینجا مشروحی از چگونگی قیامت را در سه مرحله مطرح میکند: مرحله قبل از رستاخیز انسانها، و مرحله رستاخیز، و قسمتی از مرحله بعد.
نخست میگوید: به خاطر بیاورید «روزی را که (نظام جهان هستی به عنوان مقدمهای برای نظام نوین در هم فرو میریزد) کوهها را به حرکت در میآوریم، و (همه موانع سطح زمین از میان میرود، به گونهای که) زمین را صاف و همه چیز را در آن نمایان میبینی» (وَ یَوْمَ نُسَیِّرُ الْجِبالَ وَ تَرَی الْأَرْضَ بارِزَةً).
این قسمت از آیات به حوادثی که در آستانه رستاخیز رخ میدهد اشاره میکند، این حوادث بسیار زیاد است که مخصوصا در سورههای کوتاه آخر قرآن فراوان به چشم میخورد، و به عنوان «اشراط السّاعة» (نشانههای قیامت) نامیده میشود.
بعد اضافه میکند: «ما همه آنها را در این هنگام محشور میکنیم به گونهای که حتی یک نفر را ترک نخواهیم گفت» (وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً).
جمله فوق تأکیدی است بر این حقیقت که «معاد» یک حکم عمومی و همگانی است و هیچ کس از آن مستثنی نخواهد بود.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: