آیه 84 سوره یونس

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۴۵ توسط Quran (بحث | مشارکت‌ها) (معانی کلمات آیه)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَقَالَ مُوسَىٰ يَا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<83 آیه 84 سوره یونس 85>>
سوره : سوره یونس (10)
جزء : 11
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و موسی گفت که ای قوم من، شما اگر به حقیقت ایمان به خدا آورده و اگر به راستی تسلیم فرمان او هستید بر او توکل کنید.

و موسی گفت: ای قوم من! اگر به خدا ایمان آورده اید، پس بر او توکل کنید اگر از تسلیم شدگان [در برابر فرمان های حق] هستید.

و موسى گفت: «اى قوم من، اگر به خدا ايمان آورده‌ايد، و اگر اهل تسليميد بر او توكّل كنيد.»

موسى گفت: اى قوم من، اگر به خدا ايمان آورده‌ايد و تسليم فرمان هستيد به او توكل كنيد.

موسی گفت: «ای قوم من! اگر شما به خدا ایمان آورده‌اید، بر او توکّل کنید اگر تسلیم فرمان او هستید!»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

And Moses said, ‘O my people! If you have faith in Allah, put your trust in Him, if you have submitted [to Him].’

And Musa said: O my people! if you believe in Allah, then rely on Him (alone) if you submit (to Allah).

And Moses said: O my people! If ye have believed in Allah then put trust in Him, if ye have indeed surrendered (unto Him)!

Moses said: "O my people! If ye do (really) believe in Allah, then in Him put your trust if ye submit (your will to His)."

معانی کلمات آیه

توكلوا: توكل اگر با «على» باشد ، به معنى اعتماد و اميدوارى است و اگر با «الى» باشد ،به معنى قبول وكالت است. وكل، وكول به معنى واگذار كردن مى‏ باشد . طبرسى فرموده: توكّل واگذار كردن به خدا و اعتماد به تدبير او است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ قالَ مُوسى‌ يا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِينَ «84»

و موسى گفت: اى قوم من! اگر به خداوند ايمان آورده‌ايد و تسليم او هستيد، پس فقط بر او توكّل كنيد.

پیام ها

1- رهبر بايد به امّت روحيّه بدهد. «وَ قالَ مُوسى‌ يا قَوْمِ»

2- ايمان، از توكّل جدا نيست. «إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا»

3- تسليم در برابر رضاى الهى، بالاتر از ايمان است. «1» «إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِينَ» بعد از «إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ»

4- با توكّل و تسليم بايد مشكلات را پشت سرگذاشت. «تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ قالَ مُوسى‌ يا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِينَ (84)

وَ قالَ مُوسى‌: موسى فرمود مرقوم خود را. يا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ‌:

اگر هستيد از كسانى كه ايمان آورده‌ايد به خداى تعالى حقيقتا چنانچه اظهار آن را مى‌نمائيد. فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا: پس بر ذات احديت الهى توكل كنيد و واگذاريد امر خود را به او. إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِينَ‌: اگر هستيد مسلمان و تسليم اوامر سبحانى حقيقتا. ذكر استسلام بعد از ايمان براى تبيين اجتماع دو صفت تصديق و انقياد است، يعنى اگر شما مؤمن هستيد، تسليم شويد امر الهى را به اطاعت.

تنبيه- آيه شريفه مفيد بيان وجوب توكل بر خداى تعالى است وقت نزول شدت و محنت، و تسليم امر خضرت عزت و منقطع به درگاه سبحانى، و معتمد به حسن تدبير كبريائى.

محقق طوسى (رحمه اللّه) در اوصاف الاشراف‌ «1» فرمايد: مراد به توكل آن است كه عبد واگذارد آنچه صادر از او و وارد بر او مى‌شود به خداى تعالى به جهت علم به آنكه حق سبحانه قادر و حكيم على الاطلاق و بر وجه احسن و اكمل‌

«1» اوصاف الاشراف باب پنجم فصل اوّل (توكل) ص 57.

ج5، ص 379

جهات خير و صلاح امورات را مقرر فرمايد، پس راضى باشد به مقدرات سبحانى، و معذلك سعى نمايد در امور و اقدام به عمل و اسباب و شروط مخصوصه، چه قدرت و اراده الهى تعلق دارد به مقدمات اختياريه بنده.

حاصل آنكه با توكل، ترك اسباب ننمايد، لكن معتمد بر مسبب الاسباب باشد. و ايضا آيه شريفه تعليق حكم به دو شرط نيست، يعنى وجوب توكل، معلق به ايمان و اسلام نباشد، بلكه وجوب توكل، معلق به ايمان است، زيرا ايمان مقتضى توكل است، و پس از حصول توكل، مقام حصول تسليم حاصل آيد.

نكته- قوله‌ «فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا» و نفرمود «توكّلوا عليه»، زيرا اول مفيد حصر است به خلاف ثانى كأنه امر فرمود ايشان را بر توكل بر خداى متعال و نهى از توكل بر غير، و برهان نيز مصدق آن است، زيرا اين مطلب مسلم آمده كه تمامى موجودات ملك و ملك در تحت تصرف و تسخير ذات احديت الهى است، و عقل سليم ممتنع داند توكل انسان را بر غير ذات سبحانى.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَما آمَنَ لِمُوسى‌ إِلاَّ ذُرِّيَّةٌ مِنْ قَوْمِهِ عَلى‌ خَوْفٍ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ مَلائِهِمْ أَنْ يَفْتِنَهُمْ وَ إِنَّ فِرْعَوْنَ لَعالٍ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ (83) وَ قالَ مُوسى‌ يا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِينَ (84) فَقالُوا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنا رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (85) وَ نَجِّنا بِرَحْمَتِكَ مِنَ الْقَوْمِ الْكافِرِينَ (86)

ترجمه‌

پس ايمان نياوردند بموسى مگر فرزندانى از قوم او با ترس از فرعون و جماعتشان كه سياست كند ايشانرا همانا فرعون هر آينه غالب بود در زمين و همانا او بود از اسراف كنندگان‌

و گفت موسى اى قوم من اگر هستيد كه ايمان آورديد بخدا پس بر او توكّل كنيد اگر هستيد منقادان‌

پس گفتند بر خدا توكّل كرديم پروردگار ما مگردان ما را مقهور از براى گروه ستمكاران‌

و نجات ده ما را برحمت خود از گروه كافران.

تفسير

پس از ظهور معجزات بدست حضرت موسى عليه السّلام ايمان نياوردند بآنحضرت در بدو امر مگر عدّه‌اى از جوانان بنى اسرائيل و بنابراين ضمير در قومه راجع به موسى عليه السّلام است و محتمل است راجع باشد به فرعون چنانچه گفته‌اند آنها جماعتى بودند از قبطيان كه از طرف مادر از بنى اسرائيل بودند در هر حال ايمان ايشان مقرون بود بترس از فرعون و كسان خودشان كه بزرگتر بودند و متابعت از فرعون مينمودند كه مبادا آنها را از دين حقّ باز دارند به اذيّت و آزار چون فرعون مقتدر و قهّار و جبّار بود در زمين مصر و متجاوز و متعدّى و متكبّر بود نسبت بمردم خصوصا بنى اسرائيل كه با آنها برسم بندگى رفتار مينمود تا حدّيكه ادّعاء خدائى كرد و حضرت موسى عليه السّلام به اهل ايمان فرمود اگر واقعا بخدا ايمان داريد و او را بكمال قدرت و رحمت و رأفت بر بندگان خصوصا اهل ايمان شناخته‌ايد پس بر او اعتماد و توكّل و به اولياء او تمسّك و توسل نمائيد تا شما را از شرّ دشمنان حفظ فرمايد و دين و دنياى شما مأمون گردد اگر در برابر او امر الهى مطيع و منقاد و راضى برضا و تسليم بقضاء او باشيد پس آنها با توسل و توكل روى نياز بدرگاه قادر كار ساز نموده از خداوند خواستند كه ايشانرا از تحت نفوذ و قدرت و قهر و غلبه و شكنجه و اذيّت و آزار فرعون و فرعونيان خارج فرمايد و زير دست ستمكاران ننمايد كه بتوانند آنها را از عمل بوظيفه الهيّه خودشان باز دارند و بگويند اگر اينها كرامتى نزد خدا داشتند خداوند ما را بر آنها مسلّط نمينمود چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه ميگفتند و در خاتمه با توسل برحمت رحيميّه طلب نجات خودشان را از دست كفّار تأكيد و تقرير

جلد 3 صفحه 39

نمودند و محتمل است مراد از رحمت مظهر اتمّ آن باشد كه محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل اطهار اويند و در شدائد مأمور بتوسل بايشان بودند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ قال‌َ مُوسي‌ يا قَوم‌ِ إِن‌ كُنتُم‌ آمَنتُم‌ بِاللّه‌ِ فَعَلَيه‌ِ تَوَكَّلُوا إِن‌ كُنتُم‌ مُسلِمِين‌َ (84)

و فرمود حضرت‌ موسي‌ اي‌ قوم‌ ‌من‌ ‌اگر‌ هستيد ايمان‌ آورده‌ايد بخداوند متعال‌ ‌پس‌ ‌بر‌ ‌او‌ توكل‌ كنيد ‌اگر‌ هستيد مسلمين‌.

وَ قال‌َ مُوسي‌ يا قَوم‌ِ ‌اينکه‌ جمله‌ يكي‌ ‌از‌ شواهدي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آيه‌ قبل‌ گفتيم‌ اقرب‌ ‌است‌ ‌که‌ مرجع‌ ضمير قومه‌ موسي‌ ‌است‌ نه‌ فرعون‌ بلكه‌ شاهد ديگري‌ ‌هم‌ داريم‌ كلام‌ فرعونيان‌ بفرعون‌ أَ تَذَرُ مُوسي‌ وَ قَومَه‌ُ لِيُفسِدُوا فِي‌ الأَرض‌ِ اعراف‌ ‌آيه‌ 124، و كسره‌ قوم‌ بجاي‌ ياء متكلم‌ ‌است‌ و گفتند سقوط ‌ يا ‌ ‌در‌ خطاب‌ افصح‌ ‌است‌ إِن‌ كُنتُم‌ آمَنتُم‌ بِاللّه‌ِ ‌که‌ ‌خدا‌ ‌را‌ قادر متعال‌ ميدانيد ‌که‌ دفع‌ شر فرعونيان‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌شما‌ ميكند و ‌آنها‌ ‌را‌ هلاك‌ ميفرمايد و ‌شما‌ ‌را‌ ‌در‌ مساكن‌ و اراضي‌ ‌آنها‌ حكم‌فرما ميكند.

فَعَلَيه‌ِ تَوَكَّلُوا توكل‌ واگذاري‌ و اتكال‌ امر ‌است‌ بخدا و ‌اينکه‌ صفت‌ حميده‌ ‌از‌ روي‌ ايمان‌ بتوحيد افعالي‌ پيدا ميشود چون‌ مكرر اشاره‌ شد ‌که‌ پنج‌ قسم‌ توحيد داريم‌: ذاتي‌ ‌که‌ مثل‌ و مانند و عديل‌ و نظير و شبيه‌ و ضدي‌ و ندي‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ نيست‌ و ذات‌ واجب‌ الوجودي‌ صرف‌ الوجود ‌است‌ تركيب‌ ‌در‌ ‌او‌ راه‌ ندارد نه‌ خارجي‌ و نه‌ ذهني‌ و نه‌ وهمي‌.

و توحيد صفاتي‌ ‌که‌ صفات‌ كماليه‌ عين‌ ذات‌ ‌او‌ ‌است‌ صفات‌ زائد ‌بر‌ ذات‌ نيست‌ و توحيد افعالي‌ ‌که‌ آنچه‌ ‌در‌ عالم‌ اتفاق‌ افتد ‌تا‌ مقرون‌ بمشيت‌ حق‌ نباشد محال‌ ‌است‌ تحقق‌ پيدا كند و توكّل‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ ايمان‌ پيدا ميشود ‌که‌ تمام‌ اسباب‌ ‌را‌ كنار گذارده‌ و فقط مسبب‌ الاسباب‌ ‌را‌ مؤثر بدانند.

و توحيد عبادتي‌ ‌که‌ شريك‌ ‌بر‌ ‌او‌ ‌در‌ عبادت‌ نگيرد ‌که‌ مفاد كلمه‌ طيّبه‌ ‌لا‌ اله‌ الا اللّه‌ ‌است‌.

جلد 10 - صفحه 443

و توحيد نظري‌ اميدش‌ و رجائش‌ و خوفش‌ و نظرش‌ باو ‌باشد‌ و بس‌.

إِن‌ كُنتُم‌ مُسلِمِين‌َ مسلم‌ ‌از‌ ماده‌ تسليم‌ تقديرات‌ و قضاء الهي‌ ‌باشد‌ زيرا ‌هر‌ چه‌ تقدير ‌شده‌ عين‌ صلاح‌ و موافق‌ ‌با‌ حكمت‌ ‌است‌ و البته‌ خواهي‌ نخواهي‌ ميشود

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 84)- به هر حال موسی برای آرامش فکر و روح آنها با لحنی محبت‌آمیز به آنان گفت: «ای قوم من! اگر شما به خدا ایمان آورده‌اید، و در گفتار خود و ایمان و اسلام خود صادقید، باید بر او توکل و تکیه کنید» و از امواج و طوفان بلا نهراسید، چرا که ایمان از توکل جدا نیست (وَ قالَ مُوسی یا قَوْمِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَیْهِ تَوَکَّلُوا إِنْ کُنْتُمْ مُسْلِمِینَ).

حقیقت «توکل» واگذاری کار به دیگری و انتخاب او به وکالت است.

مفهوم توکل این نیست که انسان دست از تلاش و کوشش بردارد. بلکه مفهوم آن این است که هرگاه نهایت تلاش و کوشش خود را به کار زد و نتوانست مشکل را حل کند، وحشتی به خود راه ندهد، و با اتکاء به لطف پروردگار و استمداد از ذات پاک و قدرت بی‌پایان او، ایستادگی به خرج دهد، و به جهاد پی‌گیر خود همچنان ادامه دهد.

ج2، ص310

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع