آیه 48 سوره مرسلات
<<47 | آیه 48 سوره مرسلات | 49>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و هرگاه به آنها گفته شود که نماز و طاعت خدا را به جای آرید اطاعت نکنند.
و هنگامی که به آنان گویند: [در برابر خدا] رکوع کنید، رکوع نمی کنند.
و چون به آنان گفته شود: «ركوع كنيد»، به ركوع نمىروند.
و چون گويندشان كه ركوع كنيد، ركوع نمىكنند،
و هنگامی که به آنها گفته شود رکوع کنید رکوع نمیکنند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«إرْکَعُوا»: رکوع ببرید. مراد از رکوع، خضوع در برابر قوانین و مقرّرات الهی است؛ نه فقط رکوع نماز (نگا: بقره / ، مائده / ). خلاصه مراد اطاعت و فرمانبرداری از خدا است (نگا: روحالمعانی). برخی هم آن را به معنی (نماز بگزارید) دانستهاند (نگا: زادالّمسیر).
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
كُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِيلًا إِنَّكُمْ مُجْرِمُونَ «46» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «47» وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لا يَرْكَعُونَ «48» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «49» فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ «50»
بخوريد و بهره گيريد اندك كه همانا شما مجرميد. در آن روز واى بر تكذيب كنندگان. و هر گاه به آنان گفته شود ركوع كنيد، ركوع نمىكنند. در آن روز واى بر تكذيب كنندگان. پس بعد از اين (قرآن) به كدامين سخن ايمان مىآورند؟
جلد 10 - صفحه 355
نکته ها
پزشك در دو حالت به بيمار اجازه مىدهد كه هر غذايى را بخورد: يكى آنجا كه بيمار درمان گشته و سالم است و ديگر آنجا كه بيمارى فرد لاعلاج و بدون درمان است و پزشك از بهبود او مأيوس شده است. در قرآن نيز فرمان «كُلُوا» گاهى نشانه اميد و سلامتى است و گاهى نشانه قهر الهى، چنانكه در آيات خداوند خطاب به مجرمان مىفرمايد: «كُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِيلًا إِنَّكُمْ مُجْرِمُونَ» و نظير آيه «اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ» «1» هر كارى مىخواهيد، بكنيد.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به قبيله ثقيف دستور نماز داد، آنها گفتند: ما در برابر كسى خم و راست نمىشويم. حضرت فرمود: دينى كه ركوع و سجود در آن نباشد، خيرى نيست. «لا خير فى دين ليس فيه ركوع و لا سجود» «2»
بعد از فتح مكّه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از همسر ابوسفيان (مادر معاويه) پرسيد: اسلام را چگونه مىبينى؟ گفت: اسلام خوب است مگر سه چيز آن: حجاب، اذان بلال، ركوع و سجود.
پيامبر در پاسخ فرمود: امّا حجاب بهترين پوشش است و نماز بدون ركوع و سجود نماز نيست و بلال نيز بهترين بنده است. «3»
«حَدِيثٍ» به معناى سخن جديد و تازه است كه از ديگران سابقه ندارد.
حضرت ابراهيم پس از تجديد بناى كعبه از خداوند خواست تا فقط به اهل ايمان روزى دهد. «وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ» امّا خداوند فرمود: من در دنيا به كفّار نيز روزى مىدهم و حساب قيامت از دنيا جداست. وَ مَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ ... «4»
ركوع از اركان نماز و مشخصه و نشانه ويژه نماز است، زيرا سجده به خودى خود و خارج از نماز نيز محقق مىشود، مانند سجده شكر. ولى ركوع جايگاهى جز نماز ندارد و لذا درباره نماز كلمه ركعت به كار مىرود. «إِذا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لا يَرْكَعُونَ»
«1». فصلت، 40.
«2». بحار، ج 17، ص 52.
«3». تفسير الكاشف.
«4». بقره، 126.
جلد 10 - صفحه 356
پیام ها
1- كاميابى دنيا نسبت به كاميابى آخرت، بسيار ناچيز است. «كُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِيلًا»
2- كاميابى از نعمتهاى دنيا، نشانه محبوبيّت نزد خداوند نيست. (مجرمان نيز بهرهمند مىشوند.) «كُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِيلًا إِنَّكُمْ مُجْرِمُونَ»
3- بهره مجرمان از نعمتهاى الهى، فقط بهره مادّى است. كُلُوا وَ تَمَتَّعُوا ... إِنَّكُمْ مُجْرِمُونَ
4- زندگى دنيا هر قدر هم طولانى باشد، نسبت به آخرت ناچيز است. «تَمَتَّعُوا قَلِيلًا»
5- از نشانههاى تكذيب عملى دين، ترك نماز است. (ترك نماز در ميان دو كلمه «مكذبين» قرار گرفته است.) «وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لا يَرْكَعُونَ وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ»
6- انكار دين وارتكاب جرم، ملازم يكديگرند. «إِنَّكُمْ مُجْرِمُونَ وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ»
7- قرآن، شيواترين، تازهترين و شايستهترين پيام براى مردم است. «فَبِأَيِّ حَدِيثٍ»
8- مطالب قرآن هرگز كهنه نمىشود و در هر زمان، نو و تازه است. «فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ»
9- اگر كسى به قرآن ايمان نياورد، به كدام سخن ايمان خواهد آورد. «فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ»
«والحمد للّه ربّ العالمين»
جلد 10 - صفحه 358
سوره نبأ
اين سوره چهل آيه دارد و در مكّه نازل شده است.
نام سوره برگرفته از آيه دوم است كه از قيامت، به «نبأعظيم» يعنى خبر بزرگ ياد مىكند.
آيات اين سوره با استدلال به نظام حكيمانه حاكم بر طبيعت، برپايى قيامت براى اجراى نظام پاداش و كيفر را لازمه حكمت الهى شمرده و هستى انسان بدون آن را عبث و بيهوده مىداند.
ادامه سوره گوشهاى از عذاب سخت طغيانگران و نعمتهاى بهشتيان را بيان مىدارد و با هشدار شديد به كافران پايان مىپذيرد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لا يَرْكَعُونَ (48)
وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا: و چون گفته شود مر اين كفار را نماز گزاريد، لا يَرْكَعُونَ: نماز نگزارند. مراد ركوع اسلام است. و تسميه آن به ركوع، به جهت آنست كه نماز، ركن اعظم اسلام است بعد از شهادتين. پس معنى آنكه: چون كفار مأمور شوند به اسلام، اسلام نياورند و بر استكبار مصر شوند. بنا به قولى اين آيه در شأن ثقيف نازل شد. وقتى حضرت ايشان را به نماز امر فرمود، گفتند: منحنى نمىشويم، زيرا اين بر ما عار و ننگ است. فرمود: خير نيست در دينى كه ركوع و سجود ندارد. «1» ابن عباس گفته: اين در روز قيامت است كه مردمان را به سجود خوانند و ايشان توانائى نداشته باشند كه سجده كنند.
«1» منهج الصادقين، جلد 10، صفحه 123.
جلد 13 - صفحه 441
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي ظِلالٍ وَ عُيُونٍ (41) وَ فَواكِهَ مِمَّا يَشْتَهُونَ (42) كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (43) إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ (44) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (45)
كُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِيلاً إِنَّكُمْ مُجْرِمُونَ (46) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (47) وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لا يَرْكَعُونَ (48) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (49) فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ (50)
ترجمه
همانا پرهيزكاران در زير سايهها و كنار چشمههايند
و ميوههائى از آنچه مايل ميباشند
بخوريد و بياشاميد گوارا باد بپاداش آنچه ميكرديد
همانا
جلد 5 صفحه 329
ما اينچنين پاداش ميدهيم نيكوكاران را
واى در اين روز بر تكذيب كنندگان
بخوريد و برخوردار شويد اندكى همانا شما گناه كارانيد
واى در اين روز بر تكذيب كنندگان
و چون گفته شود بآنها ركوع كنيد ركوع نميكنند
واى در اين روز بر تكذيب كنندگان
پس بكدام سخن بعد از آن ايمان ميآورند.
تفسير
چنانچه معمول در كلام الهى است بعد از بيان حال كفّار و فجّار خداوند شمّهئى از احوال اهل ايمان و تقوى را در روز قيامت بيان فرموده كه در سايههاى درختان بهشت و كنار چشمههاى جارى آن و ميوههاى گوناگون از هر نوع كه مايل باشند بسر ميبرند و بايشان گفته ميشود بخوريد و بياشاميد گواراى وجود شما در مقابل اعمال صالحه خودتان در دنيا اينچنين جزا و پاداش ميدهيم ما باهل تقوى و نيكوكاران واى در روز قيامت بحال كسانيكه منكر شدند در دنيا پاداش خدا را باهل تقوى در آخرت بايد بآنها گفت بخوريد و بهرهمند شويد در مدّت قليلى كه در دنيا هستيد بالاخره چون شما مجرم و گناه كاريد بمجازات اعمالتان خواهيد رسيد واى بحال كسانيكه منكر كمى و قلّت متاع دنيا نسبت بأمتعه كثيره آخرت شدند و اين را بجاى آن اختيار نمودند و چون در دنيا بآنها گفته شود نماز بخوانيد نميخوانند و از تعظيم در برابر خداوند عظيم تكبّر ميورزند و قمّى ره نقل نموده كه وقتى مأمور بتولّاى امام شوند قبول نمينمايند واى بحال منكرين نماز و ولايت در روز قيامت آيا بعد از قرآن معجز بيان پس بچه سخن و كدام خبر اين بىاعتقادان اعتقاد پيدا ميكنند در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره و المرسلات عرفا را بخواند خداوند ميان او و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آشنائى مىاندازد و الحمد للّه ربّ العالمين
جلد 5 صفحه 330
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَيلٌ يَومَئِذٍ لِلمُكَذِّبِينَ (47) وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اركَعُوا لا يَركَعُونَ (48) وَيلٌ يَومَئِذٍ لِلمُكَذِّبِينَ (49) فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعدَهُ يُؤمِنُونَ (50)
جلد 17 - صفحه 347
و زماني که گفته شد بآنها که ركوع كنيد ركوع نميكنند ويل در آن روز براي تكذيب كنندگان است پس بچه حديثي بعد از او ايمان ميآورند.
وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اركَعُوا لا يَركَعُونَ بعضي گفتند: مراد نماز است که امر بصلاة آمد و اطاعت نكردند، و بعضي گفتند: مراد روز قيامت است که قدرت بر خم شدن ندارند چنانچه ميفرمايد: يَومَ يُكشَفُ عَن ساقٍ وَ يُدعَونَ إِلَي السُّجُودِ فَلا يَستَطِيعُونَ قلم آيه 42.
اقول: ركوع تعظيم است چنانچه در مقابل سلاطين خم ميشوند و از همين جا است که ذكر ركوع سبحان ربي العظيم و بحمده شده، و سجود كوچكي و تسليم و خضوع و خشوع است و لذا شيطان زير بار سجده آدم نرفت و نسبت باو كوچكي نكرد و ذكر سجده سبحان ربي الاعلي و بحمده شده. بعلاوه اينکه خطاب به مكذبين است که اصلا ايمان نياوردهاند مناسبت ندارد که بآنها امر بصلاة كنند بايد امر بايمان كنند و تصديق رسالت حضرت را بكنند و همچنين مناسبت با قيامت ندارد زيرا تنظير بآيه يدعون الي السجود بي مناسبت است زيرا يدعون الي السجود را ميفرمايد فلا يستطيعون نميتوانند و در اينجا ميفرمايد: لا يَركَعُونَ که مذمت ميكند آنها را و عصيان ميكنند. پس معني آنچه بنظر نزديك ميآيد اينكه تسليم شويد و اطاعت كنيد و در پيشگاه عظمت پروردگار منقاد شويد تكبر ميكنند و سر فرود نميآورند.
وَيلٌ يَومَئِذٍ لِلمُكَذِّبِينَ تفسيرش گذشت.
فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعدَهُ يُؤمِنُونَ جايي که مثل قرآن و معجزات صادره از پيغمبر اكرم و احكام متقنه اسلام را قبول نكنند ديگر به چه چيز ايمان ميآورند بالاتر از اينکه چيست. هذا آخر ما اردنا في تفسير هذه السورة بحمد اللّه و توفيقه، و يتلوه ان شاء اللّه تعالي سورة النبأ و بقية السور من الجزء الاخير من القرآن و الحمد للّه و الصلاة و السلام علي رسولا اللّه و آله آل اللّه و ساير رسل اللّه و اللعن الدائم علي اعدائهم اعداء اللّه الي يوم لقاء اللّه، و انا السيد عبد الحسين المدعو بالطيب.
جلد 17 - صفحه 348
سورة النبإ
مفسرين گفتند: مكي است لكن از اخبار بسيار از ائمه اطهار استفاده ميشود که مدني است چنانچه اشاره ميشود.
اما فضلها از إبن بابويه مسندا از حضرت صادق (ع):
(من قرأ عم يتساءلون لم تخرج سنة اذا کان يد منها في کل يوم حتي يزور بيت اللّه الحرام ان شاء اللّه تعالي).
و از آن حضرت مرسلا روايت شده که مسافر اگر در شب قرائت كند از دزد محفوظ ميماند و از حضرت رسول روايت شده که فرمود:
(من قرأها و حفظها لم يكن حسابه يوم القيامة الا كمقدار سورة مكتوبة حتي يدخل الجنة)
و در حديث ديگر:
(بمقدار صلوة واحدة)
و غير اينها.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 48)- در این آیه به یکی دیگر از عوامل انحراف و بدبختی و آلودگی آنها اشاره کرده، میافزاید: «و (چنان از باده غرور سرمستند) هنگامی که به آنان گفته شود (در برابر پروردگار) رکوع کنید رکوع نمیکنند» (و اذا قیل لهم ارکعوا لا یرکعون).
آنها نه فقط از رکوع و سجود ابا دارند بلکه این روح غرور و نخوت در تمامی افکار و زندگیشان منعکس است نه در برابر خدا تسلیمند و نه در برابر دستورات پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و نه حقوق مردم را به رسمیت میشناسند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم