آیه 75 سوره زمر
<<74 | آیه 75 سوره زمر | 75>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و (در آن روز) فرشتگان (رحمت) را مشاهده کنی که گرداگرد عرش (با عظمت الهی) در آمده و به تسبیح و ستایش خدایشان مشغولند و میان اهل بهشت و دوزخ به حق حکم شود و (همه زبان به حمد خدا گشایند و) گویند: سپاس و ستایش خاصّ خدای یکتا پروردگار جهانیان است.
و فرشتگان را می بینی که پیرامون عرش حلقه زده اند، پروردگارشان را همراه ستایش تسبیح می گویند، و در میان اهل محشر به حق داوری شود، و [پس از پایان کار قیامت] گویند: همه ستایش ها ویژه خداست که پروردگار جهانیان است.
و فرشتگان را مىبينى كه پيرامون عرش به ستايش پروردگار خود تسبيح مىگويند و ميانشان به حق داورى مىگردد و گفته مىشود: «سپاس، ويژه پروردگار جهانيان است.»
و فرشتگان را مىبينى كه گرد عرش خدا حلقه زدهاند و به ستايش پروردگارشان تسبيح مىگويند. ميان آنها نيز به حق داورى گردد و گفته شود كه ستايش از آن خدايى است كه پروردگار جهانيان است.
(در آن روز) فرشتگان را میبینی که بر گرد عرش خدا حلقه زدهاند و با ستایش پروردگارشان تسبیح میگویند؛ و در میان بندگان بحق داوری میشود؛ و (سرانجام) گفته خواهد شد: «حمد مخصوص خدا پروردگار جهانیان است!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«حَآفِّینَ»: طواف کنندگان و گردندگان. حلقه زنندگان. فراگیرندگان. «قُضِیَ بَیْنَهُمْ»: (نگا: یونس / و و ، هود / زمر / ).
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ تَرَى الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ قِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ «75»
و فرشتگان را مىبينى كه گرد عرش حلقه زدهاند، در حالى كه همراه با ستايش پروردگارشان تسبيح مىگويند و ميان آنان به حقّ داورى گردد و گفته مىشود: «سپاس خداوندى را كه پروردگار جهانيان است.»
نکته ها
«حَافِّينَ» از «حف» به معناى احاطه است و «عرش» پايگاه قدرت و ارادهى الهى است.
پیام ها
1- فرشتگان براى اولياى خدا قابل رؤيتاند. «تَرَى الْمَلائِكَةَ»
2- عرش جايگاه فرشتگان است. «حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ»
3- فرشتگان براى اجراى فرامين الهى آماده هستند. «حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ»
4- فرشتگان دائماً به تسبيح مشغولند. «يُسَبِّحُونَ»
5- حمد و تسبيح، با هم مقرونند. «يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ»
6- فرشتگان، همانند انسانها، تحت تربيت خداوند هستند. «رَبِّهِمْ»
7- داورى خدا در قيامت بر اساس حقّ و عدل است. «قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ» (در دنيا بر اساس حقّ عمل كنيم چون با حق سنجيده خواهيم شد). «قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ»
8- حمد و ستايش سزاوار كسى است كه تمام هستى را رشد مىدهد. «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
جلد 8 - صفحه 209
سوره غافر
اين سوره هشتاد و پنج آيه دارد و مكى است.
نام اين سوره «غافر» از آيه سوم گرفته شده است كه خداوند را «غافِرِ الذَّنْبِ» بخشنده گناهان معرّفى مىكند. نام ديگر اين سوره، «مؤمن» است، به جهت شخصى كه در دستگاه فرعون بود و ايمان خود را كتمان مىكرد تا بتواند به موسى كمك كند. ماجراى اين فرد كه به «مؤمن آلفرعون» معروف گشته در آيات 28 به بعد اين سوره آمده است.
محتواى اين سوره علاوه بر داستان موسى، نوح و عاد و ثمود، معارف توحيد و معاد و حكمت الهى است و حدود بيست آيه دربارهى مؤمن آلفرعون است كه در جاى ديگر قرآن نيامده است.
در قرآن هفت سورهى پى در پى با آيهى «حم» آغاز مىشود كه اين سوره، اولين آنهاست و بقيه عبارتند از: فصّلت، شورى، زخرف، دخان، جاثيه و احقاف و گاهى «حواميم» گفته مىشوند.
در روايات، خواندن سورههاى «حواميم» در نماز شب سفارش شده و از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل شده كه «حواميم» مغز قرآن است.
در حديث مىخوانيم: «حواميم» تاج قرآن و گلهاى خوشبوى آن است و خداوند قارى اين سورهها و همسايگان و بستگان و دوستان او را مورد لطف قرار مىدهد و عرش و كرسى براى او استغفار مىكنند. «1»
«1». تفسير نمونه.
جلد 8 - صفحه 210
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشندهى مهربان
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ تَرَى الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ قِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (75)
وَ تَرَى الْمَلائِكَةَ: و مىبينى اى پيغمبر، يعنى وقتى كه به مقعد صدق به رتبه قرب رسيده باشى، هر طرف بنگرى ملائكه را بينى، حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ: در حالتى كه فراگرفتگان باشند اطراف عرش، يعنى طواف كنند به
«1» منهج الصادقين، ج 8، ص 122.
«2» مدرك ياد شده.
جلد 11 - صفحه 275
جوانب عرش بر سبيل لذت نه بر طريق تكليف عبادت، يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ:
تنزيه كنندگان و به پاكى ياد كنندگان تنزيهى مقترن به ستايش پروردگارشان، يعنى گويند «سبحان اللّه و بحمده» به تسبيح، نفى صفات سلبيه؛ و به حمد، اظهار صفات ثبوتيه نمايند؛ و اين كلام اشعار است به آنكه منتهى و غايت مراتب عليين، استغراق است در صفات سبحانى.
وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِ: و حكم كرده شود، يعنى حق تعالى حكم فرمايد ميان همه بندگان به راستى، يعنى هر كس را به منزل و مقامى كه سزاوار او باشد از بهشت و جهنم مكان دهد. يا حكم فرمايد ميان ملائكه به اقامت ايشان در مقامى كه به حسب تفاضل ايشان باشد. وَ قِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ: و گفته شود، يعنى مؤمنان گويند كه شكر و سپاس مر خداى راست كه بر وفق فضيلت براى ما مقام و مرتبه تعيين فرمود.
خاتمه:
حكمت در آنكه: نزد ابتداى بيان خلق فرمود: «الحمد للّه الذى خلق السموات و الارض» و در انتها نيز فرمود «الحمد للّه رب العالمين»؛ تنبيه بندگان باشد كه در ابتدا و انتهاى كارها طريقه حمد و سپاسدارى رعايت نموده و عارف شوند به آنكه در مبدء و منتها، حمد سزاوار و مستحق ذات خالق يكتا باشد نه غير او.
جلد 11 - صفحه 276
جلد 11 - صفحه 277
سوره چهلم (مؤمن)
سوره مؤمن: اين سوره اولى از حواميم در مكه نازل شده الّا دو آيه بنا به قول ابن عباس كه در مدينه نازل شده: (الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ ... وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ ...)
عدد آيات:
هشتاد و پنج به عدد كوفى و شامى، و هشتاد و چهار حجازى، و هشتاد و دو بصرى.
عدد كلمات:
هزار و دويست كلمه.
عدد حروف:
چهار هزار و نهصد و شصت.
ثواب تلاوت:
ثواب الاعمال- از حضرت باقر عليه السلام فرمود: هر كه قرائت كند سوره مؤمن را در هر شب، مىآمرزد خدا گناهان مقدم و مؤخر او را، و ملازم گرداند او را كلمه تقوى، و قرار دهد آخرت را براى او بهتر از دنيا «1». (با تذكرات سابقه).
از حضرت صادق عليه السّلام فرمود: (الحواميم رياحين القران) «2».
«1» ثواب الاعمال (چ بيروت) ص 142.
«2» به نقل از نور الثقلين، ج 4، ص 509- 510، ج 2. و ثواب الاعمال ص 144- 143.
جلد 11 - صفحه 278
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آياتِ رَبِّكُمْ وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا قالُوا بَلى وَ لكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذابِ عَلَى الْكافِرِينَ (71) قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ (72) وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ (73) وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ (74) وَ تَرَى الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ قِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (75)
ترجمه
و سوق داده شوند آنانكه كافر شدند بسوى دوزخ دسته دسته تا چون آيند آنرا گشوده شود درهايش و گويند بآنها نگهبانانش آيا نيامد شما را پيمبرانى از خودتان كه بخوانند بر شما آيتهاى پروردگارتان را و بيم دهند شما را از ملاقات امروزتان گفتند آرى ولى واجب شد حكم عذاب بر ناگروندگان
گفته شود داخل شويد از درهاى جهنم با آنكه جاويد باشيد در آن پس بد است جاى تكبر كنندگان
و سوق داده شوند آنانكه ترسيدند از پروردگارشان بسوى بهشت دسته دسته تا چون آيند آنرا آيند و گشوده شود درهايش و گويند بايشان نگهبانانش سلام بر شما پاك شديد پس داخل آن شويد جاودانيان
و گويند ستايش مر خدائيرا كه براستى وفا فرمود در باره ما بوعده خود و بميراث داد بما زمين را جاى ميگيريم از بهشت هر جا كه خواهيم پس خوب است پاداش عمل كنندگان
و مىبينى فرشتگان را حلقه زنان در گرد عرش تنزيه نمايند بستايش
جلد 4 صفحه 512
پروردگارشان و حكم شود ميان آنها براستى و درستى و گفته شود ستايش مر خداى را است كه پروردگار جهانيان است.
تفسير
- خداوند سوق ميدهد كفار و مخالفين با اهل ايمان و تقوى را مانند بهائم دسته دسته بحسب مراتبشان در كفر و خلاف بسوى جهنم تا وقتى كه برسند بآن باز شود درهاى جهنم بروى آنها و آن هفت در است كه در سوره حجر بيان شد و براى سرزنش و ملامت بآنها ملائكه موكّله دوزخ گويند آيا پيمبرانى از نوع خود شما از جانب خدا نزد شما نيامدند و آيات حق و كتب سماوى را براى شما تلاوت ننمودند و از چنين روز سختى كه ديدار آن در پيش است آگاهتان ننمودند و شما را از آن بيم ندادند و آنها در جواب گويند بلى چنين است آمدند و احكام خدا را بما ابلاغ نمودند و ما را از چنين روزى ترساندند ولى ما گوش نداديم و مستحق عقوبت شديم و حكم خداوند بعذاب ما منجز گرديد و موكلين هر دستهاى را از درى كه مخصوص بخودشان است داخل جهنم مينمايند و فرمان خلود در آن را بآنها ميدهند و خداوند سوق ميدهد مراكب اهل ايمان و تقوى را در حاليكه سوارند بر آنها چنانچه در سوره مريم بيان شد دسته دسته بحسب مراتبشان در اطاعت خدا و ولايت ائمه اطهار بسوى بهشت تا وقتى كه ميرسند ببهشت مشاهده مينمايند از تجليلات و احترام ورودى بقدرى كه نميتوان بيان نمود و قبل از ورود ايشان درهاى هشتگانه بهشت برويشان باز خواهد شد و ملائكه رحمت منتظر قدوم ايشانند و باستقبال ميآيند و عرض سلام و تحيّت و تبريك ورود مينمايند و بشارت ميدهند آنانرا بسلامتى و ايمنى از جميع مكاره و آفات و بليّات و پاكيزگى از تمام كثافات و كدورات و تنعّم بانواع نعم و لذّات تا خدا خدائى ميكند و بنابر اين جواب اذا محذوف شده براى دلالت بر عظمت و قابل وصف نبودن آن چنانچه بيان شد و محتمل است تقدير كلام آن باشد كه چون آيند آنرا آيند و حال آنكه باز شده باشد درهاى بهشت براى ايشان و قمى ره طبتم را بطيب مولد ايشان تفسير نموده و فرموده چون غير از حلالزاده داخل بهشت نميشود و ظاهرا مقصودش دشمنان امير المؤمنين عليه السّلام ميباشند كه بوى بهشت بمشام آنها نميرسد و در خصال از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه او بتوسط
جلد 4 صفحه 513
آباء كرام خود از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه فرمود بهشت هشت در دارد يك در مخصوص به انبيا و صدّيقان است و يك در مخصوص بشهدا و نيكوكاران و پنج در مخصوص بشيعيان و دوستان من و هميشه من بر صراط ايستاده و از خدا ميخواهم كه شيعيان و بستگان و دوستان و ياران و كسانى را كه قبول ولايت مرا در دنيا نمودند سلامت بدارد تا جواب از جانب خداوند ميرسد كه دعاى تو را مستجاب نمودم و شفاعت تو را در باره شيعيانت پذيرفتم و هر يك از شيعيان و مواليان و ياران و مخالفان مخالفان من بدست و زبان شفاعت مينمايند در باره هفتاد مرد از خويشان و همسايگان خودشان و يك در براى ساير مسلمانان است كه در قلبشان ذرهئى از بغض ما اهل بيت نباشد و ظاهرا مراد كسانى هستند كه اقرار بامامت نموده باشند نهايت آنكه بلوازم تشيّع و دوستى عمل ننموده باشند و الّا مسلّم است كه اهل نجات نخواهند بود و پنج در مخصوص به پنج عنوانى است كه حضرت در باره آنها دعا فرموده و اهل بهشت حمد و شكر الهى را بجا ميآورند كه بوعده خود كه بتوسط انبياء و اولياء بايشان در دنيا داده بود وفا فرمود و زمين بهشت را مانند ميراث غير مترقّب در اختيار ايشان قرار داد كه هر قدر و هر جاى كه خواهند مخصوص بخود و مأوى براى آسايش دائمى خويش قرار دهند و بالاتر از همه آنكه اين نعم بىپايان بعنوان استحقاق و اجر اعمال ايشان در دنيا بوده كه منّتى برايشان گذارده نشده باشد و حضرت ختمى مرتبت مشاهده فرمايد ملائكه رحمت را كه گرد عرش الهى حلقه زده طواف مينمايند و تسبيح و تنزيه ميكنند او را بحمد و ثنا براى لذّت و شوق خدمت و متذكّرند بسبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الا اللّه و اللّه اكبر و خداوند حكم ميفرمايد بين مردم بحق و عدل و در اين دادستانى اهل جهنم محكوم و اهل بهشت حاكم و منصورند و حمد خدا را بجا ميآورند بر آنكه ميان آنها و دشمنانشان فصل خصومت فرمود و بايشان حكم داد و امر بغلبه آنها خاتمه يافت در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره زمر را تلاوت نمايد خداوند باو شرافت دنيا و آخرت عنايت خواهد فرمود و بدون مال و طائفه او را عزيز و غالب ميفرمايد بطوريكه هيبتش در دلها افتد و بدنش بر آتش حرام شود و الحمد للّه رب العالمين.
جلد 4 صفحه 514
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ تَرَي المَلائِكَةَ حَافِّينَ مِن حَولِ العَرشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمدِ رَبِّهِم وَ قُضِيَ بَينَهُم بِالحَقِّ وَ قِيلَ الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمِينَ (75)
و ميبيني ملائكه را که اطراف عرش الهي هستند تسبيح و تحميد ميكنند پروردگار خود را او حكم ميشود بين بندگان بحق و گفته ميشود که حمد مختص بخداونديست که پروردگار جميع عالمين است.
نظر به اينكه عرش اعظم الهي سايه انداخته بر تمام بهشت که اهل بهشت تماما زير سايه عرش هستند مشاهده ميكنند ملائكه را که در اطراف عرش هستند لذا ميفرمايد:
وَ تَرَي المَلائِكَةَ حَافِّينَ مِن حَولِ العَرشِ و عبادت آنها تسبيح و تحميد است.
يُسَبِّحُونَ بِحَمدِ رَبِّهِم تسبيح تنزيه حق است از كليه قبايح و عيوب و نقائص و تحميد و تمجيد حق است بجميع كمالات و شئون و تقديم تسبيح بر
جلد 15 - صفحه 349
تحميد بواسطه اينست که تخليه مقدم بر تحليه است چنانچه در تسبيحات اربعه مقدم ذكر شده و همچنين در ذكر ركوع و سجود.
وَ قُضِيَ بَينَهُم بِالحَقِّ جمله مستقله است که هر که را آنچه حق او بود باو داد حق عذاب و حق ثواب.
وَ قِيلَ الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمِينَ قائل ممكن است خداوند متعال باشد زيرا احدي نميتواند که حق حمد الهي را بجا آورد جز ذات مقدس پروردگار چنانچه از امير المؤمنين است
«لا احصي ثناء عليك انت کما اثنيت علي نفسك»
و ممكن است كلام اهل بهشت باشد چنانچه ميفرمايد إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا- الصّالِحاتِ يَهدِيهِم رَبُّهُم بِإِيمانِهِم تَجرِي مِن تَحتِهِمُ الأَنهارُ فِي جَنّاتِ النَّعِيمِ دَعواهُم فِيها سُبحانَكَ اللّهُمَّ وَ تَحِيَّتُهُم فِيها سَلامٌ وَ آخِرُ دَعواهُم أَنِ الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمِينَ يونس آيه 9 و 10 و ممكن است كلام خزنه بهشت باشد و ممكن است كلام حافّين حول العرش باشد و احتمال دوم اقرب بنظر ميآيد.
هذا آخر الكلام في تفسير سورة الزمر و يأتيه انشاء اللّه تعالي تفسير سورة- المؤمن و بقية السور و الحمد لوليه و الشكر لنعمائه و الصلاة علي نبيه و آله و ساير انبيائه و اوليائه و اللعن علي اعدائه و انا الاقل السيد عبد الحسين الطيّب.
سوره فاطر- آيه 45 هذا آخر ما اردنا في تفسير سورة الفاطر و الحمد للّه و الشكر علي نعمائه و الصلاة و السلام علي اهل اصطفائه و اللعن علي اعدائه الي يوم لقائه و يتلوه انشاء اللّه سورة المباركة يس و بقية السور و انا العبد الذليل الحقير الفقير المسكين المستكين السيّد عبد الحسين المدعوّ بالطّيب غفر له.
جلد 15 - صفحه 350
سورة المؤمن مشتمل بر 85 آيه- مكّي
بسمه تبارك و تعالي و الصّلاة علي نبيّه و آله و اللّعن علي اعدائه و أعدائهم الي يوم لقائه
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 75)- سر انجام در آخرین آیه سوره زمر، پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله را مخاطب ساخته، میگوید: در آن روز «فرشتگان را میبینی که بر گرد عرش خدا حلقه زدهاند (و طواف میکنند) و با ستایش پروردگارشان تسبیح میگویند» (وَ تَرَی الْمَلائِکَةَ حَافِّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ).
اشاره به وضع فرشتگان در اطراف عرش خداوند به خاطر این است که
ج4، ص250
آمادگی آنها را برای اجرای اوامر الهی بیان کند.
لذا به دنبال آن میگوید: «و در میان بندگان به حق داوری میشود» (وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ).
و از آنجا که این امور نشانههای ربوبیت پروردگار، و دلائل شایستگی ذات پاکش برای هر گونه حمد و سپاس است در آخرین جمله میافزاید: در آن روز «گفته خواهد شد حمد مخصوص خدا پروردگار جهانیان است» (وَ قِیلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ).
گوینده این سخن فرشتگان و بهشتیان و پرهیزکارانند چرا که حمد و سپاس الهی برنامه همه صاحبان عقل و فکر و همه خاصان و مقربان است.
«پایان سوره زمر»
ج4، ص251
سوره مؤمن «غافر» [40]
اشاره
این سوره در «مکّه» نازل شده و 85 آیه است
محتوای سوره:]
سوره مؤمن نخستین سوره از «حوامیم» «1» است. و محتوای آن را میتوان در شش بخش خلاصه کرد:
بخش اول: توجهی است به خداوند و قسمتی از اسماء حسنای او، مخصوصا آنچه خوف و رجاء را در دلها بر میانگیزد.
بخش دوم: تهدیدهایی است نسبت به کافران جبار پیرامون عذابهای این جهان، و عذابهای قیامت با ذکر خصوصیات و جزئیات آن.
بخش سوم: پس از مطرح کردن داستان موسی (ع) و فرعون سخن را به مؤمن آل فرعون سوق میدهد و بخش وسیعی از سوره را به شرح گفتگوهای این مرد هوشمند شجاع با فرعونیان اختصاص میدهد.
بخش چهارم: مسأله توحید و شرک را که مهمترین مسأله زندگی انسان است به میان آورده، و قسمتی از نشانههای توحید و دلائل بطلان شرک را مطرح میکند.
بخش پنجم: ضمن دعوت پیامبر به صبر و شکیبایی خلاصهای از آنچه در بخشهای دیگر این سوره گذشت و ذکر گوشهای از نعمتهای الهی، سوره را پایان میدهد.
(1) حوامیم هفت سوره از قرآن است که با «حم» شروع میشود و پشت سر هم قرار گرفته و همه از سورههای مکّی است.
ج4، ص252
نامگذاری سوره به «مؤمن» به خاطر بخشی است که در باره مؤمن آل فرعون بیان میکند، همان طور که نامگذاری آن به «غافر» به خاطر آغاز سومین آیه آن است.
فضیلت تلاوت سوره:]
از پیامبر صلّی اللّه علیه و اله نقل شده که فرمود: «الحوامیم تاج القرآن سورههای (هفتگانه) حم تاج قرآن است»! و در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم: «سورههای حامیم گلهای قرآن است، خدا را سپاس گوئید و با حفظ و تلاوت این سورهها او را شکر گذارید، هر بندهای که از خواب برخیزد و سورههای حامیم بخواند از دهانش (در قیامت) بوی عطر دل انگیزی بهتر از مشک و عنبر خارج میشود، و خداوند خواننده این سورهها را رحمت میکند و نیز همسایگان و دوستان و آشنایان و تمام یاران نزدیک و دور او را مشمول رحمت خویش قرار میدهد، و در قیامت عرش و کرسی و فرشتگان مقرب خدا برای او استغفار میکنند».
روشن است این فضائل بزرگ پیوندی با آن محتوای برجسته دارد، محتوایی که هرگاه در زندگی انسان در بعد «اعتقادی» و «عملی» او پیاده شود بدون شک مستحق این فضائل عظیم است، و اگر در این روایات سخن از تلاوت به میان آمده، منظور تلاوتی است که مقدمهای برای ایمان و عمل باشد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم