آیه 124 سوره اعراف

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۸ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۵۲ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (تفسیر آیه)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<123 آیه 124 سوره اعراف 125>>
سوره : سوره اعراف (7)
جزء : 9
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

همانا دست و پای شما را یکی از راست و یکی از چپ بریده و آن گاه همه را به دار خواهم آویخت.

قطعاً دست ها و پاهایتان را یکی از چپ و یکی از راست جدا می کنم، سپس همه شما را به دار خواهم آویخت.

دستها و پاهايتان را يكى از چپ و يكى از راست خواهم بريد سپس همه شما را به دار خواهم آويخت.

دستها و پايهايتان را به خلاف يكديگر خواهم بريد و همگيتان را بر دار خواهم كرد.

سوگند می‌خورم که دستها و پاهای شما را بطور مخالف [= دست راست با پای چپ، یا دست چپ با پای راست‌] قطع می‌کنم؛ سپس همگی را به دار می‌آویزم!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Surely I will cut off your hands and feet on opposite sides, and then I will surely crucify all of you.’

I will certainly cut off your hands and your feet on opposite sides, then will I crucify you all together.

Surely I shall have your hands and feet cut off upon alternate sides. Then I shall crucify you every one.

"Be sure I will cut off your hands and your feet on apposite sides, and I will cause you all to die on the cross."

معانی کلمات آیه

«أُصَلِّبَنَّکُمْ»: شما را به دار می‌زنم.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ «124»

حتماً دست و پاهايتان را بر خلاف يكديگر (يكى از راست و يكى از چپ) قطع خواهم كرد، سپس همه‌ى شما را به دار خواهم كشيد.

قالُوا إِنَّا إِلى‌ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ «125»

(ساحران در پاسخ) گفتند: (مهم نيست، هرچه مى‌خواهى بكن) همانا ما به سوى پروردگارمان بازمى گرديم.

نکته ها

شبيه اين آيات را در سوره‌ى طه نيز مى‌خوانيم، البتّه در قرآن اشاره‌اى به عملى شدن اين تهديدها نيست، امّا به نقل روايات وتاريخ، فرعون، مؤمنان به موسى عليه السلام را قطعه قطعه كرد و به شاخه‌هاى درخت خرما آويخت. چنانكه طبرى مى‌گويد: «كانوا أوّل النّهار كفّاراً سحرة و آخر النّهار شهداء بَررَة» اوّل روز، كافرانى ساحر و آخر روز، شهيدانى نيكوكار بودند.

فرعون و فرعونيان با آن همه‌ى تداركات و سر و صدا، سرانجام تحقير شدند، «انْقَلَبُوا صاغِرِينَ»، امّا ساحران بر اثر ايمان، به رشد و سعادت رسيده و مرگ در راه عقيده‌ى حقّ را بر زندگى تحت سلطه‌ى فرعون ترجيح دادند. «إِلى‌ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ»

پیام ها

1- خشونت و تهديد، از حربه‌هاى زورگويان وقدرتمندان است. «لَأُقَطِّعَنَّ»

2- طاغوت‌ها، براى جلوگيرى از نفوذ انديشه‌هاى اصلاحى و انقلابى، پيشتازان انقلاب را تهديد، شكنجه و به قتل مى‌رسانند. «لَأُصَلِّبَنَّكُمْ»

3- انسان، محكوم نظام‌ها و محيطها نيست و با ايمان و اراده مى‌تواند در برابر همه‌ى آنها مقاومت كند. «لَأُقَطِّعَنَ‌- قالُوا»

4- آنكه با بصيرت ايمان آورد، با امواج مختلف دست از ايمان بر نمى‌دارد و از تهديد نمى‌ترسد. «قالُوا إِنَّا إِلى‌ رَبِّنا» آرى ايمان، انسان را دگرگون و ظرفيّت او

جلد 3 - صفحه 144

را بالا مى‌برد. ساحرانى كه ديروز در انتظار پاداش فرعون بودند، امروز به خاطر ايمان، آن چيزها برايشان ارزشى ندارد.

5- مرگ در راه حقّ، بهتر از زندگى در راه باطل است. «إِلى‌ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ»

6- سابقه‌ى بد را نبايد ملاك قرار داد، گاهى چند ساحر و كافر با يك تحوّل، ايمان آورده و از مؤمنان ديگر سبقت مى‌گيرند. «إِلى‌ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ»

7- در شيوه‌ى تبليغ، از جوانمردى‌هاى گذشتگان ياد كنيم. قالُوا ...

8- ايمان به معاد ويادآورى آن در مقابل خطرها وتهديدها، انسان را بيمه مى‌كند. «إِلى‌ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ» چنانكه به فرعون گفتند: هر كارى انجام دهى، سلطه‌ى تو تنها در محدوده‌ى اين دنياست. «فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ إِنَّما تَقْضِي هذِهِ الْحَياةَ الدُّنْيا» «1»

9- از هدايت افراد منحرف حتّى رهبران آنها مأيوس نشويم، چه بسا توبه كرده و يك دفعه عوض شوند. «قالُوا إِنَّا إِلى‌ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)


قالُوا إِنَّا إِلى‌ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ (125)

قالُوا إِنَّا إِلى‌ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ‌: گفتند سحره، ما را از كشتن چه باكى، به درستى كه ما به مثوبات عظيمه پروردگار خود بازگشت كنندگانيم و به درجات رفيعه آخرت نائل شويم، پس ما را از مرگ ترسى نخواهد بود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


سوره الأعراف «7»: آيات 123 تا 126

قالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هذا لَمَكْرٌ مَكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْها أَهْلَها فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (123) لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ (124) قالُوا إِنَّا إِلى‌ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ (125) وَ ما تَنْقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآياتِ رَبِّنا لَمَّا جاءَتْنا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ تَوَفَّنا مُسْلِمِينَ (126)

جلد 2 صفحه 462

ترجمه

گفت فرعون ايمان آورديد باو پيش از آنكه اذن دهم شما را همانا اين مكرى است كه نموديد آنرا در شهر تا بيرون كنيد از آن اهلش را پس زود باشد كه بدانيد

هر آينه خواهم بريد دستهاتان و پاهاتان را بر خلاف يكديگر پس هر آينه بردار خواهم زد شما را تمامى‌

گفتند همانا ما بپروردگارمان بازگشت كنندگانيم‌

و عيب نميگيرى تو از ما مگر آنكه ايمان آورديم به آيتهاى پروردگارمان چون آمدند ما را پروردگار ما زياد عطا فرما بما صبر را و بميران ما را مسلمانان.

تفسير

فرعون بر سبيل انكار اخبار از ايمان سحره نمود كه چرا بى‌اذن من بموسى ايمان آورديد و بعضى ء آمنتم با همزه استفهام كه براى انكار است قرائت نموده‌اند و براى آنكه مبادا مردم هم تبعيّت از آنها نموده ايمان بياورند مدعى شد كه شما با موسى تبانى نموديد در مصر پيش از آنكه در ميدان مبارزه حاضر شويد و غرض شما از اين مكر و حيله آن بود كه قبطيان را از شهر خودشان بيرون كنيد و شما و بنى اسرائيل مملكت ما را تصرف نمائيد و بعد از اين معلوم ميشود كه چگونه شما را مجازات مينمايم باين نحو كه يا دست راست و پاى چپ شما را ميبرم يا پاى راست و دست چپ را و بعد شما را بدار ميزنم براى افتضاح شما و عبرت سايرين سحره گفتند باكى نيست ما بازگشت ميكنيم برحمت خدا كه همه بسوى او بازگشت خواهند نمود و حكم ميكند ميان آنها بحق چه كشته شوند و چه بميرند و تو از ما بد نمى‌دانى و عيبى نمى‌توانى بگيرى مگر آنكه ما علائم قدرت الهى را مشاهده نموديم و ايمان آورديم و اين عيب نيست بلكه فوق هر حسنى است بعد روى بدرگاه الهى نموده از خداوند مسئلت نمودند كه مانند آب بريزد بر آنها صبر را كه شامل شود تمام وجود ايشانرا و ثابت بدارد آنها را تا وقت مرگ بدين اسلام كه در آنزمان متابعت حضرت موسى بود.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قالُوا إِنّا إِلي‌ رَبِّنا مُنقَلِبُون‌َ (125)

گفتند سحره‌ بفرعون‌ ‌که‌ محققا ‌ما بسوي‌ پروردگارمان‌ بازگشت‌ كرديم‌

جلد 7 - صفحه 425

‌يعني‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ تهديدات‌ ‌ما دست‌ ‌از‌ ايمان‌ برنميداريم‌.

قالوا جواب‌ فرعون‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ تهديد بقتل‌ و صلب‌ و قطع‌ يد و رجل‌ نموده‌ ‌بود‌ ‌با‌ كمال‌ جرئت‌ بدون‌ تقيه‌ و خوف‌ گفتند إِنّا إِلي‌ رَبِّنا مُنقَلِبُون‌َ انقلاب‌ ‌از‌ ماده‌ قلب‌ ‌است‌ بمعني‌ ‌از‌ حالي‌ بحال‌ ديگر شدن‌ مثل‌ انقلاب‌ خمر بخل‌ّ و قلب‌ انسان‌ ‌را‌ قلب‌ گفتند بواسطه‌ اينكه‌ توجه‌ ‌او‌ بچيزي‌ بوده‌ توجهش‌ بچيز ديگر ميشود، ‌ما اول‌ كافر ساحر مشرك‌ بوديم‌ فعلا مؤمن‌ صالح‌ موحّد شديم‌ ‌از‌ خمر نبايد مؤاخذه‌ كرد چرا خل‌ّ شدي‌، قلب‌ ‌ما متوجه‌ شرك‌ و كفر ‌بود‌ فعلا متوجه‌ بايمان‌ و توحيد ‌شده‌ و قلب‌ انسان‌ ‌بين‌ اصبعي‌ الرحمن‌ ‌است‌ ‌او‌ ‌است‌ مقلب‌ القلوب‌ و الأبصار كساني‌ ‌که‌ قابليت‌ ايمان‌ داشته‌ باشند قلب‌ ‌آنها‌ ‌را‌ متوجه‌ بايمان‌ ميكند و كساني‌ ‌که‌ لياقت‌ نداشته‌ باشند ‌از‌ جهت‌ خباثت‌ نفس‌ خَتَم‌َ اللّه‌ُ عَلي‌ قُلُوبِهِم‌ بقره‌ ‌آيه‌ 6، چون‌ افاضات‌ حق‌ مشروط بقابليت‌ محل‌ ‌است‌ چنانچه‌ مكرر گفته‌ايم‌ ‌که‌ صدور فعل‌ دو چيز لازم‌ دارد فاعل‌ بايد تام‌ الفاعليه‌ ‌باشد‌ و قابل‌ بايد تام‌ القابليه‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 125)- ساحران در برابر هیچ یک از دو حربه فرعون از میدان در نرفتند، یکدل و یکجان در پاسخ او «گفتند: ما به سوی پروردگار خود باز می‌گردیم» (قالُوا إِنَّا إِلی رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ).

یعنی، اگر آخرین تهدید تو عملی بشود، سر انجامش این است که ما شربت شهادت خواهیم نوشید، و این نه تنها به ما زیانی نمی‌رساند و از ما چیزی نمی‌کاهد، بلکه سعادت و افتخار بزرگی برای ما محسوب می‌شود.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع