غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۳۴ توسط Goodosuser (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه جدید)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
‌اعتقادات شیعه
توحید توحید ذاتی * توحید صفاتی * توحید افعالی * توحید در عبادت * بداء * اسماء و صفات الهی
عدل قضا و قدر * اختیار * امر بین الامرین
نبوت عصمت پیامبران * خاتمیت * وحی * اعجاز * عدم تحریف قرآن
امامت

باورها:

ضرورت وجود امام * عصمت امامان * اهل بیت * چهارده معصوم * ولایت تكوینی * علم غیب امامان * غیبت امام زمان (عج) * انتظار * رجعت * توسل * شفاعت * آخر الزمان

ائمه علیهم السلام:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله * امام علی(ع) * امام حسن(ع) * امام حسین(ع) * امام سجاد(ع) * امام باقر(ع) * امام صادق(ع) * امام کاظم(ع) * امام رضا(ع) * امام جواد(ع) * امام هادی(ع) * امام عسکری(ع) * امام مهدی(عج)

معاد برزخ * معاد جسمانی * حشر * صراط * میزان * بهشت * جهنم

غیبت امام زمان به معنای پنهان‌شدن آخرین و دوازدهمین امام و جانشین پیامبر اسلام(ص)، امام محمّد بنِ حسنِ عَسکری ملقب به «امام مهدی»، به اذن و اراده خدا است. غیبت از آموزه‌های بنیادی و ضرویات مذهب شیعه دوازده امامی است. درباره چرایی غیبت در روایات امامان شیعه نکاتی ذکر شده که از جمله آنها امتحان شیعیان است.

بنابر آموزه‌های شیعه، امام مهدی(ع) دو غیبت داشته است: غیبت صغری که شصت و نه سال طول کشیده و غیبت کبری که هنوز ادامه دارد. در دوران غیبت صغری امام زمان از طریق چهار نائب با شیعیان ارتباط داشته است ولی در دوران غیبت کبرا او ارتباطی با مردم ندارد و شیعیان برای امور دینی باید به فقها مراجعه کنند.

دانشمندان شیعه برای تبیین مساله غیبت کتاب های متعددی نوشته اند که مشهورترین آنها کتاب غیبت نعمانی و کتاب غیبت شیخ طوسی است.

تبیین موضوع

بنابر معتقدات شیعه، خداوند همواره در زمین جانشینی دارد و زمین هیچ گاه از حجت و امام معصوم محروم نیست. پس از شهادت امام یازدهم(ع)به سال ۲۶۰ق،امامت به امام دوازدهم، حضرتِ محمّد بنِ حسنِ عَسکری(ع)سپرده شد که سالِ ۲۵۵ق به دنیا آمده است. او به اذن خدا و مصلحت الهی در سال ۳۲۹ق از انظار نهان شد و هم اکنون زنده است و سرانجام ظهور خواهد کرد و زمین را از ستم و جور می‌زداید و از قِسط و عَدل بهره‌مند می‌سازد.

معنای لغوی

واژۀ عربی غَیبَة، مصدر ثلاثی مجرد از ماده «غ ی ب»، بر خلاف «حضور» و در معناهایی مانند پنهان شدن از انظار و استتار به کار می‌رود.[۱]

غیبت صغری

مراد از غیبت صغری(=غیبت کوچک) مدتی است که امام مهدی(ع) پس از وفات پدرش امام حسن عسکری(ع) به سال ۲۶۰ق. تا ۳۲۹ق. در غیبت به سر برد. آن امام در این مدت به وساطت نمایندگان خویش که آنان را «نُوّاب خاص» می‌گویند، دستگیری معنوی و راهنمایی پیروان خویش را بر عهده داشت.

غیبت کبرا

غیبت کبرا دورانی است که با وفات چهارمین نائب خاص امام زمان در سال ۳۲۹ق. آغاز شده و تاکنون ادامه دارد. بین غیبت صغرا و کبرا فاصله‌‌ زمانی وجود نداشت و تنها تفاوت آن است که بر خلاف دوره غیبت صغرا، امام (ع) در این دوره نماینده مشخصی در بین شیعیان ندارد و مردم باید برای راهنمایی در امور دینی به علمای شیعه مراجعه کنند. علت تقسیم غیبت امام زمان (ع) به دو دوره صغرا و کبرا نیز برای نشان دادن آن است که از دوره‌ای به بعد امکان ارتباط با امام زمان (ع) وجود نداشته است.

بنابر باورهای شیعه، هرچند امام معصوم در غیبت است، اما جهان و موجوداتش از فیض وجود او همواره بهره‌مندند و در واقع، جهان برای وجود خویش نیازمند وجود امام منصوب از سوی خداوند است و امام نه تنها ولایت تشریعی دارد بلکه به لحاظ تکوینی نیز بر جهان ولایت دارد.[۲] بدین رو، برخی از منابع مهم روایی شیعه، بابی با عنوان «انَّ الْأَئِمَّةَ هُمْ أَرْکانُ الْأَرْضِ»(امامان ارکان زمین‌اند)گشوده‌اند.[۳]

نیابت در عصر غیبت

بنابر آموزه‌های اعتقادی شیعی نصب امام بر خداوند واجب است. این وجوب از دو قاعده اصلی حسن و قبح عقلی و قاعده لطف نتیجه گرفته می‌شود. بدین سان، امام، که وظیفه سرپرستی و راهنمایی امور دینی و دنیوی مردم را بر عهده دارد، باید منصوب به نصب الهی باشد. در عصر غیبت که امام معصوم و منصوب، در جامعه حضور ندارد، وظایف او را فقهای واجد شرایط این مقام، بر عهده خواهند داشت و از او نیابت می‌کنند. سرپرستی و امامت جامعه انسانی، در نظرگاه شیعه عهد و فرمانی الهی است، و بنابر این، حکومت باید از خدا و رسول و جانشینان او و به نیابت از امامان منصوب و معصوم أخذ شده باشد.(نک:ولایت فقیه)

فلسفه و علل غیبت

به باور پژوهشگران شیعه، همه اسرار و علل غیبت بر ما روشن نیست؛ اما در روایات بر سه موضوع تاکید شده است:

۱. آزمایش مؤمنین

بنابر منابع دینی اسلام، از سنتهاى ثابت الهى، آزمایش بندگان و انتخاب صالحان و گزینش پاکان است. زندگى همواره صحنه آزمایش است تا بندگان از این راه در پرتو ایمان و صبر و تسلیم خویش در پیروى از اوامر خداوند تربیت‌ یابند و به کمال برسند و استعدادهاى نهفته آنان شکوفا گردد. بر اثر غیبت ‌حضرت مهدى، مردم آزمایش مى‌شوند: گروهى که ایمان استوارى ندارند، باطنشان ظاهر و دستخوش شک و تردید مى‌گردند و کسانى که ایمان در اعماق قلبشان ریشه دوانده است، به سبب انتظار ظهور آن حضرت و ایستادگى در برابر شدائد، پخته ‌تر و شایسته ‌تر مى‌گردند و به درجات بلندى از اجر و پاداش الهى نائل مى‌گردند؛ چنان که در روایتی از امام موسى بن جعفر(ع)تصریح شده است که خداوند به وسیله غیبت، بندگان خویش را آزمایش‌ می ‌کند.[۴] از روایات بر مى‌آید که آزمایش در روزگار غیبت، از سخت‌‌ترین آزمایشهاى الهى است[۵] و این سختى از دو رو است:

اول: چون غیبت طولانى مى‌شود، بسیارى از مردم دستخوش شک و تردید مى‌گردند. برخى در اصل تولد و برخى در دوام عمر آن حضرت شک مى‌کنند و جز افراد آزموده و مخلص و داراى شناخت عمیق، کسى بر ایمان و عقیده به امامت آن حضرت باقى نمى‌ماند. پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم ضمن حدیث مفصلى مى‌فرماید: مهدى از دیده شیعیان و پیروانش غایب می‌‌شود و جز کسانى که خداوند دلهاى آنان را جهت ایمان، شایسته قرار داده، در اعتقاد به امامت او استوار نمى‌مانند.[۶]

دوم: سختیها و فشارها و پیشامدهاى ناگوار که در دوران غیبت رخ مى‌دهد و مردم را دگرگون مى‌سازد، به طورى که حفظ ایمان و استقامت در دین، کارى سخت دشوار مى‌گردد و ایمان مردم در معرض مخاطرات شدید قرار مى‌گیرد.[۷]

۲. حفظ جان امام

از برخی روایات بر می‌آید که خداوند، به وسیله غیبت، امام دوازدهم را از خطر قتل حفظ می‌کند؛ زیرا اگر آن حضرت از همان آغاز زندگى در میان مردم ظاهر مى‌شد، او رامى‌کشتند. بر این اساس اگر پیش از موعد مناسب نیز ظاهر شود، جان او به خطر مى‌افتد و به انجام ماموریت الهى و اهداف بلند اصلاحى خود موفق نمی‌گردد.[۸]

۳. آزادى از یوغ بیعت ‌با طاغوت‌هاى زمان

به نقل برخی روایات، پیشواى دوازدهم، هیچ حکومتی ستمگری را حتی از روى تقیه، به رسمیت نمى‌شناسد. او مامور به تقیه از هیچ حاکم و سلطانى نیست و تحت‌ حکومت و سلطنت هیچ ستمگرى در نخواهد آمد و احکام دین خدا را به طور کامل و بى هیچ پرده پوشى و بیم و ملاحظه‌‌اى اجرا می‌کند. به عبارت صریح روایت، او غایب است تا وقتی قیام می‌کند، عهد و پیمان و بیعت هیچ حاکم و حکومتی بر عهده‌اش نباشد.[۹] [۱۰]

پیشینه آثار مکتوب درباره غیبت

پانویس

  1. ابن منظور، ج۱،ص: ۴۵۴ و ۶۵۶؛ مصطفوی،ج۷، ص۳۵۳
  2. کلینی، ج۱، ص۱۹۶ و ۱۹۷.
  3. کلینی، ج۱، ص۱۹۶ و ۱۹۷.
  4. کلینی، ج ۱،ص ۳۳۷٫، طوسی، ص ۲۰۴.
  5. طوسى،همان، ص ۲۰۳-۲۰۷.
  6. فیض کاشانی،فصل ۱، باب ۸، ص ۱۰۱.
  7. کلینى، ج ۱،ص ۳۳۷؛ طوسى، ص ۲۰۲.
  8. کلینى، ج ۱،ص ۳۳۷؛ طوسى، ص ۲۰۲.
  9. صدوق، باب ۴۴، ص ۴۸۰.
  10. کتاب سیره پیشوایان به نقل سایت نور هدایت


منابع

  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید،، دوره سه جلدی، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۵ش؛
  • ابن منظور، جمال الدین ابو الفضل، لسان العرب، بیروت،‌دار صادر، چ سوم،۱۴۱۴ق؛
  • کلینی، محمد بن یعقوب،اصول کافی، تحقیق علی اکبر غفاری،تهران،دارالکنب الاسلامیه، ۱۳۸۸ق؛
  • طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، تحقیق علی اکبر غفاری بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۹۹ق.

ویکی شیعه

پیوند به بیرون