توحید ذاتی
اعتقادات شیعه | |
توحید | توحید ذاتی * توحید صفاتی * توحید افعالی * توحید در عبادت * بداء * اسماء و صفات الهی |
عدل | قضا و قدر * اختیار * امر بین الامرین |
نبوت | عصمت پیامبران * خاتمیت * وحی * اعجاز * عدم تحریف قرآن |
امامت |
باورها: ضرورت وجود امام * عصمت امامان * اهل بیت * چهارده معصوم * ولایت تكوینی * علم غیب امامان * غیبت امام زمان (عج) * انتظار * رجعت * توسل * شفاعت * آخر الزمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله * امام علی(ع) * امام حسن(ع) * امام حسین(ع) * امام سجاد(ع) * امام باقر(ع) * امام صادق(ع) * امام کاظم(ع) * امام رضا(ع) * امام جواد(ع) * امام هادی(ع) * امام عسکری(ع) * امام مهدی(عج) |
معاد | برزخ * معاد جسمانی * حشر * صراط * میزان * بهشت * جهنم |
معنای توحید
توحید، از ریشه «وحد»، به معنای یکی گفتن است. طبق احاديث، پيامبر اكرم صلی اللّهعليهو آلهوسلم واژه توحيد را در اشاره و اقرار به يكتايی خدا و نفی هر گونه شرك، و به طور كلی بهمعنای تصديق گزاره «لاالهالاّ اللّه وحدَه لاشريك له» و مانند آن، بهكار بردند. اين كاربرد در احاديث امامان نيز وجود دارد. [۱]
معانی توحید ذاتی
دو معنای گفته شده برای توحید ذاتی خداوند عبارتند از:
1. توحید در وجوب وجود: یعنی هیچ موجودی جز ذات مقدّس الهی واجب الوجود بالذّات نیست.[۲] و به تعبیر قرآن: «وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ»؛ و برای خداوند هیچ نظیری وجود ندارد. (سوره توحید، 4)
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ»؛ ای مردم، شما همه به خدا فقیر و محتاجید و تنها خداست که بینیاز و غنی بالذات و ستوده صفات است. (سوره فاطر، 15)
2. توحید به معنای بساطت و عدم ترکیب خداوند: که خود دارای معانی فرعی است از جمله:
- الف) عدم ترکیب از اجزاء بالفعل
- ب) عدم ترکیب از اجزاء بالقوّه
- ج) عدم ترکیب از ماهیت و وجود
- د) عدم ترکیب از اجزاء حدی (جنس و فصل)
- ه) عدم ترکیب از اجزاء اعتباری
- و) عدم ترکیب از ماده و صورت عقلی
- ز) عدم ترکیب از جوهر و عرض
- ح) عدم ترکیب از اجزاء شیمیایی
این معنای از توحید، تحت عنوان بساطت واجب،[۳] مورد بحث قرار میگیرد.[۴]
غالبا منظور از توحید ذاتی، معنای اول است.[۵] اما برخی از متفکران هر دو معنا را با هم "توحید ذاتی" دانسته و برای اثبات توحید ذاتی، هم هر گونه ترکیب را از خدا نفی کردهاند و هم واحد بودن خدا را اثبات کرده و نام آن را "توحید أحدی" یعنی نفی ترکیب و "توحید واحدی" یعنی یکی بودن واجب الوجود بالذّات گذاشتهاند.[۶]
ادله توحید ذاتی
ادلّهای که فلاسفه برای توحید واجب [به معنای اول] بکار بردهاند در یک تقسیم بندی کلی به دو شکل تقسیم میشوند:
- ادلّهای که از راه اطلاق و صرافت و وجود محض بودن و کمال مطلق بودن واجب، توحید واجب را اثبات کردهاند.[۷]
- ادلّهای که مبتنی بر این مقدمّهاند که: "کثرت ملازم با معلولیت است و معلولیت با وجوب وجود منافات دارد".[۸]
یکی از ادلّه قسم اوّل که از راه کمال مطلق خود را اثبات میکند و بر اصول حکمت متعالیه مبتنی است از این قرار است:
- الف) چنان که به اثبات رسیده، خداوند موجود است.
- ب) این موجود بنابر اصول حکمت متعالیه، مستقّل و کامل مطلق است؛ یعنی در هیچ جهتی احتیاج به غیر ندارد و سایر وجودات وابسته و عین ربط به او هستند.
- ج) اگر موجودی هم عرض با موجود مستقل و کامل مطلق وجود داشته باشد، موجود مستقل و کامل مطلق نیست؛ زیرا لازمهاش این است که موجود مستقل دارای کمالات آن موجود نباشد پس دیگر همه کمالات را ندارد.
- د) در حالی که در جای خود ثابت شده است که موجود مستقل کامل مطلق است.[۹]
- ه) پس، هیچ موجودی (اعّم از رابط و مستقل) هم عرض با موجود مستقل وجود ندارد.
- و) نتیجه: موجود مستقل یکتاست و سایر موجودات در طول موجود مستقل و ربط و وابسته به او هستند.[۱۰]
یکی از ادلّه، قسم دوم یعنی ادلّه ای که از طریق «کثرت ملازم با معلولیّت است»، توحید و یگانگی واجب را اثبات میکنند به روش منطقی از این قرار است:
- اگر دو واجب یا بیشتر از دو واجب موجود باشد، این دو در وجوب وجود مشترک خواهند بود و تمیز آنها به چیزی ورای معنای مشترک بین آنها میباشد.
- آن امری که موجب تمیّز میشود (ما به الامتیاز هر کدام از آنها) از دو حال خارج نیست:
- داخل در ذات واجب است.
- خارج از ذات واجب است.
- اگر ما به الامتیاز داخل در ذات واجب باشد، مستلزم ترکیب واجب از ما به الامتیاز و ما به الاشتراک است.
- ترکیب با وجوب وجود منافات دارد؛ زیرا هر مرکبی بر اجزاء خود تقدم وجودی خواهد داشت و در این صورت اجزاء واجب بر خود واجب مقدم اند (چون آن اجزاء تشکیل دهنده و علت واجب هستند و هر علتی بر معلول خود مقدم است.
- اگر آن ما به الامتیاز خارج از ذات واجب باشد پس آن امر خارجی، ذاتی واجب نخواهد بود. بنابراین این عرضی ذات واجب است.
- هر امر عرضی هم نیازمند علت است. (کلّ عرض ٍ معلّلٌ)
- حال علت آن امر از دو حال خارج نیست:
- ذات واجب است.
- غیر از ذات واجب است.
- اگر علّت آن امر عرضی، (همان تمایز) ذات واجب باشد لازمه اش این است که ذات واجب بر تمیّز واجب، تقدم وجودی داشته باشد و قبل از تمیّز ذات، وجود نداشته باشد و این محال است.
- اگر علّت آن امر عرضی (تمایز)، امری غیر از ذات واجب باشد پس ذات واجب در تمیّز خود نیازمند غیر خواهد بود.
- نیاز هم با وجوب وجود منافات دارد. (بلکه معلولیّت، همان ممکن الوجود بودن است که با واجب الوجود منافات دارد).
- پس در همه فروض تعدد واجب محال است و واجب الوجود، یک موجود بیشتر نیست.[۱۱]
پانویس
- ↑ دانشنامه جهان اسلام
- ↑ مصباح یزدی؛ آموزش فلسفه، ج2، ص348 (درس 63) و مرتضی مطهرّی، مقدمهای بر جهان بینی اسلامی، مجموعه آثار، ج2، ص99.
- ↑ ر.ک. مدخل بساطت واجب.
- ↑ شیخ اشراق، مطارحات، مجموعه مصنفات، ج1، ص396، ملاصدرا، اسفار ج6، ص104–102، ابن سینا، اشارات، ج2، ص54، نهایة الحکمه (با تعلیقه استاد فیاض)، ج4، ص 1073.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج2، ص101.
- ↑ عبدالرسول عیودیت و مجتبی مصباح، خداشناسی فلسفی، قم، مؤسسه امام خمینی، ص 141.
- ↑ اسفار، ج6، ص16–15.(چ مصطفوی، قم)
- ↑ اشارات، ج3، ص30، اسفار، ج6، ص16–15 و مطارحات، مجموعه مصنفات، ج1، ص387.
- ↑ خداشناسی فلسفی، ص 126 استدلال فوق به شیوههای دیگری در منابع ذیل آمده است: اسفار، ج6، ص24 (چ مصطفوی قم)، اشارات، ج3، ص30 (نشرالبلاغه، مطارحات، مجموعه مصنفات، ج1، ص387. [در این براهین تکیه بر بساطت خدا و صرافت او شده است].
- ↑ خداشناسی فلسفی (عبودیت و مصباح)، ص 128 و 129.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین؛ نهایة الحکمه، قم، مؤسسة امام خمینی، ج4، ص1086.
منابع
- توحید ذاتی، احسان ترکاشوند، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی) تاریخ بازیابی: 31 اردیبهشت 1391.
دانشنامه جهان اسلام، مدخل توحید از