تاریخ علم اخلاق

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۷ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۱۵ توسط Saeed zamani (بحث | مشارکت‌ها) (تعیین رده)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

منبع: اخلاق در قرآن، جلد 1، اصول مسائل اخلاقی

نویسنده: آیت الله مكارم شیرازی

تاریخچه علم اخلاق

بی ‌شك بحث‌های اخلاقی از زمانی كه انسان گام بر روی زمین گذارد، آغاز شد زیرا ما معتقدیم كه حضرت آدم علیه‌السلام پیامبر خدا بود. نه تنها فرزندانش را با دستورهای اخلاقی آشنا ساخت بلكه خداوند از همان زمانی كه او را آفرید و ساكن بهشت ساخت، مسائل اخلاقی را با اوامر و نواهی اش به او آموخت.

سایر پیامبران الهی یكی پس از دیگری به تهذیب نفوس و تكمیل اخلاق كه خمیرمایه سعادت انسان‌هاست، پرداختند تا نوبت به حضرت مسیح علیه‌السلام رسید كه بخش عظیمی از دستوراتش را مباحث اخلاقی تشكیل می دهد و همه پیروان و علاقه مندان او وی را به عنوان معلم بزرگ اخلاق می شناسند.

اما بزرگترین معلم اخلاق پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بود كه با شعار «انما بعثت لاتمم مكارم الاخلاق » مبعوث شد و خداوند درباره خود او فرموده است: «و انك لعلی خلق عظیم؛ اخلاق تو بسیار عظیم و شایسته است».(1)

در میان «فلاسفه» نیز بزرگانی بودند كه به عنوان «معلم اخلاق» از قدیم‌الایام شمرده می شدند، مانند: افلاطون، ارسطو، سقراط و جمعی دیگر از فلاسفه یونان.

به هر حال بعد از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، امامان معصوم علیهم‌السلام به گواهی روایات اخلاقی گسترده ای كه از آنان نقل شده، بزرگترین معلمان اخلاق بودند و در مكتب آن‌ها مردان برجسته ای كه هر كدام از آن‌ها را می توان یكی از معلمان عصر خود شمرد، پرورش یافتند.

زندگانی پیشوایان معصوم علیهم‌السلام و یاران بافضیلت آنان، گواه روشنی بر موقعیت اخلاقی و فضائل آن‌ها می باشد. اما این كه «علم اخلاق » از چه زمانی در اسلام پیدا شد و مشاهیر این علم چه كسانی بودند داستان مفصلی دارد كه در كتاب گرانبهای «تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام » نوشته آیت الله صدر، به گوشه ای از آن اشاره شده است.

نامبرده این موضوع را به سه بخش تقسیم می كند:

الف): می گوید اولین كسی كه علم اخلاق را تاسیس كرد، امیرالمومنین علی علیه‌السلام بود كه در نامه معروفش (به فرزندش امام حسن‌مجتبی علیه‌السلام) بعد از بازگشت از صفین، اساس و ریشه مسائل اخلاقی را تبیین فرمود و ملكات فضیلت و صفات رذیلت به عالی‌ترین وجهی در آن مورد تحلیل قرار گرفته است!(2)

این نامه را (علاوه بر مرحوم سید رضی در نهج البلاغه) گروهی دیگر از علمای شیعه نقل كرده اند. بعضی از دانشمندان اهل سنت مانند ابواحمد حسن بن عبدالله عسكری نیز در كتاب الزواجر والمواعظ تمام آن را آورده و می افزاید: لو كان من الحكمة مایجب ان یكتب بالذهب لكانت هذه؛ اگر از كلمات پندآموز، چیزی باشد كه با آب طلا باید نوشته شود، همین نامه است.

ب): نخستین كسی كه كتابی به عنوان «علم اخلاق » نوشت، اسماعیل بن مهران ابی‌نصر سكونی بود كه در قرن دوم می زیست، كتابی به نام «صفة المؤمن والفاجر» تالیف كرد (كه نخستین كتاب شناخته شده اخلاقی در اسلام است).

ج): نامبرده سپس گروهی از بزرگان این علم را اسم می برد (هر چند صاحب كتاب و تالیفی نبوده اند)، از آن جمله:

1- سلمان فارسی است كه از علی علیه‌السلام درباره اش نقل شده كه فرمود: «سلمان الفارسی مثل لقمان الحكیم - علم علم الاول والاخر، بحر لاینزف و هو منا اهل البیت؛

سلمان فارسی همانند لقمان حكیم است - دانش اولین و آخرین را داشت و او دریای بی‌پایانی بود و او از ما اهل بیت است».(3)

2- ابوذر غفاری است كه عمری را در ترویج اخلاق اسلامی گذراند و خود نمونه اتم آن بود. درگیری های او با خلیفه سوم «عثمان » و همچنین «معاویه » در مسائل اخلاقی معروف است؛ و سرانجام جان خویش را نیز بر سر این كار نهاد.

3- عمار یاسر است كه سخن امیرمؤمنان علی علیه‌السلام درباره او و یارانش مقام اخلاقی آنها را روشن می سازد، فرمود: «این اخوانی الذین ركبوا الطریق ومضوا علی الحق، این عمار... ثم ضرب یده علی لحیته الشریفة الكریمة فاطال البكاء، ثم قال: اوه علی اخوانی الذین تلوا القران فاحكموه، و تدبروا الفرض فاقاموه، احیوا السنة واماتوا البدعة؛ كجا هستند برادران من! همان‌ها كه سواره به راه می افتادند و در راه حق گام برمی داشتند، كجاست عمار یاسر!... سپس دست به محاسن شریف خود زد و مدت طولانی گریست، پس از آن فرمود: آه بر برادرانم همان‌ها كه قرآن را تلاوت می كردند و بكار می بستند، در فرائض دقت می كردند و آن را به پا می داشتند. سنت‌ها را زنده كرده و بدعت‌ها را میراندند».(4)

4- نوف بكالی كه بعد از سنه 90 هجری چشم از جهان پوشید و دارای مقام والایی در زهد و عبادت و علم اخلاق است.

5- محمد بن ابی ‌بكر كه راه و روش خود را از امیرمؤمنان علی علیه‌السلام می گرفت و در زهد و عبادت گام در جای گام‌های او می نهاد و در روایات به عنوان یكی از شیعیان خاص علی علیه‌السلام شمرده شده و در اخلاق، نمونه بود.

6- جارود بن منذر كه از یاران امام چهارم و پنجم و ششم بود و از بزرگان علما است و در علم و عمل و جامعیت مقام والائی دارد.

7- حذیفة بن منصور كه از یاران امام باقر و امام صادق و امام كاظم علیهم‌اللام بود و درباره او گفته شده: «او علم را از این بزرگواران اخذ كرده و نبوغ خود را در مكارم اخلاق و تهذیب نفس نشان داد».

8- عثمان بن سعید عمری كه از وكلای چهارگانه معروف ولی عصر حضرت مهدی ارواحنافداه می باشد و از نواده های عمار یاسر بود، بعضی درباره او گفته اند: «لیس له ثان فی المعارف والاخلاق والفقه والاحكام؛ او در معارف و اخلاق و فقه و احكام دومی نداشت» و بسیاری دیگر از بزرگانی كه ذكر نام همه آن‌ها به درازا می كشد.

ضمنا در طول تاریخ اسلام كتاب‌های فراوانی در علم اخلاق نوشته شده است که از آن میان، كتب زیر را می توان نام برد:

1. در قرن سوم كتاب «المانعات من دخول الجنة » را نوشته جعفر بن احمد قمی كه یكی از علمای بزرگ عصر خود بود، می توان نام برد.

2. در قرن چهارم كتاب «الآداب » و كتاب «مكارم الاخلاق » را داریم كه نوشته علی بن احمد كوفی است.

3. كتاب «طهارة النفس یا تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق» نوشته ابن مسكویه متوفی قرن پنجم از كتب معروف این فن است؛ او كتاب دیگری در علم اخلاق به نام «آداب العرب والفرس » نیز دارد كه شهرتش در حد كتاب بالا نیست.

4. كتاب «تنبیه الخاطر و نزهة الناظر» كه به عنوان مجموعه ورام مشهور است یكی دیگر از كتب معروف اخلاقی است كه نوشته «ورام بن ابی‌فوارس » یكی از علمای قرن ششم است.

5. در قرن هفتم به «آثار معروف خواجه نصیر طوسی»، كتاب «اخلاق ناصری» و «اوصاف الاشراف» و «آداب المتعلمین» برخورد می كنیم كه هر كدام نمونه بارزی از كتب تصنیف شده در این علم در آن قرن است.

6. در قرون دیگر نیز كتاب‌هایی مانند «ارشاد دیلمی»، «مصابیح القلوب سبزواری»، «مكارم الاخلاق حسن بن امین الدین»، و «الآداب الدینیه امین الدین طبرسی»، و «محجة البیضاء فیض كاشانی» كه اثر بسیار بزرگی در این علم است و «جامع السعادات» و «معراج السعاده» و كتاب «اخلاق شبر» و كتاب‌های فراوان دیگر.(5)

مرحوم علامه تهرانی نام ده‌ها كتاب را كه در زمینه علم اخلاق نگاشته شده است در اثر معروف خود «الذریعه » بیان نموده است.(6)

این نكته نیز حائز اهمیت است كه بسیاری از كتب اخلاقی به عنوان كتب سیر و سلوك و بعضی تحت عنوان كتب عرفانی انتشار یافته است و نیز بعضی از كتاب‌ها فصل یا فصول مهمی را به علم اخلاق تخصیص داده، بی آن كه منحصر به آن باشد كه نمونه روشن آن كتاب «بحارالانوار» و «اصول كافی» است كه بخش‌های زیادی از آن در زمینه مسائل اخلاقی می باشد و از بهترین سرمایه ها برای این علم محسوب می شود.


پی نوشت

(1). سوره قلم، آیه 4.

(2). رساله حقوق امام سجاد علیه‌السلام و دعای مكارم الاخلاق و بسیاری از دعاها و مناجات‌های دیگر نیز در طلیعه آثار معروف اخلاقی در اسلام قرار دارند كه هیچ اثری با آن‌ها برابری نمی كند.

(3). بحار، ج 22، ص 391.

(4). نهج البلاغه، خطبه 182.

(5). تلخیص و اقتباس با تغییرات و اضافاتی از كتاب «تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام »، فصل آخر.

(6). الذریعه، جلد اول.