سید محمود مرعشی

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۵۵ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (مهدی موسوی صفحهٔ سيد محمود مرعشى را به سید محمود مرعشی منتقل کرد)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

خاندان بزرگ مرعشى

مرحوم حضرت آيت الله سيد محمود مرعشى فرزند آيت الله سيد سلطانعلى مرعشى شوشترى، از سادات صحيح النسب حسينى است كه با سى و دو واسطه به حضرت حسين اصغر علیه السلام، فرزند حضرت امام سجاد علیه السلام مى رسد.

علت نامگذارى اين سلسله به «مرعشى» اين است كه واژه مرعشى به معنى پرنده بلندپرواز و كبوتر سفيد است كه در هوا دور مى زند.[۱] نظر به اين كه جد اعلاى اين سلسله به شخصى به نام «ابى الحسن على بن ابى محمد عبدالله» مى رسد، كه وى نيز با چهار واسطه به امام سجاد علیه السلام منتهى مى شود، و ايشان در عصر خود از سادات بسيار ارجمند و داراى موقعيت عظيم بود؛ لذا مردم به او مرعش (پرنده شكوهمند) لقب دادند و فرزندان او را سادات مرعشى ناميدند. شهر «قهرمان مرعش» كه در شمال شهر موصل قرار گرفته و اكنون در جنوب تركيه واقع شده و جزء كشور تركيه است، به نام همين شخصيت ارجمند تأسيس گرديد و قبر او نيز در همين شهر است.

مرحوم سيد مير قوام‌الدين مرعشى، معروف به مير بزرگ، كه مرقد او در شهر آمل مازندران و داراى صحن و سر او گنبد عظيم و بزرگ است، نخستين نفر از سادات مرعشى است كه وارد مازندران شد و در آن جا حكومت علوى تشكيل داد و حكومت او تا زمان تيمور لنگ ادامه يافت. از آن پس بر اثر جنگ هاى دامنه‌دار، سادات مرعشى پراكنده شدند.

مرحوم مير سيد نجم‌الدين محمود مرعشى آملى از نواده هاى برادر سيد مير قوام‌الدين، در آغاز قرن هشتم قمرى، هنگام بازگشت از عتبات عاليات (كه براى تحصيل علوم حوزوى به عتبات سفر كرده بود) وارد شوشتر شد و به درخواست سيد عزالدين يا عضدالدوله، امير شوشتر، در شوشتر ماندگار شد و يگانه داماد آن امير گرديد. بدين ترتيب سادات مرعشى در شوشتر پديدار شدند.

مير سيد نجم‌الدين براى ترويج مذهب تشيع، تلاش فراوان نمود به طورى كه جمعى از اهل تسنن در پرتو تبليغات ايشان شيعه شدند و آيين تشيع در ديار شوشتر رواج يافت. وى جد چهاردهم سيد سلطانعلى است. به اين ترتيب مرحوم آيت الله سيد سلطانعلى بن سيد ابراهيم، پدر حضرت آيت الله سيد محمود مرعشى در شوشتر به دنيا آمد. بنابراين پدر و اجداد نزديك مرحوم آيت الله سيد محمود مرعشى از سلسله سادات مرعشى شوشتر مى باشند. سلسله نسب خاندان مرعشى در قسمت پايان اين گفتار آمده است.[۲]

پدر سید محمود

پدر ارجمند آيت الله سيد محمود مرعشى، آيت الله سلطانعلى نام داشت كه سلسله نسبش با سى و يك واسطه به امام سجاد علیه السلام مى رسد. او در حدود سال 1265 قمرى در شوشتر، چشم به جهان گشود و در سال 1333 قمرى هنگام مراجعت از زيارت مرقد مطهر ابا عبدالله الحسين علیه السلام در شهرك طويرج (چند فرسخى كربلا) دار دنيا را وداع كرد.

اين عالم بزرگ، تحصيلات مقدماتى خود را در شوشتر به پايان رسانيد. او كه از شاگردان ممتاز و خاص آيت الله حاج شيخ جعفر شوشترى (متوفاى 1303 ق) بشمار مى رفت، دروس مقدماتى علوم دينى و حوزوى را نزد اين استاد عالى مقام استوار ساخت و براى ادامه تحصيل آماده هجرت گرديد.

او همراه استادش آيت الله شيخ جعفر شوشترى به تهران هجرت كرد و در تهران ملازم آيت الله شوشترى بود و با سعى و وساطت ايشان، با دخترى از سادات اعرجى، وابسته به خاندان مسجد حوضى ها، ازدواج نمود. از اين ازدواج مبارك داراى چهار پسر شد كه پسر سوم ايشان، سيد محمود مرعشى بود. آيت الله سلطانعلى در سال 1313 قمرى، با خانواده خود به نجف اشرف هجرت نمود و براى ادامه تحصيل و تدريس، در آن جا رحل اقامت افكند.[۳] به اين ترتيب سيد محمود، در شش سالگى همراه پدر، از تهران به نجف اشرف هجرت نمود.

مرحوم آيت الله سلطانعلى مرعشى فقيه كبير و مجتهد و متبحر، از اساتيد درس خارج فقه و اصول در حوزه علميه نجف اشرف بود و از نظر تقوا و پارسايى و موقعيت علمى و اجتماعى و ساير ويژگى هاى معنوى و اخلاقى، در سطح بسيار بالايى قرار داشت. از ويژگى هاى او اين بود كه به خواندن زيارت عاشورا بيش از چهل سال مداومت داشت. حتى در حال احتضار، زيارت عاشورا مى خواند كه در همين حال هم رحلت كرد. اين عالم ربانى چند سالى كه در تهران بود، نزد آيت الله ميرزا محمدحسن آشتيانى به تحصيل خود ادامه داد. ايشان در نجف اشرف، از اساتيد بزرگ آن ديار استفاده فراوان كرد؛ اساتيدى همچون: ميرزا حبيب الله رشتى، شيخ على قوچانى، آخوند ملا على نهاوندى، حاج ميرزا حسين طهرانى (خليلى)، آخوند ملا محمدكاظم خراسانى صاحب كفايه، و آقا سيد ابوتراب خوانسارى قدس الله اسرارهم. وى از دو مجتهد اخير اجازه اجتهاد و اجازه نقل روايت نيز دريافت كرده بود.

مرحوم آيت الله سيد سلطانعلى مرعشى، علاوه بر علوم فقه و اصول، در علم جفر و علم طب قديم هم اطلاعات وسيعى داشت و در سرودن اشعار عميق و پرمحتوا داراى ذوقى سليم و طبعى سرشار بود. ايشان علاوه بر اين كه تأليفاتى از خود به يادگار گذاشت، در تدريس نيز بسيار موفق بود؛ به طورى كه شاگردان زيادى تحت تعليم و تربيت او بودند. او داراى چند پسر بود كه عبارتند از: مرحوم آيت الله سيد احمد مرعشى (پدر ارجمند آيت الله سيد اسماعيل مرعشى، صاحب كتاب اجماعيات فقه الشيعه، در چهار جلد)، سيد حسن، آيت الله سيد محمود مرعشى (فرزند سوم)، سيد حسين، سيد محسن، سيد على و سيد محمد.

كودكى و استادان سید محمود مرعشی

مرحوم آيت الله سيد محمود مرعشى - چنان كه گفتيم - در سال 1307 ه.ق از خاندان علم و فقاهت، در تهران چشم به جهان گشود. او خود ماده تاريخ ولادتش را در دو بيت شعر، چنين آورده است:

يا اَيّهَا السّائلُ عَنْ اَحْوالى × ها اَنَا اَذْكرُ لَكَ ما فى بالى

فَاَوّلاً سَأَلْتُ تاريخَ النّظَر × فَهكذا اَجابَنى «بِرّ ظَهَر»

اى كسى كه از احوال من مى پرسى، اكنون آن چه در خاطرم مانده براى تو بازگو مى كنم؛ در آغاز از تاريخ يادها و خاطرات گذشته پرسيدم به من پاسخ داد: «برّ ظهر»؛ شخص نيكى كه آشكار شد. اين جمله به حساب ابجد «1307» مى باشد.

آيت الله سيد محمود مرعشى در دامن پاك مادرى علويه و پاك‌سرشت از سلسله سادات اعرجى معروف به مسجد حوضى هاى تهران، و در پرتو تربيت پدرى، كه به راستى از علماى ربانى بود، در تهران بزرگ شد و در شش سالگى همراه پدر و مادر و سه برادرش به نجف اشرف هجرت كرد و در آن جا پس از فراگيرى خواندن و نوشتن و كتاب هاى مقدماتى، براى تحصيل علوم حوزوى آماده گرديد. صرف و نحو و منطق و مقدمات را نزد پدر و همچنين برادر بزرگوارش آيت الله سيد احمد مرعشى فراگرفت. سپس سطوح را به ترتيب در محضر علماى بزرگ و مدرسان عالى مقام: ميرزا آقاى اصطهباناتى، شيخ على محمد يزدى، آيت الله شيخ ضياءالدين عراقى، شيخ على قوچانى و شيخ على گنابادى، آموخت.

آن گاه درس خارج فقه و اصول را از محضر بزرگانى چون: ملا محمدكاظم خراسانى (صاحب كفايه)، سيد محمدكاظم يزدى (صاحب عروة الوثقى)، شيخ ضياءالدين عراقى و ميرزا حسين نايينى، فراگرفت. وى علم رجال را در محضر آيت الله سيد ابوتراب خوانسارى و علم كلام را در محضر آيت الله شيخ محمدجواد بلاغى آموخت، و بيشترين استفاده را از اين علماى محقق و بزرگ نمود.[۴]

آيت الله سيد احمد مرعشى

نظر به اين كه يكى از اساتيد او برادر بزرگتر از خودش، مرحوم آيت الله سيد احمد مرعشى - پدر حضرت آيت الله سيد اسماعيل مرعشى مدظله - است، مناسب است به شرح كوتاه زندگى آيت الله سيد احمد مرعشى بپردازيم. آيت الله سيد احمد مرعشى پس از ميرزاى شيرازى، مسئوليت حوزه علميه سامرا را بر عهده گرفت و مدرسه علميه ميرزاى شيرازى را در سامرا تجديد بنا كرد. وى با كمك مرحوم آيت الله العظمى سيد ابوالحسن اصفهانى، طلاب و فضلا را در سامرا گرد آورد و بدين قرار حوزه علميه سامرا در عصر مرحوم آيت الله سيد احمد مرعشى همانند ايام زعامت ميرزاى شيرازى رونق گرفت.

آيت الله سيد احمد مرعشى در 65 سالگى در سال 1360 ه.ق بر اثر سكته قلبى رحلت كرد. شهر سامرا در رحلت جانسوز او يكپارچه عزادار شد، جنازه مطهر او را با تشييع بسيار پرشكوه در عتبه مرقد منور عسكريين علیهم السلام به خاك سپردند.

آيت الله سيد محمود مرعشى در چهلم رحلت استاد و برادرش آيت الله احمد مرعشى، مرثيه اى سرود و مداحان آن را خواندند، و در همان روز برادرزاده اش آيت الله سيد اسماعيل مرعشى - كه بيست سال بيشتر نداشت - به وسيله آيت الله سيد محمود مرعشى، معمم گرديد.[۵]

داماد آيت الله سيد مرتضى كشميرى

از افتخارات حضرت آيت الله سيد محمود مرعشى اين بود كه به دامادى حضرت آيت الله و سالك الى الله، صاحب كرامات، مرحوم سيد مرتضى كشميرى نايل شد و از فاطمه خانم (ملقب به شمس السادات)، صبيه آيت الله كشميرى صاحب نه پسر و دو دختر شد كه نام پسران در پايان خاطرنشان مى شود. در اين جا مناسب است شرح كوتاهى از آيت الله كشميرى بياوريم.

آيت الله سيد مرتضى كشميرى كه گاهى از او به «سيد مرتضى رضوى قمى نجفى» ياد مى شود، فرزند سيد مهدى بن سيد كرم الله، از نوابغ علم و عمل و از اولياى بزرگ خدا بود. او در صبح جمعه، 8 ربيع الثانى سال 1268 ه.ق در شهر لكنهوء هندوستان ديده به جهان گشود. در همان نوجوانى، آثار نبوغ از او آشكار بود و به بسيارى از علوم دست يافت. در سال 1284 (در پانزده سالگى) براى ادامه تحصيل به عتبات (نجف اشرف، كربلا، كاظمين و سامرا) هجرت كرد و از محضر عالمان و عارفان سترگ استفاده هاى شايان برد تا اين كه خود، در پرتو علم و عمل و تقوا در سطح بسيار بالا، در زمره اولياى خدا و صاحب كرامات قرار گرفت. در ميان ده ها نمونه از كرامات اين عالم ربانى و فرزانه، نظر شما را به يك نمونه جلب مى كنيم:

مرحوم سلالة السادات سيد محمد نصيرآبادى نقل مى كند: آن گاه كه آيت الله سيد مرتضى كشميرى در عراق بود، يكى از دوستان به نام نواب مولوى سيد اصغر حسين، به بيمارى سختى مبتلا گرديد؛ به طورى كه از درمان ها نتيجه نگرفت. شبى در عالم خواب ديدم در باغ سبز و خرمى هستم و در آن جا قصر باشكوهى وجود دارد. چون در فكر درمان سيد اصغر حسين بودم، تصميم داشتم از آن باغ بيرون آيم. ناگاه صدايى از آن باغ شنيدم كه مى گفت: كجا مى روى؟ گفتم: براى پرستارى از سيد اصغر حسين مى روم.

او گفت: چرا به محضر سيد مرتضى كشميرى نمى روى تا براى سيد اصغر دعا كند؟ گفتم: او در كجاست؟ گفت: در ميان همين قصر است. در عالم خواب به طرف قصر رفته و وارد قصر شدم. سيد مرتضى را در مصلاى قصر ديدم. سلام كردم، جواب سلام مرا داد و لبخند زد. عرض كردم: براى شفاى سيد اصغر حسين دعا كنيد. ايشان دعا كرد. من از قصر بيرون آمدم، ناگاه از خواب بيدار شدم. دريافتم كه اول اذان صبح است. وضو گرفتم و نماز خواندم و سپس به خانه سيد اصغر حسين رفتم. ديدم آيت الله سيد مرتضى كشميرى به عيادت ايشان آمده و در كنار بستر سيد اصغر حسين نشسته است، ماجراى خواب خود را براى آقا نقل كردم و تقاضاى دعا براى شفاى سيد اصغر حسين نمودم، سيد مرتضى گريه كرد و فرمود: شايد شخص ديگرى را ديده اى. و به من فرمود: موضوع را مخفى بدار. براى شفاى سيد اصغر حسين دعا كرد، به طورى كه او همان روز شفاى كامل پيدا كرد.[۶]

آيت الله سيد مرتضى كشميرى در 13 شوال سال 1323 ه.ق در 55 سالگى در شهر كاظمين به لقاءالله پيوست. جنازه مطهرش را با تشييع پرشكوهى به كربلا آوردند. مرقد مباركش در حجره سوم جانب راستِ كسى كه از صحن مبارك مرقد مطهر امام حسين علیه السلام از باب زينبيه خارج مى شود، قرار گرفته است.[۷]

شاگردان و تأليفات سید محمود مرعشی

آيت الله سيد محمود مرعشى پس از وصول به درجات عالى علوم حوزوى و اجتهاد، به تدريس و تربيت شاگردان پرداخت و حوزه تدريس خارج فقه و اصول را در حوزه علميه نجف اشرف تشكيل داد و در كنار آن به تأليف كتاب هاى تحقيقى و استدلالى، پيرامون علم اصول و فقه و ساير مسائل اسلامى همت گماشت و شاگردان برجسته اى در محضر درس او پرورش يافتند.

ايشان از آن جا كه به زبان عربى تسلط كاملى داشت و تدريس مى كرد، بيشتر شاگردانش از طلاب لبنانى و عراقى بودند؛ از جمله آن‌ها: آيت الله سيد حسين مكى جبل عاملى است كه اخيراً به جاى علامه سيد محسن امين صاحب اعيان الشيعه، اقامه جماعت مى كند و مدرسه علميه اى در دمشق (سوريه) تأسيس نموده است. از شاگردان ديگر او، آيت الله شيخ اسماعيل بعلبكى جبل عاملى، آيت الله سيد عبدالصاحب جبل عاملى، شيخ موسى سودانى، و مرحوم شيخ كاظم ساعدى است كه در محضر ايشان به درجه اجتهاد نايل شده اند.

آيت الله سيد محمود مرعشى امر تدريس و تأليف را با جديت تمام تا سال 1365 قمرى - كه مصادف با رحلت مرجع بزرگ تقليد، آيت الله سيد ابوالحسن اصفهانى بود - ادامه داد. به اين ترتيب ايشان از سال 1313 تا سال 1365، يعنى 52 سال، در حوزه علميه نجف اشرف به تحصيل، تحقيق، تدريس و فعاليت هاى علمى پرداخت و از عمر بابركت خود كمال استفاده را نمود.[۸]

تأليفات ايشان به طور خلاصه عبارت است از:

  • 1- «بيدارى بشر، يا پرهيز از خطر» (كه چاپ شده و پيرامون رد بابيت و بهائيت است.)
  • 2- «حاشيه بر فرائد الاصول» (رسائل شيخ انصارى) - خطى.
  • 3- «حاشيه بر كفاية الاصول» (ملا محمدكاظم خراسانى) - خطى.
  • 4- «حاشيه بر كتاب طهارت شيخ انصارى» (به طور مبسوط، اما ناتمام) - خطى.
  • 5- «كتاب رساله در وجوب حجاب» (استدلالى) - خطى.
  • 7- «ابقاء الحلية فى وجوب اعفاء اللحية» (استدلالى در حرمت تراشيدن ريش) - چاپ شده.
  • 8- «رساله در رد صوفيه» - چاپ شده.
  • 9- «شرح دعاى ندبه به عربى» كه در حقيقت يك دائرة المعارف بسيار عميق و مفيد است. - خطى.
  • 10- «نفحة الرحمان فى حكمة لقمان» - خطى.
  • 11- «اعيان المرعشية» - خطى.[۹]

سفر سید محمود به آفريقا

آيت الله سيد محمود مرعشى بيانى شيوا داشت و در ابلاغ اسلام و احكام نورانى آن به مردم - به ويژه مردم دورافتاده - به شدت احساس مسئوليت مى كرد. با اين كه فقيه و مجتهد بود، گاهى ترجيح مى داد كه هجرت كند و با سخنرانى و تبليغات، مسايل اسلامى را به مردم بياموزد. بر همين اساس در دوران جوانى، بنا به دعوت بعضى از بستگانش كه در آفريقاى شرقى اقامت دارند، به آن جا سفر كرد و ماه ها در شهرهاى مِقْدَشو، بَمْباسِه، دارالسلام زنگبار، جزيره مَدَگَسْگر به تبليغ پرداخت و در آن سامان، منشأ آثار و بركات معنوى و مادى فراوانى براى شيعيان آفريقا گرديد؛ از جمله با تبليغات سادات مرعشى و ايشان، چندين مسجد در آن ديار تأسيس شد.

بازگشت سید به نجف و هجرت به تهران

آيت الله سيد محمود مرعشى پس از مدتى اقامت در آفريقا، به نجف اشرف بازگشت و در حوزه علميه نجف به تدريس فقه و اصول و پرورش شاگرد ادامه داد. تا اين كه حضرت آيت الله العظمى سيد ابوالحسن اصفهانى در سال 1365 ق. رحلت كرد. آن گاه ايشان به ايران هجرت نمود و چند سال در تهران به اقامه جماعت در مسجد امامزاده معصوم و رسيدگى به امور مسلمين، و تدريس و بحث هاى فقهى و اسلامى پرداخت و خدمات فقهى، فرهنگى، اجتماعى و تبليغى شايانى به عمل آورد.[۱۰]

مرحوم حجة الاسلام شيخ محمد رازى درباره سفر ايشان به تهران مى نويسد: «آيت الله سيد محمود مرعشى در زمان رياست آيت الله مجاهد سيد ابوالقاسم كاشانى به تهران عزيمت نمود، و چندين سال به اقامه جماعت و هدايت مردم همت گماشت. سپس به عللى از آن جا به نجف اشرف مراجعت نمود».[۱۱]

آيت الله سيد محمود مرعشى در مسجد خود در تهران، با مردم ارتباط صميمانه و بسيار باصفا داشت و مردم نيز او را دوست مى داشتند و از محضرش كمال استفاده را مى بردند. وقتى كه از دنيا رفت، در مجالس ترحيم او شركت نمودند؛ حتى نزد بستگان آن مرحوم آمده و پس از استجازه، مجلس بزرگداشت باشكوهى در مسجد ارك تهران برگزار كردند و سوگوارانه در آن شركت نموده و احساسات پاك و خالصانه خود را ابراز داشتند.

هجرت سید محمود مرعشی به حوزه علميه قم

آيت الله سيد محمود مرعشى، پس از سفرهاى تبليغى و مراجعت به حوزه علميه نجف، آهنگ هجرت به قم نمود. و اين در وقتى بود كه حضرت آيت الله العظمى بروجردى به قم آمده بود.[۱۲] و با ورود پربركت ايشان به قم، حوزه نيز انسجام و رونق تازه اى يافته، زمينه هاى رشد و گسترش آن فراهم شده بود. از اين رو نياز شديدى به حضور اساتيد بزرگ و فقهاى عالى مقام داشت. در چنين موقعيتى، آيت الله سيد محمود مرعشى وارد قم شد و در قم اقامت گزيد و جلسات درس خارج فقه و اصول تشكيل داد و طلاب بسيارى از محضر درس ايشان استفاده كردند.

در حقيقت هجرت به قم، فصل تازه اى از زندگى آيت الله مرعشى بود، تا آن چه را از تجربيات علمى در حوزه نجف اندوخته بود، در حوزه علميه قم بكار گيرد. لذا پس از ورود به قم، به درس و بحث و تربيت طلاب مى پردازد.

هجرت وی به اهواز

سادات مرعشى شوشترى و تجار و مردم متدين اهواز، در قم به محضر آيت الله العظمى حاج آقا حسين بروجردى رسيدند و از ايشان تقاضا كردند كه براى اقامه جماعت و تبليغ دين و رسيدگى به امور، عالمى را به اهواز اعزام كند. حتى ملتزم شدند كه در بهترين نقطه اهواز، مسجد باشكوهى بسازند و ايشان در آن جا به اقامه جماعت و ساير امور بپردازد. لذا آيت الله مرعشى با اصرار آيت الله العظمى بروجردى - و پس از استخاره به قرآن - دعوت آنان را اجابت كرد.

به اين ترتيب ايشان از قم به اهواز هجرت نمود و در همان مسجد كه بعدها به نام آيت الله مرعشى و از مساجد بزرگ و معروف اهواز شد، به اقامه جماعت و رسيدگى به امور دينى و اجتماعى مردم پرداخت و جلسات درس خارج فقه و اصول را نيز در آن جا براى طلاب مقيم اهواز تشكيل داد؛ ولى پس از سه سال و اندى اقامت در اهواز، بر اثر كهولت سن و علل ديگر، به قم مراجعت كرد لذا به امر آيت الله العظمى بروجردى، آيت الله حاج سيد اسماعيل مرعشى، برادر زاده ايشان، رهسپار اهواز شد و در همان مسجد اقامه جماعت نمود.[۱۳]

آيت الله سيد محمود مرعشى پس از مراجعت از اهواز تا سال 1408 ه.ق، حدود 30 سال در قم بود و مجدداً به تدريس خارج اصول و فقه اشتغال ورزيد و طلاب و فضلاى بسيارى از محضر درس او استفاده كردند؛ اين برنامه تقريباً تا آخر عمر ايشان ادامه داشت.

ویژگی های از زهد و حالات معنوى و اخلاقى ايشان

الف) بندگى و ولايت و تواضع:

ايشان به راستى عبد صالح خدا بود. بندگى و تواضع در برابر خدا و تواضع در برابر مؤمنان را در حد اعلا رعايت مى كرد. اهل تهجد و نماز شب بود. از اشتغال به عبادت خداى يكتا و بى‌همتا لذت مى برد و انس مخصوصى با خدا داشت. رابطه اش با خاندان رسالت و اهل بيت پيامبر علیهم السلام بسيار قوى و عاشقانه بود و خود را از خادمان كوچك آن خاندان بزرگ مى دانست. خواندن زيارت عاشورا را ترك نمى كرد، جمعه ها بسيار مواظب بود كه غسل جمعه را بجا آورد؛ حتى در حال نقاهت و ناتوانى، آن را ترك نمى كرد. به خواندن نماز جعفر طيار (با اين كه طولانى است) اصرار مى ورزيد، با دعا و مناجات مأنوس و همواره به ياد خدا بود.

شيفتگى او به خاندان رسالت در حد اعلا بود و همواره با آن ها ارتباط معنوى و عرفانى داشت؛ متجاوز از هشتاد سال، دهه اول محرم را در خانه خود مجلس عزادارى برپا مى داشت و خود، خالصانه و عارفانه در آن مجالس شركت مى نمود و با اظهار ادب به عزاداران و شركت كنندگان، احساسات پاك و بى‌شائبه اش را نشان مى داد. شنيدن مصائب جانسوز امام حسين علیه السلام و شهيدان كربلا او را منقلب مى كرد و سرشك غم از چشمانش سرازير مى شد. ايشان با آن كه خود، در رتبه بالايى از علم و عمل قرار داشت، نسبت به همه شيعيان، به ويژه طلاب، متواضع و فروتن بود و در حد توان از طلاب حمايت مى كرد.

رابطه اش با حضرت ولى عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف بسيار استوار و مخلصانه بود. همه روز صبح ها دعاى عهد امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف را مى خواند و با آن بزرگوار رابطه معنوى و ملكوتى خالصانه اى داشت. كتاب شرح دعاى ندبه او، كه بسيار مشروح و متقن است، نشان دهنده عمق ارتباط او با عترت پيامبر صلی الله علیه و آله و بخصوص امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف است. مسأله ولايت امام على و ائمه اطهار علیهم السلام، در اين كتاب به عربى اثبات شده است.

ب) زهد و وارستگى :

مرحوم آيت الله سيد محمود مرعشى، توجه خاصى به طلاب علوم دينى داشت؛ به طورى كه خانه مسكونى خود را در نجف اشرف فروخت و پول آن را بين طلبه ها تقسيم كرد. در سال آخر عمر، به فرزند بزرگ خود دستور داد تا كتاب هاى شخصى اش را به طلاب نيازمند بدهد، كه اين دستور هم اجرا شد.

ايشان، تا آخر عمر در قم، در خانه استيجارى زندگى مى كرد و اصرار دوستان و بستگانش را براى خريد خانه نپذيرفت در حالى از دنيا رفت كه از مال دنيا چيزى نيندوخته بود. با اين كه از سادات و علماى بزرگ و داراى موقعيت اجتماعى عظيم بود، ساده زيستى را سرلوحه زندگى خود قرار داده بود. با وجودى كه در سال هاى آخر عمر بر اثر كهولت سن و ضعف مزاج، پاهايش قدرت حركت نداشت، اما براى خود خادم نگرفت؛ ايشان به راستى، عالمى ربانى و زاهدى وارسته بود.

ج) رابطه او با انقلاب اسلامى و امام خمينى:

حضرت آيت الله سيد محمود مرعشى كه در آستانه پيروزى انقلاب و پس از آن، بر اثر كهولت سن و ناتوانى مزاج، خانه‌نشين بود، به انقلاب اسلامى علاقه فراوان داشت. براى حضرت امام خمينى و پيروزى انقلاب، همواره دعا مى كرد و مى فرمود: «اين انقلاب اسلامى كه يك نوع زمينه‌سازى و انتظار فرج است، مقدمه ظهور حضرت ولى عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف مى باشد».

امام خمينى نيز جوياى حال او بودند و بارها نمايندگانى از طرف خود، به عيادت آن مرحوم مى فرستادند و از او تفقد و دلجويى مى كردند. او معتقد بود كه اسلام بايد اجرا شود و بدون تشكيل حكومت اسلامى، بسيارى از احكام آن اجرا نخواهد شد. لذا اميد داشت تا با پيروزى انقلاب و استقرار نظام مقدس حكومت اسلامى، احكام نورانى اسلام اجرا شده، كشور و ملت از منجلاب گمراهى ها، كه طاغوتيان و بيگانه پرستان عامل آن بودند، نجات يابند؛ چنانكه اجداد بزرگوارش در قرون گذشته در طبرستان (مازندران و...) حكومت علوى تشكيل دادند، مى خواست حكومت علوى، سراسر ايران و جهان را فراگيرد.[۱۴]

د) تولى و تبرى:

مسأله تولى و تبرى (دوستى با دوستان خدا و دشمنى با دشمنان آن‌ها)، به ويژه تولى و تبرى با دوستان و دشمنان حضرت اميرمؤمنان امام على علیه السلام و ديگر امامان بر حق، از مهم ترين اركان اسلام ناب و تشيع علوى است، زيارت عاشورا كه بسيار به قرائت آن سفارش شده، نشانگر اين واقعيت است. از اين رو، آيت الله سيد محمود مرعشى، همانند پدرش، مرحوم آيت الله سلطانعلى مرعشى، بر خواندن زيارت عاشورا مداومت داشت. در واقع ايشان با خواندن زيارت عاشورا، عشق و ارادت خود را به ولايت اهل بيت علیهم السلام، بخصوص حضرت سيدالشهدا علیه السلام ابراز مى داشت و از دشمنان آن بزرگواران بيزارى مى جست.

وفات سید

آيت الله سيد محمود مرعشى، 101 سال عمر كرد. در سال هاى آخر عمر بر اثر كهولت سن، هر دو پايش ناتوان شده بود و نمى توانست راه برود يا بايستد. همواره در خانه بود و فضلا و علما به محضرش رسيده، از او عيادت مى كردند و گاهى از محضرش استفاده هاى علمى مى نمودند. به علت اين كه همسر اول او، دختر آيت الله سيد مرتضى كشميرى از دنيا رفته بود، در اواخر عمر، زوجه موقت ايشان انجام امور خانه را بر عهده داشت.

از آن هنگام كه ايشان بيمار و بسترى شد تا آخر عمر، تحت سرپرستى فرزندانش، بخصوص پسر عالى قدرش، آقاى مهندس ابوالحسن مرعشى بود و همين فرزند نيز، مخارج پدر و عيالش را تأمين مى كرد؛ براى آن ها در قم و تهران خانه اى اجاره نمود. تا آخرين توان و در حد ايثار به آن ها خدمت نمود و وسايل درمان و هزينه پزشك و دارو و ساير نيازهاى پدر را فراهم كرد. و بحق خدمات شايان تقديرى نمود. روزهاى آخر عمر كه بسترى بود، او را فرزند ديگرش، مرحوم حاج سيد مهدى مرعشى - كه در كرج سكونت داشت - به كرج برد و در همان جا به پرستارى و درمان وى پرداخت.

سرانجام اين مرد خدا و عاشق خاندان نبوت، پس از عمرى طولانى و پربركت، در بستر بيمارى افتاده و تحت سرپرستى و پرستارى فرزندانش مرحوم سيد مهدى مرعشى و آقاى مهندس ابوالحسن مرعشى قرار گرفت. ولى تقدير الهى اين بود كه از دنيا به سوى عالم بقا كوچ كند. روح پاك او در كرج در خانه فرزندش به ملكوت اعلى پيوست.

پيكر مطهرش را با تجليل و تشييع باشكوه به قم آوردند و پس از طواف در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها مرحوم آيت الله العظمى سيد شهاب الدين حسينى مرعشى به همراه انبوه مردم و علما و طلاب، در صحن بزرگ، بر آن نماز گزارد. سپس در حجره شماره 38 صحن بزرگ، نزديك مقبره آيت الله شهيد شيخ فضل الله نورى كه در قسمت شرقى آن واقع شده، به خاك سپردند.[۱۵]

رحلت او در روز 27 شوال المكرم سال 1408 ه.ق برابر با خرداد سال 1367 ش. رخ داد. بنابراين با توجه به سال تولد او كه سال 1307 ه.ق بود، 101 سال عمر كرد. سلام و درود همه پيامبران، صالحان، شهدا و كروبيان بر روح بلند او باد كه پاك زاد و پاك زيست و پاك مرد.

نوشته لوح قبرایشان

بر سنگ قبر او كه در گوشه حجره مذكور، در ديوار نصب شده، چنين نوشته شده است: «هُوَالْحَىّ الّذى لايَمُوتُ - هذا مرقد العالم الجليل، والحبر النّبيل، سيّد الفقهاء والا صوليين، آيت الله العظمى الحاج السيد محمود الحسينى المرعشى، الذى صرف عمره المبارك فى خدمة العلم، والذى خرج على يَدَيه ثُلّة من العلماء الاماثل فى الحوزتين النجف الاشرف و قم المحروسة. توفى فى يوم 27 شوال المكرم 1408 ه.ق».

فرزندان سید محمود مرعشی

مرحوم آيت الله سيد محمود مرعشى، از همسر اصلى اش علويه مكرمه، فاطمه خانم (ملقب به شمس السادات) دختر عالم ربانى حضرت آيت الله سيد مرتضى كشميرى، صاحب نه پسر و دو دختر شد. پسران عبارتند از آقايان: حاج سيد مهدى، حاج سيد هادى، حاج سيد ابراهيم، سيد رضا، (معروف به سيد جمال الدين)، سيد صادق، سيد ابوالقاسم، سيد ابوالحسن، سيد عبدالرزاق و سيد ابوطالب. مرحوم آقاى حاج سيد مهدى از تجار محترم بود و سيد ابوطالب از اساتيد دانشگاه (جندى شاپور) اهواز است.

بعضى از فرزندان ايشان در عراق به كسب و تجارت اشتغال دارند و يكى از آن ها در آمريكا اهل تدريس و تحقيق است. جناب آقاى سيد ابوالحسن مرعشى، كه شخصيتى خدمتگزار و فهيم و دلسوز است، مهندس برق و مديرعامل بخش توانير مى باشد. چنان كه اشاره شد، ايشان در رسيدگى به امور پدرشان، كمال سعى و تلاش را نمود و تا حد ايثار در خدمت پدر بود. به هر حال، فرزندان آن مرحوم، همه از نيكان مى باشند. در خانواده اى پرورش يافته اند كه نور درخشان علم و سيادت (از جانب پدر و مادر) آنان را فراگرفته است.[۱۶]

سلسله نسب خاندان مرعشى تا امام سجاد علیه السلام

خاندان محترم مرعشى از شاخه هاى مختلف به امام سجاد علیه السلام مى رسند. يكى از شاخه هاى آن، سادات مرعشى محترم شوشتر است. چنان كه در آغاز گفتيم، نخستين فرد از سادات مرعشى كه به شوشتر آمد و سادات شوشتر همه به او منتهى مى شوند، حضرت سيد نجم‌الدين محمود مرعشى، عالم ربانى خاندان مرعشى است. اين سيد بزرگوار با هفده واسطه به امام سجاد زين العابدين علیه السلام مى رسد. از سوى ديگر سلسله نسب مرحوم آيت الله سيد محمود مرعشى با پانزده واسطه به سيد نجم‌الدين مى رسد كه به ترتيب ذيل است: «سيد محمود بن سيد سلطانعلى بن ابراهيم بن ميرزا محمد بن ابوالفتح بن ميرزا سيد على (سوم) بن اسحاق بن ميرزا شاهمير بن ميرزا عبدالله بن ميرزا سيد على (دوم) بن مير محمدباقر بن مير سيد على بن مير اسدالله صدر بن زين‌الدين بن محمد شاه بن مبارزالدين (مُنده) بن جمال الدين حسين بن مير نجم‌الدين محمود بن احمد بن تاج الدين حسين بن محمد بن على بن احمد بن ابيطالب بن ابراهيم بن يحيى بن حسين بن محمد بن ابى على بن ابوالقاسم حمزة بن على المرعشى بن عبدالله بن محمد سليق بن حسن الدّكة بن حسين الاصغر بن الامام زين‌العابدين بن امام حسين بن على بن ابيطالب، علیهم السلام».[۱۷]

پا نویس

  1. محمد بندر ريگى، ترجمه «منجد الطلاب و قاموس اللغه»، واژه مرعش، ص 195.
  2. بر گرفته از يادداشت هاى آيت الله سيد اسماعيل مرعشى صاحب كتاب ارزشمند «اجماعيات فقه الشيعه»، (چهار جلد و يك دوره كامل فقه استدلالى است) و كتاب «عنوان الطاعة فى اقامة الجمعة والجماعة».
  3. اقتباس از كتاب «گلستان پيغمبر، ص 73»، حجة الاسلام سيد مصطفى امامزاده موسوى جزائرى، متوفاى حدود سال، 1381 ه.ق؛ «نقباءالبشر»، ج 2، ص 825 و «رجال الفكر والادب فى النجف»، دكتر محمدهادى امينى، ج 3، ص 184.
  4. بر گرفته از يادداشت هاى حضرت آيت الله سيد اسماعيل مرعشى، برادرزاده آيت الله سيد محمود مرعشى.
  5. همان مدرك و «مستدركات اعيان الشيعه»، ج 4.
  6. اقتباس از كتاب «نجوم السماء»، علامه ميرزا محمدمهدى كشميرى، ص 236 و 237 در اين كتاب بيش از ده مورد از كرامات آيت الله سيد مرتضى كشميرى ذكر شده است.
  7. «اعيان الشيعه»، چاپ ارشاد، ج 10، ص 121.
  8. برگرفته از يادداشت هاى آيت الله حاج سيد اسماعيل مرعشى.
  9. همان مدرك؛ «رجال الفكر والادب فى النجف»، ج 3، ص 185 و «گلستان پيغمبر»، ص 81.
  10. برگرفته از يادداشت هاى آيت الله سيد اسماعيل مرعشى.
  11. اقتباس از «گنجينه دانشمندان»، ج 2، ص 260.
  12. حضرت آيت الله العظمى بروجردى در روز 14 محرم سال 1364 قمرى، برابر با 9 دي ماه 1323 ش. وارد قم شد و زعامت حوزه علميه قم را بر عهده گرفت. ايشان پس از حدود شانزده سال اقامت در قم، در روز پنجشنبه 13 شوال 1380 قمرى برابر با 10 فروردين 1340 ش. رحلت كرد.
  13. توضيح اين كه: به حكم آيت الله العظمى آقاى بروجردى و پيشنهاد آيت الله سيد محمود مرعشى و اهالى اهواز، برادرزاده ايشان، آيت الله سيد اسماعيل مرعشى (صاحب تأليفات از جمله كتاب ارزشمند «اجماعيات فقه الشيعه» به جاى ايشان به اهواز رفت و در همان مسجد حدود 27 سال به اقامه نماز جماعت و جمعه ورتق و فتق امور و تأسيس مدرسه علميه و اداره آن مدرسه پرداخت.
  14. برگرفته از يادداشت هاى آيت الله سيد اسماعيل مرعشى دامت بركاته.
  15. برگرفته از يادداشت هاى آيت الله سيد اسماعيل مرعشى دامت بركاته.
  16. برگرفته از يادداشت هاى آيت الله سيد اسماعيل مرعشى دامت بركاته.
  17. گلستان پيغمبر، ص 4 و صفحه ضميمه آن.

منابع

محمد محمدى اشتهاردى , ستارگان حرم، جلد 11