آیه 56 سوره یس
<<55 | آیه 56 سوره یس | 57>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آنان با زنان و اقرانشان در سایهها (ی درختان بهشت) بر تختها (ی عزّت) تکیه کردهاند.
آنان و همسرانشان در زیر سایه هایی [آرام بخش] بر تخت هایی [آراسته چون حجله عروس] تکیه می زنند.
آنها با همسرانشان در زير سايهها بر تختها تكيه مىزنند.
آنها و همسرانشان در سايهها بر تختها تكيه زدهاند.
آنها و همسرانشان در سایههای (قصرها و درختان بهشتی) بر تختها تکیه زدهاند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«ظِلال»: جمع ظِلّ، سایه. تنکیر آن برای تعظیم است. «الأرَآئِکِ»: جمع اَریکة، تخت. اورنگ (نگا: کهف / ، انسان / ، مطفّفین / و ). «مُتَّکِئُونَ»: تکیهکنندگان. لمدهندگان (نگا: کهف / ، زخرف / ).
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فاكِهُونَ «55»
بى شك اهل بهشت در آن روز به خوشى مشغولند.
هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فِي ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ «56»
آنان و همسرانشان در زير سايهها بر تختهاى زينتى تكيه مىزنند.
لَهُمْ فِيها فاكِهَةٌ وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ «57» سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ «58»
در آن جا (هر گونه) ميوه براى آنان مهيّا است و هر آن چه بخواهند برايشان موجود است. سلام، سخن پروردگار مهربان به آنان است.
نکته ها
«شُغُلٍ» به معناى امرى است كه انسان را به خود مشغول كند. «فاكِهُونَ» از «فكاهة» به معناى سخن مسرّتآميز است.
«ارائك» جمع «اريكة» به معناى تخت مزيّن در حجله عروس است.
در بهشت از هر سو سلام است؛
خداوند به آنان سلام مىكند: «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ»
فرشتگان سلام مىكنند: «وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ سَلامٌ عَلَيْكُمْ» «1»
اهل بهشت نيز به يكديگر سلام مىكنند. «تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ» «2»
«1». رعد، 24.
«2». يونس، 10.
جلد 7 - صفحه 549
پیام ها
1- در بهشت، بيكار نيست. «فِي شُغُلٍ» ( «شُغُلٍ» كه با تنوين و به اصطلاح نكره آمده به معناى مشغلهاى است كه كنه و عمق آن ناشناخته و وصفناپذير است.)
2- در بهشت، غم و اندوه نيست. «فاكِهُونَ»
3- در بهشت، زندگى بدون مرگ، سلامتى بى مرض، جوانى بى پيرى، عزّت بىذلّت، نعمت بى محنت، بقا بىفنا، خشنودى بى خشم و انس بى وحشت است. «فِي شُغُلٍ فاكِهُونَ»
4- در بهشت، تنهايى نيست. «هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ»
5- مسكن بهشتى آرامش بخش است. «فِي ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ»
6- نشستن بر تخت و صندلى، به نشستن روى زمين برترى دارد. «عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ»
7- در بهشت بهترين تغذيه است. «لَهُمْ فِيها فاكِهَةٌ» (فاكهة به صورت نكره آمده تا علامت آن باشد كه با ميوههاى آن چنانى پذيرايى مىشوند).
8- در بهشت محدوديّت نيست. «وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ» ( «يَدَّعُونَ» به معناى آن است كه هر چه مىخواهى بخواه و تمنّا كن.)
9- معاد جسمانى است. (كلمات ميوه و همسر و تخت نشانهى آن است كه در قيامت با همين جسم زندگى خواهيم كرد).
10- در بهشت رضا و سلامى با عظمت از خدا دريافت مىشود. سَلامٌ قَوْلًا ...
11- دريافت سلام الهى، آرزو و خواسته بهشتيان است. وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ سَلامٌ ...
تفسير نور(10جلدى)، ج7، ص: 550
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فِي ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ (56)
هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ: ايشان و زنان ايشان كه در دنيا جفت آنها بودهاند، يا با حور العين كه خداى تعالى جفت ايشان قرار داده، فِي ظِلالٍ: در سايهها باشند، يعنى در مواضعى كه از نظر اجانب مستورند، و بر سبيل تنعم، عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ: بر تختهاى آراسته و پيراسته تكيه كنندگانند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ (51) قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ (52) إِنْ كانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ (53) فَالْيَوْمَ لا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ لا تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (54) إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فاكِهُونَ (55)
هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فِي ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ (56) لَهُمْ فِيها فاكِهَةٌ وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ (57) سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ (58) وَ امْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ (59) أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ (60)
ترجمه
و دميده شود در صور پس آنگاه آنها از قبرها بسوى پروردگارشان ميشتابند
گويند اى واى بر ما كه برانگيخت ما را از خوابگاهمان اينست آنچه وعده داده بود خداى بخشنده و راست گفتند پيغمبران
نباشد آن مگر يك فرياد
جلد 4 صفحه 412
پس آنگاه آنها جماعتى هستند نزد ما حاضر شدگان
پس امروز ستم نميشود كسى بچيزى و جزا داده نمىشويد مگر آنچه بوديد كه ميكرديد
همانا اهل بهشت امروز در شغل خوشى لذت برندگانند
ايشان و زنانشان در سايههائى بر تختها تكيه زنندگانند
براى ايشان در آن ميوه است و براى ايشان است در آن آنچه ميخواهند
تحيّت سلامتى است گفتارى از پروردگارى مهربان
و جدا شويد امروز اى گناهكاران
آيا مقرّر نداشتيم با شما اى فرزندان آدم كه پرستش نكنيد شيطان را همانا او براى شما دشمنى است آشكار.
تفسير
اين نفخه و دميدن دوم اسرافيل است در صور كه آنرا نفخه احياء خوانند و آن بعد از باريدن بارانى است كه داراى خاصيّت منى است چهل روز بر زمين پس ناگهان خلق از قبور برخواسته و ببارگاه الهى ميشتابند و گمان ميكنند اينمدّت خواب بودهاند و از بيم حساب با خود گويند اى واى بر ما چه كس برانگيخت ما را از خوابگاهمان ملائكه در جواب گويند اينست آنچه وعده كرده بود خدا و راست گفتند پيمبران او چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و محتمل است اول از هول محشر اين سؤال را نموده باشند و بعدا بالهام خدا خودشان اقرار نموده باشند كه اين همان وعده خدا و پيغمبران است كه بما در دنيا داده بودند چنانچه بعضى گفتهاند كه تمامى كلام خودشان است و ظاهر است و در جوامع از على عليه السّلام نقل نموده كه من بعثنا بمن حرف جرّ و صيغه مصدر قرائت فرموده است و نيز گفته شده اينكه خودشان را خواب پنداشتند براى آنستكه بين نفخه اوّل و دوّم عذاب نيست يا عذاب قبر را در برابر احوال خود در قيامت خواب پنداشتهاند و از أبو ذر غفارى ره نقل شده كه ميان مردن مردم و زنده شدنشان نيست مگر مانند خوابى و بيدار شدن از آن در هر حال زنده نمودن تمام خلق آنروز براى خدا كارى ندارد فقط يك فرياد براى احضار لازم دارد كه در صور بعمل آيد و همه خلق اوّلين و آخرين مجتمعا در صحراى محشر حاضر شوند و در پيشگاه الهى قيام نمايند و خداوند هم براى آنها بعدل قيام نموده ذرّهئى از ميزان استحقاق بندگان براى ثواب كم نفرمايد و بدون استحقاق عذابشان نكند چون ظلم بود بلكه جزاى هر كس را بميزان استحقاقش عطا فرمايد از خوب
جلد 4 صفحه 413
و بد و از فضلش بر خوب افزايد و از قهرش بر بد نيفزايد و اهل بهشت در آنروز مشغوليّات خوبى دارند و آن معاشرت و مقاربت حوريان است كه ابروهاشان مانند هلال است و مژگانشان مانند پرهاى بلند بال كركسها است و با آنها سرگرم بتفكّه و ملاعبه ميباشند چنانچه قمّى ره و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و در نفحات نقل نموده كه يكمؤمن داراى قوّه صد مرد شود در خوردن و آشاميدن و جماع كردن و در يكروز صد حوريّه بكر را تصرف نمايد و بعضى گفتهاند مشغول باستماع نغمات خوشند و التذاذ از نعمتهاى گوناگون بهشت و توجّهى بأحوال اهل محشر ندارند با يكديگر شوخى و مزاح ميكنند و خوشحال و متعجّب از حال خودشانند و اگر زنان آنها در دنيا اهل ايمان باشند و مايل بمعاشرت با يكديگر براى انسشان بهم مردها با زنهاشان در سايههاى درختان بهشت كه مانع از حرارت و برودت هوا يا نگاه كسى بآنها باشد بر روى تختهائى مانند حجله عروس و داماد آراسته بزيور و بپردهها نشسته و تكيه دادهاند چنانچه از امام باقر عليه السّلام نقل شده است و شايد مراد از ظلال همان پردههاى تجمّلى باشد و ظلل نيز قرائت شده است كه جمع ظلّه بمعناى سايبان است و ظلال در جمع آن و ظلّ هم استعمال شده است و براى ايشان است در آن از هر نوع ميوه و آنچه ميخواهند و آنچه تمنّا دارند و آنچه ميخواستند در دنيا از درجات بهشت و نعيم آن و براى ايشان است تحيّت و سلام قولى يعنى تلفّظى از خداى مهربان در وقت تجلّى او بنورى كه مشرف بر آنها شده و بعد از ديدن از تمام لذائذ غافل شوند چون صوت سلام را از آن نور بشنوند و بدانند كه خدا بآنها سلام فرموده و تقدير كلام آنستكه سلام يقوله اللّه قولا من ربّ رحيم و بعضى آنرا بسلام ملائكه از جانب خدا تفسير نمودهاند و در هر حال متضمّن مژده سلامتى و ايمنى از جميع بليّات و آفات است چنانچه قمّى ره نقل فرموده كه سلام از خدا امان است و خداوند باهل جهنّم خطاب ميفرمايد كه جدا و ممتاز شويد از اهل بهشت و آنها جدا ميشوند پس بهشتىها ببهشت ميروند و جهنّمىها بجهنّم چنانچه فرموده و روز كه قيامت برپا شود مردم متفرّق ميشوند فريقى در بهشت و فريقى در جهنم جاى گير خواهند شد و قمى ره نقل نموده كه مردم در روز قيامت وقتى جمع شدند بقدرى مىايستند و عرق
جلد 4 صفحه 414
ميريزند كه تا بدهانشان ميرسد پس عرضه ميدارند پروردگارا حساب ما را برس اگرچه بجهنّم رويم پس خداوند بادهايى را ميفرستد كه آنها را از يكديگر جدا ميكنند و ندا ميرسد كه ممتاز شويد امروز اى گنهكاران از اهل ايمان پس ممتاز شوند از يكديگر و گنهكاران بجهنّم روند و كسانيكه در قلبشان ايمان بوده ببهشت و خطاب عتابآميز بگنهكاران شود كه آيا عهد ننمودم من با شما در عالم ذرّ يا امر ننمودم بشما بتوسط انبياء و اولياء در دنيا كه عبادت نكنيد شيطان را باطاعت دستورات او چون هر كس اطاعت كند كسى را در معصيت خدا عبادت نموده است او را چنانچه در باره يهود و نصارى خداوند فرموده احبار و رهبانان خودشان را پروردگاران خودشان قرار دادند چون حلال و حرامى براى آنها معيّن نمودند و آنان اطاعت كردند و كسيكه عبادت كند غير خدا را عبادت نموده هواى نفس خود را چنانچه خدا فرموده آيا پس ديدى تو كسيرا كه قرار داد هواى خود را خداى خود و كسيكه عبادت كند هواى نفس را عبادت نموده است شيطان را در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه مرديرا اطاعت كند در معصيتش عبادت نموده است او را و از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه گوش بدهد بگويندهئى پس عبادت نموده است او را پس اگر گوينده از خدا نقل ميكند عبادت نموده است خدا را و اگر از شيطان نقل ميكند عبادت نموده است شيطان را و دشمنى شيطان با بنى آدم از بدو خلقت آنها واضح بوده و هست و شغل بسكون و فكهين بدون الف نيز قرائت شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
هُم وَ أَزواجُهُم فِي ظِلالٍ عَلَي الأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ (56)
آنها و زوجات آنها در سايه- هاي اشجار بهشتي بر تختها و سريرها تكيه ميدهند.
هُم وَ أَزواجُهُم ازواج اهل بهشت دو قسم هستند يك قسمت حور العين که ميفرمايد وَ زَوَّجناهُم بِحُورٍ عِينٍ دخان آيه 54 طور آيه 20 و در اوصاف حور العين ميفرمايد وَ عِندَهُم قاصِراتُ الطَّرفِ عِينٌ كَأَنَّهُنَّ بَيضٌ مَكنُونٌ صافات آيه 47 و ميفرمايد حُورٌ مَقصُوراتٌ فِي الخِيامِ الي قوله لَم يَطمِثهُنَّ إِنسٌ قَبلَهُم وَ لا جَانٌّ الرحمن آيه 72 و 74 و ميفرمايد وَ حُورٌ عِينٌ كَأَمثالِ اللُّؤلُؤِ المَكنُونِ واقعه آيه 22 و ميفرمايد نيز إِنّا أَنشَأناهُنَّ إِنشاءً فَجَعَلناهُنَّ أَبكاراً عُرُباً أَتراباً واقعه آيه 34 الي 36 و غير اينها و در حديث است ميفرمايد:
(الحور العين خلقهن من تربه الجنة النورانيه و يري مخّ ساقيها من وراء السبعين حلّه)
و اصل لغت حور بر چشم مثل چشم آهو و گاو اطلاق ميشود و يك قسمت نساء مؤمنات که اهل بهشت با زنهاي مؤمنه خود در بهشت که دارد آن قدر زيبا ميشوند که حور العين خدمتگذاران آنها هستند و چون در بهشت تزاحمي نيست اينها هم با يكديگر تزاحم ندارند.
فِي ظِلالٍ يا مراد سايه اشجار است يا اينكه هواي بهشت سايه است نه حرارت دارد و نه برودت.
جلد 15 - صفحه 92
عَلَي الأَرائِكِ اريكه سلطنتي.
مُتَّكِؤُنَ پيشخدمتهاي بهشت خدمتگذاران آنها هستند يَطُوفُ عَلَيهِم وِلدانٌ مُخَلَّدُونَ بِأَكوابٍ وَ أَبارِيقَ وَ كَأسٍ مِن مَعِينٍ لا يُصَدَّعُونَ عَنها وَ لا- يُنزِفُونَ واقعه آيه 17 الي 19 وَ يَطُوفُ عَلَيهِم غِلمانٌ لَهُم كَأَنَّهُم لُؤلُؤٌ مَكنُونٌ طور آيه 24.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 56)- بعد از نعمت آرامش خاطر که خمیر مایه همه نعمتها، و شرط استفاده از همه مواهب است، به شرح نعمتهای دیگر پرداخته، چنین میگوید: «آنها و همسرانشان در سایههای لذت بخش، بر تختها، در خلوتگاهها تکیه کردهاند» (هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فِی ظِلالٍ عَلَی الْأَرائِکِ مُتَّکِؤُنَ).
«ازواج» به معنی همسران بهشتی، و یا همسران با ایمانی است که در این دنیا داشتند.
تعبیر به «ظلال» (سایهها) نشان میدهد که در آنجا نیز آفتابی وجود دارد ولی نه آفتابی آزار دهنده آری! آنها در سایه مطبوع درختان بهشتی نشاط و سرور دیگری دارند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم