آیه 55 سوره مریم
<<54 | آیه 55 سوره مریم | 56>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و همیشه اهل بیت خود را به ادای نماز و زکات امر میکرد و او نزد خدایش بندهای پسندیده بود.
و همواره خانواده اش را به نماز و زکات فرمان می داد، و نزد پروردگارش پسندیده بود.
و خاندان خود را به نماز و زكات فرمان مىداد و همواره نزد پروردگارش پسنديده[رفتار] بود.
و خاندان خود را به نماز و زكات امر مىكرد و نزد پروردگارش شايسته و پسنديده بود.
او همواره خانوادهاش را به نماز و زکات فرمان میداد؛ و همواره مورد رضایت پروردگارش بود.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«مَرْضِیّاً»: مورد رضایت. اسم مفعول است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسُولًا نَبِيًّا «54»
و در اين كتاب از اسماعيل ياد كن كه او همواره در وعدههايش صادق و فرستادهاى پيامبر بود.
«1». حضرت على عليه السلام مىفرمايد: «اذا اشتغل اهل الجنة بالجنة اشتغل اهلاللّه باللّه» آنگاه كه اهل بهشت از نعمتهاى بهشت بهره مىبرند، اهل اللّه به خدا مشغولند (و با او راز ونياز مىكنند).
«2». طه، 29- 31.
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 283
وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا «55»
و همواره خاندان خود را به نماز و زكات امر مىكرد و پيوسته نزد پروردگارش مورد رضايت بود.
نکته ها
مراد از اسماعيل، يا فرزند حضرت ابراهيم است، يا يكى ديگر از پيامبران بنىاسرائيل به نام اسماعيلبن حزقيل.
همه پيامبران، صادقالوعد بودهاند، امّا بروز اين خصلت در اسماعيل عليه السلام بيشتر بوده است.
دربارهى رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت شده است كه آن حضرت با شخصى در كنار كعبه قرار ملاقات داشتند وآن شخص فراموش كرد. حضرت تا سه روز منتظر ماند تا به آن شخص خبر دادند، آن شخص آمد وعذرخواهى كرد. «1» همچنين پيامبر صلى الله عليه و آله با كسى وعده گذاشت كه هنگام ظهر او را ملاقات كند، ولى چون او نيامد، حضرت تا غروب منتظر ماند.
صادقالوعد بودن، صفتى الهى است، «إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْمِيعادَ» «2» وتخلّف در وعده، نشانهى نفاق است. در احاديث مىخوانيم: علامت منافق سه چيز است: خيانت در امانت، دروغ در سخن، تخلّف در وعده. «3»
مقام رضوان و رضايت، بزرگترين خواسته و هدف انبيا است. «وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا» «4»، «وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا» «5» در حديث مىخوانيم: چون اهل بهشت در بهشت مستقر
«1». تفسير الميزان.
«2». آلعمران، 9.
«3». تفسير نورالثقلين.
«4». مريم، 6.
«5». مريم، 55.
جلد 5 - صفحه 284
شوند، خطاب مىرسد آيا حاجت ديگرى داريد؟ مىگويند: «ربنا رضاك» پروردگارا! رضاى تو هدف ماست. «1»
پیام ها
1- تجليل از بزرگان لازم است. «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ»
تجليل از بزرگان، بايد پايدار و عميق باشد، نه سطحى و زودگذر. «فِي الْكِتابِ» 3- ملاك تجليل بايد كمالات معنوى پايدار باشد. «كانَ صادِقَ الْوَعْدِ»
4- وفاى به عهد، از صفات ارزشمند انسانى است. «كانَ صادِقَ الْوَعْدِ»
5- پيامبران، علاوه بر مسئوليّت اجتماعى، مسئوليّت خانوادگى هم دارند. «وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ»
6- سفارش به نماز وزكات، از وظايف پدر خانواده است. «وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ» (با اينكه سفارش به نماز در خانوادهها كم وبيش هست، امّا سفارش به زكات نيست.)
7- امر به نماز و زكات، از مصاديق امر به معروف است. «وَ كانَ يَأْمُرُ»
8- نماز و زكات، سابقهاى بس طولانى دارند. وَ كانَ يَأْمُرُ ...
9- نماز (ارتباط با خالق) و زكات (ارتباط با مخلوق)، از هم جدا نيست. (عبادت بدنى به تنهايى شرط كمال نيست.) «بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ»
10- در امر بهمعروف وتوصيه به نماز، بايد از نزديكان شروع كنيم. «كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ»
11- ارشاد و توصيه به نماز بايد دايمى باشد. وَ كانَ يَأْمُرُ ...
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا (55)
وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ: و بود اسمعيل كه امر مىنمود كسان خود را به نماز كه اشرف عبادات بدنيه است، و زكات كه اكمل عبادات ماليه است. نزد بعضى مراد نماز شب و صدقه روز مىباشد. وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا:
«1» تفسير برهان ج 3 ص 16.
جلد 8 - صفحه 198
و بود نزد پروردگار خود پسنديده به جهت رسوخ و استقامت او در اقوال و افعال. ظاهر آيه دال است بر آنكه تكميل خويشان اهمّ است و آيه «وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ» «1» مؤيد باشد. نزد بعضى مراد به اهل، همه امت اويند به جهت آنكه پيغمبر پدر امت است.
تنبيه: آيه شريفه اشعار است به آنكه ثبات در ايمان و كوشش در فرمانبردارى حضرت سبحان، مقام مرضى خداوند رحمان خواهد بود؛ زهى سعادت طالبان چنين رتبه شامخ عالى.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسُولاً نَبِيًّا (54) وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا (55)
ترجمه
و ياد كن در قرآن اسمعيل را همانا او بود راست وعده و بود پيغمبر رفيع منزلت
و بود كه امر ميكرد كسان خود را بنماز و زكوة و بود نزد پروردگارش پسنديده.
تفسير
- در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خوانده شد صادق الوعد براى آنكه وعده داد بمردى كه در مكانى منتظر او باشد يك سال در آنمكان منتظر او بود تا آنمرد آمد و آنحضرت فرمود اگر نيامده بودى هميشه منتظر تو بودم و در عيون از امام رضا عليه السّلام قريب به اين معنى را نقل نموده و ظاهرا اين اسمعيل همان حضرت اسمعيل معروف بذبيح اللّه است كه پسر حضرت ابراهيم خليل اللّه و جدّ امجد حضرت ختمى مرتبت است چون اگر مراد اسمعيل ديگر باشد بايد قرينهاى در كلام ذكر شود
جلد 3 صفحه 480
و اگر نباشد معروفيّت كافى است و مفسّرين هم تصريح نمودهاند كه مراد او است ولى در علل از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از اسمعيل در اين آيه اسمعيل پسر حضرت ابراهيم نيست بلكه مراد پيغمبر ديگرى است كه خداوند او را مبعوث فرمود بر قومش و آنها او را گرفتند و پوست سر و صورتش را كندند پس خداوند فرشتهاى را مبعوث فرمود بخدمتش و استفسار از او تا هر چه اراده فرمايد انجام دهد و او طالب تأسى بأنبياء شد و در روايتى طالب تأسى بسيد الشّهداء شد و قمّى ره نقل فرموده كه او اسمعيل بن حزقيل بود و براى وفاى بوعدهاى كه داده بود يك سال منتظر شد و فرق ميان رسول و نبى اگر چه در آيات سابقه بيان شد ولى در مورديكه اين دو وصف با يكديگر جمع شوند اگر نبى مأخوذ از نبوّ كه بمعناى رفعت است باشد اولى است از آنكه مأخوذ از نبأ كه بمعناى خبر است باشد چون حمل كلام بر تأسيس اولى از تأكيد است اگر چه مختصر فرقى با يكديگر هم داشته باشند در هر حال سيره مرضيّه او امر بمعروف بود چون اهل بيت و اقوام و اتباع خود را وادار بنماز شب و صدقه روز يا مطلق نماز و زكوة مينمود و چون خودش معصوم از گناه و اعمالش تمام عبادت و اطاعت خدا بود نزد خداوند مرضى و مقرّب و پسنديده گرديد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ كانَ يَأمُرُ أَهلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِندَ رَبِّهِ مَرضِيًّا (55)
و بود اسماعيل که امر ميكرد اهل خود را بنماز و زكاة و بود در نزد پروردگار خود راضي شده، يعني خداوند از او راضي و خوشنود است.
وَ كانَ يَأمُرُ أَهلَهُ بعضي گفتند مراد از اهل قوم و عشيره و عترت بودند، و بعضي گفتند امة او، و ما ميگوئيم بكساني که خداوند او را مأمور فرمود بدعوت آنها، لكن ظاهر لفظ اهل بستگان نزديك است سه عنوان است اهل و آل و عترت قريب المعني است ولي بشرط آنكه با او در عقيده و اخلاق و افعال موافق باشند نه مثل پسر نوح که بفرمايد:
إِنَّهُ لَيسَ مِن أَهلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيرُ صالِحٍ نوح آيه 48 و اينکه عناوين نسبت برسول اكرم صادق بر صديقه طاهره و ائمه اثني عشره ميشود و بس. بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ که اينکه دو امر واجب در جميع شرايع از زمان آدم تا قيام قيامت بوده و هست فقط خصوصياتش تغيير ميكند نسبت بحكم و مصالح.
وَ كانَ عِندَ رَبِّهِ و بود در پيشگاه پروردگار خود. مرضيّا خداوند از او راضي بود و او مرضيّ خدا و اينکه دليل ميشود بر اينكه جميع افعال و اعمال
جلد 12 - صفحه 457
و اقوال و اخلاق و امور اعتقاديه او مطابق دستور الهي بوده و هيچگونه عملي که بر خلاف رضاي حق است از او صادر نشده و مقام رضا فوق جميع مقامات است حتي در خبر داريم که ميفرمايد:
پس از آنكه اهل بهشت در او جاي گرفتند و جميع نعم بهشت در دسترس آنها بود خطاب ميرسد که آيا حاجت ديگري داريد ميگويند:
ربنا رضاك.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 55)- «و او همواره خانواده خود را به نماز و زکات، امر میکرد» (وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ).
«و همواره مورد رضایت پروردگارش بود» (وَ کانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم