ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه علیهماالسلام
منبع:فروغ ولایت
نویسنده:جعفر سبحانی
ازدواج علي علیه السلام با فاطمه سلام الله علیها
امام علی عليه السلام، بنابر امر الهي و سنت حسنه اسلامي، بر آن مي شود که در بحران جواني به کشتي زندگاني خود سکونت و آرامش بخشد. اما شخصيتي چون حضرت علي عليه السلام هرگز در همسر گزيني به يک آرامش نسبي و موقت اکتفا نمي کند و آفاق ديگر زندگاني را از نظر دور نمي دارد.
از اين رو خواستار همسري مي شود که از نظر ايمان و تقوي و دانش و بينش و نجابت و اصالت، «کفو» و هم شان او باشد. چنين همسري جز دختر رسول خدا حضرت فاطمه عليهاالسلام که به همه خصوصيات او از هنگام تولد تا آن زمان کاملا آشنايي داشت، کسي ديگر نبود.
خواستگاران حضرت زهرا عليهاالسلام
پيش از حضرت علي عليه السلام افرادي مانند ابوبکر و عمر آمادگي خود را براي ازدواج با دختر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم اعلام کرده بودند و هر دو از پيامبر يک پاسخ شنيده بودند و آن اين که درباره ازدواج زهرا منتظر وحي الهي است.
آن دو که از ازدواج با حضرت زهرا نوميد شده بودند با سعد معاذ رئيس قبيله اوس به گفتگو پرداختند و آگاهانه دريافتند که جز حضرت علي عليه السلام کسي شايستگي ازدواج با حضرت زهرا عليهاالسلام را ندارد و نظر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نيز به غير او نيست.
از اين رو دسته جمعي در پي حضرت علي عليه السلام رفتند و سرانجام او را در باغ يکي از انصار يافتند که با شتر خود مشغول آبياري نخل ها بود. آنان روي به علي کردند و گفتند:
اشراف قريش از دختر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم خواستگاري کرده اند و پيامبر در پاسخ آنان گفته است که کار زهرا منوط به اذن خداست و ما اميدواريم که اگر تو (با سوابق درخشان و فضايلي که داري) از فاطمه خواستگاري کني پاسخ موافق بشنوي و اگر دارايي تو اندک باشد ما حاضريم تو را ياري کنيم.
با شنيدن اين سخنان ديدگان حضرت علي عليه السلام را اشک شوق فرا گرفت و گفت: دختر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مورد ميل و علاقه من است. اين را گفت و دست از کار کشيد و راه خانه پيامبر را، که در آن وقت نزد ام سلمه بسر مي برد، در پيش گرفت. هنگامي که در خانه رسول اکرم را کوبيد پيامبر فورا به ام سلمه فرمود: برخيز و در را باز کن که اين کسي است که خدا و رسولش او را دوست مي دارند.
ام سلمه مي گويد: شوق شناسايي اين شخص که پيامبر او را ستود آن چنان بر من مستولي شد که وقتي برخاستم در را باز کنم نزديک بود پايم بلغزد. من در را باز کردم و حضرت علي عليه السلام وارد شد و در محضر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نشست، اما حيا و عظمت محضر پيامبر مانع از آن بود که سخن بگويد، لذا سر به زير افکنده بود و سکوت بر مجلس حکومت مي کرد.
تا اين که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم سکوت مجلس را شکست و گفت: گويا براي کاري آمده اي؟
حضرت علي عليه السلام در پاسخ گفت: پيوند خويشاوندي من با خاندان رسالت و ثبات و پايداريم در راه دين و جهاد و کوششم در پيش برد اسلام بر شما روشن است. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: تو از آن چه که مي گويي بالاتر هستي.
حضرت علي عليه السلام گفت: آيا صلاح مي دانيد که فاطمه را در عقد من درآوريد؟(1)
حضرت علي عليه السلام در طرح پيشنهاد خود بر تقوا و سوابق درخشان خود در اسلام تکيه مي کند و از اين طريق به همگان تعليم مي دهد که ملاک برتري اين است نه زيبايي و ثروت و منصب.
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم از اصل آزادي زن در انتخاب همسر استفاده کرد و در پاسخ حضرت علي عليه السلام فرمود: پيش از شما افراد ديگري از دخترم خواستگاري کرده اند و من درخواست آنان را با دخترم در ميان نهاده ام ولي در چهره او نسبت به آن افراد بي ميلي شديدي احساس کرده ام. اکنون درخواست شما را با او در ميان مي گذارم، سپس نتيجه را به شما اطلاع مي دهم.
پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم وارد خانه زهرا عليهاالسلام شد و او برخاست و ردا از دوش آن حضرت برداشت و کفش هايش را از پايش در آورد و پاهاي مبارکش را شست و سپس وضو ساخت و در محضرش نشست. پيامبر سخن خود را با دختر گراميش چنين آغاز کرد: علي فرزند ابوطالب از کساني است که فضيلت و مقام او در اسلام بر ما روشن است و من از خدا خواسته بودم که تو را به عقد بهترين مخلوق خود در آورد و اکنون او به خواستگاري تو آمده است; در اين باره چه مي گويي؟ در اين هنگام زهرا عليهاالسلام در سکوت عميقي فرو رفت ولي چهره خود را از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم برنگرداند و کوچکترين ناراحتي در سيماي او ظاهر نشد. رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم از جاي برخاست و فرمود:
«الله اکبر سکوتها اقرارها» يعني: خدا بزرگ است; سکوت دخترم نشانه رضاي اوست.(2)
همشاني روحي و فکري و اخلاقي
درست است که در آيين اسلام هر مرد مسلمان کفو و هم شان مسلمان ديگري است و هر زن مسلمان که در عقد مرد مسلماني در آيد با هم شان خود پيمان زناشويي بسته است، ولي اگر جنبه هاي روحي و فکري را در نظر بگيريم بسياري از زنان هم شان برخي مردان نيستند و بالعکس.
مردان مسلمان شريف و اصيل که از ملکات عالي انساني و سجاياي اخلاقي و دانش و بينش وسيع برخوردارند بايد با زناني پيمان زناشويي ببندند که از نظر روحيات و سجاياي اخلاقي هم شان و مشابه آنان باشند.
اين امر درباره زنان پاک دامن و پرهيزگار که از فضايل اخلاقي و انديشه و بينش بلند برخوردارند نيز حکم فرماست. هدف عمده ازدواج، که برقراري سکونت و آرامش خاطر در طول زندگي است، جز با رعايت اين نکته تامين نمي شود و تا يک نوع مشابهت اخلاقي و محاکات روحي و جذبه رواني بر محيط زندگي سايه نگستراند پيوند زناشويي فاقد استواري لازم خواهد بود.
با توجه به اين بيان، حقيقت خطاب الهي به پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم روشن مي شود که فرمود: «لو لم اخلق عليا لما کان لفاطمة ابنتک کفو علي وجه الارض ».(3) / «اگر علي را نمي آفريدم، براي دختر تو فاطمه هرگز در روي زمين هم شاني نبود».
به طور مسلم مقصود از اين کفويت هم شاني مقامي و روحي است.
هزينه عقد و عروسي
تمام دارايى حضرت على علیه السلام در آن زمان منحصر به شمشير و زرهى بود كه مى توانست به وسيله آن ها در راه خدا جهاد كند و شترى نيز داشت كه با آن در باغستان هاى مدينه كار مى كرد و خود را از ميهمانى انصار بى نياز مى ساخت.
پس از انجام خواستگارى و مراسم عقد وقت آن رسيد كه حضرت على علیه السلام براى همسر گرامى خود اثاثى تهيه كند و زندگى مشترك خود را با دختر پيامبر آغاز كند.
پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله پذيرفت كه حضرت على علیه السلام زره خود را بفروشد و به عنوان جزئى از مهريه فاطمه سلام الله علیها در اختيار پيامبر بگذارد.
زره به چهار صد درهم به فروش رفت. پيامبر قدرى از آن را در اختيار بلال گذاشت تا براى زهرا عطر بخرد و باقيمانده را به عمار یاسر و گروهى از ياران خود داد تا براى فاطمه و على لوازم منزل تهيه كنند.
از صورت جهيزيه حضرت زهرا سلام الله علیها مى توان به وضع زندگى بانوى بزرگوار اسلام به خوبى پى برد. فرستادگان پيامبر صلی الله علیه و آله از بازار بازگشت و آن چه بارى حضرت زهرا سلام الله علیها تهيه كرده بودند به قرار زير بود:
- 1- پيراهنى به بهاى هفت درهم
- 2- يك روسرى به بهاى يك درهم
- 3- قطيفه مشكى كه تمام بدن را نمى پوشانيد.
- 4- يك تخت عربى از چوب و ليف خرما
- 5- دو تشك از كتان مصرى كه يكى پشمى و ديگرى از ليف خرما بود.
- 6- چهار بالش, دو تا از پشم و دو تاى ديگر از ليف خرما
- 7- پرده
- 8- حصير هجرى
- 9- دست آس
- 10- طشت بزرگ
- 11- مشكى از پوست
- 12- كاسه ی چوب براى شير
- 13- ظرفى از پوست براى آب
- 14- آفتابه
- 15- ظرف بزرگ مسى
- 16- چند كوزه
- 17- بازوبندى از نقره
ياران پيامبر وسايل خريدارى شده را بر آن حضرت عرضه كردند و پيامبر, در حالى كه اثاث خانه دختر خود را زير و رو مى كرد, فرمود: «اللهم بارك لقوم جل انيتهم الخزف». / يعنى: خداوندا, زندگى را بر گروهى كه بيشتر ظروف آن ها را سفال تشكيل مى دهد مبارك گردان.(4)
مهريه حضرت زهرا عليهاالسلام
مهريه دختر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم پانصد درهم بود که هر درهم معادل يک مثقال نقره بود.(هر مثقال 18 نخود است).
مراسم عروسي دختر گرانمايه پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در کمال سادگي و بي آلايشي برگزار شد. يک ماه از عقد پيمان زناشويي مي گذشت که زنان رسول خدا به حضرت علي گفتند: چرا همسرت را به خانه خويش نمي بري؟ حضرت علي عليه السلام در پاسخ آنان آمادگي خود را اعلام کرد. ام ايمن شرفياب محضر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم شد و گفت: اگر خديجه زنده بود ديدگان او از مراسم عروسي دخترش فاطمه روشن مي شد.
پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم وقتي نام خديجه را شنيد چشمان مبارکش از اشک پر شد و گفت: او مرا هنگامي که همه تکذيبم کردند تصديق کرد و در پيش برد دين خدا ياريم داد و با اموال خود به گسترش اسلام مدد رساند.(5)
ام ايمن افزود: ديدگان همه را با اعزام فاطمه به خانه شوهر روشن کنيد.
رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم دستور داد که يکي از حجره ها را براي زفاف زهرا آماده سازند و او را براي اين شب آرايش کنند.(6)
زمان اعزام عروس به خانه داماد که فرا رسيد، پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم حضرت زهرا را به حضور طلبيد. زهرا عليهاالسلام، در حالي که عرق شرم از چهره اش مي ريخت، به حضور پيامبر رسيد و از کثرت شرم پاي او لغزيد و نزديک بود به زمين بيفتد. در اين موقع پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در حق او دعا کرد و فرمود: «اقالک الله العثرة في الدنيا و الآخرة » / خدا تو را از لغزش در دو جهان حفظ کند.
سپس چهره زهرا را باز کرد و دست او را در دست علي نهاد و به او تبريک گفت و فرمود: «بارک لک في ابنة رسول الله يا علي نعمت الزوجة فاطمة ».
سپس رو کرد به فاطمه و گفت: «نعم البعل علي ».
آن گاه به هر دو دستور داد که راه خانه خود را در پيش گيرند و به شخصيت برجسته اي مانند سلمان دستور داد که مهار شتر زهرا عليهاالسلام را بگيرد و از اين طريق جلالت مقام دختر گراميش را اعلام داشت.
هنگامي که داماد و عروس به حجله رفتند، هر دو از کثرت شرم به زمين مي نگريستند. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم وارد اطاق شد و ظرف آبي به دست گرفت و به عنوان تبرک بر سر و بر اطراف بدن دخترش پاشيد و سپس در حق هر دو چنين دعا فرمود: «اللهم هذه ابنتي و احب الخلق الي اللهم و هذا اخي و احب الخلق الي اللهم اجعله وليا و...».(7)
پروردگارا، اين دختر من و محبوب ترين مردم نزد من است. پروردگارا، علي نيز گرامي ترين مردم نزد من است. خداوندا، رشته محبت آن دو را استوارتر فرما و...
پي نوشت
(1). حضرت علي عليه السلام در امر خواستگاري از يک سنت اصيل پيروي مي کند. در حالي که هاله اي از حيا او را فرا گرفته است. شخصا و بي هيچ واسطه اي اقدام به خواستگاري مي کند; و اين نوع شجاعت روحي توام با عفاف، شايان تقدير است.
(2). کشف الغمة، ج 1، ص 50.
(3). بحارالانوار، ج 43، ص 9.
(4). بحارالانوار، ج 43، ص 94; کشف الغمة، ج 1، ص 359. بنا به نوشته کتاب اخير، همه اثاث منزل حضرت زهرا عليهاالسلام به 63 درهم خريداري شد.
(5). بحار، ج 43، ص 130.
(6). همان، ص 59.
(7). بحار، ج 43، ص 96.