آیه 17 سوره بلد
<<16 | آیه 17 سوره بلد | 18>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و آن گاه هم از آنان باشد که ایمان آورده و یکدیگر را به اهمیتت صبر و مهربانی با خلق سفارش میکنند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- مرحمة: رحمت و مرحمت هر دو به يك معنى است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ كانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ «17» أُولئِكَ أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ «18» وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِنا هُمْ أَصْحابُ الْمَشْأَمَةِ «19» عَلَيْهِمْ نارٌ مُؤْصَدَةٌ «20»
«17» سپس از كسانى باشد كه ايمان آورده و همديگر را به شكيبايى و مهربانى سفارش كردهاند. «18» آنان اصحاب يمين هستند. «19» و كسانى كه به آيات ما كفر ورزيدند اصحاب شومى و شقاوت هستند. «20» بر آنان آتشى سرپوشيده و فراگير احاطه دارد.
جلد 10 - صفحه 490
نکته ها
عبارت «ثُمَّ كانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا» دو گونه معنا شده است:
الف: كارهاى خير مثل آزاد كردن برده و سير كردن گرسنه، بسترى براى گرايش به ايمان و سفارش ديگران به كارهاى نيك است.
ب: مقام و ارزش ايمان، بالاتر از سير كردن گرسنه و آزادى برده است، لذا با كلمه «ثُمَّ» فاصله شده است. «1»
«ميمنة» از يمن و يمين به معناى ميمنت و مباركى است و اصحاب ميمنة يعنى كسانى كه بركت دائمى، ملازم و مصاحب آنان است. گويا اصحاب ميمنه همان كسانى باشند كه نامه عملشان به دست راستشان داده مىشود.
«مشئمة» از شوم به معناى نامبارك است و كلمه «مُؤْصَدَةٌ» از «ايصاد» به معناى بستن درب و محكم كردن آن است.
در قرآن، چهار بار كلمه «تَواصَوْا»* به كار رفته است: يك بار «تَواصَوْا بِالْحَقِّ»، دو بار «تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» ويك بار «تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ».
تكرار كلمه «تَواصَوْا»* در يك آيه، يا براى تأكيد است و يا براى آنكه هر يك از صبر و مرحمت، يك تكليف مستقل هستند و با ترك يكى زمينه ديگرى از بين نمىرود. «2»
هيچكس بىنياز از سفارش و تشويق نيست. كلمه «تَواصَوْا» كه در قالب باب تفاعل آمده، به معناى آن است كه سفارش به نيكىها بايد طرفينى و به صورت يك جريان عمومى باشد نه يك طرفه.
در آيات قبل سفارش شد كه به يتيم و مسكين رسيدگى كنيم، در اين آيه مىفرمايد:
ديگران را هم به رسيدگى و رحم كردن سفارش كنيم. «تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ»
با اينكه معمولًا در كنار «آمَنُوا»*، «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»* به كار مىرود، ولى در اينجا به جاى «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»*، «تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ» آمده است گويى اين دو سفارش،
«1». تفسير نمونه.
«2». تفسير راهنما.
جلد 10 - صفحه 491
خود عمل صالح است.
اسلام، علاوه بر كار نيك، به عقائد و انگيزههاى افراد نيز توجه كامل دارد يعنى فرد علاوه بر آزاد كردن برده و اطعام بينوايان بايد اهل ايمان نيز باشد. چه بسيارند كسانى كه حاضرند كمكهاى مالى و خدمات انسان دوستانه ارائه دهند ولى حاضر نيستند مكتب و راه و استدلال حق را بپذيرند! اينگونه افراد نيز واماندگانند و از عقبهها و گردنهها عبور نكردهاند، لذا قرآن مىفرمايد: شرط عبور از گردنه، خدمات و كمكهاى مالى به اسير و مسكين و يتيم است به شرط آنكه همراه با روحيه حق پذيرى و ايمان باشد. «ثُمَّ كانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا»
شايد مراد از دوزخ سرپوشيده، همان باشد كه در آيهاى ديگر مىفرمايد: «لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ» «1»
پیام ها
1- ايمان، شرط پذيرش كارهاى نيك است. «ثُمَّ كانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا»
2- همه مسلمانان بايد يكديگر را به صبر و رحمت سفارش كنند. «آمَنُوا وَ تَواصَوْا»
3- دانستن كافى نيست، گفتن و شنيدن نيز مؤثر است. «تَواصَوْا»
4- بهترين معروفها كه بايد به آن سفارش شود، صبر و رحمت است. «تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ»
5- بعد از خودسازى بايد ديگران را به كار خير دعوت كرد. «تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ»
6- تشكر از نعمت چشم، ديدن آيات الهى و تشكر از نعمت زبان، سفارش به ديگران است. «تَواصَوْا»
7- ايمان و صبر و محبّت، مايه بركت است. «أُولئِكَ أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ»
8- كسى كه با كفر و بخل، روى حق و رحمت را بپوشاند در قيامت در آتشى
«1». اعراف، 41.
جلد 10 - صفحه 492
سرپوشيده قرار خواهد گرفت. «عَلَيْهِمْ نارٌ مُؤْصَدَةٌ»
9- مؤمنانى كه به سير كردن گرسنه و آزادى برده موفق شوند، هم براى جامعه، مايه خير و بركت هستند و هم آخرت خود را آباد كردهاند و چه ميمنت و بركتى بالاتر از اين؟ «أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ»
10- هركارى با بردبارى و پايدار به نتيجه مىرسد و لذا سفارش به صبر، مقدّم بر هر امرى است. «تَواصَوْا بِالصَّبْرِ»
11- منشأ هرگونه شوى و پليدى، به كفر و حق پوشى بازمىگردد. وَ الَّذِينَ كَفَرُوا ...
هُمْ أَصْحابُ الْمَشْأَمَةِ
«والحمدللّه ربّ العالمين»
جلد 10 - صفحه 494
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص232
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم