آیه 38 سوره مریم
<<37 | آیه 38 سوره مریم | 39>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
روز محشر که خلق به سوی ما بازآیند چقدر شنوا و بینا شوند! ولی امروز (که باید حقیقت را بشنوند و ببینند) مردم ستمکار همه به گمراهی و ضلالت آشکار فرو رفتهاند.
آنان روزی که به سوی ما می آیند [نسبت به حقایق] چه شنوا و چه بینا می شوند، ولی امروز ستمکاران در گمراهی آشکارند.
چه شنوا و بينايند روزى كه به سوى ما مىآيند، ولى ستمگران امروز در گمراهى آشكارند.
چه خوب مىشنوند و چه خوب مىبينند آن روز كه نزد ما مىآيند. ولى ستمكاران امروز در گمراهى آشكارى هستند.
در آن روز که نزد ما میآیند، چه گوشهای شنوا و چه چشمهای بینایی پیدا میکنند! ولی این ستمگران امروز در گمراهی آشکارند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ»: چه شنوا و چه بینایند. فعل تعجّب میباشند. یعنی ستمکاران در قیامت همه چیز را چنان که هست میدانند، برعکس دنیا که بیخبر از حقایق بودند. «الْیَوْمَ»: امروز. مراد جهان فعلی یا دنیای عاجل است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ «37»
پس گروههايى از ميان خودشان به اختلاف پرداختند، پس واى بر كسانى كه كافر شدند از حضور در روز بزرگ (قيامت).
أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنا لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ «38»
چه خوب شنوا و بينايند روزى كه به سوى ما مىآيند، ولى ستمگران امروز در گمراهىِ آشكارند.
نکته ها
«حزب» گروهى است كه داراى مواضع و اهداف خاص و متّحدى باشند.
كلمهى «مَشْهَدِ» يا به معناى محلّ حضور مردم است و يا محل گواهى و اداى شهادت.
جلد 5 - صفحه 269
زيرا در قيامت، هم مردم حاضر مىشوند و هم گواهان بسيارى از فرشتگان و انبيا، دربارهى اعمال انسان گواهى مىدهند.
بعضى از مردم، عيسى را خدا مىدانستند، نظير فرقهى «يعقوبيّه» و بعضى گفتند: او فرزند خداست، مثل «نسطوريّه» و گروهى به تثليث قائل شدند، مانند «اسرائيليّه»، ولى همه در قيامت بر بطلان عقايد خود شهادت خواهند داد. «1»
پیام ها
1- با اينكه حضرت عيسى عليه السلام، راه مستقيم را نشان داد، باز گروهى اختلاف ايجاد كردند. «فَاخْتَلَفَ»
2- حزب گرايى و اختلاف آگاهانه، در طول تاريخ بوده است. «فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ»
3- كفّار ظالمند. (به خود، مكتب وجامعه، ظلم مىكنند) لِلَّذِينَ كَفَرُوا ... الظَّالِمُونَ
«1». تفسير اطيبالبيان.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنا لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (38)
أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ: چه شنوا باشند كافران و چه بينايند. يَوْمَ يَأْتُونَنا:
روزى كه بيايند ما را، يعنى به محشر قيامت حاضر شوند. يعنى به عين اليقين مشاهده كنند وعيد الهى را و بدان متيقن شوند، اما فايده ندهد آنان را. و چون حق جل و جلاله متصف به تعجب نمىشود، پس معنى آنكه: شنوائى و بينائى كفار روز موعود سزاوار است كه به آن تعجب نمايند بعد از آنكه كور و كر بودند در دنيا، و مواعيد و آيات الهى به چشم رضا و گوش قبول نمىشنيدند و نمىديدند. و نزد بعضى اين كلام بر وجه تهديد است، يعنى چه شنوا باشند آن روز سخنان موحش را، و چه بينايند عقوبات و عذاب شديد را. جبائى گفته: آيه خطاب امريه و مخاطب حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله، يعنى بشنوان و بيناگردان ايشان را از مواعيد آن روز و آنچه فرا گيرد آنها را از عقوبات و اهوال.
لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ: لكن ستمكاران كه كافرانند امروز دنيا. فِي ضَلالٍ مُبِينٍ: در گمراهى آشكار هستند، زيرا مقدم داشتند هوى را بر هدى، و از دين حق عدول كردند. حاصل آنكه كافران در دنيا جاهلند به امور عقبى، و در آخرت عارفند به آن. و اين عرفان در آن روز فايدهاى به ايشان ندهد. در دنيا بايد چشم حق بين و گوش دل خود را باز كنند و از عناد و انكار دست بردارند،
جلد 8 - صفحه 183
مطيع حق شوند تا رستگارى آخرت را دريابند.
نكته: ايقاع (ظالمين) در موضع ضمير، اشعار است به آنكه: ايشان ظلم كردند بر نفسهاى خود كه استماع سخن حق نكردند و آيات ربانى را نديدند در حينى كه ايشان را نفع مىداد، و به جهت تسجيل بر غفلت ايشان، ضلالت را متصف ساخت به ابانت، يعنى غفلت ايشان گمراهى ظاهر و هويدا بود كه بر هيچيك مخفى نباشد.
تتمه: ابو مسلم گفته: آيه شريفه دال است بر آنكه مراد به آيه «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ»* «1» عدم تدبر ايشان است به آنچه شنيدند و ديدند، نه آنكه محمول باشد بر آفت ظاهرى كه آن كرى و گنگى و كورى است، چه حق تعالى اين آيه (لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ) را در مقابله «أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ» داشته، به يقين مراد به سمع و بصر، هدايت؛ و به صم و بكم و عمى، ضلالت باشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ (37) أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنا لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (38) وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ (39) إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ (40)
ترجمه
پس اختلاف نمودند فرقهها از ميان آنها پس واى مر آنانرا كه كافر شدند از حضور روزى بزرگ
چه شنوايند آنها و چه بينا روز كه ميآيند نزد ما ولى باشند ستمكاران امروز در گمراهى آشكار
و بيم ده آنها را از روز حسرت چون تمام شود كار با آنكه آنها در غفلتند و آنان ايمان نمىآورند
همانا ما ميراث بريم زمين را و هر كس بر آنست و بسوى ما باز ميگردند.
تفسير
- حزب جماعتى را گويند كه منفرد باشند بعقيده و مسلكى و ظاهرا نصارى بعد از حضرت عيسى يعنى عروجش بآسمان در باره او اختلاف نمودند بعضى گفتند او پسر خدا بود و ملحق بپدر شد و بعضى گفتند خدا بود چندى هبوط بزمين نمود و بعد عروج بآسمان كرد و بعضى گفتند بنده خدا بود و پيغمبر و روح او و يهود گفتند ساحر و كذّاب بود و متولّد از يوسف نجّار پس هم مردم اختلاف نمودند هم نصارى و هم اختلاف از ميان آنها برخاست چون يك دسته ثابت بر قول حق بودند و هم اختلاف در ميان آنها بود چون گفتهاند كلمه من زائده است در هر حال واى يعنى عذاب شديد ثابت و لازم است براى كسانيكه كافر شدند بخدا و حضرت عيسى كه نشناختند او را بمقامى كه داشت و در حقّ او افراط و تفريط نمودند مانند
جلد 3 صفحه 474
آن دو دسته از نصارى و يهود از مشاهده و معاينه و شهود و حضور آنها در روز بزرگ كه قيامت كبرى است براى حساب اعمال و جزاء كردارشان چه قدر شنوا و بينايند در آنروز چون پردهئى و حجابى نيست ولى امروز در امر چنين پيغمبر اولو العزمى فكر نمىكنند و ظلم ميكنند بخودشان و او كه از قدر او تجاوز ميكنند يا در حقّ او تقصير مينمايند و در وادى ضلالت و گمراهى متحيّر و سرگردان ميمانند با آنكه اگر قدرى نظر و اجتهاد نمايند خوب قدر و حقّ او را درك ميكنند كه همان پيغمبر اولو العزم و روح اللّه است نه آنكه پسر يا شريك خدايا العياذ باللّه خدا است و بيم ده اى پيغمبر كفار را از روز حسرت خوردن و ندامت بردن بدكار از كار بدش و نيكوكار از كمى كار خوبش كه آن روز قيامت است وقتى كه مردم از حساب اعمال فارغ شوند و اهل بهشت و دوزخ تعيين گردد و كار تمام شود كه ديگر حسرت و ندامت فائده نداشته باشد چون جهنّمى بگويد چرا كارى كردم كه مستحق جهنّم شدم و بهشتى بگويد چرا كارى نكردم كه بيش از اين مستحق ثواب شوم با آنكه آنها تا در دنيا هستند سر گرم بهوى و هوسند و در غفلت از چنين روز كه در پيش دارند ميگذرانند و آنها معتقد بآنروز و نبوّت تو نيستند تا بدستورات تو عمل نمايند براى اصلاح حال خودشان و تهيّه توشه آخرت در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه روز حسرت روزى است كه مرگ را ميآورند و سر ميبرند و ظاهرا اشاره بحديثى است كه از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و صادقين عليهما السلام در كتب عامّه و خاصه نقل شده كه وقتى اهل بهشت داخل بهشت و اهل جهنّم داخل جهنّم شدند مرگ مصوّر ميشود بصورت قوچ سياه و سفيدى و ميآورند آنرا در بين بهشت و جهنّم نگاه ميدارند و منادى از جانب خداوند ندا ميكند اى اهل بهشت و اى اهل جهنّم بيائيد و نگاه كنيد و آنها ميآيند و نگاه ميكنند و ميشناسند آنرا كه مرگ است و مصوّر باين صورت شده بعد او را ذبح ميكنند و ميگويند اى اهل بهشت هميشه هستيد و مرگ نيست و اى اهل جهنّم هميشه هستيد و مرگ نيست پس اهل بهشت بقدرى خوشحال ميشوند كه اگر مرگ بود از شدّت فرح ميمردند و اهل جهنم نعرهاى ميكشند كه اگر مرگ بود از غصّه ميمردند و قيامت وقتى بر پا ميشود كه تمام مردم مرده باشند و كسى متصرّف در زمين جز خدا نباشد چون وارث كسى است كه بعد از مردن كسى بماند
جلد 3 صفحه 475
و اموال او را تصرّف نمايد يا با او پايدار باشد و خداوند با زمين و اهل آن بهر دو معنى وارث است و همه در خاتمه امر باو رجوع و بازگشت مينمايند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَسمِع بِهِم وَ أَبصِر يَومَ يَأتُونَنا لكِنِ الظّالِمُونَ اليَومَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (38)
شنوا كن آنها را و بينا نما روزي که ميآيند ما را لكن ظلم كنندگان در ضلالت و گمراهي آشكار هستند.
(أَسمِع بِهِم) دو قسم سمع داريم يكي گوش سر است که صدا را ميشنود و يكي گوش قلب است که تأثير در قلب ميكند و توجه دارد و نيز از براي سمع دو معني است يكي بتوسط گوش صدا را استماع ميكند ديگر بمعني ترتيب اثر است ميگويي فلاني حرف شنو است و ظاهرا در اينجا مراد اينست که آنها را بدار بر اطاعت فرمايشات خدا و رسول.
جلد 12 - صفحه 442
(وَ أَبصِر) اينکه هم دو معني دارد يكي ديدن بچشم سر اشكال و الوان را مشاهده ميكند ديگر بچشم قلب که حقايق را درك كند ميگويي فلان در امور تجارتي يا زراعتي يا امور سلطنتي و امور ديني بصير است يعني آنها را بينا كن که حقائق را درك كنند.
يَومَ يَأتُونَنا روز قيامت که تمام خلق اولين و آخرين جن و انس ميآيند در محكمه عدل الهي.
لكِنِ الظّالِمُونَ چه ظلم در دين از شرك و كفر و نفاق و چه ظلم بغير مالي و بدني و عرضي و چه ظلم بنفس از ترك واجب و فعل حرام اليوم روز قيامت في ضلال مبين که يوم تبلي السرائر است و حقايق مكشوف ميشود ميفهمند در چه ضلالت و گمراهي بودند و راه بجايي نميبرند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 38)- این آیه وضع آنها را در صحنه رستاخیز بیان کرده، میگوید: «آنها در آن روز که نزد ما میآیند چه گوشهای شنوا و چه چشمهایی بینا پیدا میکنند! ولی این ستمگران، امروز که در دنیا هستند در گمراهی آشکارند» (أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ یَوْمَ یَأْتُونَنا لکِنِ الظَّالِمُونَ الْیَوْمَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ).
اصولا مشاهده آن دادگاه و آثار اعمال، خواب غفلت را از چشم و گوش انسان میبرد، و حتی کور دلان آگاه و دانا میشوند، ولی چه سود که این بیداری و آگاهی به حال آنها مفید نیست.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم