آیه 64 سوره زخرف

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۲۲ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (تفسیر آیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۚ هَٰذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ

مشاهده آیه در سوره


<<63 آیه 64 سوره زخرف 65>>
سوره : سوره زخرف (43)
جزء : 25
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

همانا خدای یکتا پروردگار من و شماست، تنها پرستش او کنید که این راه راست است.

بی تردید خدا پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستید که این است راه راست.

در حقيقت، خداست كه خود پروردگار من و پروردگار شماست. پس او را بپرستيد؛ اين است راه راست.

خداى يكتا پروردگار من و پروردگار شماست. او را بپرستيد. راه راست اين است.

خداوند پروردگار من و پروردگار شماست؛ (تنها) او را پرستش کنید که راه راست همین است!»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Indeed Allah is my Lord and your Lord; so worship Him. This is a straight path.’

Surely Allah is my Lord and your Lord, therefore serve Him; this is the right path:

Lo! Allah, He is my Lord and your Lord. So worship Him. This is a right path.

"For Allah, He is my Lord and your Lord: so worship ye Him: this is a Straight Way."

معانی کلمات آیه

«رَبِّی وَ رَبُّکُمْ»: تکرار واژه (رَبّ) برای این است که تأکید شود عیسی نیز همچون سایر انسانها انسان، و نیازمند پروردگاراست و پرستش را نسزد.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ «64»

همانا خداوند همان پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستيد كه اين راه مستقيم است.

فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ «65»

پس از ميان مردم گروه‌هايى اختلاف نمودند، پس واى بر كسانى كه ظلم كردند از عذاب روز دردناك.

نکته ها

حضرت عيسى عليه السلام وظيفه داشت كه پاره‌اى از اختلافات را حل كند، ولى همين كه دعوت خود را شروع كرد، درباره خود او نيز اختلافات جديدى رخ داد. لِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ‌ ... فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ‌

پیام ها

1- اصلى‌ترين پيام حضرت عيسى، دعوت مردم به يكتاپرستى است. «إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ»

2- نظارت و تدبير امور تنها از آنِ خداست. «إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي»

3- پرستش مخصوص كسى است كه امور به دست اوست. «رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ»

جلد 8 - صفحه 471

4- پرستش هر چيز و هر كس جز خداوند، بيراهه رفتن است. «فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ»

5- بندگى خداوند و پيروى از رهبر آسمانى يك حقيقت است. «وَ أَطِيعُونِ‌ ... هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ» «1»*، فَاعْبُدُوهُ‌ ... هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ‌

6- اختلاف، مايه‌ى دورى از راه مستقيم است. «هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ‌- فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ»

7- ايجاد تفرقه و اختلاف بعد از روشنگرى انبيا ظلم است. فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ‌ ... فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ (64)

إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ‌: بدرستى كه خدائى كه به فرموده او احكام را به شما مى‌رسانم او پروردگار شماست، فَاعْبُدُوهُ‌: پس بندگى و پرستش كنيد ذات يكتاى يگانه او را، هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ‌: اين است راه راست كه اصلا انحراف ندارد و مؤدى به بهشت باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ (61) وَ لا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ (62) وَ لَمَّا جاءَ عِيسى‌ بِالْبَيِّناتِ قالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَ لِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (63) إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ (64) فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ (65)

ترجمه‌

و همانا او علمى است براى قيامت پس شك نياوريد در آن و پيروى كنيد مرا اينست راه راست‌

و باز ندارد البتّه شما را شيطان همانا او براى شما دشمنى آشكار است‌

و هنگاميكه آمد عيسى با دلائل روشن گفت بتحقيق آوردم براى شما حكمت را و تا بيان كنم برايتان بعضى از آنچه را كه اختلاف ميكنيد در آن پس بترسيد از خدا و فرمان بريد مرا

همانا خدا او است پروردگار من و پروردگار شما پس بپرستيد او را اينست راه راست‌

پس اختلاف كردند دسته‌هائى از ميانشان پس واى بر آنانكه ستم كردند از عذاب روزى دردناك.

تفسير

گفته‌اند وجود حضرت عيسى باعتبار نزولش از آسمان در آخر الزّمان موجب علم بروز قيامت و نزديك شدن موعد آنست و بعضى گفته‌اند قرآن موجب علم بقيامت است با قامه دليل و برهان و بودن آن كتاب پيغمبر آخر الزّمان ولى مستفاد از روايات ائمه اطهار آنستكه وجود امير المؤمنين عليه السّلام در وقت رجعت موجب علم بروز قيامت و نزديك شدن وقت آنست و بعضى لعلم بفتح عين و لام قرائت نموده‌اند و در اينصورت دلالت آيه بر مراد واضح‌تر است چون علم بمعناى نشانه است و بودن آنحضرت مثل عيسى عليه السّلام در آيات سابقه بيان شد و در هر حال بايد در قيامت شك ننمود چون و قوعش بعقل و نقل مسلّم است و متابعت از احكام خدا نمود و بر صراط مستقيم كه ولايت امير المؤمنين عليه السّلام است ثابت بود و نبايد گول شيطان را خورد و از پيروى حقّ بازماند چون او دشمن آشكارى براى بنى آدم است و قمّى ره صدّ شيطان را بباز داشتن دومى انسانرا از متابعت امير المؤمنين عليه السّلام تفسير فرموده و چون در آيات سابقه ذكرى از حضرت عيسى بميان آمد خداوند شمه‌ئى از احوال او را بيان فرموده كه او از طرف خداوند با معجزات دالّه بر نبوت آمد

جلد 4 صفحه 613

نزد بنى اسرائيل و گفت من براى شما حكمت و علم بمعارف حقّه الهيّه آوردم و آمدم كه بيان نمايم براى شما بعضى از احكام دينى را كه شما در آن اختلاف داريد نه آنچه را مسلّم و معلوم بر همه است و نه احكام دنيوى و موضوعات خارجى را كه بيان آن از وظيفه انبيا خارج است پس از خدا بترسيد و اطاعت كنيد مرا كه اطاعت من اطاعت خدا است و او پروردگار من و شما است و بايد عبادت نمود او را و توحيد راه راست ببهشت است پس چندى نگذشت كه بنى اسرائيل اختلاف نمودند در باره آنحضرت و دسته‌ها و احزاب متعدّده شدند بعضى گفتند او خدا است و بعضى گفتند پسر خدا است و بعضى گفتند شريك خدا است و بعضى گفتند العياذ باللّه كذّاب و حرامزاده بود و اينها همه ستم نمودند بآنحضرت و بعذاب اليم جهنّم گرفتار شدند فقط يكدسته گفتند او پيغمبر خدا و روح او است و بآسمان صعود نمود و روزى بيايد كه نزول نمايد و بامام زمان اقتدا كند و نصارى تماما به تبع او مسلمان شوند و اين دسته در حدّ اعتدال و ميانه‌روى نسبت بآنحضرت معتقد شدند و اهل نجات و سعادتند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌َّ اللّه‌َ هُوَ رَبِّي‌ وَ رَبُّكُم‌ فَاعبُدُوه‌ُ هذا صِراطٌ مُستَقِيم‌ٌ (64)

بدرستي‌ ‌که‌ خداوند متعال‌ اللّه‌ پروردگار ‌من‌ ‌است‌ و پروردگار ‌شما‌ ‌پس‌ ‌او‌ ‌را‌ عبادت‌ و پرستش‌ كنيد ‌اينکه‌ ‌است‌ راه‌ مستقيم‌.

إِن‌َّ اللّه‌َ هُوَ رَبِّي‌ ‌من‌ نه‌ پسر ‌خدا‌ هستم‌ و نه‌ ‌از‌ اقانيم‌ ثلاثه‌ ‌که‌ نصاري‌ گفتند اب‌ و ‌إبن‌ و روح‌ القدس‌ بلكه‌ يكي‌ ‌از‌ بندگان‌ ‌او‌ هستم‌ چنانچه‌ مي‌فرمايد قال‌َ إِنِّي‌ عَبدُ اللّه‌ِ آتانِي‌َ

جلد 16 - صفحه 51

الكِتاب‌َ وَ جَعَلَنِي‌ نَبِيًّا‌-‌ مريم‌ آيه 31‌-‌ وَ رَبُّكُم‌ و پروردگار ‌شما‌ نه‌ پدر ‌شما‌ ‌است‌ ‌که‌ گفتيد «نَحن‌ُ أَبناءُ اللّه‌ِ» و نه‌ پدر عزير ‌که‌ گفتيد «عزير ‌إبن‌ اللّه‌» و نه‌ پدر آدم‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ توراة رائج‌ يهود دارد «آدم‌ ‌إبن‌ اللّه‌» و نه‌ پدر ملائكه‌ ‌که‌ گفتيد «ملائكه‌ بنات‌ اللّه‌» بلكه‌ تمام‌ ‌شما‌ بندگان‌ ‌او‌ هستيد و ‌او‌ پروردگار ‌شما‌.

فَاعبُدُوه‌ُ ‌پس‌ فقط بايد عبادت‌ ‌او‌ ‌را‌ كرد نه‌ گوساله‌ سامري‌ ‌را‌ و نه‌ آنچه‌ بموسي‌ گفتيد اجعَل‌ لَنا إِلهاً كَما لَهُم‌ آلِهَةٌ و گفتيد أَرِنَا اللّه‌َ جَهرَةً و ‌بعد‌ ‌از‌ موسي‌ سالهاي‌ درازي‌ ‌در‌ شرك‌ زيست‌ كرديد ‌به‌ دليل‌ كتب‌ خودتان‌ ‌که‌ عهد قديمش‌ مي‌شماريد و ‌از‌ كتب‌ وحي‌ مي‌دانيد.

هذا صِراطٌ مُستَقِيم‌ٌ راه‌ راست‌ يكي‌ و راه‌هاي‌ كج‌ و سبل‌ شيطان‌ هزار.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 64)- سپس برای این که هرگونه ابهامی را در زمینه عبودیت خود بر طرف سازد می‌گوید: «بطور قطع خداوند پروردگار من و پروردگار شماست» (إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ).

من نیز در تمام وجود و هستیم همانند شما نیازمند به خالق و مدبری هستم،

ج4، ص380

او مالک من و راهنمای من است.

و برای تأکید بیشتر اضافه می‌کند: «اکنون (که چنین است) او را پرستش کنید» (فَاعْبُدُوهُ). چرا که غیر او لایق پرستش نیست، همه مربوبند و او ربّ است.

باز هم سخن خود را با جمله دیگری تأکید می‌کند تا جای هیچ بهانه‌ای باقی نماند می‌گوید: «این است صراط مستقیم» (هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ).

آری! راه راست همان راه عبودیت و بندگی پروردگار است، راهی است که انحراف و اعوجاج در آن نیست.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع