فتنه

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۳۵ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (ویرایش)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

فتنه، جداسازى بخش پنهانى ناسالم چیزى از بخش سالم آن است. اصل این واژه چنانکه در مجمع البحرین آمده «فتنت الفضة» است یعنى زرگر چون نقره را در آتش مى نهد که بخش ناسالمش جدا شود مى گوید: نقره را خالص نمودم. و این به معنى آزمایش نیست که وى آن کار را از پیش به وسیله محک انجام داده است.

فتنه در قرآن

آنچه از این ماده در قرآن کریم آمده اعم از فعل و اسم و موارد استعمال حقیقى و مجازى چون به دقت بنگرى همه بدین معنى (خالص کردن) است. فتنه که در قرآن آمده به چند قسم است:

۱ـ پدید آورنده و عامل فتنه وتخلیص خود خداوند است که به مقتضاى آفرینش بشر در رابطه با تکلیف وتعدیل اراده، وى را به عواملى چون زن وفرزند ومال ومقام وفقر وغنا در معرض تخلیص قرار مى دهد و او را متذکر مى سازد که اینک تو در برابر این عامل جدا سازنده قرار دارى خویشتن را مهیا ساز؛ مبادا بخش خطرناک درون وجودت (چون غلبه هوى و حب مال و جاه و زن و فرزند که از حد اعتدال برون رود) ترا در خود فرو برد وبه انسانیتت خاتمه دهد: (واعلموا انما اموالکم واولادکم فتنة) و (وجعلنا بعضکم لبعض فتنة) و (ونبلوکم بالشر والخیر فتنة). وگاه خداوند بر قوم وملتى یا فردى به علت عناد ولجاج آنها در برابر اوامر پروردگار عامل تخلیصى جز آنچه ملازم هر کسى بوده مانند بیمارى یا فقر عمومى یا گرفتارى فردى برانگیزد که در چنان فتنه اى جامعه تخلیص شود وافراد سالم از ناسالم جدا گردند: (انّا مرسلوا الناقة فتنة لهم) و (فلیحذر الذین یخالفون عن امره ان تصیبهم فتنة) و (واتقوا فتنة لا تصیبنّ الذین ظلموا منکم خاصّة) و (ان هى الاّ فتنتک).

۲ـ پدید آورنده آن بشر است. مانند کیشهاى باطل و بدعتهاى ضلال ومذاهب انحرافى. (وقاتلوهم حتى لا تکون فتنة) و (لقد ابتغوا الفتنة من قبل وقلّبوا لک الامور).

فتنه در روایات

  • حضرت على (ع) فرمودند: «انما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع واحکام تبتدع یخالف فیها کتاب الله ویتولى علیها رجال رجالا على غیر دین الله، فلو انّ الباطل خلص من مزاج الحق لم یخف على المرتادین ولو انّ الحق خلص من لبس الباطل انقطعت عنه السن المعاندین ولکن یؤخذ من هذا ضغث ومن هذا ضغث فیمزجان فهنالک یستولى الشیطان على اولیائه وینجو الذین سبقت لهم من الله الحسنى».[۱]
  • از امام هادى (ع) روایت شده که روزى امیرالمؤمنین (ع) شنید یکى مى گفت: «اللهم انى اعوذ بک من الفتنة» حضرت فرمود: مى بینم دارى از مال و فرزندانت به خدا پناه مى برى؟! که خداوند مى فرماید: (انما اموالکم و اولادکم فتنة) تو بگو: «اللهم انى اعوذ بک من مضلاّت الفتن» خداوندا به تو پناه مى برم از فتنه هاى گمراه کننده.
  • همچنین از آن حضرت سؤال شد: فتنه چیست؟ فرمود: فتنه چیزى است که چون روى آورد ایجاد شبهه کند و چون پایان پذیرد شناخته شود.
  • امام صادق (ع) فرمود: بدان که بذر هر فتنه محبت دنیا است.
  • از امیرالمؤمنین (ع) حدیث شده که فرمود: از پیامبر (ص) پرسیدم آیا مهدى (عج) از ما (اهل بیت) است یا از غیر ما؟ فرمود: او از ما است که خداوند به وسیله او کار دین را تکمیل سازد چنانکه آغاز این دین بدست ما بوده، و چنانکه مردم از شرک و تبعات آن که اختلاف و پراکندگى آنان بود به وسیله ما نجات یافتند (آخر الامر همین مردم) از فتنه وفریب در دین که آنان را پیش آید وبر اثر آن با یکدیگر دشمن شوند نیز به وسیله ما نجات یابند وبرادرى خویش باز یابند.
  • محمد بن مسلم گوید: به امام باقر (ع) عرض کردم: تاویل آیه (وقاتلوهم حتى لا تکون فتنة) چیست؟ فرمود: هنوز تاویل این آیه تحقق نیافته چه پیغمبر (ص) به لحاظ نیاز خود و یاران، کفار را آزاد گذاشت. و چون موعد تاویل این آیه فرا رسد دگر هیچ عذرى پذیرفته نگردد و آن روز باید (حضرت مهدى) با آنان بجنگد تا اینکه توحید سراسر جهان را فرا گیرد ودگر شرکى نماند.
  • نبى اکرم (ص) فرمود: از سه چیز بر امتم بیمناکم: گمراهى در عقاید پس از شناخت راه هدایت، و فتنه هاى فریبنده و هوسهائى که از سوى شکم و پائین شکم آدمى را تحریک کند.
  • امیرالمؤمنین (ع) فرمود: فتنه (که هر کسى دچار آنست) سه تا است: ۱- دوستى زنان که آن شمشیر شیطان است. ۲- و نوشیدن شراب که دام شیطان است، ۳- محبت درهم و دینار و آن تیر شیطان است. هر که مبتلى به دوستى زنان باشد از زندگیش بهره اى نبرد و کسى که میگسار بود بهشت بر او حرام است و آن کس که دینار و درهم دوست دارد وى برده و اسیر دنیا است.
  • و از آن حضرت رسیده که فرمود: پس از من فتنه هاى تاریک کورى بیاید که مردم را از نظر عقیده و دین در شبهه افکنند و از آن فتنه ها سالم نماند جز آن کس که چنان زندگى کند که کس نداند چه در دل دارد.

پانویس

  1. امام علی علیه السلام، نهج البلاغه: خطبه ۵۰

منابع

  • سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف.