ابراهیم کفعمی
علامه شیخ ابراهیم كفعمی از دانشمندان بزرگ شیعه در قرن نهم و دهم هجری که عالمی وارسته، محدثی مورد اطمینان، ادیبی توانا، شاعری زبردست و هنرمندی خوشنویس بود.
محتویات
تولد ابراهیم کفعمی
كفعمی در نیمه اول قرن نهم هجری، در یكی از روستاهای جبل عامل به نام «كفعم» یا «كفرعیما» و در یك خانواده علمی-مذهبی دیده به جهان گشود.[۱] این روستا نزدیك منطقه جبشیت بود. امروزه تنها آثار ویرانههای این روستا به چشم میخورد.
وی خود را چنین معرفی می کند: الکفعمی مولداً، اللویزی محتداً، الجبعی أباً، الحارثی نسباٌ، التقی لقباً، الامامی مذهباً.[۲]
خاندان پرافتخار
دودمان كفعمی مانند سایر خاندانهای علمی جبل عامل، اهل دانش و تقوا بودند. شیخ زینالدین علی كفعمی (متوفی: 861 هـ.ق) از دانشمندان و محدثان بزرگ جبل عامل است. او پدر و استاد كفعمی است و از مشایخ اجازه او به شمار میرود. وی از عالمانی بود كه تمام زندگی و فرزندان خود را وقف خدمت به اسلام و اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله نمود. او در اثر تلاش و فداكاری مستمر، توانست فرزندانی تربیت كند كه در طول تاریخ، زینت بخش جوامع اسلامی شوند.
تحصیلات تقی الدین ابراهیم كفعمی
كفعمی دوران كودكی و ایام جوانی را در زادگاه خویش سپری كرد و فراگیری دروس حوزوی را نزد استادان آن سامان آغاز نمود. از جزئیات مراحل تحصیلی وی اطلاعات زیادی در دست نیست. اما آن چه مسلم است، او بیشتر دروس مقدماتی خود را نزد پدر و سایر دانشهای عصر خود را نزد برادر دانشمندش و سایر استادان آن خطه فراگرفت. محقق ارجمند «شیخ فارس حسون» مهمترین استادن كفعمی را به این ترتیب ذكر میكند:
استادان تقی الدین ابراهیم كفعمی
- شیخ زین الدین علی بن حسن؛ پدر دانشمند كفعمی كه از فقهای بزرگ و شخصی عادل و پرهیزگار بود. كفعمی از این استاد خویش حدیث نقل كرده و وی را فقیه اعظم و اورع نامیده و از او به عنوان زینت اسلام و مسلمین یاد كرده است.
- شیخ شمس الدین محمد (نویسنده زبده البیان)؛ برادر كفعمی.
- سید شریف فاضل حسین بن مساعدالحسینی الحائری؛ نویسنده «تحفه الابرار فی مناقب الائمه الاطهار علیهمالسلام».
- شیخ زین الدین البیاضی العاملی؛ نویسنده «الصراط المستقیم».
- سید حسیب علی بن عبدالحسین الموسوی الحسینی؛ نویسنده «رفع الملامه عن علی علیهالسلام فی ترك الامامه».
نامههایی در قالب نظم و نثر بین وی و كفعمی رد و بدل شده است. كفعمی در بعضی از رسالههایش استاد خود را ستوده، از كتاب وی تمجیدهایی به عمل آورده و مطالبی را از او نقل كرده است.[۳]
كفعمی در اثر تلاشهای شبانهروزی و استقامت در تحصیل علوم، به مرتبهای از دانش رسید كه شخصیت نگاران بعد از وی، احاطه و تسلط او بر علوم مختلف را ستوده و او را پرچمدار علم حدیث و كاشف گنجینههای علوم و حكمت دانسته و از وی به عنوان زینتبخش عصر خویش و افتخار دانشمندان امامیه یاد كردهاند.[۴]
میرزا عبدالله افندی مینویسد: «شیخ اجل عالم فاضل و فقیه كامل مرحوم كفعمی، از بزرگان علمای اصحاب بود. عصر او به زمان ظهور شاه اسماعیل صفوی (اول) متصل شد. این بزرگمرد جهان شیعه در انواع علوم رایج مهارتی تام داشت، به ویژه در علوم عربی و ادبیات سرآمد عصر خویش بود. او عاشق كتاب و كتابخوانی بود. كتابهای بسیاری را در كتابخانهاش جمع كرده بود كه اكثر آنها از كتابهای ارزشمند و نایاب و معتبر به شمار میآمدند. شنیدهام: هنگامی كه وی وارد شهر نجف اشرف شد و مدتی در آن جا اقامت گزید، در كتابخانه خزانه حرم مطهر علوی علیهالسلام مطالعات بسیاری انجام داد. او در نیایشگری بینظیر بود، در زهد و تقوا و التزام به دستورهای شرع مقدس، شهره خاص و عام بود، تا آن جایی كه در مورد زهد و عبادت او میگویند: كفعمی به تمام اعمال، دعاها، عبادات و آداب زیارتهایی كه در كتاب «مصباح» خود آورده است، عمل مینمود و در ساعاتی كه وقت او اجازه نمیداد، دعاها و عبادات آن روز را همسر عالم و عابد وی به جای میآورد و این چنین بود كه كتاب مصباح او بعد از تألیف، سریعاً به خانههای شیعیان راه یافت.
عاشقان و سالكان خداجو، «مصباح» كفعمی را همچون مشعلی روشنگر، زینتبخش محافل و مجالس مذهبی و روحانی میدانستند. او در واقع، عالمی عامل، عارفی واصل و پژوهشگری كامل بود. تألیفات وی در زمینه دعاها و عبادات و زیارتها، دلیل روشنی بر زهد و تقوای وی و اهمیت دادن او به ارتباط با خداوند متعال است. نگارش كتابهای مهمی برای تزكیه و تطهیر نفس مانند: «رساله محاسبه النفس اللوامه و تنبیه الروح النوامه»، «بلد الامین»، «مصباح» و «رساله المقصد الاسنی و شرح صحیفه سجادیه»، دقت نظر وی در زمینه خودسازی و التزام او را به مبانی فكری و عملی ائمه اطهار علیهمالسلام نمایان میسازد.
كفعمی به دعاها و اثرات شگفتانگیز آن اعتقاد كامل داشت. او اعمال عبادی و دعاها و تعقیبات نقل شده از ائمه معصومین علیهمالسلام را نه برای تفنن و یا به خاطر دیگران مینوشت؛ بلكه او اول، آن دستورها را خودش عمل میكرد، آن گاه باایمان راسخ و اعتقاد یقینی، برای دیگران نقل مینمود. او آثار دنیوی و اخروی دعاها را با تمام وجود باور كرده بود. وی گاهی در حاشیه كتاب، به آثار و نتایج دعا اشاره میكند، مثلا در حاشیه «بلدالامین» میگوید: «من اثر این دعا (یكی از دعاهای بعد از نماز صبح) را در كتابهای اصحاب بزرگوارمان خواندهام».
و آنگاه به داستانی در این زمینه اشاره میكند كه: «مردی از شیعیان در ایام گذشته به دردی مبتلا شد كه تمام پزشكان از معالجه او عاجز شدند. او بعد از تلاشهای فراوان، از معالجه بیماری خویش مأیوس شد و تمام درها را به روی خود بسته دید، تا این كه روزی كتابی را مطالعه میكرد كه عبارتی توجه او را به خود جلب كرد. در آن جا نوشته بود: از امام صادق علیهالسلام روایت شده است كه هر كس مبتلا به بیماری جسمی شده باشد، بعد از نماز صبح چهل مرتبه این كلمات را بگوید: «بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین حسبنا الله و نعم الوكیل، تبارك الله احسن الخالقین، ولاحول ولاقوّه الّا بالله العلی العظیم» و سپس دست خود را به موضع درد بكشد، به خواست الهی شفا خواهد یافت. آن مرد به این دستور عمل كرده و به اذن الهی شفا یافت».[۵]
كفعمی در ادامه داستانی را از مشاهدات خود نقل میكند: «پدر و استاد بزرگوارم اعتقاد فوقالعاده به مضمون این روایت داشت و هیچگاه در نماز صبح از انجام آن فروگذاری نمیكرد؛ البته آن بزرگوار اثر آن را دیده و با تجربه برایش ثابت شده بود. او با یك خانم نجیب و بزرگواری از یك خانواده اصیل ازدواج كرد. بعد از مدتی، در اثر بیماری جسمی، همسر صالح و شایسته او ماهها به بستر بیماری افتاد. پدرم از این وضعیت شدیداً آشفته و مضطرب گردید. او كه در حال ناچاری به دنبال چارهای میگشت، ناگهان این روایت به یادش آمد. لذا این دستورالعمل شفابخش امام صادق علیهالسلام را به همسرش توصیه كرد كه آن را 40 روز بعد از نماز صبح 40 مرتبه بخواند. بعد از انجام این دستورالعمل، به اذن خداوند متعال آن خانم از مرض سخت خویش شفا یافت».[۶]
كفعمی در زهد و عبادت و خودسازی، سرآمد عصر خویش و سرمشق عارفان و زاهدان بود. كتاب محاسبه النفس وی ـ كه در قالبی زیبا به زیور طبع آراسته شده ـ در نوع خود بینظیر است و در مورد خودسازی و سیر و سلوك معنوی، عالیترین رهنمودها را دارد.
نقل حدیث
محدث نامآور شیعه، تلاش فراوانی در گردآوری حدیث نمود. او به كتابهای مختلف در این مورد رجوع میكرد و در هر كجا حدیثی را مییافت كه بزرگان و دانشمندان دیگر آن را در كتابهای خود نیاورده بودند، وی آن را ثبت و برای طالبان معارف زلال اهل بیت علیهمالسلام نقل مینمود.
اگر امروزه به كتابهای بزرگ و معتبر شیعه، همچون: وسائل الشیعه، مستدرك الوسائل و بحارالانوار رجوع كنیم، درمییابیم كه محدث كفعمی چقدر در نشر و گسترش احادیث و روایات ائمه علیهمالسلام نقش داشته است. شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه، محدث نوری در مستدرك الوسائل و علامه مجلسی در بحارالانوار دهها روایت در موضوعات مختلف علوم اسلامی، از محدث كفعمی نقل كردهاند كه بخشی از موضوعات آن روایات عبارتند از: آداب نماز، دعا، وصیت، طهارت، آداب فن و كفن میت مسلمان، اخلاق اجتماعی، معماری اسلامی، آداب زندگی و معاشرت، خواص سورههای قرآن، آثار تربیت امام حسین علیهالسلام، آداب زیارت و توسل، حقوق اجتماعی مسلمانان، بهداشت و مسائل فردی، تاریخ شهادت و ولادت ائمه علیهمالسلام، مهدویت، مسایل حج و سایر موضوعات گوناگون فقهی، اخلاقی، عبادی و اجتماعی كه زینتبخش صفحات منابع گرانسنگ شیعه است و كفعمی در نشر و گسترش آنها سهم عظیمی را به خود اختصاص داده است.
علامه مجلسی علاوه بر نقل روایات كفعمی، بارها در كتاب بحارالانوار از نكات علمی، تفسیری و ادبی محدث كفعمی سود جسته و در معانی لغات مشكل و شرح بعضی جملات و عبارات سنگین، از نظرات این دانشمند فرزانه بهره گرفته است. وی در مورد فضل و عظمت و كمالات كفعمی میگوید: «كتابها و آثار او ما را از سخن گفتن در مورد شخصیت وی بازمیدارد و شكوه و جلالت این عالم جلیل القدر را، نوشتهها و آثار جاویدان وی بر همگان آشكار میسازد».[۷]
مقام علمی کفعمی
كفعمی به دلیل مهارت در دانشهای عصر خویش و تسلط به علوم مختلف، تألیفات متنوع و آثار بدیعی را پدید آورده كه موجب شگفتی دانشوران دیگر گردیده است. عبارات بلندِ تاریخنویسان و شخصیت نگاران در مورد وی، نشانگر عظمت علمی و معنوی اوست.[۸]
حر عاملی او را فاضل و شاعر و زاهد و عابد می داند.[۹]
آثار
این دانشمند گرانمایه در طول زندگی پربار خویش، نتیجه سالها تلاش علمی و فرهنگی خود را در قالب كتابها و رسالههای ارزشمند به جهان دانش عرضه كرده است. او تألیفات فراوانی را در موضوعات مختلف علوم اسلامی به رشته تحریر كشیده و نقش بسزایی در تدوین و تكمیل آثار مذهبی به ویژه آثار شیعی در قرن نهم هجری داشته است تا آن جا كه علامه مجلسی وجود این شخصیت پژوهشگر اسلامی را حلقه اتصال بین دو دانشمند نخبه شیعی، یعنی شهید اول و شهید ثانی میداند.[۱۰]
تنوع موضوعات در آثار كفعمی، نشانگر تسلط سرشار آن بزرگوار بر علوم مختلف و رایج عصر خویش میباشد. تاكنون نزدیك به 50 اثر از تألیفات و تصنیفات این بزرگمرد شناخته شده است كه میتوان آنها را در 12 موضوع طبقهبندی كرد كه عبارتند از:
عرفان و سیر و سلوك:
- محاسبه النفس اللوامه و تنبیه الروح النوامه كه به شرح فارسی ترجمه شده است.
- المقام الاسنی یف شرح الاسما الحسنی.
- صفوه الصفات فی شرح دعاء السمات، كه در سال 875 هـ.ق نوشته شده است و در كتابخانه شیخ ضیاءالدین نوری در تهران، نسخهای از آن دیده شده است.
قرائت:
- اللفظ الوجیز فی قرائه الكتاب العزیز.
تفسیر:
- قراضه النضیر؛ تلخیص تفسیر «مجمع البیان» طبرسی میباشد.
- الرساله الواضحه فی شرح سوره الفاتحه.
- تلخیص «غریب القرآن» نوشته محمد سجستانی.
- تلخیص «تفسیر علی بن ابراهیم».
- تلخیص «جوامع الجامع» طبرسی.
ادبیات:
- فرج الكرب و فرج القلب؛ درباره اقسام علم ادبیات تألیف شده و نزدیك به 20000 بیت است (هر بیت، سطر 50 حرفی را میگویند).
- نهایه الارب فی امثال العرب؛ در دو جلد نگارش یافته است، كه در نوع خود بینظیر است.
- لمع البرق فی معرفه الفرق.
- زهرا الربیع فی شواهد البدیع.
- تلخیص «نزهه الالباء فی طبقات الادباء» اثر كمال الدین عبدالرحمن بن محمد انباری.
- فروق اللغه.
- مقالید الكنوز فی اقفال اللّغوز.
- تلخیص «مغرب اللغه» مطرزی.
- رساله فی علم البدیع.
- تلخیص «المجازات النبویه» اثر سید رضی.
شعر و قصیده:
- قصیده فی البدیع فی مدح النبی صلی الله علیه و آله و شرح آن.
- نور حدیقه البدیع؛ در شرح تعدادی از قصیدههای معروف عرب.
- قصیده غدیریه و سایر اشعار اخلاقی و ادبی.
- البدیعیه؛ كه قصیدهای است میمیه و حاوی تمامی محسنات و زیباییهای ادبی و آرایشهای كلامی در علم بدیع میباشد.
تاریخ:
- ارجوزه الفیه فی مقتل الحسین علیهالسلام و اصحابه: درباره نامها، اشعار و زجرهای اصحاب امام حسین علیهالسلام. وی در این مقتل از منابع متعددی بهره گرفته و شیوه نو در این زمینه بكار برده است.
- تاریخ وفیات العلماء.
حدیث:
- مشكاه الانوار: این كتاب غیر از «مشكاه الانوار» طبرسی و مجلسی میباشد و به این نام كتابهای متعدد در موضوعات مختلف تألیف شده است.
- تلخیص «علل الشرایع» اثر صدوق.
اخلاق:
- مجموع الغرائب و موضوع الرغائب: این كتاب در سال 1412 هـ.ق به چاپ رسیده است. محقق كفعمی در مقدمه آن میگوید: من این كتاب را از كتاب كبیر و بینظیر خودم گردآوردهام و آن را بعد از مطالعه و رجوع به 1000 تألیف و تصنیف نوشتهام.
- حیاه الارواح فی اللطایف والاخبار والآثار: نگارش این كتاب در سال 843 هـ.ق به اتمام رسیده است. كفعمی این اثر را در 78 باب تنظیم كرده است.
عقاید:
- تعلیقات بر «كشف الغمه» علی بن عیسی اربلی: این تعلیقات مورد توجه پژوهشگران مسلمان قرار گرفته است.
فقه:
- التلخیص فی مسائل العویص من الفقه.
- تلخیص «قواعد» شهید.
- تلخیص «الحدود والحقایق فی تفسیر الالفاظ المتداوله فی الشرع و تصریفها»؛ اصل این كتاب تألیف سید مرتضی علمالهدی است.
- منظومهای درباره ایام شریفهای كه روزه آنها مستحب است. این سروده قصیدهای از نوع رجز میباشد كه در 130 بیت ترتیب یافته است. وی این منظومه فقهی را به درخواست علامه بابلی به رشته نظم كشیده است.
دعا و زیارات:
- البلد الامین: كفعمی در این كتاب، دعاها، ذكرها، زیارتها و اعمال سال را آورده است. او این كتاب را قبل از مصباح تألیف نموده است. آداب نمازهای یومیه، تعقیبات، دعاهای مختصه و زیارات متعددی برای پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهمالسلام در این كتاب ذكر شده و در پایان، مناجات ائمه و دعاهای وارده در مناسبتهای گوناگون بیان شده است.
- شرح صحیفه سجادیه كه آن را به نام «الفوائد الطریفه فی شرح الصحیفه» نامگذاری كرده است. وی در آخر این كتاب میگوید: من دعاهای این كتاب صحیفه را از منابع معتبر استخراج كرده و نقل نمودهام.
- جنّه الامان الواقیه و جنه الایمان الباقیه: این كتاب معروفترین اثر كفعمی است كه به مصباح كفعمی شهرت دارد. چون این كتاب به شیوه «مصباح المتهجد» شیخ طوسی نگارش یافته است و شباهت زیادی به «مصباح» شیخ دارد. مصباح نام گرفته است و برای تمایز از «مصباح» شیخ طوسی به «مصباح كفعمی» چنین آمده است. در مورد منزلت والای این كتاب، معروف است كه «مصباح كبیر» شیخ طوسی قبل از «مصباح كفعمی» از مقبولیت بسیار بالایی برخوردار بود و در بیشتر خانههای شیعیان نسخهای از آن موجود بود، اما بعد از تألیف «مصباح كفعمی» در سال 895 هـ.ق «مصباح المتهجد» شیخ طوسی جای خود را به «مصباح» كفعمی داد.[۱۱] این كتاب بین كتابهایی كه درباره «ادعیه و زیارات» نوشته شده، بینظیر است. علامه شیخ كفعمی در مورد ارزش و اعتبار این كتاب میگوید: «من این اثر را از كتابهای مورد اعتماد جمعآوری كردهام كه باید به ریسمان محكم آنها چنگ زده شود و آن را به گونهای تنظیم نمودهام كه خواننده را به بالاترین درجات وصول به حضرت حق برساند.» او در آخر كتاب، فهرست منابع را یادآور شده، كه تعداد آنها به 239 عنوان بالغ میشود. كتاب مصباح دارای 50 فصل است كه از احكام وصیت شروع میشود و با طهارت و مقدمات نماز ادامه مییابد و با ذكر نمازهای واجب و مستحب و تعقیبات نماز، وارد بحث ادعیه میشود. اعمال شب و روز و دعاهای مختلف، هر یك در فصلهای جداگانهای ذكر شده است. از فصل 41 بحث زیارات شروع شده و پس از آن، مناسبتهای ایام سال همراه ذكر ولادتها و شهادتهای ائمه علیهمالسلام بیان شده است و در پایان كتاب، آداب دعا ـ كه شامل عوامل استجابت دعا، شرایط دعاكننده، كیفیت دعا و مقدمات و شرایط آن است ـ بیان شده است. این كتاب دارای ترجمههای متعدد و تلخیص میباشد. كفعمی در این كتاب شریف به مناسبتهایی به نكات تاریخی و ادبی، اشاره كرده است؛ از جمله قطعههایی از واقعه كربلا، حماسه آفرینیهای امام علی علیهالسلام در صحنههای مختلف، شعرهای مناسب و خطبههای بلیغ و جذاب برای روزهای عید فطر و قربان و خطبه مونقه علی علیهالسلام را كه آن حضرت بدون حرف الف ایراد فرمود، در آخر كتاب آورده است.
- مختصر مصباح، كه بعد از تألیف كتاب مصباح، آن را نوشته است. نام دیگر این كتاب الجنّه الواقیه میباشد.
- المنتقی فی العوذ والرقی.
موضوعات متفرقه:
- العین المبصره
- الكواكب الدریه
- حدیقه انوار الجنان الفاخره
- اختصار لسان الحاضر والقدیم
- مجموعه كبیره، كه نویسنده ریاض العلماء آن را در شهر ایروان دیده است.
- ملحقات الدروع الواقیه
- رساله خطی شبیه كشكول
- حجله العروس
- الحدیقه الناضره
- الروضه والنحله
- تلخیص «الغریین» نوشته هروی
- النخبه
شعر و خطابه
كفعمی علاوه بر خَلقِ آثار متعدد و تألیفات متنوع در رشتههای گوناگون علوم اسلامی، در عرصه ادبیات و شعر و خطابه همچون ستارهای درخشید. خطابههای نغز و كمنظیر وی و اشعار بدیع و ابتكاری او در نهایت فصاحت و بلاغت میباشد. او در یكی از خطبههای زیبای خویش كه در شرح بدیعیه خود گفته است، تمامی سورههای قرآن را مندرج و موجب شگفتی اهل فضل و ادب گردیده است.
دیدگاه صاحب نظران
- 1. شیخ حر عاملی، نویسنده وسائل الشیعه: «او شخصیتی مورد اطمینان، فاضل، ادیب، شاعر، عابد و پارسا بود. او كتاب بزرگ و پربار مصباح را به نام الجنّه الواقیه در سال 895 هـ.ق تألیف كرده است و همچنین گزیده مصباح و البلد الامین و شرح صحیفه از آثار اوست. وی اشعار بسیار سروده و رسالههای متعددی نیز تألیف كرده است.[۱۲]
- 2. علامه امینی، نویسنده الغدیر: «شیخ تقیالدین ابراهیم بن شیخ زینالدین علی بن شیخ بدرالدین حسن بن شیخ محمد بن شیخ صالح بن شیخ اسماعیل حارثی همدانی خارفی عاملی كفعمی لویزی جبعی، یكی از چهرههای درخشان قرن نهم هجری قمری میباشد كه جامع علم و ادب بود».[۱۳]
- 3. خیرالدین زركلی، از شخصیت نگاران اهل سنت: «ابراهیم بن علی بن الحسن الحارثی عاملی كفعمی ملقب به تقیالدین، مردی ادیب و از فضلای امامیه میباشد. او در روستای «كفرعیما» از توابع جبل عامل متولد شد و در همان جا وفات یافت. وی مدتی در شهر كربلا مسافرت كرد و در آن جا اقامت گزید. آثار وی در قالب نظم و نثر به 49 كتاب و رساله میرسد» سپس زركلی تعدادی از آثار كفعمی را نام میبرد.[۱۴]
وفات
شیخ ابراهیم كفعمی، در اواخر عمر خویش، در كربلا زندگی میكرد و محلی هم برای دفن خودش در آن جامعین كرده و وصیت نموده بود كه در آن جا دفن شود و سرودهای هم در این زمینه دارد كه نهایت علاقه وی را به آستان مقدس امام حسین علیهالسلام میرساند.
كشف آرامگاه كفعمی
كفعمی با همه علاقهای كه به كربلا داشت، موفق نشد تا آخر عمر در آن جا بماند و مهمان حضرت ابی عبدالله علیهالسلام بشود. وی در در اواخر عمر خویش، سفری به زادگاهش نمود كه در همان جا وفات یافت و به خاك سپرده شد. آن منطقه در اثر مرور زمان خراب شده و قبر شریف كفعمی در زیر خاك ماند و از منظر مردم پنهان گردید.
كسی آن جا را نمیشناخت و از اثر قبر او اطلاعی نداشت، تا این كه بعد از قرن یازدهم هجری قمری، كشاورزی هنگام شخم زدن زمین، گاو آهن وی به سنگی برخورد و آن را از محل خودش تكان داد، از زیر آن سنگ جسدی با كفن تر و تازه برخاست و با حیرت تمام به راست و چپ نگاه كرد و گفت: «هل قامت القیامه؛ آیا قیامت به پا شده است؟!» آنگاه افتاد و دوباره به خواب ابدی فرو رفت.
كشاورز از مشاهده این واقعه شگفت انگیز بیهوش میشود و بعد از مدتی كه به حال طبیعی برمیگردد، اهالی روستا را مطلع میكند. آنان نوشته سنگ قبر را مشاهده میكنند كه روی آن چنین حك شده بود: هذا قبر الشیخ ابراهیم بن علی الكفعمی.
بعد از این واقعه، مردم قبر شریف او را بازسازی و تعمیر نمودند. هماكنون نیز مرقد او زیارتگاه عاشقان اهل بیت علیهمالسلام و شیعیان جهان میباشد. بدین ترتیب، كفعمی بعد از عمری تلاش و جهاد در راه احیای فرهنگ اهل بیت علیهمالسلام در سال 905 هـ.ق در آستانه سلطنت شاه اسماعیل صفوی، در زادگاه خویش جهان را وداع گفت و به لقای دوست شتافت.[۱۵]
پانویس
- ↑ در مورد تاریخ تولد وی اختلاف وجود دارد علامه سید محسن امین تاریخ ولادت او را سال 840 هـ.ق ذكر كرده است. (اعیان الشیعه، ج 2، ص 185) اما اتمام نگارش كتابی را در سال 843 هـ.ق به او نسبت میدهد. علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی در الذریعه تولد او را در سال 828 هـ.ق میداند. (الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 3، ص 73 و 143)
- ↑ المصباح، ص1003.
- ↑ مقدمه رساله محاسبه النفس، ص 17 و اعیان الشیعه، ج 2، ص 185.
- ↑ مقدمه بلدالامین.
- ↑ بحارالانوار، ج 83، ص 153.
- ↑ همان، ج 83، ص 154.
- ↑ همان، ج 1، ص 34.
- ↑ القابی نظیر: اكابر علمای امامیه، اعیان محدثین شیعه، كثیرالتتبع و وجوه شیعه، حكایت از گستردگی اطلاعات علمی و نفوذ شخصیت معنوی وی در میان دانشمندان میباشد.
- ↑ امل الآمل، ج1، ص28.
- ↑ اعیان الشیعه، ج 2، ص 185.
- ↑ همان، ج 2، ص 184.
- ↑ امل الامل، ج 1، ص 28.
- ↑ الغدیر، ج 11، ص 213.
- ↑ الاعلام، ج 1، ص 53.
- ↑ ریحانه الادب، ج 5، ص 68 و رساله محاسبه النفس، مقدمه، ص 21.
منابع
- تلخيص از مجموعه گلشن ابرار، جلد3، زندگی نامه "تقی الدین ابراهیم كفعمی" از عبدالكريم پاكنيا.
- دکتر فیروز حریرچى؛ سید محمدرضى مصطفوى نیا، مقایسه بدیعه کفعمی با بدیعه صفی الدین حلی، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دوره56، شماره2، تابستان 1384، در دسترس در مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی، بازیابی: 20 اسفند 139.
پيوندها