شهید عبدالحمید دیالمه
اشاره
هفتم تير 1360 ه.ش يادآور حادثه دردناك شهادت آيت الله بهشتى و ياران سبك بال او است. شهيد دكتر سيد عبدالحميد ديالمه يكى از اين شهيدان خونين بال است كه در مقاله حاضر به شرح فرازهايى از حيات پربار وى مى پردازيم. شهيد ديالمه در چهارم ارديبهشت سال 1333 در تهران و خانواده اى مذهبى چشم به جهان گشود.(1)
پس از گذراندن دوره دبستان، دروس متوسطه را در دبيرستان هدف فراگرفت. در سال 1352 وارد دانشگاه مشهد شد. شش سال بعد با درجه دكتراى داروسازى فارغ التحصيل شد.(2) او در دوران دبيرستان، سه سال از مكتب مدرسان حوزه علميه قم استفاده كرد. عرفان، فلسفه و منطق را نزد استاد شهيد مطهرى خواند و با نظرات دكتر شريعتى در زمينه هاى مختلف آشنا شد و با نقد منطقى نظريات وى، نقش مهمى را براى آگاهى نسل جوان بر عهده گرفت. او به فراگيرى علوم جديد در رشته پزشكى در دانشگاه مشهد ادامه داد.(3) زبان هاى عربى، انگليسى و فرانسوى را نيز به طور كامل آموخت(4) و پس از اخذ دكترا در سال 1358، از دانشگاه مشهد، به تهران آمد و فعاليت هايش را آغاز كرد.(5)
شهيد ديالمه فعاليت اعتقادى و مبارزاتى خود را از دوران دانشگاه آغاز كرد. از جمله؛ در سال اول تحصيلى اقدام به تاسيس كتابخانه اسلامى در خوابگاه دانشگاه مشهد نمود و از طريق اين كتابخانه افراد مؤمن را شناسايى كرد، تا بتواند آينده افكار اسلامى شيعى را كه سال ها زحمت كشيده و با خون دل آموخته بود، به آنان منتقل كند.(6) تشكيل جلسات سخنرانى تحت عنوان «صراط مستقيم» با هدف احياء تفكرات شيعى از ديگر كارهاى او بود كه به وسيله آن طرفداران زيادى را به سمت خود جذب كرد و افكار انحرافى و التقاطى را خنثى ساخت.
شهيد ديالمه به خاطر الهى بودن كارهايش، همواره توفيق مى يافت و تفكراتش از مرز دانشگاه مى گذشت و در سطح شهر گسترش مى يافت، به همين جهت و به بهانه شركت در مبارزات مسلحانه، بارها توسط ساواك زندانى شد.(7) او پس از تأسيس «مجمع احياء تفكرات شيعى» به همراه يار نزديكش، دكتر قاسم صادقى،(8) مبارزات خود را عليه منافقين سازمان دهى كرد.(9)
شهيد ديالمه از بينش سياسى عميقى برخوردار بود او از اولين كسانى بود كه انحراف از خط اسلام را در بنى صدر و روزنامه وابسته به او مشاهده كرد و به قصد افشاگرى با جمعى از دوستان خود در مجمع احياء تفكرات شيعى مشهد به تهران آمد و در محل روزنامه به اصطلاح «انقلاب اسلامى» تحصن كرد.(10)
فعاليت هاى شهيد در مشهد، محبوبيتى خاص به او بخشيد و موجب شد تا چند تن از علماى طراز اول مشهد از جمله، آقا ميرزا حسن على مرواريد، مرحوم ميرزا مهدى نوقانى و مرحوم ميرزا جوادآقا تهرانى(11) به هنگام انتخابات مجلس شوراى اسلامى، از او خواستند از شهر مشهد كانديدا شود. شهيد ديالمه با رأى اكثريت مردم به مجلس شوراى اسلامى راه يافت و به اين ترتيب از سن 26 سالگى، فعاليت هاى خود را در سنگر مجلس آغاز كرد. او يكى از اولين كسانى بود كه با استدلال و شيوه اى منطقى خطوط التقاطى از جمله بنى صدر كه در مقابل خط امام صف كشيده بودند را افشاء كرد و خط ليبراليسم را كه تحت نام خط مصدق مطرح بود، بازشكافت.(12)
او در مجلس عضو «كميسيون امور شوراها» بود و با اين كه به طور منظم در حوزه به تعليم نپرداخته بود، ولى در بسيارى از موارد با افرادى كه در سطح خارج حوزه بودند، به بحث مى نشست. از اين شهيد حدود چهارصد ساعت نوار در مباحث مختلف به جا مانده است،(13) با تسلط چشمگيرى كه در مباحثه داشت، راه صحيح تبليغ اعتقادات اسلامى و شيعى و مبارزه با تهاجمات اجنبى را به خوبى نماياند و با همين سلاح نيز مدعيان دروغين «بحث آزاد» را رسوا ساخت.(14)
شهيد ديالمه در سال 1354 ه.ش براى بررسى اوضاع منطقه چاه بهار و خاش و تهيه اسلحه به آن جا سفر كرد و در آن جا متوجه شد كه فروشندگان سلاح با ساواك در ارتباط هستند، لذا از خريد سلاح منصرف شد و با كوله بارى از تجربه در راه بازگشت در چاه بهار، توسط ساواك دستگير شد ولى به دليل نبودن مدارك كافى، پس از مدتى آزاد شد. البته ساواك در طول تحصيل او را راحت نگذاشت و با دستگيرى و احضارهاى مداوم موجبات ناراحتى وى را فراهم كرد.(15)
شهيد ديالمه به مقابله با ارتجاعى هاى داخلى (منافقين، ملحدين و ليبرالها) با امام و امت پرداخت. وى با انتشار خبر كانديداتورى بنى صدر خائن براى رياست جمهورى، در جلسات عمومى و هفتگى با دلايل مستند اظهار داشت «رياست جمهورى بنى صدر براى جمهورى اسلامى فاجعه است!» او هرگز حاضر نشد از اين ديدگاه خود برگردد. در همان زمان با اصرار زياد در جلسه نطق انتخاباتى «بنى صدر» در مشهد، داوطلب بحث آزاد، در مورد موضوعات ولايت فقيه، حقوق زن در اسلام و اقتصاد اسلامى، با او شد، البته اين پيشنهاد هرگز عملى نشد.(16)
ابتكارات
شهيد ديالمه، ابتكارهاى چشمگيرى در زمينه هاى هنرى و ادبى از خود بروز داد و همزمان با تحصيل، در زمان اختناق رژيم منحوس پهلوى نمايشنامه و فيلم هاى پربارى را تهيه و اجرا كرد.(17) «تأسيس كتابخانه اسلامى» از ديگر ابتكارات وى بود.(18)
همچنين شهيد ديالمه پيش گام برگزارى جلسات دعاى كميل، به سبك مرسوم فعلى بعد از پيروزى انقلاب اسلامى شد و با برگزارى جلسه هاى دعاى كميل، در مسجد دانشگاه، سعى فراوان در تزكيه جوانان و نوجوانان كرد.(19) البته قبل از ايشان مرحوم «حاج آقا عابدزاده» دعاى كميل را برگزار مى كرد اما متأسفانه اين سنت سال ها بود كه از ياد رفته بود.(20) راهپيمائى باشكوه پانزده خرداد 1358، مشهد با هماهنگى و ابتكار اين شهيد بزرگوار برگزار شد. در اين حركت دانشجويان مسلمان دست در دست طلاب مدرسه علميه «نواب» نهاده و در راهپيمايى شركت كردند و شعارهاى وحدت آفرينى چون «رهبرى خمينى، اساس وحدت ماست» را سردادند اين راهپيمايى گوياى دقت و ظرافت شهيد در ادامه راه انقلاب در ميان دانشگاهيان و روحانيان بود.(21) او زمانى از اختيارات ولايت مطلقه فقيه سخن مى گفت كه بسيارى از روشنفكر مأبان مدعى اسلام و انقلاب اسلامى، حتى از شنيدن آن، احساس شرم مى كردند.(22)
شهيد ديالمه بعد از پيروزى انقلاب اسلامى براى اولين بار با دعوت از اساتيد حوزه و روحانيون محترم از جمله (شهيد هاشمى نژاد، آيت الله مكارم شيرازى، آيت الله خزعلى و...) آنان را براى سخنرانى به دانشگاه كشانيد و فاصله بين دو قشر دانشگاهى و روحانى را به حداقل رسانيد. پس از شهادت، پيكر پاكش را در مقبره «شهيد دكتر مفتح» در جوار حضرت معصومه سلام الله علیها به خاك سپردند، چرا كه «شهيد مفتح» منادى وحدت از حوزه و «شهيد ديالمه» منادى وحدت از دانشگاه بود.(23)
خصوصيات
شهيد ديالمه فرصت ازدواج نيافت، صفات برجسته اى داشت كه مى تواند الگوى مناسبى براى جوانان باشد.(24) هر جا كه شخصيتى روحانى مورد حمله دشمن قرار مى گرفت، به صورت شايسته از ايشان دفاع مى كرد.(25) شهيد ديالمه با همت و پشتكار به تشكيل كلاس هاى رسمى و جلسه هاى هفتگى، قبل و بعد از پيروزى انقلاب اسلامى، روى آورد و در تربيت جوانان كوشيد. او با تبيين موانع رشد فرهنگ اسلامى، افشاى ترفندهاى استكبار، معرفى كارگزاران آنان، شناساندن انحراف اعتقادى و استراتژيكى گروهها و اشخاص، تشريح خطوط شرك و كفر و التقاط و نفاق به معرفى فرهنگ اسلام ناب محمدى صلی الله علیه و آله پرداخت.(26)
حضورِ ذهن شهيد در شناخت شخصیت هاى «خادم» و «خائن» چنان بود كه گويى يك عمر با آن ها به بحث و گفتگو سپرى كرده است. به همين جهت مقاصد آن ها را به خوبى تشخيص مى داد.(27)
شهيد در معرفى، تشريح و تبيين احكام اسلام وسواس زيادى به خرج مى داد. چنان كه همان جمله اى كه او درباره شهيد مطهرى گفت، براى خودش نيز صدق مى كرد. او گفت: «شهيد مطهرى در نوشته ها و گفته هايش مو را از ماست مى كشيد.» و حقا شهيد ديالمه نيز كه مدتى طولانى در محضر شهيد مطهرى زانوى شاگردى زده بود، مو را از ماست مى كشيد. آشنايى نزديك او با شهيد بهشتى، رهبرى معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اى و بسيارى ديگر از علماى بزرگوار و مشورت هاى او با اساتيد حوزه هاى علميه، كارآيى و دقت عملش را بسيار تقويت كرده بود.(28) او در جلسات بحث آزاد نظر مخالفان را چنان تحمل و تأمل مى كرد كه فكر مى كردند نظرشان را پذيرفته است، ولى پس از اتمام سخن شهيد با جمله اى كوتاه آنان را قانع مى كرد.(29)
حمايت بى دريغ او از انقلاب اسلامى چنان بود كه در مدت كوتاهى، پس از پيروزى انقلاب اسلامى، به عنوان يكى از مخلص ترين و مردمى ترين حاميان انقلاب اسلامى در اذهان مردم شناخته شد. با وجود حجم عظيم تبليغات سوء دشمن عليه او، با اكثريت قاطع آراء جوان ترين نماينده از طرف مردم شهر مشهد، در دوره اول انتخابات، به مجلس شوراى اسلامى راه يافت.(30)
فرصت كوتاه نمايندگى او، دوره اى پرتحرك بود. سخنراني هايش در مجلس، مهديه و بعضى از مساجد تهران، بسيارى از خطوط انحرافى احزاب، گروه ها و روزنامه ها را افشا كرد. پيش بينى هاى شهيد قبل و بعد از شهادتش عموما به واقعيت تبديل شد، حتى در يكى از سخنراني هايش، كه احتمال دارد آخرين سخنرانى آن شهيد باشد، (در سوگ شهيد چمران) عوامل اصلى كه بعدها سبب جناح بندى نيروهاى انقلابى و ياران انقلاب و باعث تقويت عناصرى گرديد كه امروزه علنا ولايت فقيه، قانون اساسى، شوراى عالى امنيت ملى، دولت و ساير نهادهاى نظام را زير سؤال مى برند، با دلايل و شواهد كافى معرفى كرد و گفت: «متأسفانه در جلوگيرى از رشد و تقويت و روى كار آمدن سردمداران اين طرز تفكر، به جز دادن يك رأى منفى امروز كارى از من ساخته نيست و اين را فقط به شما مردم هشدار مى دهم».(31)
شهيد ديالمه از ذخاير گرانقدر اسلام و ستاره اى درخشان در آسمان جمهورى اسلامى بود، و منافقين كوردل او را به شهادت رساندند. و او چنان كه شايسته اش بود، جان بر سر پيمان نهاد و جام شهادت را نوشيد.(32)
پى نوشت
(1). روزنامه رسالت، 1374/4/7، ص 6.
(2). پيشتازان شهادت در انقلاب سوم، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، ص 113.
(3). همان.
(4). پيشتازان شهادت در انقلاب سوم.
(5). روزنامه رسالت، 1373/4/7، ص 6.
(6). همان.
(7). همان.
(8). دكتر صادقى در تيرماه 1360 همراه شهيد ديالمه به شهادت رسيد.
(9). مصاحبه نگارنده با حجت الاسلام والمسلمين عبايى خراسانى.
(10). پيشتازان شهادت در انقلاب سوم، دفتر نشر فرهنگ اسلامى.
(11). همان و مصاحبة نگارنده با حجت الاسلام والمسلمين عبايى خراسانى.
(12). همان.
(13). همان.
(14). روزنامه رسالت، 1373/4/7، ص 6.
(15). همان.
(16). روزنامه رسالت، 1370/4/6، ص 4.
(17). پيشتازان شهادت در انقلاب سوم.
(18). همان.
(19). روزنامه رسالت، 1370/4/6، ص 4.
(20). مصاحبه نگارنده با حجت الاسلام والمسلمين عبايى خراسانى.
(21). روزنامه رسالت، 1370/4/6، ص 4.
(22). همان.
(23). همان.
(24). مصاحبه نگارنده با حجت الاسلام والمسلمين عبايى خراسانى.
(25). روزنامه رسالت، 1370/4/6، ص 4.
(26). همان.
(27). همان.
(28). همان.
(29). همان.
(30). همان.
(31). همان.
(32). همان.
منبع
محسن علوى پيام , ستارگان حرم، جلد 5