محمدعلی اراکی
محتویات
تولد
او در 24 جمادی الثانی 1312 ق. در اراك دیده به جهان گشود. پدرش، حجت الاسلام حاج احمد آقا، مشهور به میرزا آقا فراهانی از علمای مشهور آن سامان بود. مادرش نیز از نوادگان امامزاده سید حسن واقف[۱] است.[۲]
تحصیل
وی پس از یادگیری خواندن و نوشتن، در نوجوانی وارد حوزه علمیه اراك شد و در درس استاد سید جعفر شیثی حضور یافت و مقدمات علوم اسلامی را از او فراگرفت. دروس سطح حوزه را نزد آیت الله العظمی سید محمدتقی خوانساری به خوبی پشت سر گذراند. آیت الله اراكی همزمان با تحصیل دوره سطح، در درس شرح منظومه آیت الله شیخ محمدباقر اراكی معروف به سلطان آبادی شركت كرد و از دانش آن حكیم فرزانه خوشهها چید.[۳]
ایشان سال ها در درس آیت الله العظمی آقا نورالدین اراكی و آیت الله العظمی شیخ عبدالكریم حائری یزدی شركت كرد و از دانش و تقوای آن دو مرجع بزرگ تقلید شیعیان، بهرهها برد. آیت الله حائری علاقه زیادی به او داشت. نبوغ فكری آیت الله اراكی مورد توجه استاد قرار گرفت. آیت الله اراكی به سفارش استاد معمم شد. با یكی از بستگان ازدواج نمود.[۴]
آشنایی با امام
آیت الله اراكی پس از سال ها تحصیل در حوزه علمیه اراك، به دنبال هجرت آیت الله العظمی حائری یزدی به قم، وارد حوزه علمیه قم شد و در درس ایشان شركت كرد.[۵] آیت الله اراكی در این سال ها با امام خمینی آشنا شد. وی علاقه خاصی به امام خمینی داشت و هماره از فعالیت های سیاسی ایشان علیه رژیم پهلوی پشتیبانی مینمود.
به دنبال اعلامیه كوبنده امام خمینی در سال 1341، علیه لایحه كاپیتولاسیون و قوانین غیراسلامی مصوب مجلس شورای ملی، آیت الله اراكی نیز به پشتیبانی ایشان اعلامیهای صادر كردند و خواستار لغو مصوبات مخالف اسلام شدند. پس از دستگیری و تبعید امام خمینی، در سال 1342، آیت الله اراكی هماره از ایشان حمایت میكرد. عكاسی هما، عكسی از امام در خیابان ارم زده بود. حضرت آقا (آیت الله اراكی) كه از فیضیه برمیگشتند، وقتی نگاهشان به آن عكس افتاده بود، فرموده بودند: قسم میخورم كه صاحب این عكس اگر در كربلا میبود، در ركاب امام حسین علیه السلام به شهادت میرسید.
وقتی به منزل میآمدند و ما اطلاعیهها را برایشان میخواندیم، بسیار گریه میكردند و اشك شوق و نشاط از شنیدن این اطلاعیهها، میریختند... آیت الله اراكی در پی دستگیری و تبعید امام به نجف، همان سال به عراق و نجف رفت و در مدت اقامت تماماً میهمان حضرت امام بود این در حالی بود كه آقا از سوی رژیم تحت فشار قرار گرفته بود و از سوی دیگر جواب میهمانی افراد دیگر را رد كرده بود. ایشان با افتخار میهمانی امام را پذیرفت و بدون ترس و اضطراب چند روزی را در آن جا اقامت كرد.
اولین ملاقات امام با ایشان در كربلا بود، در ابتدا كه وارد حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام شد حضرت امام در حال خروج از حرم بود حدود پانزده سال بود كه همدیگر را ندیده بودند. آن دو یكدیگر را در آغوش گرفتند و آقای اراكی شروع به گریه كرد و سپس این جمله را فرمود: با آل علی هر كه درافتاد ورافتاد. بعد دوباره شروع به گریه كرد... حجت الاسلام شهاب الدین اشراقی، داماد امام میگوید: امام به من گفتند: بغض گلویم را گرفته بود و نتوانستم پیش آقای اراكی بایستم...
آیت الله اراكی درباره آشنایی خود با امام خمینی میفرماید: «حضرت آقای خمینی یك مدتی را در اراك بودهاند و در حوزه آن جا تحصیل میكردند و حتی منبر میرفتهاند، من در آن مدت با ایشان آشنا شدیم و یكی از هم صحبت های بنده بودند. گاهی اتفاق میافتاد از منزل تا میدان كهنه قم نزدیك شاهزاده حمزه این راه را به همراه هم طی میكردیم و ضمن صحبت ها و مباحثهها برمیگشتیم و این مسأله بسیار اتفاق افتاد، با هم خیلی مأنوس بودیم.
آن اوایل كه وارد قم شدم ایشان به من اظهار كرد شما یك درس تفسیر صافی برای من بگویید تفسیر صافی با اصول و فقه و اصطلاحات آن مناسبتی ندارد ولذا چون من با آن اصطلاحات مأنوس نبودم چند شب تدریس كردم اما دیگر نرفتم، ایشان هم اصراری نكردند... ایشان مرد بسیار جلیلی است و شناختم او را به جلالت؛ بسیار مرد پاكی است، پاك، پاكی نفس دارد، پاكی ذاتی و درونی دارد و این بر همه خلق معلوم شده است.
ما در مدت پنجاه سال كه با این شخص بزرگ آشنایی پیدا كردهایم، جز تقوا و دیانت و سخاوت و شجاعت و شهامت و بزرگی نفس و بزرگی قلب و كثرت دیانت و جدیت در علوم نقلی و عقلی و مقامات عالی و... در او نیافتیم. این مرد ـ قد مردانگی علم كرد و در مقابل كفر ایستادگی كرد و دست غیبی هم با او همراهی كرد، به طوری كه محیرالعقول بود و هیچ خانهای و هیچ زاویهای از زوایای این مملكت باقی نماند مگر كه گفته شد. مرگ بر شاه او جان در كف دست گذاشته است و در مقابل تبلیغ قرآن و دین حنیف اسلام جانبازی میكند. جان در كف گذاشته و حاضر به شهادت شده است. خداوند یك قوه غریبی در این مرد خلق فرموده كه به هیچ احدی نداده. همچنین جرأتی، چنین شجاعتی و دیدی به او داده است كه به احدی نداده، او مانند جدش علی بن ابی طالب است. یك چنین كسی كمیاب است كم نظیر است و نظیر ندارد».[۶]
تدریس و تألیف
آیت الله اراكی در طول بیش از 35 سال تدریس در حوزه علمیه قم، پیچیدهترین مباحث علمی را با گفتاری شیوا و بیانی رسا مطرح میكرد. از ویژگیهای درس ایشان پرهیز از تكرار و زیادهگویی بود. كلام را گزیده و پرمعنی ادا میكرد. اعتقادش بر این بود كه طالب علم باید قبل از حضور در درس، مطالعه نماید.
آیت الله اراكی پس از وفات آیت الله سید محمدتقی خوانساری (متوفای 1371) به درخواست شماری از شاگردان او، به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت. بسیار از استادان برجسته حوزه علمیه قم و مسئولان نظام جمهوری اسلامی سال ها از محضر ایشان كسب فیض نمودند. مرجع بزرگ تقلید شیعیان در طول عمر پربركت خویش، كتاب هایی نیز در علم فقه و اصول نوشت. آثارش عبارتند از:
- تقریرات درس آیت الله شیخ محمد سلطان العلما
- تقریرات درس فقه آیت الله شیخ عبدالكریم حائری یزدی
- تقریرات درس اصول فقه آیت الله شیخ عبدالكریم حائری یزدی
- حاشیه بر «دررالاصول» نوشته آیت الله شیخ عبدالكریم حائری یزدی
- تقریرات درس فقه آیت الله سید محمدتقی خوانساری
- حاشیه بر «عروه الوثقی»
- شرح «عروه الوثقی»
- توضیح المسائل
- مناسك حج
- رساله استفتائات
- مقدمه بر كتاب «القرآن والعقل» نوشته آیت الله سید نورالدین اراكی
- النكاح والطلاق
برپایی نماز جمعه
آیت الله اراكی پیش از انقلاب، نماز جمعه را در قم اقامه میكرد. «ایشان همانند یك جلسه درس، برای نماز جمعه و خطبههای آن مطالعه میكردند... رفته رفته نماز جمعه رونق بیشتری گرفت و با جمعیت بیشتری برگزار گردید و امامت ایشان بر نماز جمعه تا بعد از انقلاب كه حضرت امام به قم آمدند، ادامه داشت. حضرت امام در مدتی كه در قم بود روزی به منزل ایشان آمد. آیت الله اراكی به امام خمینی فرمود شما الآن دستتان باز است و مقتدر هستید، چون در زمان حكومت اسلامی قرار دارید شما باید اقامه نماز جمعه كنید. ولی امام به ایشان فرمود شما نماز جمعه را باید اقامه كنید. لذا مدتی نماز را باشكوه تمام اقامه كردند».[۷]
تجلیل از پیشگامان نهضت
آیت الله اراكی به عالمان مجاهد عشق میورزید و احترام فوق العاده برای آنان قائل بود و تجلیلشان از حضرت آیت الله سید نورالدین اراكی و آیت الله سید محمدتقی خوانساری بر همین اساس بود. ایشان بارها به همراهی آیت الله خوانساری، پیشنهاد قیام و مبارزه علیه طاغوت را با آیت الله العظمی بروجردی در میان گذاشته بودند و نیز در ماجرای فدائیان اسلام به رهبری شهید نواب صفوی، چون مرحوم آیت الله خوانساری از آنان حمایت میكرد، ایشان هم نظر مساعد داشت.
آیت الله اراكی از آغاز نهضت امام خمینی در سال 1341، هماره به پشتیبانی از ایشان برآمدند، با این كه بیش از ده سال از امام خمینی بزرگتر بودند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از دولت و نظام جمهوری اسلامی حمایت كردند و ایشان در تأیید انقلاب اسلامی فرمودند: جماعت دنیا كه رئیس آن ها آمریكا و شوروی است و سایرین كه دست بسته آنان هستند، همگی در یك طرف هستند و آقای خمینی تنها... آقای خمینی شخص نیك نفسی است. جای شك ندارد و هیچ غرضی در او جز ترویج دین نیست... این دو نفر، پدر و پسر (رضاشاه و محمدرضا شاه) چه كارها كه كردند، میخواستند اصل دین اسلام را به كلی از ریشه بكنند، مثل یزید كه میخواست به كلی ریشه دین را از بین ببرد. اگر نهضت حضرت سیدالشهداء علیه السلام نبود، الآن من و شما كافر بودیم. اشهد ان لا اله الّا الله بین ما نبود...».[۸]
آیت الله اراكی در طول هشت سال دفاع مقدس، از رزمندگان اسلام پشتیبانی نمود. ایشان درباره جنگ تحمیلی فرمودند: «نظریه من هم مثل آقای خمینی است. آقای خمینی و همه علماء نظرشان این است كه هرگاه اسلام در خطر باشد، باید تمام مسلمانان در مقام دفاع، برآیند، هر كس كه میتواند... جنگ همان دفاع است و پاسداران هم همان جنگ جویان هستند كه از حقیقت اسلام حمایت میكنند و... «إِنْ تَنْصُرُوااللَّهَ یَنْصُرْكُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ» و پاسدارها جزو همین آیه هستند».[۹]
آیت الله اراكی پس از رحلت امام خمینی و انتخاب حضرت آیت الله خامنهای به رهبری انقلاب با ارسال پیامی، از انتخاب ایشان به رهبری انقلاب اظهار خوشحالی نمودند. پس از رحلت امام خمینی استكبار جهانی به امید مخالفت و یا بی اعتنایی مراجع تقلید شیعه نسبت به انتخاب آیت الله خامنهای به رهبر انقلاب، به وسیله رادیو، تلویزیون و مطبوعات به تضعیف رهبری نظام برخاستند. اما حمایت مراجع تقلید شیعه، به ویژه آیت الله العظمی اراكی كه حدود چهل سال از آیت الله خامنهای بزرگتر بودند، امید دشمنان انقلاب اسلامی را به یأس مبدل ساخت. ایشان در بخشی از پیام خود چنین مرقوم داشت.
«انتخاب شایسته جنابعالی به مقام رهبری جمهوری اسلامی ایران مایه دلگرمی و امیدواری ملت قهرمان ایران است، شكی نیست كه در موقعیت حساس كنونی حفظ نظام جمهوری اسلامی كه از اهم واجبات شرعی است، متوقف به این امر مهم میباشد. اینك این جانب با ابتهال و تضرح به درگاه ربوبی و با استغاثه به ناحیه مقدسه حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه شریف دوام تأییدات و توفیقات آن جناب را در انجام این مسئولیت بسیار سنگین خواستارم».
سیاست الهی
آیت الله اراكی به عبادت خیلی اهمیت میداد. قبل از اذان صبح بیدار میشد، هر روز یك جزء قرآن میخواند در ماه رمضان روزانه سه جزء قرآن میخواند. در نافلههای شب های جمعه، در قنوت، دعای كمیل میخواند. وقتی به ایشان پیشنهاد كردند كه نماز جماعت را به خاطر افراد كهنسال و مریض، زیاد طول ندهید. فرمودند: از من پیرتر و ضعیفتر، در نماز كسی هست؟!
استاد محمود شاهرخی، از شاعران شهیر انقلاب درباره دیدارش با آیت الله اراكی میگوید: «در خلال شب های شعر فیضیه به محضر حضرت آیت الله العظمی اراكی دامت بركاته مشرف شدیم چه دیداری! سخت بهجت خیز و عبرت انگیز! دیدار مردی بزرگ كه آثار گذشت زمان بر سیمای مباركش پدیدار بود و انوار معرفت از پیشانی روشنش ساطع. او مظهر و جلای روحانیت سخت كوش شیعه میباشد. در اتاقی محقر و سادهتر از ساده، آن بزرگ را دیدار كردیم كه با ضعف مفرط مزاج، لباس رسمی پوشیده و بر روی چهار پایهای استقرار یافته بود.
پس از به جای آوردن معارفه، آن بزرگ سخنانی مبسوط و ممتّع و مواعظی رسا و بلیغ ایراد كرد كه همگان را سخت متأثر ساخت، كه از غایت شور و تأثیر بیانات ایشان اكثر حاضران اشك از دیدگان جاری ساختند. مكرر به ابیاتی از عارفان صاحبدل، از جمله شیخ شیراز و شیخ شبستری و شیخ بهایی استشهاد و استناد میفرمود و خود میگریست...».[۱۰]
وفات
سرانجام روح ملكوتی آیت الله العظمی اراكی در 23/7/1373 به ملكوت پیوست. مرجع تقلید شیعیان پس از یك قرن (تولد 1273 فوت 1373) تلاش برای هدایت مردم، دارفانی را وداع گفت و به جمع مراجع تقلید در بهشت پیوست. دولت جمهوری اسلامی یك روز تعطیل و یك هفته را عزای عمومی اعلام نمود.
پیكر پاك آن مرجع والا مقام در تهران، از بیمارستان شهید رجایی تا میدان راه آهن بر دوش انبوه مردم تشییع شد. آیت الله خامنهای، رهبر معظم انقلاب و مسئولان نظام در این تشییع باشكوه حضور داشتند. سرانجام پیكرش با تشییع باشكوه مردم قم در حرم حضرت معصومه علیهاالسلام به خاك سپرده شد. رضوان و رحمت خدا بر او باد.
پانویس
- ↑ این امامزاده در روستای افوشته شهرستان نطنز واقع شده است.
- ↑ مجله پیام انقلاب، شماره 125، ص 19.
- ↑ مجله حضور، شماره 5 و 6، تابستان 1371، ص 37 و 38؛ روزنامه كیهان هوایی، شماره 835، 14/4/1368؛ الاجازه الكبیره، سید شهاب الدین نجفی مرعشی، ص 149.
- ↑ مجله حوزه، شماره 9، ص 150؛ روزنامه رسالت، شماره 2577، 10/9/1376.
- ↑ روزنامه رسالت، شماره 2577، 10/9/1376.
- ↑ مجله پیام انقلاب، شماره 125.
- ↑ روزنامه رسالت، 10/9/1373.
- ↑ مجله حوزه، شماره 12.
- ↑ مجله پیام انقلاب، شماره 126.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 20/7/1368.
منابع
علي صدرايي خويي، تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 2، صفحه 962.
پيوندها