شیخ علی اکبر برهان

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

آیت اللّه حاج شیخ علی اکبر برهان عالم ربانی و خودساخته، یکی از چهره های بسیار موفق در تبلیغ دین خدا است.

تحصیل و استادان

شیخ علی اکبر برهان در سال 1324 قمری در تهران پای به عرصه حیات گذاشت. وی مقدمات و مقداری از سطح اولیّه علوم الهی را در تهران و نزد استادان مبرّزی چون: آقای سیّد محمّد قیصر، آقای شیخ علی رشتی و سید محمّد استرآبادی فرا گرفت و سپس برای ادامه تحصیل، رهسپار نجف اشرف شد و به مدت 3 سال نیز در این شهر اقامت گزید و مقداری از کتب متداول درسی آن عصر را نزد آیت اللّه شیخ مرتضی طالقانی و آقا میرزا محمد عراقی تلمذ کرد. آن گاه به ایران مراجعت و به مدت یک سال نیز در تهران اقامت داشت و به تحصیل و کسب دانش پرداخت.

وی برای درک و بهره مندی از فضای علمی حوزه علمیه قم، وارد قم شد و توانست سطوح عالیه فقه و اصول را نزد عالم جلیل القدر، آیت اللّه شیخ محمدعلی حائری قمی به اتمام برساند. آن گاه برای عمق بخشیدن به معلومات خود و نیل به اهداف والای علمی و معنوی وارد جلسات درسی خارج فقه و اصول اعاظم بزرگ حوزه مبارکه قم شد.

اساتید فرزانه وی عبارت اند از، حضرات آیات عظام:

1. شیخ عبدالکریم حائری یزدی

2. سید محمّدتقی خوانساری

3. سید محمد حجت کوه کمره ای

4. حاج شیخ مهدی مازندرانی

او برای بهره گیری بیش تر از فضای علمی و معنوی حوزه کهنسال نجف اشرف، بار دیگر عازم عتبات عالیات شد. در نجف، رحل اقامت افکند و از محضر فرزانگان و عالمان آن سامان بهره برد که عبارت اند از آیات عظام:

1. سید ابوالحسن اصفهانی؛

2. میرزا محمدحسین نائینی؛

3. شیخ محمدکاظم شیرازی؛

4. سید محمود شاهرودی؛

5. سید علی آقای قاضی.

میزرا علی اکبر برهان، بعد از استوار کردن مبانی علمی و اخذ اجازات عالیه اجتهاد و نیل به مقامات والای علمی و سیر و سلوک عرفانی، همانند بسیاری از عالمان به تدریس سطوح پرداخت و جمعی از افاضل برجسته را در مکتب علمی خویش پرورانید.

فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی

زمانی که آن مرد بزرگ در نجف اشرف مشغول تحصیل و تدریس و تکمیل معلومات و معارف علوم الهی بود، اوج بیدادگریهای ظالمانه و ضددینی حکومت رضاخان در ایران به شمار می رفت. مدارس دینی، تخریب یا متروک شده بود و به بهانه متحد الشکل شدن لباسها، لباس مقدس روحانیت را پاره کرده، چادرهای زنان مسلمان را از سر آنان برمی داشتند و با اعمالِ کارهای ضد دینی، روحانیت را منزوی و چهره های شاخص آنان را تبعید و یا توسط ایادی رضاخان به طرز مشکوکی به شهادت می رساندند که مرحوم آیت اللّه سید حسن مدرس یکی از شاخص ترین آنها بود.

پس از سقوط رضاخان در شهریور 1320 شمسی، عالم مجاهد آیت اللّه برهان از جمله کسانی بود که بدون تأخیر، وارد عرصه های اجتماعی ـ دینی شد. آن بزرگوار، بی درنگ به تهران آمد و با این نیت که احداث و تأسیس مدارس دینی و تربیت طلاب متعهد و بازسازی اوضاع دینی و مذهبی در آن زمان حسّاس برای ایران کاری بسیار ضروری است، در این شهر رحل اقامت افکند و برای احیای علوم اسلامی بسیار کوشید.

او مدارس علمیه ای را تأسیس کرد و نیز مدارس پسرانه و دخترانه ای برای آموزش و پرورش نوباوگان اسلامی احداث کرده، شاگردان با فضیلتی را در دامن پر مهر و محبت خویش پروراند. آن عالم وارسته، برای کمک به نیازمندان و محرومان، صندوق قرض الحسنه ای را راه اندازی کرد و با مواعظ و نصایح مؤثرش، باعث هدایت گمراهان و منحرفان شد.

مهم ترین فعالیتهای دینی، اجتماعی و فرهنگی آیت اللّه برهان عبارت اند از:

1. مسجد و مدرسه علمیه لرزاده، واقع در خیابان لرزاده، نزدیک میدان خراسان که از مهم ترین پایگاه های مذهبی مهم در تهران به شمار می روند. بعد از رحلت آیت اللّه برهان در سال 1340 شمسی، آیت اللّه حاج شیخ علی فلسفی تنکابنی و استاد عمید زنجانی از ائمّه جماعت این مسجد با عظمت بوده اند.

2. مدرسه علمیه برهانیه، جنب حرم مطهّر حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام که دارای سبکی جدید است و 34 حجره دارد. این بنا، در دو طبقه با همه امکانات رفاهی آن زمان به دست با کفایت معظم له احداث شد.

3. دبستان و دبیرستان دخترانه و پسرانه برهان که برای پرورش و آموزش پسران و دختران مسلمان پدید آمد.

4. تربیت و پرورش شاگردان نامدار و با فضیلت که برخی از آنها عبارت اند از:

مرحوم شیخ احمد مجتهدی تهرانی، حاج آقا مجتبی تهرانی، شیخ محمّدرضا مهدوی کنی، سید محمدحسین مرتضوی لنگرودی، سید محمّدحسن مرتضوی لنگرودی، حاج شیخ علی پهلوانی معروف به سعادت پرور، حاج شیخ حسین انصاریان.

آیت اللّه مهدوی کنی درباره روش تربیتی استادش می گوید: «واقعا نَفَس ایشان و روش تربیتشان در افرادی که با ایشان ارتباط داشتند، خیلی مؤثر بود. غالبا طلبه های ایشان که به قم می رفتند، انگشت نما بودند؛ یعنی نشان می دادند که اینها طلبه های آقای برهان هستند؛ زیرا هم اخلاقشان، هم درسشان خوب بود و رفتارشان با طلبه های دیگر فرق داشت. این آثاری بود که ایشان گذاشت.»

5. تأسیس صندوق قرض الحسنه در مسجد لرزاده: حاج شیخ حسین انصاریان واعظ شهیر تهران در این باره می گوید: «مرحوم آیت اللّه برهان با تمام وجود در اختیار مردم بود. وی از مؤسسان اولیه صندوقهای قرض الحسنه محسوب می شود که به شکل کنونی در آمده است. مرحوم برهان و اطرافیان او صندوق قرض الحسنه مسجد لرزاده را تأسیس کردند که از اوّلین صندوقهای قرض الحسنه ایران بود. علاوه بر خدمات ارزنده ایشان از طریق مسجد، مدرسه دخترانه و پسرانه و حوزه های علمیه، هر کس هم برای حل هر مشکلی به ایشان مراجعه می کرد، لفظ «نه» از این مرد بزرگوار نمی شنید.»

آثار و تألیفات

مرحوم آیت اللّه برهان علاوه بر خدمات اجتماعی، فعالیتهای علمی و آثار قلمی چندی از خویش به یادگار گذارده است که عبارتند از:

  • رساله ای در عدالت
  • تعلیقه ای بر مکاسب
  • تفسیر سوره یوسف موسوم به «احسن المجالس»
  • بشائر النبویه
  • رساله ای در حدیث ایّام
  • ربیع الابرار
  • پریشان نامه.

اوصاف و کمالات

اوصاف و ویژگیهای اخلاقی، علمی و دینی این عالم ربانی و مهذّب و خودساخته را از زبان شاگردان آن مرحوم در ذیل می آوریم:

1. اخلاق محمّدی و هدایت عملی

آقای حاج شیخ حسین انصاریان می گوید: «در اوان طفولیت من، در خیابان خراسان، مسجدی قرار داشت که مسجدلرزاده نامیده می شد و به دست عالمی ربانی به نام آیت اللّه حاج شیخ علی اکبر برهان بنا شده بود. وی در نجف درس خوانده و در سیر و سلوک عرفانی، تحت تأثیر عالم بزرگ ربانی، سید علی قاضی بود. حاج آقا برهان، عارفی شیعی و متمسک به قرآن کریم و روایات ائمه اطهار علیهم السلام بود. مسجد به برکت وجود این مرد خدا غرق در معنویت و منبع فیاضی برای اهالی محله بود و همه، مجذوب خلق و خوی نیکوی امام جماعت آن شده بودند. آیت اللّه برهان هر روز، ساعتی قبل از نماز به مسجد می آمد و به نظافت و آراستن مسجد می پرداخت. هنگامی که مردم برای نماز می آمدند، مسجد را مانند دسته گل، تر و تازه و آراسته می دیدند. نماز جماعت، همواره با شکوه برگزارمی شد و روحانیت و نورانیت آن، تمام نمازگزاران را در بر می گرفت. آن مرحوم هر شب پس از نماز با بیان گیرای خود،حدود نیم ساعت موعظه می کرد و مردم را به فیض می رساند. آن قدر سخنان ایشان جذاب بود که افراد غیر متدین را نیز بهشدت تحت تأثیر قرار می داد. بدین ترتیب محله ما محله ای پاک و معنوی شده بود. در این محله به احترام ایشان، از انجامبسیاری از اعمال مستهجن که در محله های دیگر انجام می گرفت، اجتناب می شد.... او خوش اخلاق، پرجاذبه و در راه امر به معروف و نهی از منکر بسیار جدی و کوشا بود. حتی شرورترین افراد محله های پایین شهر تهران را نیز با گفتاری خوش و ملایم به راه راست هدایت کرد. با ارشاد ایشان، خیلیها از کارهای زشت دست کشیده، اهل طاعت و عبادت و نیکوکاری شدند. آنها در نماز جماعت حضور یافته، حتی بعضیها نماز شب هم می خواندند... .»

2. علوّ همّت

آیت اللّه مهدوی کنی درباره رمز موفقیت و پشتکار و همّت والای استادش می گوید: «بعد از سقوط حکومت پهلوی در شهریور 1320، به تدریج، مدرسه های دینی در تهران راه افتاد که یکی از آنها، مدرسه لرزاده بود که مرحوم برهان، نخستین استاد ما، آن را تأسیس کرد. تقریبا نزدیک میدان خراسان و اطرافش بیابان و زمینهای کشاورزی اهالی دولاب و به یک معنا خارج از منطقه اصلی تهران بود که ایشان آن مسجد را ساختند و در صحن این مسجد کوچک، ده تا حجره کوچک درست کرده بودند.

در مورد مرحوم آقای برهان باید بگویم ایشان، عالمی عارف، مربی و اهل معنا بودند و از نظر تربیتی روش خیلی خوب و مؤثری داشتند... ایده ایشان این بود که طلبه تربیت کند و لذا با همان مدرسه کوچک، هفتاد، هشتاد تا طلبه داشتند که از تهران و شهرهای مختلف گرد آمده بودند. ایشان، در تربیت طلبه، دو چیز را خیلی مهم می دانستند: یکی درس خواندن به همان شکل سابق و دیگری هم تقید به مسائل معنوی، عبادت و نوافل.... علاوه بر اینها، ایشان به مسئله موعظه تقید داشتند و هر شب پس از نماز، مردم را موعظه می کردند. به یاد دارم کهمی گفتند انسان به موعظه نیاز دارد؛ یا باید موعظه بکند یا موعظه بشود. هر دو در آدم مؤثر است... .»

3. توسل به اهل بیت علیهم السلام

آن مرحوم، عشق و اخلاص فوق العاده ای به اهل بیت علیهم السلام داشتند و در تمام موالید و اعیاد و وفیات ائمّه علیهم السلام مجلس جشن و سوگواری با شکوهی تشکیل می دادند و خود در مدح آنان اشعاری می سرودند. آن عالم متخلق، عشق و علاقه وافری به حضرت مهدی علیه السلام داشت.

5. توصیه به طلاب علوم دینی

آن عالم وارسته، همواره به طلاب علوم دینی در باره خصوصیاتی چند، همانند نیت خالص، برنامه های سحرگاهی، صبر و تحمل در برابر شداید و سختیهای گوناگون، تواضع، حلم و بردباری، توسل و برخورداری از استاد اخلاق و... توصیه می کردند که فقط به برخی از آنها به صورت اختصار از زبان شاگرد بزرگوارش آیت اللّه مجتهدی رحمه الله اشاره می کنیم:

الف. طلبه باید علاوه بر درس خواندن، اهل نوافل و مستحبات و تعقیبات نماز باشد...

ب. طلبه باید برنامه سحرگاهی داشته باشد. یک کارگر صبح تا ظهر کار می کند. ... ولی ما ساعتها می خوابیم؛ ولی باز حال بلند شدن نداریم. علتش این است که گناه، ما را خسته کرده است و نمی توانیم برای نماز شب بلند شویم.

ج. ثواب زیاد است؛ ولی ثواب دان ما سوراخ است؛ یعنی فلان عمل را خوب به جای می آوریم و در عوض به ما ثواب هم می دهند؛ ولی عملِ حرام دیگری را انجام می دهیم؛ مثلاً غیبت می کنیم و ثوابها هم می ریزد و از بین می رود.

6. حل مشکلات مردم

مرحوم آیت اللّه برهان با تمام وجود در اختیار مردم بود و به قدر توان خود، مشکلات مردم را حل می کرد. حجتالاسلام انصاریان می گوید: «ایشان یک حیاط 50 متری با اتاقی 30 متری بَرِ خیابان لرزاده و کنار خانه اش ساخته بود که درآن به روی همه باز بود. تابستانها افرادی از طلاب و کسبه نجف به مسجد لرزاده می آمدند و در آن خانه اقامت می کردند.مرحوم برهان، صبحانه و ناهار و شام آنها را می داد و هیچ گاه نمی پرسید که چند روز می خواهند بمانند.

در مسجد، سه نوبت، نماز جماعت برپا بود. از هر صنف، بزّاز، بقّال، بنّا، دکتر، مهندس و... برای نماز می آمدند. ایشان به همه سپرده بود که هر کاری دارید به یکدیگر مراجعه کنید؛ حتی برای ازدواج نیز تأکید داشتند که آنها از بین خودعروس و داماد پیدا کنند. عده ای از پزشکانِ مرید حاج آقا پیشنهاد کرده بودند که اگر بیمار فقیری هست نزد ما بفرستید تا به رایگان او رادرمان کنیم.

اگر کتاب تازه ای چاپ می شد، به مؤلف آن می گفت که کتابهایت را به مسجد بیاور تا سفارش کنیم مردم بخرند. یکی از کسانی که کتابهایش را برای فروش به آنجا آورده بود، مرحوم فیض الاسلام بود که کتاب ترجمه نهج البلاغه اش را که در شش جلد بود به آنجا آورد و جلدی پنج تومان فروخت.»

مدرسه کلاسیک برهان

حکومت پهلوی عمده اهداف ضدّ دینی خود را از طریق اداره آموزش و پرورش اعمال می کرد و با برپایی مجالس ومحافل طاغوتی در صدد اسلام زدایی از نوباوگان مسلمان بود. در جنوب تهران، سه چهره روحانی در صدد مقابله بااهداف پلید و شیطانی رژیم برآمدند و با تأسیس مدارس کلاسیک و تربیت و پرورش فرزندان مسلمان، خدمات بزرگیرا به اسلام و جامعه اسلامی ارائه کردند.

این سه چهره معروف عبارت اند از:

1. آیت اللّه حاج شیخ عباسعلی اسلامی؛ او 160 دبستان و دبیرستان در نقاط مختلف کشور به ویژه در تهران، تحتعنوان «جامعه تعلیمات اسلامی» تأسیس کرد.

2. عالم مجاهد آیت اللّه حاج شیخ جواد فومنی.

3. حضرت آیت اللّه حاج شیخ علی اکبر برهان.

حجت الاسلام انصاریان می گوید: «جوّ مدرسه مرحوم برهان و روحیه معلّمان آن مدرسه، به گونه ای دیگر بود؛ یعنیپرورش فرهنگ اسلامی در روح و جان بچه ها و دور نگه داشتن از فرهنگ غرب، محور اصلی کار بود و مخالفت ومقابله با تبلیغات و جلوه های طاغوتی حکومت شاهنشاهی نیز روی دیگر سکه بود.

معلمها به روشهایی که ما بتوانیم درک کنیم در سخنان خود، یا با نقل داستان، این مقاصد را اعمال می کردند. در آنزمان، جشنهای طاغوتی برگزار می شد که دانش آموزان باید در آن شرکت می کردند؛ امّا مسئولان مدرسه ما تلاش فراوانمی کردند و بچه های مدرسه را به آن جشنها نمی بردند. مرحوم برهان نیز دافعه عجیبی نسبت به فرهنگ غرب و حکومتشاهنشاهی داشت.

می توان گفت تربیت یافتگان مدارس مرحوم برهان، از سرمایه های انقلاب هستند. در حقیقت، آن مرد بزرگ بدوناینکه بداند در آینده، انقلاب اسلامی صورت می گیرد و به پیروزی می رسد، نیروی اسلامی تربیت کرده بود. شش سالهبودم که دست در دست پدربزرگ، برای ثبت نام به مدرسه مرحوم برهان رفتم. به مدرسه که رسیدیم آیت اللّه برهان نیزحضور داشت. رفتار و استقبال ایشان به گونه ای بود که من بعد از ثبت نام با آرامش و آسودگی در مدرسه ماندم.

مدرسه، زیر نظر آن مرحوم اداره می شد و همه معلمها را نیز خود ایشان انتخاب می نمود. در اوّلین جلسه ای که آیتاللّه برهان در کلاس حضور یافت، سوره حمد را به ما یاد داد و آن قدر حوصله به خرج داد تا آن را کاملاً حفظ کردیم. درآن مدرسه، پرورش، بیش از آموزش اهمیت داشت و بچه ها تحت نظر معلمان نیک و دلسوز به خوبی پرورش یافتند.بحمد اللّه تا به حال هر کدام از شاگردان آن مدرسه را که می بینم آنان را متدیّن و معنوی می یابم. نماز خواندن آقای برهانبه گونه ای بود که برای همه جاذبه داشت. ایشان صدای بسیار گیرایی داشتند و به قدری متواضع بودند که یک ساعت پیشاز نماز، دستشوییهای مسجد را پاک می کردند. همه افراد بی دین و بی قید نیز مجذوب ایشان شده بودند.»

وفات

سرانجام آن عالم وارسته برای انجام فریضه حج رهسپار بیت اللّه الحرام شد و در مکه، تمامی اعمال و مناسک حج رابه خوبی به پایان رساند و در همان سرزمین مقدس از دار دنیا رحلت فرمود. ابتدا فکر می کنند شاید سکته کرده باشند؛چون آن روزها در مکه، امکاناتی نبود، به همین دلیل او را به جده می رسانند؛ امّا دکترها می گویند که وفات یافته است.

پیکر پاکش در نیمه ذی الحجه 1378 قمری حدود سال 1339 شمسی پس از انجام نماز توسط حضرت آیت اللّهحاج شیخ حسین لنکرانی رحمه الله ، در کنار قبر حوا به خاک سپرده شد. مرحوم حاج شیخ محمّد شریف رازی که سالیانمتمادی در امور تربیت طلاب با او همکاری داشت و جزوه «برهان ما» را در فقدانش به طبع رسانده است، می نویسد: «درمرگ آیت اللّه برهان، مردم خیابان خراسان و لرزاده و دیگر نقاط تهران، چنان گریستند که کم تر دیده شد. قصاید بسیاریدر فقدانش سروده شد. «عاش سعیدا و مات حمیدا.»

منابع

"مبلّغ وارسته، آیت اللّه برهان رحمه الله"، محمدتقی ادهم نژاد، مجله مبلغان، بهمن و اسفند 1387 - شماره 112.