قواعد المرام فى علم الكلام (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۵۱ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
قواعد المرام فی علم الکلام.jpg
نویسنده ابن ميثم بحرانی
موضوع عقايد شيعه اماميه
زبان عربی
تعداد جلد ۱
محقق سید احمد حسینی

قواعد المرام فى علم الكلام

کتاب «قواعد المرام فی علم الکلام» تألیف ابن میثم بحرانى (م، ۶۹۹ ق)، در تبیین بسیاری از مباحث اعتقادی و قواعد کلامی از دیدگاه امامیه نوشته شده است.

مؤلف

میثم بن على بن میثم بحرانى به سال ۶۳۶ در بحرین دیده به جهان گشود و علاوه بر بحرین به بغداد سفر کرد و از عالمان بسیارى علم آموخت و مدت مدیدى در عزلت مشغول به فراگیرى فروع و اصول بود؛ به طورى که گاهى فضلاى حله و عراق او را به این کار سرزنش مى کردند.

شیخ حر عاملى مى گوید: شیخ کمال الدین از علما و فضلاى محقق و مدقق بود و در علم کلام مهارت زیادى داشت. او در محضر بزرگانی همچون خواجه نصیرالدین طوسى تلمذ کرد و شاگردان ارجمندى همچون علامه حلى دارد.

برخی از تألیفات ارزشمند وی عبارتند از: شرح نهج البلاغه، قواعد المرام فى علم الكلام، المعراج السماوى، رساله فی آداب البحث، البحر الخضم، النجاة فی القیامة فی تحقیق امر الامامة، استقصاء النظر فی امامة الائمة الاثنی عشر و تجرید البلاغه است.

معرفى کتاب

«قواعد المرام فی علم الكلام»، از بهترين، جامع‌ترين و مختصرترين كتب کلامی مى‌باشد. اين كتاب تنها كتاب مؤلف است كه به همۀ مباحث كلامى پرداخته است.

اين كتاب را ابن میثم بحرانى به اشارۀ امير عزالدين عبدالعزيز نيشابورى، متوفى ۶۷۲ ه‍.ق نوشته است و از نگارش آن در سال ۶۷۶ ه‍.ق فراغت حاصل نموده است. اين كتاب با عباراتى كوتاه اما متقن به بيان اكثر معتقدات شيعه پرداخته است.

او در مباحث كتاب از سيرۀ متكلمين تبعيت نموده و هرجا كه سخن حكماء و فلاسفه را با اين سيره موافق يافته، تأييد و در بقيه موارد رد نموده است.

محتوای کتاب

ابن میثم بحرانى، کتاب «قواعدالمرام» را به هشت قاعده تقسیم کرده و تمام مباحث كلامى را ذيل اين هشت قاعده دسته‌بندى نموده است. او هر قاعده را به چند ركن و هر ركن را به چندين مبحث تقسيم مى‌كند.

قواعد کلى کتاب و مباحث آن عبارتند از:

  • القاعدة الاولى فى المقدمات: اين بحث كه به مقدمات علم كلام مى‌پردازد، از چهار ركن تشكيل يافته است. ركن اول به چهار مبحث مى‌پردازد: بحث از تصور و تصديق، بحث از بديهى، تصديق جازم و غير جازم و بحث از طرقى كه ما را به تصديق و تصور رهنمون مى‌شوند. ركن دوم كه از هفت مبحث تشكيل يافته، به مباحث مربوط به نظر مى‌پردازد، مباحثى همچون:رابطۀ نظر و فكر، نظرى كه مفيد علم است، مطابقت دليل و عدم مطبقت آن، حاصل شدن علم بعد از نظر، شرائط حصول نظر و واجب بودن نظر در معرفت خداوند، ركن سوم در بيان طرقى است كه ما را به تصور مى‌رساند كه از چهار مبحث تشكيل يافته است. تقسيم حقائق به بسيط و مركب، کیفیت معرفت بسائط، ترتيب در اقوال شارحه و شرائط تعريف. ركن چهارم در بيان طرقى است كه ما را به تصديق مى‌رساند كه از شش مبحث‌ تشكيل يافته است. مباحثى همچون خبر و انواع آن، تعريف حجت و اقسام آن، تعريف قياس، دليل و اماره و اينكه آيا دليل لفظى مفيد يقين است يا نه؟
  • القاعدة الثانية فى احكام كلية للمعلومات: مؤلف در اين قاعده نيز به مباحث مقدماتى كلام پرداخته است. او گرچه مى‌گويد «فيها اركان»، ولى به جز يك ركن كه از ده مبحث تشكيل يافته، ركن ديگرى وجود ندارد.
  • القاعدة الثالثه فى حدوث العالم: اين قاعده از دو ركن تشكيل يافته و ركن اول دو اصل دارد. اصل اول در اثبات جوهر فرد است كه طى سه مبحث مؤلف مباحث مربوط به جوهر فرد و جسم را بيان مى‌كند. مؤلف در اصل دوم اثبات مى‌كند كه همۀ حوادث متناهى بوده و براى آنها، بدايتى هست. ركن دوم به مباحث مربوط به حدوث عالم مى‌پردازد. مؤلف طى يك بحث براهين حدوث عالم را بيان كرده و در مبحث ديگر شبهات مخالفين را بيان و به آنها جواب مى‌دهد.
  • القاعدة الرابعة فى اثبات العلم بالصانع و صفاته: اين قاعده از سه ركن تشكيل يافته است. ركن اول در اثبات علم بوجود صانع مى‌باشد كه به او طريق اثبات مى‌شود. ركن دوم در صفات سلبيۀ صانع است كه مؤلف ذيل ده بحث صفات سلبيه را بيان مى‌كند. و ركن سوم در صفات ثبوتيه مى‌باشد كه از یازده بحث تشكيل يافته است.
  • القاعده الخامسة فى الافعال و اقسامها و احكامها: اين قاعده متشكل از چهار ركن مى‌باشد. ركن اول كه طى شش بحث مطرح شده است به مباحث عدل و حسن و قبح افعال مى‌پردازد. ركن دوم در پنج بحث به مباحث تكليف و تعريف آن و احكام آن مى‌پردازد، ركن سوم در دو بحث، لطف را تعريف كرده و اقسام آن را بيان مى‌كند و در ركن چهارم مؤلف طى سه بحث مباحث مربوط به اسم؟؟؟ و عوض را بيان مى‌كند.
  • القاعدة السادسة فى النبوات: اين قاعده از سه ركن و يك مقدمه متشكل است. مؤلف در ركن اول طى سه بحث، نبوت را تعريف و غايت آن را بيان مى‌نمايد و از شبهات براهمه جواب مى‌دهد. او در ركن دوم در دو بحث از عصمت انبياء سخن مى‌راند. مؤلف ركن سوم را به نبوت خاصه اختصاص داده و طى هشت بحث اثبات مى‌كند رسالت حضرت رسول(ص)، معجزه او و افضليت آن حضرت را و از ديگر مباحث پيرامون حضرت رسول(ص) بحث مى‌كند.
  • القاعدة السابعة فى المعاد: بحث معاد از چهار ركن و يك مقدمه تشكيل يافته است. مؤلف در مقدمه نظرات مختلف حول معاد را بيان مى‌كند. او در ركن اول به معاد جسمانی پرداخته و در طى پنج بحث معاد جسمانى را اثبات مى‌كند. در ركن دوم از معاد روحانى بحث مى‌كند. او طى نه بحث، معاد روحانى را هم اثبات مى‌كند. مؤلف همچون ديگر متكلمين به معاد جسمانى قائل است و مى‌گويد معادى كه در شريعت ثابت است، معاد جسمانى مى‌باشد؛ اما از اين باب كه جمع كند بين قواعد حكمى و شرعى، مى‌گويد مانعى نيست كه به هر دو معاد قائل شويم. در ركن سوم نیز طى یازده بحث از وعد و وعيد و ثواب و عقاب بحث مى‌كند و بلاخره در ركن چهار در دو بحث از ايمان و كفر سخن مى‌گويد.
  • القاعدة الثامنة فى الامامة: آخرين قاعدۀ كتاب از سه ركن و يك مقدمه تشكيل‌ يافته است. مؤلف در ركن اول طى سه بحث از تعريف امام، وجوب نصب آن و علت وجودش بحث مى‌كند. او در ركن دوم طى شش بحث صفاتى را كه لازم است امام داشته باشد بيان مى‌كند و در ركن سوم پنج بحث ائمۀ اثنی‌عشر(ع) را تعيين مى‌كند.

از ویژگی‌هاى كتاب «قواعد المرام» مى‌توان به چينش مباحث در آن اشاره نمود. در كتب كلامى معمولا در نزد قدماء مطالب به صورت طبقه‌بندى ارائه نشده است و متأخرين اكثرا ذيل پنج اصل، اصول اعتقادى را دسته‌بندى كرده‌اند. اما ابن میثم بحرانى براى بيان مطالب اعتقادى از دسته‌بندى خاصى استفاده نموده است. او علاوه بر پنج اصل اعتقادى شيعه، سه مبحث ديگر نيز اضافه نموده است؛ دو مبحث آن به بحث‌هاى مقدماتى همچون علم و نظر كه در نزد قدماء مطرح بود مى‌پردازد و يك مبحث به حدوث عالم. از آنجا كه بعضى از متكلمين نتوانسته‌اند بحث از حدوث عالم را ذيل يكى از پنج اصل اعتقادى يعنى توحيد، عدل، نبوت، امامت و معاد جاى دهند، اكثرا از طرح اين مبحث سر باز زده‌اند و گاه در رساله‌اى مجزا به اين بحث پرداخته‌اند. اما مؤلف با عقد بابى به عنوان حدوث عالم، اين بحث را در كنار مباحث توحيد و ديگر مباحث اعتقادى مطرح مى‌كند.

منابع

مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه