ابوالأشد
«اُسَید بن کلده قریشى» معروف به «ابوالأشدّ» از دشمنان سرسخت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله بود. ابوالأشدّ به نیرو و قوت خود بسیار مغرور بود و به تمسخر آیات قرآن میپرداخت؛ نام او در شأن نزول برخی آیات دیده میشود.
ابوالأشد در شأن نزول آیات
«ابوالأشدّ أسید بن کلده جمحى قریشى»، مردی تنومند و دلاور بود و به همین دلیل با این کنیه خوانده می شد. در برخی منابع درباره میزان زورمندی او مطالب اغراق آمیزی بیان شده است، مثل اینکه نوشته اند او روى چرم عکاظى مىایستاد و براى کسانى که چرم را از زیر پایش بیرون بکشند، جایزه تعیین مىکرد. ده مرد نیرومند با هم و با تمام نیرو چنان چرم را مىکشیدند که پاره پاره مىشد ولى از زیر پاى او بیرون نمىآمد.
سخن تمسخر آمیز ابوالأشدّ درباره نگهبانان دوزخ در منابع تفسیری نقل شده است. به گفته مفسران وقتی آیات ۱۸ تا ۳۰ سوره مدثر نازل شد، ابوجهل در میان قریش فریاد کرد که مادرانتان به عزایتان بنشینند! از ابن ابى کبشه (پیامبر) شنیدم که نگهبانان دوزخ نوزده نفرند. شما دلاوران عرب هستید. آیا هر ده تن از شما حریف یکى از آنان نخواهد شد؟ ابوالأشدّ با استهزاى کلام الهى گفت: من یک تنه حریف هفده نفر آنان هستم، شما همگى کار دو نفر دیگر را بسازید.[۱]
همچنین طبق برخی نقلها، آیه «فَلْینظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ» (سوره طارق، ۵) درباره او نازل شده است، زیرا او به نیرو و قوت خود بسیار مغرور بود و ادعا داشت که از عهده نگهبانان دوزخ برمىآید.[۲]
همچنین است آیات ۴ تا ۶ سوره بلد که می فرماید «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کبَدٍ * أَیحْسَبُ أَن لَّن یقْدِرَ عَلَیهِ أَحَدٌ * یقُولُ أَهْلَکتُ مَالًا لُّبَدًا»؛ زیرا ابوالأشدّ گمان مىکرد هیچ کس بر او پیروز نمىشود و به دروغ مدعى بود که در راه دشمنى پیامبر صلى الله علیه و آله دارایى بسیارى خرج کردهاست.[۳]
آیه دیگری که نام ابوالاشد در شأن نزول آن دیده می شود، آیه ۱۱ سوره صافات است:«فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَم مَّنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِینٍ لَّازِبٍ»؛ از مشرکان بپرس که آیا آفرینش آنان سختتر است یا آفرینش آنچه ما آفریدیم (آسمان، زمین، فرشتگان، ...) ما آنان را از گلى چسبنده آفریدیم. [۴]
پانویس
منابع
- تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازى
- روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، آلوسى
- مجمع البیان فى تفسیر القرآن، طبرسى
- الدر المنثور فى تفسیر المأثور، سیوطى