بقیع
کشور |
عربستان |
شهر |
مدینه |
| |
مشاهده در نقشه |
قبرستان بقیع از زمان رسول خدا صلى الله علیه و آله تاکنون باقى است و حدود ده هزار نفر از یاران پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله را در خود جاى داده است.
تاریخچه بقیع
بقیع در لغت به زمین گسترده و بزرگى گویند که داراى درخت باشد که یکى از آنها، بقیع غرقد است. غرقد، نام درختى است که در آن محیط بوده است، گرچه بعدها آن درختان را کندند ولى اسم آن باقى ماند و این زمین، معروف به بقیع الغرقد شد.
ابو رافع مىگوید: رسول خدا صلى الله علیه و آله در صدد تهیه مکانى براى دفن یاران خود بود و جاهاى مختلفى را در اطراف مدینه ملاحظه کرد تا آن که به بقیع الغرقد رسید و فرمود: به من دستور داده شده که این مکان را قرار دهم.
بقیع، زمین مستطیل شکلى در شرق مدینه است که ۱۰۰ در ۱۵۰ متر بوده، ولى بارها توسعه پیدا کرده است. برخى آن را در اصل ۸۰ در ۸۰ متر دانستهاند که بعدها با اضافه شدن حش کوکب و... به آن، به ۱۵۰ در ۱۰۰ متر رسید.
از برخى روایات، استفاده مىشود که اولین کسى که در بقیع دفن شد، عثمان بن مظعون بود؛ همان گونه که از حضرت امیرمؤمنان امام على علیهالسلام روایت شده که اولین کسى که در بقیع دفن شده، عثمان بن مظعون و پس از او، جناب ابراهیم علیهالسلام، پسر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله بود. از برخى روایات نیز فهمیده مىشود که اولین کسى که در بقیع دفن شد، اسعد بن زراره بود. او به هنگام ساخت مسجدالنبى، از دنیا رفت. ممکن است گفته شود که اولین کسانى که در بقیع دفن شدند، از مهاجران، عثمان بن مظعون و از انصار، اسعد بن زراره بوده است و یا آن که گفته مىشود که اسعد بن زراره، در بقیع دفن شد؛ پیش از آن که آن مکان، به عنوان قبرستان عمومى، در نظر گرفته شود.
مسلمانان از دیرباز، اقدام به بازسازى و ساختن گنبد براى شخصیت هاى بزرگ اسلامى کردند که گنبد سبز پیامبر و گنبدهایى که در عراق، ایران، سوریه و... وجود دارند، شاهد این مطلب هستند و تنها وهابیان، به خاطر تحجر و کجفهمى، با این کار مخالفت کردهاند. درحالی که بقیع، یک زمین وقفى نیست؛ چون ملک کسى نبوده است و وقفیت، فرع ملکیت است؛ و پس از تصمیم براى دفن، مردم درختان آن را کندند و عدهاى هم آمدند و براى خود در آن خانه ساختند. بنابراین جلوگیرى وهابیون از بازسازى بقیع تحت عنوان وقف بودن بقیع، بهانهاى بیش نیست، علاوه بر آن که خصوص امامان بقیع در خانه شخصى عقیل بن ابى طالب دفن گردیدند.
یکى از کسانى که اقدام به ساخت گنبد بر مزار امامان بقیع علیهمالسلام نمود، ابوالفضل اسعد بن محمد بن موسى قمى اردستانى مجدالملک است. او در آخر قرن پنجم، کشته شد. همچنین الناصر لدین اللّه، خلیفه عباسى، در سال ۵۶۰ ق. اقدام به تعمیر گنبد امامان بقیع علیهمالسلام کرد و نیز ابوطالب عبدالله بن حسین بن میرزا رفیعالدین حسینى مرعشى نیز اقدام به تعمیر و بازسازى حرم امامان بقیع نمود.
در دوره قاجاریه، محمد بن على امین السلطنه، اقدام به نهادن ضریحى از فولاد بر روى قبور نمود. او قصد داشت ضریحى نقرهاى نیز براى آنها قرار دهد که مانع کار او شدند.
سید على قطب هزار جیبى نیز آخرین ضریح فولادى را که در اصفهان ساخته شده بود به مدینه برد و با زحمت و سه سال معطلى در جده، بر قبور مطهر ائمه بقیع علیهمالسلام نهاد که این ضریح نیز در سال ۱۳۴۳ ق. توسط وهابیان از جا کنده شد و قطعاتى از آن، تا سال ۱۳۸۵ هـ.ش بر دیوار شهداى احد وجود داشت.
مرحوم سید محسن امین مىنویسد: سلطان عبدالمجید عثمانى که گنبد قبر مطهر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله را ساخت، دستور داده بود که براى امامان بقیع نیز گنبدى همانند گنبد پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله بسازند؛ ولى با مخالفت برخى از اهل مدینه مواجه شد. غیر از قبور مطهر امامان بقیع، بیتالاحزان، قبر حلیمه سعدیه، قبور دختران و همسران پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله، قبر مالک و قبور عمههاى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نیز داراى گنبد بودند که همه آنها توسط سلفیان تخریب شد.
اجساد جاویدان در بقیع:
بدن سالم ۲ تن از فرزندان امام جعفرصادق علیهالسلام پس از گذشت بیش از ۱۰۰۰ سال از وفاتشان در بقیع دفن شده است. یکى از آنان، اسماعیل بن جعفر علیهالسلام است که قبر ایشان پیش از درب اصلى فعلىِ قبرستان بقیع بوده است. به هنگام ایجاد خیابان ابوذر که امتداد آن به بقیع رسید مجبور به نقل جسد على و جعفر شدند که به هنگام خاکبردارى، قبر ویران گردید و جسد سالم ایشان یافت شد که به درون قبرستان بقیع منتقل و در ضلع شرقى شهداى حره، دفن شد. علامت قبر ایشان، پس از مدتى توسط وهابیان برداشته شد!
على بن جعفر عریضى، فرزند دیگر امام صادق علیهالسلام است که تا دوره امام جواد علیهالسلام زنده بود. قبر ایشان در عریض یکى از روستاهاى اطراف مدینه منوره و نزدیک به منطقه احد قرار داشت که اینجانب به زیارت آن رفته بودم، و چند سال پیش، عوامل مزدور وهابیت، اقدام به تخریب قبر ایشان نمودند؛ ولى بنا به شهادت برخى از موثقین مثل حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسن راضى از علماى احساء و حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسین رضوانى مسئول وقت دفتر نمایندگى بعثه مقام معظم رهبرى در مدینه با جسد سالم ایشان مواجه شدند که با انتقال جسد مطهرشان به قبرستان بقیع، نزدیک قبور اهل بیت علیهمالسلام دفن گردید.
فضیلت و اهمیت بقیع
بقیع به خاطر قدوم مبارک رسول خدا صلى الله علیه و آله و دفن چهار تن از امامان علیهمالسلام و سایر مؤمنان، شهیدان و نیکان، داراى شرافت زیادى است. سیوطى از انس روایت مىکند که دو آیه «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یسْراً» (سوره شرح، ۵-۶) در بقیع نازل شد.
رسول خدا صلى الله علیه و آله، به قبرستان بقیع مىرفت و مشغول دعا مىشد و براى مردگان، طلب رحمت و آمرزش مىکرد. علاوه بر این، آن حضرت هر پنجشنبه به همراه عدهاى از مردم، به بقیع مىرفت. از این رو فقیهان ما، فتواى مستحب بودن زیارت قبور را دادهاند. علاوه بر این، گاهى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله، آخر شب به تنهایى به بقیع مىرفت و براى اهل بقیع، دعا مىکرد.
جالب اینجاست که جایگاه ایستادن رسول خدا صلى الله علیه و آله در بقیع، کنار قبور فعلى ائمه بقیع بوده است. جعفر خالد بن عوسجى، نقل مىکند که شبى در گوشه خانه عقیل بن ابیطالب، مشغول دعا بودم که امام صادق علیهالسلام از کنارم عبور کرد و مىخواست به سمت عریض برود که فرمود: این جایى که ایستادهاى، جایگاه شبانه رسول خدا صلى الله علیه و آله در بقیع بوده است و مىدانیم که اهل بیت علیهمالسلام، در خانه عقیل به خاک سپرده شدند.
همچنین در برخى روایات، از حضور رسول خدا صلى الله علیه و آله، در شب نیمه شعبان در بقیع و نیز از سجود رسول خدا صلى الله علیه و آله در بقیع، نماز رسول خدا صلى الله علیه و آله در بقیع، خواندن نماز باران در بقیع و دعاى آن حضرت در آنجا مطالبى نقل شده است. سلمان فارسى نیز مهر نبوت رسول خدا را در قبرستان بقیع دید.
برخى روایات نیز از زبان رسول خدا صلى الله علیه و آله در قبرستان بقیع نقل شده است که برخى از آنها در فضیلت امیرمؤمنان على علیهالسلام و امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشریف است.
امیرمؤمنان على علیهالسلام، یک شب در بقیع، درباره اسرار حرف «ب» بسم الله الرحمن الرحیم، تا طلوع فجر سخن گفت و به پایان هم نرسید. محل نماز حضرت فاطمه سلام الله علیها در قبرستان بقیع، مشخص بود.
شیخ صدوق سفارش مىکرد که پس از زیارت امامان بقیع، در مسجدى که در آن جاست و گفته مىشود که مکانى است که حضرت فاطمه سلام الله علیها در آن نماز گزاردهاند، دو رکعت نماز بخوانید. ظاهراً مقصود، همان بیت الاحزان است که در نزدیکى قبور امامان بقیع بوده است و وهابیان آن را تخریب کردند. بیت الاحزان حضرت فاطمه سلام الله علیها را باید خانه اسرار آن حضرت نامید. این جا، جایى بود که حضرت امام على علیهالسلام آن را براى حضرت فاطمه سلام الله علیها ساخته بود و آن حضرت با حسنین علیهماالسلام، در آنجا حضور مىیافت و تا شب، به گریه مىپرداخت.
امامان بقیع نیز درباره بقیع، گفتگوهایى دارند که تفصیل آن در جاى خود آمده است.
عالمان شیعه و سنى در کتابهاى خود، مردم را به زیارت قبرستان بقیع ترغیب نمودهاند. علاوه بر فقیهان و عالمان بزرگ شیعى، شخصیتهایى از اهل سنت چون عبدالکریم بن عطاءالله مالکى، محمد بن شربینى، بکرى دامیاطى، فاکهى، نووى، غزالى، صالحى شامى و... به آن تصریح کردهاند.
مستحب است که براى این زیارت، سه کار انجام شود؛ غسل، زیارت و خواندن هشت رکعت نماز (براى هر امام، دو رکعت) بنا به تصریح برخى از مراجع بزرگوار، ادب زیارت حکم مىکند که براى زیارت ائمه در قبرستان بقیع، با پاى برهنه و بدون کفش وارد شوند و زیارت کنند.
فاجعه تخریب بقیع
همان گونه که گفته شد مسلمانان از آغاز، به قبور بزرگانشان توجه داشتند و بر فراز آنها، گنبدهایى مىساختند که از جمله آنها، گنبد قبر مطهر رسول خدا صلى الله علیه و آله است که از اول تاکنون، بوده است. مزار بزرگان و امامان بقیع علیهمالسلام نیز از این قاعده مستثنى نیست. ابن جبیر (قرن ۶) در سفرنامه خود، بقیع را به زیبایى توصیف کرده، از گنبد زیبا و بسیار بلند ائمه بقیع، یاد کرده است. پس از او، ابن بطوطه نیز همان توصیف را دارد. سمهودى نیز از گنبد ائمه اهل بیت علیهمالسلام، به عنوان گنبد باعظمت و بلند یاد کرده است.
اما جریان واپسگرا و متحجر وهابى، در ۸ شوال سال ۱۳۴۴ ق. اقدام به تخریب آن نمود و به احساسات میلیونها نفر از مسلمانان، توجهى نکرد. جالب این جاست که آنها اقدام به نگهدارى از لباسها و اسباب منزل، خانه، شمشیر و تختخواب آلسعود نمودهاند و از آثار یهودیان مدینه نیز تاکنون محافظت کردهاند؛ ولى آثار رسول خدا و اهل بیت علیهمالسلام را خراب کردند!!
تخریب بقیع، با عکسالعمل شدید مسلمانان و به ویژه شیعیان جهان مواجه گردید. مسلمانان ایران، عراق، قفقاز، آذربایجان، ازبکستان، ترکمنستان، قزاقستان، تاتارستان، ترکیه، افغانستان، چین، مغولستان و هندوستان، در برابر این مسئله موضعگیرى کردند. دولت و مجلس آن روز ایران نیز در این زمینه، موضعگیرى رسمى کرد.
همچنین فقیهان و بزرگانى چون آیت الله العظمى سید ابوالحسن اصفهانى، آیت الله شیخ محمد خالصى و آیت الله شهید سید حسن مدرس، این اقدام را محکوم کردند.
در کنفرانس کشورهاى اسلامى، مرحوم شیخ محمدحسین کاشف الغطاء، سید امین حسینى مفتى فلسطین، و سید محمدتقى طالقانى (آل احمد) نماینده آیت الله العظمى بروجردى در مدینه، شرکت کردند. همچنین مراجع و بزرگانى دیگرى مانند آیات عظام حاج شیخ عبدالکریم حائرى، حاج آقا حسین قمى، سید محسن حکیم، سید هبةالدین شهرستانى و امام خمینى قدس سرهم، در این مورد موضعگیرى کردند و امام خمینى در این زمینه، نامهاى خطاب به شاه عربستان نگاشت.
منبع
محمدامین پورامینى، افق حوزه، ۹ اردیبهشت ۱۳۸۸، شماره ۲۲۶.