محبت اهل بیت: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | قرآن | + | [[قرآن|قرآن کریم]] «[[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام» را به عنوان شایسته ترین الگوها برای انسانها معرفی نموده است. تا انسانها با پیروی از آنان به سر منزل مقصود برسند. [[عصمت|معصومان]] علیهم السلام مجرای ولایت خداوند متعال در عالم هستند و در [[احادیث]] از آنان با عنوان باب الله یاد شده است. در، موضعی است که از آن وارد خانه می شوند و اگر کسی بخواهد وارد خانه [[معرفت]] و بندگی خدا بشود باید صرفاً از این در وارد شود. |
− | اگر | + | اگر کسی بخواهد به هدف بندگی و معرفت [[الله|خداوند]] برسد باید از دری که خود خدا قرار داده وارد شود وگرنه به هدف خود نمی رسد. در [[حدیث]] آمده است «و لولا نحن ما عُبِدالله». زیرا راه بندگی خدا را [[ائمه اطهار|ائمه]] به خلایق یاد داده اند حتی [[فرشتگان|ملائکه]] نیز درس [[توحید]] و تنزیه را از اهل بیت علیهم السلام آموخته اند. |
− | پس محبت اهل | + | پس محبت اهل بیت علیهم السلام راهی است برای رسیدن به محبت خداوند. [[امام صادق]] علیه السلام فرمود: «من عرف حقّنا و أحبّنا فقد أحبّ الله تبارک و تعالی»؛<ref>[[شیخ کلینی|کلینی]]، ۱۳۶۷، ج۸، ص۱۰۲.</ref> هر کس حق ما را شناخته و ما را دوست بدارد در حقیقت خداوند تبارک و تعالی را دوست داشته است. |
− | در | + | در نتیجه انسان باید محبت به اهل بیت علیهم السلام را حفظ کند زیرا خداوند انسانهای کامل و نمونههای اعلای انسانیت را پرورانده و به انسانها معرفی کرده است و دستور داده به آن نمونههای اعلای انسانیت مودّت بورزید و وقتی مودت و محبت به صحنه آمد به طور طبیعی تبعیت از آنها به صحنه میآید. زیرا وقتی مودت و محبت به محبوبی متعالی در میان آمد تبعیت از آن محبوب عین ادامهی مودّت است. |
− | خداوند دستور داده است انسان نسبت به اهل | + | خداوند دستور داده است انسان نسبت به اهل بیت علیهم السلام مودت بورزند. {{متن قرآن|«قُلْ لاأَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى»}}.<ref>[[سوره شوری]]/۲۱.</ref> |
− | مودت به | + | مودت به معنای محبت تثبیت شده در قلب است و مودت با نزدیکان پیامبر صلی الله علیه و آله بازگشت به مسأله [[ولایت]] و قبول رهبری ائمه معصومین دارد و اجرای این دستور در واقع تداوم خط رهبری پیامبر و ادامه مساله ولایت الهی است. پذیرش ولایت ائمه علیهم السلام و دوست داشتن آنها باعث نجات و رستگاری خواهد شد. زیرا انسان همواره با کسی است که او را دوست دارد به ویژه کسانی که دوستی آنها در جانشان رخنه کرده و تثبیت شده. آدمی در قیامت نیز با کسانی محشور می شود که دوستشان دارد بنابراین پذیرش این ولایت منجر به سعادت آدمی در دنیا و آخرت خواهد شد. قربی، عترت رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام هستند و بنابراین مودتی که اجر رسالت فرض شده چیزی ماورای خود رسالت دینی و بقا و دوام آن نیست زیرا پذیرش ولایت [[عترت]]، جزء مهمی از این رسالت است. از همین رو آیه و [[تفسیر قرآن|تفسیر]] آن منافاتی با آیاتی که طلب اجر رسالت، از مردم را نفی می کنند، منافات ندارد.<ref>طباطبائی، ۱۳۷۵، ج۱۸، ص۴۶؛ [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]، ۱۴۲۱ق، ج۱۵، ص۵۰۸.</ref> |
− | در | + | در آیه ۸۲ [[سوره طه]] آمده است: {{متن قرآن|«وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى»}}. |
− | + | آیات قبل از این آیه به گوساله پرست شدن قوم [[حضرت موسی]] علیه السلام اشاره دارد. [[علامه طباطبایی]] ذیل این آیه می نویسد: [[بنی اسرائیل|بنى اسرائیل]] با این که به خداى سبحان ایمان داشتند و رسالت موسى و [[حضرت هارون علیه السلام|هارون]] علیهما السلام را تصدیق کرده بودند ولى درباره ولایت آن دو بزرگوار متوقف بودهاند و از آن دو تبعیت کامل نداشتند. بدان جهت بوده که قید "ثُمَّ اهْتَدى" را بر ایمان به خدا و عمل صالح اضافه کرده است. | |
− | در | + | در این آیه قید و شرطى که [[ایمان|ایمان]] به خدا و عمل صالح را در تأثیر و قبولش نزد خدا مقید و مشروط کند، دیده نمی شود مگر همین قید که شخص، به رسول هم ایمان داشته باشد به این معنا که تسلیم رسول باشد و او را در هر کار و امرى چه بزرگ و چه کوچک اطاعت کند و دین خود را از او بگیرد و راهى را که او پیش پایش گذاشته سیر نماید و بدون هیچ استبداد او را پیروى کند، پس معلوم می شود که مراد از "اهتداء" در آیه شریفه همان شرطى است که سایر آیات قرآنى نیز بدان راهنمایى فرموده و آن عبارت است از پیروى پیغمبر در امر [[دین|دین]] و دنیا و به عبارت دیگر اهتداء به ولایت [[پیامبر اسلام|رسول خدا]] صلی الله علیه و آله است.<ref>طباطبایى، ۱۳۷۴، ج۱۴، ص۲۶۵.</ref> |
− | [[امام باقر]] علیه السلام فرموده اند: منظور از «اهتدى» | + | [[امام باقر]] علیه السلام فرموده اند: منظور از «اهتدى» این است که به ولایت اهل بیت علیهم السلام نائل آید. به خدا قسم اگر مردى تمام عمر در میان رکن و [[مقام ابراهیم]] خدا را عبادت کند، آنگاه بمیرد و از ولایت ما دور باشد، خدا او را بر پیشانى در [[جهنم]] ساقط می کند.<ref>[[شیخ طبرسی|طبرسی]]، ۱۳۷۲، ج۷، ص۳۹؛ [[بانو مجتهده امین|بانو امین]]، ج۸، ص۱۹۶، مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج۱۳، ص۲۶۱.</ref> |
− | [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله فرمود: «أساس الاسلام | + | [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله فرمود: «أساس الاسلام حبّی و حبّ أهل بیتی».<ref>متقی، ۱۴۰۹ق، ج۱۲، ص۱۰۵.</ref> اساس [[اسلام]]، دوستی من و اهل بیت من است. |
− | قرآن در پاسخ به | + | قرآن در پاسخ به این سوال که چرا نبی اکرم صلی الله علیه و آله دوستی و محبت عترت خود را به عنوان پاداش [[نبوت|رسالت]] از مردم خواست جواب می دهد: «قُلْ مَا سَأَلْتُکم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکمْ إِنْ أَجْرِىَ إِلَّا عَلىَ اللَّهِ وَ هُوَ عَلىَ کلُِّ شىَْءٍ شهَِید»؛<ref>[[سوره سبا]]/۴۷.</ref> بگو مزدی را که درخواست کردم چیزی است که سودش عاید شما است مزد من جز بر خدا نیست... . |
+ | |||
+ | یعنی آنچه به عنوان مزد خواستم، عاید شما می گردد و این دوستی و محبت اولیاء همچون اکسیر تحول آفرین، رشددهنده است. | ||
==نتایج محبت به اهل بیت علیهم السلام== | ==نتایج محبت به اهل بیت علیهم السلام== | ||
− | الف) | + | الف) رسیدن به سعادت: انسان در سایه دوستی اهل بیت علیهم السلام به نیکبختی می رسد. [[امام علی]] علیه السلام در این باره می فرمایند: «أسعد الناس من عرف فضلنا و تقرب الی الله بنا و أخلص حبنا و عمل بما الیه ندبنا وانتهی عما عنه نهینا فذاک منا و هو فی دارالمقامه معنا»؛ نیکبخت ترین مردمان کسی است که برتری جایگاه ما را بشناسد و به وسیله ما به خدا نزدیک شود و محبت ما را در خود خالص گرداند و به آنچه او را فراخوانده ایم عمل کند و از آنچه او را نهی کرده ایم باز ایستد، پس چنین کسی از ما است و در خانه [[آخرت]] همراه ما است.<ref>خوانساری، ۱۳۷۳، ج۲، ص۴۶۱.</ref> |
− | ب) علاقه و محبت به | + | ب) علاقه و محبت به کسی یا چیزی از قویترین عوامل تلاش و انگیزه ساز در انسان به خصوص نوجوانان و جوانان است. وابستگی های عاطفی، انسان را فعالتر و باانگیزه تر می سازد. پیدایش محبت در دل، موجب تحول و دگرگونی انسان می شود. آدمی همواره به سوی فکر و فرهنگ محبوب کشیده می شود. |
− | از راه محبت اهل | + | از راه محبت اهل بیت علیهم السلام، به ویژه حضرت [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام زمان]] عجل الله تعالی فرجه الشریف می توان دیگر احکام دینی و آموزه های [[اخلاق|اخلاقی]] را به فرزندان منتقل کرد؛ چون وقتی امام خوبی ها نزد آنها محبوب شد در عمل به سوی او گرایش می یابند و او را الگو و مرجع خود قرار می دهند. |
− | + | این از ویژگی های انسان است که اگر کسی نزد او محبوب شد، سعی می کند در گفتار و رفتار به او توجه کند و از او الگو گیرد. شاید حضرت علی علیه السلام بر اساس همین نکته می فرماید: «مَن أحَبَّ شیئاً لَهِجَ بذکرِه» کسی که چیزی را دوست داشته باشد، همواره به یاد اوست. بنابراین محبت حضرت، بستری فراهم می آورد که فرزندان به سمت خوبی ها گرایش یابند. | |
− | اما نکته مهم در محبت اهل | + | اما نکته مهم در محبت اهل بیت علیهم السلام شناخت و محبت امام زمان خویش است. چرا که کسی که امام زمان خویش را نشناسد از هیچیک از معتقدات خود حتی از ولایت ائمه قبل نیز بهره نخواهد گرفت. بهترین دلیل بر این ادعا روایت مشهوری است که [[اهل سنت]] و [[شیعه|شیعیان]] را نقل می کنند و آن این که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه».<ref>ری شهری، [[میزان الحکمه|میزان الحکمه]]، بی تا، ج۱، ص۱۷۱.</ref> |
− | هر قدر محبت و | + | هر قدر محبت و دلباختگی و ارتباط قلبی با [[ائمه اطهار]] علیهم السلام بیشتر باشد، تبعیت و همرنگی و همراهی و همدلی با آنها نیز بیشتر خواهد شد. نقش عشق و محبت در ایجاد همسانی، همفکری و همراهی بسیار مهم است و مردم پیوسته از چهره های محبوبشان الگو و سرمشق می گیرند. ایمان عاطفی به رهبری حتی در اطاعت سیاسی و اجتماعی هم تأثیر می گذارد و زمینه ساز تبعیتی عاشقانه می شود نه یک اطاعت رسمی و تشریفاتی. در این صورت میان «شناخت»، «عشق» و «پیروی» رابطه ای مستحکم به وجود می آید زیرا معرفت، محبت می آورد و محبت ولایت و تبعیت. |
− | ج. کسب آرامش و | + | ج. کسب آرامش و امنیت فردی و اجتماعی: انسان مطیع و معتقد ولایت ائمه اطهار علیهم السلام در ابعاد فردی و اجتماعی، برخوردار از وجود آثار و برکات ائمه علیهم السلام خواهند شد. به طوری که بعد فردی در روح وی طمأنینه و آرامش می آفریند. انسان تحت ولایت ائمه علیهم السلام از آن جهت که خود را به واسطه جریان فیض الهی در همه هستی وابسته می بیند همواره بر آنان تکیه می کند و به رحمت آنان دل می بندد. همواره امیدوار است و کمتر دچار اضطراب و آشفتگی روحی می شود و چون خود را در محضر آنان می بیند کمتر دچار لغزش و گناه می شود. در بعد اجتماعی نیز جامعه معتقدین به ولایت [[عصمت|معصومین]] علیهم السلام جامعه ای است که در آن همبستگی و همنوایی و نیز رعایت بسیاری از هنجارهای دینی در حد بسیار بالایی وجود دارد، در نتیجه نظم و امنیت بیشتری در آن جامعه حکمفرماست. |
==پانویس== | ==پانویس== | ||
سطر ۴۳: | سطر ۴۵: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * بررسي تطبيقي شيوه هاي «تربيت فرزند» در اسلام و «فرزندپروري» در روانشناسي، حمیده اله یاری، دانشگاه اصفهان، دکتر اعظم پرچم، ص73. تاریخ بازیابی: 4 شهریور 1392. | + | |
+ | *بررسي تطبيقي شيوه هاي «تربيت فرزند» در اسلام و «فرزندپروري» در روانشناسي، حمیده اله یاری، دانشگاه اصفهان، دکتر اعظم پرچم، ص73. تاریخ بازیابی: 4 شهریور 1392. | ||
[[رده:اهل بیت]] | [[رده:اهل بیت]] |
نسخهٔ ۱۷ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۴۶
قرآن کریم «اهل بیت علیهم السلام» را به عنوان شایسته ترین الگوها برای انسانها معرفی نموده است. تا انسانها با پیروی از آنان به سر منزل مقصود برسند. معصومان علیهم السلام مجرای ولایت خداوند متعال در عالم هستند و در احادیث از آنان با عنوان باب الله یاد شده است. در، موضعی است که از آن وارد خانه می شوند و اگر کسی بخواهد وارد خانه معرفت و بندگی خدا بشود باید صرفاً از این در وارد شود.
اگر کسی بخواهد به هدف بندگی و معرفت خداوند برسد باید از دری که خود خدا قرار داده وارد شود وگرنه به هدف خود نمی رسد. در حدیث آمده است «و لولا نحن ما عُبِدالله». زیرا راه بندگی خدا را ائمه به خلایق یاد داده اند حتی ملائکه نیز درس توحید و تنزیه را از اهل بیت علیهم السلام آموخته اند.
پس محبت اهل بیت علیهم السلام راهی است برای رسیدن به محبت خداوند. امام صادق علیه السلام فرمود: «من عرف حقّنا و أحبّنا فقد أحبّ الله تبارک و تعالی»؛[۱] هر کس حق ما را شناخته و ما را دوست بدارد در حقیقت خداوند تبارک و تعالی را دوست داشته است.
در نتیجه انسان باید محبت به اهل بیت علیهم السلام را حفظ کند زیرا خداوند انسانهای کامل و نمونههای اعلای انسانیت را پرورانده و به انسانها معرفی کرده است و دستور داده به آن نمونههای اعلای انسانیت مودّت بورزید و وقتی مودت و محبت به صحنه آمد به طور طبیعی تبعیت از آنها به صحنه میآید. زیرا وقتی مودت و محبت به محبوبی متعالی در میان آمد تبعیت از آن محبوب عین ادامهی مودّت است.
خداوند دستور داده است انسان نسبت به اهل بیت علیهم السلام مودت بورزند. «قُلْ لاأَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى».[۲]
مودت به معنای محبت تثبیت شده در قلب است و مودت با نزدیکان پیامبر صلی الله علیه و آله بازگشت به مسأله ولایت و قبول رهبری ائمه معصومین دارد و اجرای این دستور در واقع تداوم خط رهبری پیامبر و ادامه مساله ولایت الهی است. پذیرش ولایت ائمه علیهم السلام و دوست داشتن آنها باعث نجات و رستگاری خواهد شد. زیرا انسان همواره با کسی است که او را دوست دارد به ویژه کسانی که دوستی آنها در جانشان رخنه کرده و تثبیت شده. آدمی در قیامت نیز با کسانی محشور می شود که دوستشان دارد بنابراین پذیرش این ولایت منجر به سعادت آدمی در دنیا و آخرت خواهد شد. قربی، عترت رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام هستند و بنابراین مودتی که اجر رسالت فرض شده چیزی ماورای خود رسالت دینی و بقا و دوام آن نیست زیرا پذیرش ولایت عترت، جزء مهمی از این رسالت است. از همین رو آیه و تفسیر آن منافاتی با آیاتی که طلب اجر رسالت، از مردم را نفی می کنند، منافات ندارد.[۳]
در آیه ۸۲ سوره طه آمده است: «وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى».
آیات قبل از این آیه به گوساله پرست شدن قوم حضرت موسی علیه السلام اشاره دارد. علامه طباطبایی ذیل این آیه می نویسد: بنى اسرائیل با این که به خداى سبحان ایمان داشتند و رسالت موسى و هارون علیهما السلام را تصدیق کرده بودند ولى درباره ولایت آن دو بزرگوار متوقف بودهاند و از آن دو تبعیت کامل نداشتند. بدان جهت بوده که قید "ثُمَّ اهْتَدى" را بر ایمان به خدا و عمل صالح اضافه کرده است.
در این آیه قید و شرطى که ایمان به خدا و عمل صالح را در تأثیر و قبولش نزد خدا مقید و مشروط کند، دیده نمی شود مگر همین قید که شخص، به رسول هم ایمان داشته باشد به این معنا که تسلیم رسول باشد و او را در هر کار و امرى چه بزرگ و چه کوچک اطاعت کند و دین خود را از او بگیرد و راهى را که او پیش پایش گذاشته سیر نماید و بدون هیچ استبداد او را پیروى کند، پس معلوم می شود که مراد از "اهتداء" در آیه شریفه همان شرطى است که سایر آیات قرآنى نیز بدان راهنمایى فرموده و آن عبارت است از پیروى پیغمبر در امر دین و دنیا و به عبارت دیگر اهتداء به ولایت رسول خدا صلی الله علیه و آله است.[۴]
امام باقر علیه السلام فرموده اند: منظور از «اهتدى» این است که به ولایت اهل بیت علیهم السلام نائل آید. به خدا قسم اگر مردى تمام عمر در میان رکن و مقام ابراهیم خدا را عبادت کند، آنگاه بمیرد و از ولایت ما دور باشد، خدا او را بر پیشانى در جهنم ساقط می کند.[۵]
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «أساس الاسلام حبّی و حبّ أهل بیتی».[۶] اساس اسلام، دوستی من و اهل بیت من است.
قرآن در پاسخ به این سوال که چرا نبی اکرم صلی الله علیه و آله دوستی و محبت عترت خود را به عنوان پاداش رسالت از مردم خواست جواب می دهد: «قُلْ مَا سَأَلْتُکم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکمْ إِنْ أَجْرِىَ إِلَّا عَلىَ اللَّهِ وَ هُوَ عَلىَ کلُِّ شىَْءٍ شهَِید»؛[۷] بگو مزدی را که درخواست کردم چیزی است که سودش عاید شما است مزد من جز بر خدا نیست... .
یعنی آنچه به عنوان مزد خواستم، عاید شما می گردد و این دوستی و محبت اولیاء همچون اکسیر تحول آفرین، رشددهنده است.
نتایج محبت به اهل بیت علیهم السلام
الف) رسیدن به سعادت: انسان در سایه دوستی اهل بیت علیهم السلام به نیکبختی می رسد. امام علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «أسعد الناس من عرف فضلنا و تقرب الی الله بنا و أخلص حبنا و عمل بما الیه ندبنا وانتهی عما عنه نهینا فذاک منا و هو فی دارالمقامه معنا»؛ نیکبخت ترین مردمان کسی است که برتری جایگاه ما را بشناسد و به وسیله ما به خدا نزدیک شود و محبت ما را در خود خالص گرداند و به آنچه او را فراخوانده ایم عمل کند و از آنچه او را نهی کرده ایم باز ایستد، پس چنین کسی از ما است و در خانه آخرت همراه ما است.[۸]
ب) علاقه و محبت به کسی یا چیزی از قویترین عوامل تلاش و انگیزه ساز در انسان به خصوص نوجوانان و جوانان است. وابستگی های عاطفی، انسان را فعالتر و باانگیزه تر می سازد. پیدایش محبت در دل، موجب تحول و دگرگونی انسان می شود. آدمی همواره به سوی فکر و فرهنگ محبوب کشیده می شود.
از راه محبت اهل بیت علیهم السلام، به ویژه حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می توان دیگر احکام دینی و آموزه های اخلاقی را به فرزندان منتقل کرد؛ چون وقتی امام خوبی ها نزد آنها محبوب شد در عمل به سوی او گرایش می یابند و او را الگو و مرجع خود قرار می دهند.
این از ویژگی های انسان است که اگر کسی نزد او محبوب شد، سعی می کند در گفتار و رفتار به او توجه کند و از او الگو گیرد. شاید حضرت علی علیه السلام بر اساس همین نکته می فرماید: «مَن أحَبَّ شیئاً لَهِجَ بذکرِه» کسی که چیزی را دوست داشته باشد، همواره به یاد اوست. بنابراین محبت حضرت، بستری فراهم می آورد که فرزندان به سمت خوبی ها گرایش یابند.
اما نکته مهم در محبت اهل بیت علیهم السلام شناخت و محبت امام زمان خویش است. چرا که کسی که امام زمان خویش را نشناسد از هیچیک از معتقدات خود حتی از ولایت ائمه قبل نیز بهره نخواهد گرفت. بهترین دلیل بر این ادعا روایت مشهوری است که اهل سنت و شیعیان را نقل می کنند و آن این که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه».[۹]
هر قدر محبت و دلباختگی و ارتباط قلبی با ائمه اطهار علیهم السلام بیشتر باشد، تبعیت و همرنگی و همراهی و همدلی با آنها نیز بیشتر خواهد شد. نقش عشق و محبت در ایجاد همسانی، همفکری و همراهی بسیار مهم است و مردم پیوسته از چهره های محبوبشان الگو و سرمشق می گیرند. ایمان عاطفی به رهبری حتی در اطاعت سیاسی و اجتماعی هم تأثیر می گذارد و زمینه ساز تبعیتی عاشقانه می شود نه یک اطاعت رسمی و تشریفاتی. در این صورت میان «شناخت»، «عشق» و «پیروی» رابطه ای مستحکم به وجود می آید زیرا معرفت، محبت می آورد و محبت ولایت و تبعیت.
ج. کسب آرامش و امنیت فردی و اجتماعی: انسان مطیع و معتقد ولایت ائمه اطهار علیهم السلام در ابعاد فردی و اجتماعی، برخوردار از وجود آثار و برکات ائمه علیهم السلام خواهند شد. به طوری که بعد فردی در روح وی طمأنینه و آرامش می آفریند. انسان تحت ولایت ائمه علیهم السلام از آن جهت که خود را به واسطه جریان فیض الهی در همه هستی وابسته می بیند همواره بر آنان تکیه می کند و به رحمت آنان دل می بندد. همواره امیدوار است و کمتر دچار اضطراب و آشفتگی روحی می شود و چون خود را در محضر آنان می بیند کمتر دچار لغزش و گناه می شود. در بعد اجتماعی نیز جامعه معتقدین به ولایت معصومین علیهم السلام جامعه ای است که در آن همبستگی و همنوایی و نیز رعایت بسیاری از هنجارهای دینی در حد بسیار بالایی وجود دارد، در نتیجه نظم و امنیت بیشتری در آن جامعه حکمفرماست.
پانویس
- ↑ کلینی، ۱۳۶۷، ج۸، ص۱۰۲.
- ↑ سوره شوری/۲۱.
- ↑ طباطبائی، ۱۳۷۵، ج۱۸، ص۴۶؛ مکارم شیرازی، ۱۴۲۱ق، ج۱۵، ص۵۰۸.
- ↑ طباطبایى، ۱۳۷۴، ج۱۴، ص۲۶۵.
- ↑ طبرسی، ۱۳۷۲، ج۷، ص۳۹؛ بانو امین، ج۸، ص۱۹۶، مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج۱۳، ص۲۶۱.
- ↑ متقی، ۱۴۰۹ق، ج۱۲، ص۱۰۵.
- ↑ سوره سبا/۴۷.
- ↑ خوانساری، ۱۳۷۳، ج۲، ص۴۶۱.
- ↑ ری شهری، میزان الحکمه، بی تا، ج۱، ص۱۷۱.
منابع
- بررسي تطبيقي شيوه هاي «تربيت فرزند» در اسلام و «فرزندپروري» در روانشناسي، حمیده اله یاری، دانشگاه اصفهان، دکتر اعظم پرچم، ص73. تاریخ بازیابی: 4 شهریور 1392.