آیه 97 سوره هود: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(معانی کلمات آیه)
(تفسیر آیه)
 
سطر ۸۰: سطر ۸۰:
  
 
6- هميشه علم و شناخت به تنهايى عامل دورى از انحراف نيست. (موسى حقّ را با دليل و برهان، براى مردم روشن مى‌كرد، ولى فرعون مردم را به انحراف دعوت مى‌كرد و مردم از فرعون پيروى مى‌كردند)
 
6- هميشه علم و شناخت به تنهايى عامل دورى از انحراف نيست. (موسى حقّ را با دليل و برهان، براى مردم روشن مى‌كرد، ولى فرعون مردم را به انحراف دعوت مى‌كرد و مردم از فرعون پيروى مى‌كردند)
 +
-------
 +
«1». غافر، 29.
 
}}
 
}}
  

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۰۸

مشاهده آیه در سوره

إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ ۖ وَمَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ

مشاهده آیه در سوره


<<96 آیه 97 سوره هود 98>>
سوره : سوره هود (11)
جزء : 12
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

به سوی فرعون و اشراف قومش، و آنان پیرو حکم و امر فرعون شدند با آنکه هیچ هدایت و رشدی در اطاعت امر فرعون نبود.

به سوی فرعون و اشراف و سرانِ [قومِ] او، ولی [آنان برای حفظ مقام و مال خود] از فرمان فرعون پیروی کردند، در حالی که فرمان فرعون راهنمای به سوی سعادت و خوشبختی نبود.

به سوى فرعون و سران [قوم‌] وى فرستاديم، ولى [سران‌] از فرمان فرعون پيروى كردند، و فرمان فرعون صواب نبود.

به نزد فرعون و مهتران قومش. اما آنان پيرو فرمان فرعون شدند. و فرمان فرعون به راه صواب راه نمى‌نمود.

بسوی فرعون و اطرافیانش؛ اما آنها از فرمان فرعون پیروی کردند؛ در حالی که فرمان فرعون، مایه رشد و نجات نبود!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

to Pharaoh and his elite, but they followed Pharaoh’s dictates, and Pharaoh’s dictates were not right-minded.

To Firon and his chiefs, but they followed the bidding of Firon, and Firon's bidding was not right-directing.

Unto Pharaoh and his chiefs, but they did follow the command of Pharaoh, and the command of Pharaoh was no right guide.

Unto Pharaoh and his chiefs: but they followed the command of Pharaoh and the command of Pharaoh was no right (guide).

معانی کلمات آیه

ملأ: مل‏ء (به فتح- م): پر كردن خواه با آب باشد يا غير آن. ملاء به معنى جماعت و اشراف ناس است كه هيبت آنها سينه‏ ها را پر كند..[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‌ بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ «96»

و به تحقيق ما موسى‌ را با معجزه و براهين روشن فرستاديم،

إِلى‌ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ «97»

به سوى فرعون و اشراف قومش (فرستاديم)، پس آنها (بجاى پذيرفتن دعوت موسى‌،) از فرمان فرعون پيروى كردند، در حالى كه فرمان فرعون مايه‌ى رشد (و نجات) نبود.

نکته ها

تعداد آياتى كه در قرآن مجيد درباره‌ى حضرت موسى عليه السلام و قوم بنى‌اسرائيل وارد شده، در مورد هيچ پيامبر و امّت ديگرى نيامده است، زيرا از اين حضرت بيش از يكصد و سى مرتبه و در بيش از سى سوره نام برده شده است كه خلاصه‌ترين آنها در اين سوره است.

جلد 4 - صفحه 117

كلمه‌ى‌ «سُلْطانٍ»، به معناى سلطه است. گاهى به سلطه‌ى ظاهرى گفته مى‌شود و گاهى در سلطه‌ى منطقى و استدلالى بكار مى‌رود.

پیام ها

1- ادّعاى نمايندگى از جانب خدا بايد همراه نشانه ودليل باشد. «أَرْسَلْنا مُوسى‌ بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ»

2- منطق و معجزه‌ى انبيا عليهم السلام براى همه‌ى مردم، روشن و قابل فهم است. «مُبِينٍ»

3- از مهم‌ترين فلسفه‌ى بعثت انبيا عليهم السلام، طاغوت زدايى، آزادى و رهايى انسان‌ها از قيد بندگى ديگران است. «إِلى‌ فِرْعَوْنَ»

4- بسيارى از مردم، پيروان طاغوت‌ها بوده‌اند. «فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ»

5- بايد شعارهاى تبليغاتى طاغوت‌ها را خنثى كرد. چون فرعون به دروغ اظهار مى‌داشت كه من شما را جز به راه رشد هدايت نمى‌كنم؛ «وَ ما أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشادِ» «1»، اين آيه در مقام جواب مى‌فرمايد: «وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ»

6- هميشه علم و شناخت به تنهايى عامل دورى از انحراف نيست. (موسى حقّ را با دليل و برهان، براى مردم روشن مى‌كرد، ولى فرعون مردم را به انحراف دعوت مى‌كرد و مردم از فرعون پيروى مى‌كردند)


«1». غافر، 29.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)


إِلى‌ فِرْعَوْنَ وَ مَلائِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ (97)

إِلى‌ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ‌: به سوى فرعون و گروه اشراف از قوم او. فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ‌: پس پيروى كردند فرمان فرعون را در كافر شدن و ايمان نياوردن به موسى عليه السّلام. يا تابع طريقه فرعون شدند كه منهمك بود در گمراهى و سركشى و داعى به آنچه ظاهر الفساد بود به سبب فرط جهالت و عدم استبصار ايشان. وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ: و نبود كار فرعون راه راست نماينده، يا نبود صاحب رشد و صواب، بلكه غىّ محض و ضلال صريح بود. و امر ممكن است كه قول يا فعل باشد: قول فرمان او، و فعل كارهائى است كه او مى‌كرد و ايشان به او اقتدا مى‌نمودند و چون در دنيا قوم تابع فرعون شدند، لا جرم در آخرت هم تابع او باشند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‌ بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ (96) إِلى‌ فِرْعَوْنَ وَ مَلائِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ (97) يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ (98) وَ أُتْبِعُوا فِي هذِهِ لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ (99) ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْقُرى‌ نَقُصُّهُ عَلَيْكَ مِنْها قائِمٌ وَ حَصِيدٌ (100)

وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَما أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ لَمَّا جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ ما زادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ (101) وَ كَذلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذا أَخَذَ الْقُرى‌ وَ هِيَ ظالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ (102) إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ (103)

ترجمه‌

و بتحقيق فرستاديم موسى را با آيتهاى خودمان و حجّتى آشكار

بسوى فرعون و اتباعش پس پيروى كردند فرمان فرعون را و نبود امر فرعون موجب هدايت‌

پيشرو ميشود قومش را روز قيامت پس وارد نمايد آنها را در آتش و بد است آن مورديكه ورود شده در آن‌

و از پى آورده شدند در اين سراى لعنت را و در روز قيامت بد است آن عطائى كه عطا كرده شده است‌

اين از اخبار بلدها است كه نقل نمائيم آنرا بر تو بعضى از آنها بر پا است و برخى درو شده‌

و ستم ننموديم ما آنها را ولى ستم نمودند آنها بخودشان پس كفايت ننمودند از آنها خدايا نشان كه ميخواندند از غير خدا هيچ چيز چون آمد فرمان پروردگارت و نيفزودند آنها را جز هلاكت و خسارت‌

و اين چنين است گرفتن پروردگارت چون گرفت بلدها را با آنكه آنها ستم كار بودند همانا گرفتن او دردناك سخت است‌

همانا در آن هر آينه عبرت است براى آنكه بترسد از عذاب آخرت آن روزى است كه جمع كرده شوند براى آن مردم و آنروزى است حاضر كرده شده.

تفسير

خداوند حضرت موسى عليه السّلام را با معجزات بسياريكه شمه‌اى از آنها در ضمن قصص راجعه بآن حضرت ذكر شد مبعوث فرمود بر فرعون و اعيان قوم او كه هر يك از آن معجزات باعتبار دلالتشان بر صدق آنحضرت آيه و دليل بودند و باعتبار دلالتشان بر كذب مخالفان او حجت و سلطان و عصا در ميان آنها ممتاز بود بحجّيت واضحه كه موجب سلطنت و غلبه بر خصم بود و باين اعتبار معبّر بلفظ مفرد و معنون بسلطان مبين شده است و بقدرى حب دنيا و تقليد و تعصّب در آنقوم رسوخ پيدا كرده بود كه با مشاهده آن معجزات كثيره ظاهره باز متابعت نمودند امر فرعون را بكفر و اقرار بخدائى او و معلوم است كه چنين امرى موجب رشد و هدايت نيست بلكه موجب غوايت و ضلالت است و در روز قيامت هر مفسد و ضالّ و مضلّى پيشرو و مقدّم و امام اتباع خود است تا خود و پيروان خود را بمنزل اصلى برساند چنانچه هر مصلح و مهتدى و هادى هم پيشرو و مقدّم و امام پيروان خود است تا بمقصد برسند مثلا ابو بكر

جلد 3 صفحه 107

و عمر و عثمان ائمّه و پيشروان اهل سنّتند تا آنها را بجايگاه خودشان برسانند و امير المؤمنين و امام حسن و امام حسين عليهم السلام ائمّه و پيشروان شيعيانند تا آنها را بمقام خودشان و اصل فرمايند و پيرو پيروان كفر و ضلال لعنت و محروميّت از رحمت احديّت است در دنيا و آخرت و اين لعنت كه ملازم با عذاب است چون در مقابل عطايا و نعم اهل بهشت است بمنزله عطائى است كه بدوزخيان اعطاء شده و اين اجمالى است از اخبار بلاد و اقواميكه بعذاب الهى در نتيجه طغيان گرفتار شدند كه خداوند بغرض عبرت خلق براى پيغمبر خود نقل فرموده و بعضى از آن بلاد هنوز باقى است باعيان يا آثارشان مانند زراعتى كه بجاى خود ايستاده و ثابت است و بعضى بكلى محو و نابود شده كه اثرى هم از آن باقى نيست مانند مزرعه‌اى كه درو شود و اثرى از زراعت در آن باقى نماند و العياذ باللّه تصوّر نشود خداوند بآنها ظلم نموده كه در دنيا و آخرت از نعمت خود محروم و بعذاب دائم گرفتار فرموده چون آنها خودشان ظلم نمودند در باره خودشان كه سرمايه ترقى و تعالى را از دست دادند و موجبات فنا و زوال و استيصال و استحقاق خلود در عذاب را براى خودشان تهيّه نمودند و بهيچ وجه پرستش خدايان باطل و تبعيّت سلاطين جور براى آنها نافع و مفيد نشد و اينها نتوانستند از پرستش و ستايش كنندگان خودشان دفاع نمايند در موقع ورود عذاب الهى و جز هلاكت و خسارت براى اتباع خودشان چيزى زياد ننمودند و كيفيّت گرفتن خداوند اهل بلاديرا كه ستم نمودند بخودشان و خلق براى انتقام و تعذيب آنستكه بآنها مهلت ميدهد تا بنهايت شقاوت برسند و پس از آن غضب ميكند و از آنها انتقام ميكشد بعذاب دردناك سخت كه رهائى از آن ممكن نيست چنانچه قريب باين معنى در باره هر ظالمى از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل شده با تمسّك باين آيه شريفه و در اين اخبار و قصص اقوام سابقه هالكه عبرت است براى كسيكه از عذاب آخرت مى‌ترسد چون معتقد بمعاد است و ميداند كه اينها نمونه‌اى از آن عذاب عظيم است نه كسيكه بكلى غافل است و متوجّه باين معانى نيست و اين روز عذاب و آخرت و روز قيامت روزى است كه خداوند خلق اوّلين و آخرين را براى جمع شدن در آنروز خلق فرموده كه هر كس بكمال لايق و نتيجه عقايد و اعمال خود از خير و شرّ برسد و آنروز مشهود است كه تمام مخلوقات از جنّ و انس و اهل آسمان و زمين‌

جلد 3 صفحه 108

آنروز را خواهند ديد و مانند آن روزى نيست و تمام انبياء و رسل شهادت بوقوع آن داده و مى‌دهند چنانچه قمّى ره فرموده و عياشى ره از يكى از صادقين عليهما السلام نقل نموده در تفسير اين آيه كه آنروز قيامت است و آن روز موعود است ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِلي‌ فِرعَون‌َ وَ مَلائِه‌ِ فَاتَّبَعُوا أَمرَ فِرعَون‌َ وَ ما أَمرُ فِرعَون‌َ بِرَشِيدٍ (97)

ارسال‌ موسي‌ بسوي‌ فرعون‌ و گروه‌ ‌او‌ ‌که‌ قبطيان‌ باشند بوده‌ لكن‌ قوم‌ فرعون‌ ‌پس‌ ‌از‌ مشاهده‌ ‌اينکه‌ معجزات‌ باهره‌ متابعت‌ فرعون‌ ‌را‌ كردند و ايمان‌ نياوردند و بامر فرعون‌ رفتار كردند و حال‌ آنكه‌ امر فرعون‌ ‌بر‌ خلاف‌ عقل‌ و صلاح‌ و حس‌ّ و و جدان‌ بوده‌ احمقانه‌ طبق‌ هوي‌ و هوس‌ و كبر و عناد و عصبيت‌ بوده‌ و هيچ‌ گونه‌ رشدي‌

جلد 11 - صفحه 117

‌در‌ ‌آن‌ نبود.

إِلي‌ فِرعَون‌َ وَ مَلَائِه‌ِ حضرت‌ موسي‌ فقط مبعوث‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ نبود بلكه‌ ‌بر‌ بني‌ اسرائيل‌ ‌هم‌ مبعوث‌ ‌شده‌ ‌بود‌ و دينش‌ ناسخ‌ دين‌ ابراهيم‌ ‌بود‌ نسبت‌ بامّت‌ ‌خود‌ و باقي‌ ‌بود‌ ‌تا‌ زمان‌ عيسي‌ لذا اولوا العزم‌ ‌بود‌ فقط بني‌ اسماعيل‌ بدين‌ ابراهيم‌ باقي‌ بودند ‌تا‌ زمان‌ بعثت‌ حضرت‌ رسالت‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌.

فَاتَّبَعُوا ملاء فرعون‌ ‌که‌ قبطيان‌ و لشگريان‌ ‌او‌ بودند فقط مردي‌ ‌از‌ آل‌ فرعون‌ ‌که‌ مخفيانه‌ ايمان‌ آورد ‌که‌ ‌در‌ سوره‌ مؤمن‌ شرح‌ حالش‌ بيان‌ ‌شده‌ و زن‌ فرعون‌ آسيه‌ ‌که‌ فرعون‌ ‌او‌ ‌را‌ كشت‌ بنحو سختي‌ ‌که‌ ‌در‌ قرآن‌ ‌از‌ قول‌ ‌او‌ نقل‌ ميفرمايد إِذ قالَت‌ رَب‌ِّ ابن‌ِ لِي‌ عِندَك‌َ بَيتاً فِي‌ الجَنَّةِ وَ نَجِّنِي‌ مِن‌ فِرعَون‌َ وَ عَمَلِه‌ِ وَ نَجِّنِي‌ مِن‌َ القَوم‌ِ الظّالِمِين‌َ تحريم‌ ‌آيه‌ 11.

أَمرَ فِرعَون‌َ ‌که‌ منع‌ شديد كرد ‌از‌ ايمان‌ بموسي‌ ‌آنها‌ ‌هم‌ متابعت‌ كردند و چندين‌ مرتبه‌ ‌در‌ مقام‌ قتل‌ موسي‌ و كساني‌ ‌که‌ باو ايمان‌ آورده‌ بودند ‌بر‌ آمدند ‌تا‌ ‌خدا‌ دفع‌ شرّ ‌آنها‌ ‌را‌ كرد و تماما ‌در‌ رود نيل‌ غرق‌ شدند.

وَ ما أَمرُ فِرعَون‌َ بِرَشِيدٍ رشد مقابل‌ سفاهت‌ ‌است‌ سفيه‌ كسي‌ ‌را‌ گويند ‌که‌ افعال‌ و اقوالش‌ عقلايي‌ نباشد چه‌ سفاهتي‌ ‌است‌ بالاتر ‌از‌ اينكه‌ بگويد فَأَوقِد لِي‌ يا هامان‌ُ عَلَي‌ الطِّين‌ِ فَاجعَل‌ لِي‌ صَرحاً لَعَلِّي‌ أَطَّلِع‌ُ إِلي‌ إِله‌ِ مُوسي‌ قصص‌ ‌آيه‌ 38 ‌ يا ‌ بگويد أَنَا رَبُّكُم‌ُ الأَعلي‌ نازعات‌ ‌آيه‌ 24، ‌ يا ‌ بگويد يا هامان‌ُ ابن‌ِ لِي‌ صَرحاً لَعَلِّي‌ أَبلُغ‌ُ الأَسباب‌َ مؤمن‌ ‌آيه‌ 38، يك‌ عاقل‌ ‌در‌ اينها نبود ‌که‌ بگويد صرح‌ غايت‌ ارتفاعش‌ چهل‌ متر ‌است‌ آيا خداي‌ موسي‌ ‌در‌ چهل‌ متري‌ ‌در‌ هوا منزل‌ كرده‌ آنهم‌ ‌اينکه‌ طرف‌ ‌که‌ صرح‌ تو بنا ‌شده‌، ‌ يا ‌ اسباب‌ سماوات‌ ‌در‌ چهل‌ متري‌ ‌است‌، ‌ يا ‌ بگويد تو رب‌ّ اعلا هستي‌ پيش‌ ‌از‌ وجودت‌ كجا بودي‌ و ‌بعد‌ ‌از‌ مردنت‌ كجا هستي‌، ‌ يا ‌ بگويد يا أَيُّهَا المَلَأُ ما عَلِمت‌ُ لَكُم‌ مِن‌ إِله‌ٍ غَيرِي‌ قصص‌ ‌آيه‌ 38 و ‌غير‌ اينها ‌از‌ مزخرفات‌

118

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 97)- موسی را با آن معجزات کوبنده و آن منطق نیرومند «به سوی فرعون و ملأ او فرستادیم» (إِلی فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ).

اما اطرافیان فرعون که با قیام موسی، منافع نامشروع خود را در خطر می‌دیدند، حاضر نشدند در برابر او و معجزات و منطقش تسلیم گردند «لذا از فرمان فرعون پیروی کردند» (فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ).

«اما فرمان فرعون هرگز ضامن سعادت آنها و مایه رشد و نجات نبود» (وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِیدٍ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع