آیه 65 سوره مریم: تفاوت بین نسخهها
(←معانی کلمات آیه) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۲: | سطر ۴۲: | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
سميا: آن در آيه به معنى همتا و نظير است. | سميا: آن در آيه به معنى همتا و نظير است. | ||
− | اصطبر: صبر: استقامت اصطبار: وادار كردن به صبر | + | |
+ | اصطبر: صبر: استقامت اصطبار: وادار كردن به صبر.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | ||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ ۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۲۲
<<64 | آیه 65 سوره مریم | 66>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
همان خدایی که آفریننده آسمانها و زمین است و هر چه بین آنهاست، پس باید همان خدای یکتا را پرستش کنی و البته در راه بندگی او صبر و تحمل کن (که اگر او را به خدایی نپرستی) آیا دیگری را مانند او به نام خدا (یی لایق پرستش) خواهی یافت؟
[اوست] پروردگار آسمان ها و زمین و آنچه میان آن دو قرار دارد؛ پس او را بِپرَست و بر پرستیدنش شکیبا باش. آیا برای او همنامی می دانی [که او هم پروردگار آسمان ها و زمین باشد؟!]
پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است. پس او را بپرست و در پرستش او شكيبا باش. آيا براى او همنامى مىشناسى؟
پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دوست. او را بپرست و در پرستش شكيبا باش. آيا همنامى براى او مىشناسى؟
همان پروردگار آسمانها و زمین، و آنچه میان آن دو قرار دارد! او را پرستش کن؛ و در راه عبادتش شکیبا باش! آیا مثل و مانندی برای او مییابی؟!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
سميا: آن در آيه به معنى همتا و نظير است.
اصطبر: صبر: استقامت اصطبار: وادار كردن به صبر.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا «65»
پروردگار آسمانها وزمين وآنچه ميان آن دو قرار دارد؛ تنها او را پرستش كن و براى عبادتش شكيبا باش، آيا براى او همتا و هم نامى مىشناسى؟
نکته ها
براى كلمهى «سمىّ» چند معنا ذكر شده است: شريك، همانند، همنام و فرزند.
كلمه «رَبِّكَ» در آيه قبل و كلمه «رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» در اين آيه نشان وحدت مديريّت در اداره زندگى بشر با تمام هستى است.
عبادت، تنها ذكر خداوند و نماز نيست، زيرا اين گونه عبادتها مشكلى ندارد تا به صبر و مقاومت نيازمند باشد. پس مراد از «فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ» عبادتى است كه انسان را دچار تضادها، طاغوتها ومشكلات فراوان مىكند وبخاطر همين، نيازمند صبر واستقامت است. در روايتى از حضرت على عليه السلام مىخوانيم كه درباره معناى «هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا» فرمودند: هيچ
«1». ضحى، 3.
«2». تفسير فى ظلالالقرآن؛ تبيان.
جلد 5 - صفحه 294
كس به نام اللّه ناميده نشده است. «1»
پیام ها
1- فلسفهى عبادت ما در برابر خداوند، ربوبيّت انحصارى او نسبت به همهى هستى است. رَبُّ السَّماواتِ ... فَاعْبُدْهُ
2- عبادت، صبر لازم دارد. «فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ» (عبادت، يك نوع مبارزه با هوسها و طاغوتهاست كه صبر مىخواهد.)
3- خداوند تورا فراموش نكرده است، پس تو نيز او را فراموش نكن. وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا ... فَاعْبُدْهُ
4- خداوند، فرزند ندارد و هيچ موجودى مثل او نيست. «هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا (65)
بعد از آن بيان امتناع نسيان را نسبت به ذات خود فرمايد:
رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ: ذات الهى پروردگار آسمانها و زمين. وَ ما بَيْنَهُما: و آنچه ميان آنهاست، يا پروردگار آسمان و زمين و پرورنده اهالى آن نشايد كه فراموش كار باشد. فَاعْبُدْهُ: پس ذات احديت او را پرستش نما.
وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ: و شكيبا باش مر پرستش او را. يعنى چون دانستى كه تو را يا اعمال بندگان را فراموش نفرمايد، بر عبادت خود ثابت قدم باش و به ناملايمات كفار و شدائد اطاعت دلتنگ مشو.
بعد از تقرير امر به عبادت، انكار مثليت و اثبات يگانگى ذات خود فرمايد كه: هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا: آيا مىدانى براى خدا مانندى كه او را اله توان گفت يا همنامى؟ يعنى نمىدانى ذاتى را غير از ذات احديت اللّه نام بوده باشد. و اين از جمله سطوات آثار الهى است كه هيچكس از مشركان معبود خود را اللّه نام ننهاده، بلكه آن را اله گفتهاند. يا مىدانى احدى را ناميده شود اللّه خالق رازق محيى مميت قادر بر جزاى ثواب و عقاب، سواى ذات احديت پروردگار تا او را عبادت كنى؟ پس چون ندانى اين را، ملزم و ملازم شو به پرستش او سبحانه، زيرا چاره نيست از تسليم امر الهى و امتثال فرمان سبحانى.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمنُ عِبادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا (61) لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً إِلاَّ سَلاماً وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيًّا (62) تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبادِنا مَنْ كانَ تَقِيًّا (63) وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلاَّ بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ ما بَيْنَ أَيْدِينا وَ ما خَلْفَنا وَ ما بَيْنَ ذلِكَ وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا (64) رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا (65)
ترجمه
بهشتهاى اقامت دائمى كه وعده داده خداوند بخشنده بندگانش را بامر ناپيدا همانا باشد وعده او بجا آورده شده
نميشنوند در آن سخن بيهودهاى ولى ميشنوند سلام را و مر ايشانرا است روزيشان بامداد و شبانگاه
اين آن بهشتى است كه بميراث ميدهيم از بندگان خود آنرا كه باشد پرهيزكار
و فرود نمىآئيم مگر بفرمان پروردگارت مرا و را است آنچه در پيش روى ما است و آنچه در پشت سر ما است و آنچه ميان اين دو است و نباشد پروردگار تو فراموش كار
پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است پس عبادت كن او را و بردبارى كن بر عبادت او آيا ميدانى براى او همنامى.
تفسير
- خداوند متعال در آيه قبل بكسانيكه توبه نمودند و كار خوب كردند وعده بهشت داد و در اين آيه اوصاف آنرا بيان فرموده باين تقريب كه آن يك بهشت نيست بلكه بهشتهاى متعدد است كه جاى اقامت دائمى است چون اصل
جلد 3 صفحه 484
عدن بمعناى اقامت است و دوام مستفاد از اضافه جنّات بآن ميشود پس تصوّر نشود كه تمام اهل بهشت در يك جا جمع ميشوند بلكه گفتهاند هر مؤمنى بهشت مخصوصى دارد و خداوند وعده داده است بندگان مؤمن خود را بآن و ايشان مطمئن شدند با آنكه غايب بود از انظارشان چون ميدانستند كه وعده خدا تخلّف نميكند و بهشت موعود و اصل بايشان ميگردد و ايشان هم واصل بآن ميشوند پس بهشت هم آتى است و هم مأتى و وعده خدا منجز است و بجا آورده شده و نميشنوند اهل بهشت در آن كلام لغو و بيهوده و بىفائده و زيادى و باطل و دشنام و امثال اينها را بلكه ميشنوند تحيّت و درود و سلام ملائكه و خودشان را بيكديگر كه موجب سلامتى و ايمنى از آلام و اسقام است و روزى ايشان صبح و شام بآنها ميرسد و ظاهرا مراد آنستكه روزى آنها پيوسته در تمام اوقات بايشان ميرسد چون آنجا آفتاب و ماه و روز و شبى نيست بلكه عالم نور و روشنى صرف است و تاريكى و ظلمتى وجود ندارد ولى قمّى ره نقل فرموده كه اين در بهشتهاى دنيا پيش از قيامت است چون صبح و شام در بهشت آخرت و دائم نيست بلكه در بهشتهائى است كه منتقل ميشود بآنها ارواح اهل ايمان و در آنها آفتاب و ماه است اين بهشت با اين اوصاف را خداوند مانند ارثى كه از مورث بعد از ارتحالش از دنيا بوارث ميرسد كه ملك طلق او است و هيچ مسئوليّت و گرفتارى براى او ندارد عطا ميفرمايد به بندگان پرهيزكار خود بعد از انتقال آنها از اين عالم بعالم ديگر در مجمع از ابن عباس نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بجبرئيل فرمود چرا بيش از اين نزد ما نميآئى اين آيه نازل شد كه مفادش جواب جبرئيل است كه بتلقين الهى عرض ميكند و فرود نميآئيم ما مگر بامر خدا يعنى من باراده خودم نميتوانم خدمت برسم تقدير امور آتيه و امور گذشته و امر فعلى ما بدست خدا است از هيچ مكانى بمكان ديگر منتقل نميشويم و در هيچ زمانى تا زمان ديگر حركت نميكنيم مگر بدستور الهى و هيچگاه خداوند تو را بحال خود واگذار و فراموش نميكند اگر چه براى مصلحتى در وحى تأخيرى روى دهد در توحيد از امير المؤمنين عليه السّلام در اين آيه نقل نموده كه خداوند تبارك و تعالى نيست آنكه فراموش كند يا غفلت نمايد بلكه او است حفيظ و عليم او پروردگار آسمانها و زمين و ما بين آنها است از موجودات بايد همه را در تمام
جلد 3 صفحه 485
احوال مراقبت و نگهدارى و نگهبانى كند چگونه ممكن است فراموش كار باشد پس صبر كن و ثابت قدم باش بر عبادت و اطاعت او آيا اى حبيب من ميدانى و مىيابى كسى را كه سزاوار نام الهى باشد كه بشود او را خدا خواند و شريك او يا مثل و شبيه و مانند او قرار داد و نيز در توحيد از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد آنستكه آيا ميدانى احدى را كه نام او خدا باشد غير از خدا و واضح است كه مراد از سؤال نفى است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
رَبُّ السَّماواتِ وَ الأَرضِ وَ ما بَينَهُما فَاعبُدهُ وَ اصطَبِر لِعِبادَتِهِ هَل تَعلَمُ لَهُ سَمِيًّا (65)
پروردگار آسمانها و زمين و آنچه بين آسمان و زمين است، پس بايد او را عبادت كني و خود را صابر گرداني از براي عبادت او آيا ميداني از براي او هم اسمي که مقام ربوبيت داشته باشد و لو در خلقت يك مورچه و پشه.
رَبُّ السَّماواتِ اينکه فضاي عالم هر قسمت او که در او يكي و زيادتر از كرات علويّه مثل قمر و شمس و كواكب باشد او را بسماء تعبير ميكنند که او را بيك نامي ميخوانند (قمر است و عطارد و زهره و شمس و مرّيخ و مشتري و زحل) و ثوابت که كرسي نام شده و عرش که فلك غير مكوكب ميگويند.
وَ ما بَينَهُما که هواي بين آسمان و زمين است و رعد و برق و غيم و باران و رياح و برف و تگرگ و امثال اينها. فاعبده که اصل خلقت جن و انس براي عبادت پروردگار عالميان است.
وَ ما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الإِنسَ إِلّا لِيَعبُدُونِ و الذاريات آيه 56 و اقسام عبادت بسيار است از امور قلبيه و نفسيه و بدنيه و خارجيه و اجنبيه و مستحبيه.
وَ اصطَبِر لِعِبادَتِهِ البته عبادت زحمت و مرارت دارد و بر خلاف هواي نفس است،
جلد 12 - صفحه 466
بايد انسان دشمنهاي خود را دور كند که دنيا و هواي نفس و شيطان هستند و كنار گذارد و خود را مهيّا نمايد براي بندگي و اطاعت و فرمان برداري پروردگار خود.
هَل تَعلَمُ لَهُ سَمِيًّا ذات مقدس پروردگار عالميان يكي است مثل و مانند و شبيه و عديل و ضدي و ندي از براي او نيست ذاتا و صفة و فعلا و عبادة و نظرا که شرح آنها را مكرر بيان كرديم آن هم بتوحيدي که امير المؤمنين بيان ميفرمايد:
در جنگ صفين که بدو معني صحيح است و بدو معني غلط و باطل است و شرحش در مجلّد دوم در آيه شريفه شهد اللّه بيان شده، توحيد بمعني نفي اعضاء و اجزاء حتي وجود و ماهيت، و بمعني نفي صفات و عوارض، نه توحيد عددي و نه جنسي و نوعي ..
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 65)- سپس اضافه میکند: اینها همه به فرمان پروردگار توست «پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان این دو قرار دارد» (رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما).
ج3، ص99
حال که چنین است و همه خطوط به او منتهی میشود، «پس تنها او را پرستش کن» (فَاعْبُدْهُ). عبادتی توأم با توحید و اخلاص.
و از آنجا که در این راه- راه بندگی و اطاعت و عبادت خالصانه خدا- مشکلات و سختیها فراوان است، اضافه میکند: «و در راه عبادت او صابر و شکیبا باش» (وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ).
و در آخرین جمله میگوید: «آیا مثل و مانندی برای او (خداوند) مییابی»؟
(هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِیًّا).
این جمله در حقیقت دلیلی است بر آنچه در جمله قبل آمده، یعنی، مگر برای ذات پاکش شریک و مانندی هست که دست به سوی او دراز کنی و او را پرستش نمائی؟!
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم