آیه 24 سوره اسراء: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَ...» ایجاد کرد) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | اخفض: خفض: فرود آوردن: «الخفض: ضدّ الرفع»، «اخفض»: فرود آور و بخوابان منظور از آن تواضع است «جناح»: بال و طرف. | |
+ | .<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | ||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۱۶
<<23 | آیه 24 سوره اسراء | 25>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و همیشه پر و بال تواضع و تکریم را با کمال مهربانی نزدشان بگستران و بگو: پروردگارا، چنانکه پدر و مادر، مرا از کودکی (به مهربانی) بپروردند تو در حق آنها رحمت و مهربانی فرما.
و برای هر دو از روی مهر و محبت، بال فروتنی فرود آر و بگو: پروردگارا! آنان را به پاس آنکه مرا در کودکی تربیت کردند، مورد رحمت قرار ده.
و از سر مهربانى، بالِ فروتنى بر آنان بگستر و بگو: «پروردگارا، آن دو را رحمت كن چنانكه مرا در خردى پروردند.»
در برابرشان از روى مهربانى سر تواضع فرود آور و بگو: اى پروردگار من، همچنان كه مرا در خُردى پرورش دادند، بر آنها رحمت آور.
و بالهای تواضع خویش را از محبّت و لطف، در برابر آنان فرود آر! و بگو: «پروردگارا! همانگونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
اخفض: خفض: فرود آوردن: «الخفض: ضدّ الرفع»، «اخفض»: فرود آور و بخوابان منظور از آن تواضع است «جناح»: بال و طرف. .[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّيانِي صَغِيراً «24»
و از روى مهربانى و لطف، بالِ تواضع خويش را براى آنان فرودآور و بگو: پروردگارا! بر آن دو رحمت آور، همان گونه كه مرا در كودكى تربيت كردند.
جلد 5 - صفحه 42
پیام ها
1- فرزند در هر موقعيّتى كه هست، بايد متواضع باشد و كمالات خود را به رُخ والدين نكشد. «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ»
2- تواضع در برابر والدين، بايد از روى مهر و محبت باشد، نه ظاهرى و ساختگى، يا براى گرفتن اموال آنان. وَ اخْفِضْ لَهُما ... مِنَ الرَّحْمَةِ
3- فرزند بايد نسبت به پدر مادر، هم متواضع باشد، هم برايشان از خداوند رحمت بخواهد. وَ اخْفِضْ ... وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما
4- دعاى فرزند در حقّ پدر و مادر مستجاب است، وگرنه خداوند دستور به دعا نمىداد. وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما ...
5- دعا به پدر و مادر، فرمان خدا و نشانهى شكرگزارى از آنان است. قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما ...
6- در دعا از كلمه «رَبِّ» غفلت نكنيم. «قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما»
7- رحمت الهى، جبران زحمات تربيتى والدين است. «رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّيانِي» گويا خداوند به فرزند مىگويد: تو رحمت خود را دريغ مدار، واز خدا نيز استمداد كن كه اداى حقّ آنان از عهدهى تو خارج است.
8- گذشتهى خود، تلخىها و مشكلات دوران كودكى وخردسالى را كه بر والدين تحميل شده است از ياد نبريد. «كَما رَبَّيانِي صَغِيراً»
9- پدر و مادر بايد بر اساس محبّت فرزندان را تربيت كنند. «ارْحَمْهُما كَما رَبَّيانِي»
10- انسان بايد از مربّيان خود تشكّر وقدردانى كند. «ارْحَمْهُما كَما رَبَّيانِي»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّيانِي صَغِيراً «24»
«1» بحار الانوار، جلد 71، باب 61، صفحه 44، حديث 47، (روايت از امام رضا عليه السّلام)- وسايل الشيعه، ابواب فعل المعروف، جلد 8، حديث 14، (از حضرت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله)
جلد 7 - صفحه 355
نوع چهارم از دستور نسبت به والدين:
وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ: و فرو گير براى ايشان بال تذلل و تواضع را از فرط بخشش. كنايه است از كوچكى و فروتنى و تكبر ننمودن نسبت به آنان، و لطف و مدارا و ملايمت را منظور داشتن. براى آن كه تو ديروز محتاج ايشان بودى در تربيت و مساعدت، و امروز ايشان محتاج تواند در خدمت و تقويت.
نوع پنجم از وظايف مقرره: وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما: و بگو اى پروردگار من رحم كن و ببخشاى بر ايشان. كَما رَبَّيانِي صَغِيراً: همچنان كه پروردگار مرا در حالتى كه كوچك بودم، يعنى بر ايشان رحمتى فرما كه مانند رحمت ايشان باشد بر من به تربيت و شفقت و ارشاد و حقيقت دعاى رحمت از اولاد نسبت به پدر و مادر آن است كه اگر مؤمنند گويند: بار خدايا، ايشان را از عقوبت آن جهان برهان و به بهشتشان برسان، و اگر كافرند گويد: بار خدايا ره نما و هدايت فرما ايشان را به اسلام و ايمان.
تنبيه: يكى از وظايف واجبه هر شخصى، احسان به والدين است. و در اهميت آن همينقدر كافى است كه بعد از امر به عبادت ذات احديت خود، احسان به والدين را مقدم داشته؛ و احاديث بسيار نيز در آن وارد گشته از جمله در كافى «1» از حضرت صادق:
ما يمنع الرجل منكم ان يبرّ والديه حيين او ميتين؛ يصلّى عنهما و يتصدّق عنهما و يحجّ عنهما و يصوم عنهما فيكون الّذى صنع لهما و له مثل ذلك فيزيده اللّه عزّ و جلّ ببرّه و صلاته خيرا كثيرا.
فرمود: چه منع كند مرد را اين كه نيكى كند والدين خود را، زنده باشند يا مرده، نماز گزارد از جانب ايشان، و تصدق نمايد به نيابت آن دو، و حج كند
«1» اصول كافى، جلد 2، كتاب الايمان و الكفر، باب البرّ بالوالدين، صفحه 159، حديث 7.
جلد 7 - صفحه 356
از جانب آن دو، و روزه دارد از براى آن دو. پس مىباشد آنچه براى آنان بجا آورده و براى او هم مثل آن باشد، پس زياد فرمايد خداوند عزّ و جلّ به نيكى و نماز او خير زياد را.
آيه كريمه و حديث شريف دال است بر آن كه دعا و اعمال حسنه نسبت به والدين مرده، از اولاد، مستحسن و مقبول باشد، و الّا امر به آن لغو، و از حكيم على الاطلاق محال باشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قَضى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَرِيماً «23» وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّيانِي صَغِيراً «24» رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِما فِي نُفُوسِكُمْ إِنْ تَكُونُوا صالِحِينَ فَإِنَّهُ كانَ لِلْأَوَّابِينَ غَفُوراً «25»
ترجمه
- و حكم كرد پروردگار تو كه عبادت نكنيد مگر او را و احسان كنيد بپدر و مادر احسان كردنى هر گاه برسد نزد توبه پيرى يكى از آن دو يا هر دوشان پس مگوى مر آن دو را اف و از خود مران آن دو را و بگوى مر آن دو را گفتارى پسنديده
و بزير آور براى آندو بال فروتنى را از مهربانى و بگو پروردگار من رحمت كن آندو را چنانچه تربيت نمودند مرا در كوچكى
پروردگار شما داناتر است بآنچه در باطن شما است اگر باشيد از شايستگان پس بدرستيكه او باشد مر باز گشت كنندگان را آمرزنده.
تفسير
- خداوند حكم قطعى فرموده بآنكه عبادت نكنند بندگان جز او را و بآنكه احسان نمايند بپدر و مادر احسانى را كه سزاوار باشد بمقام آن دو و اولاد چون بعد از حقّ خداوند حقّى ببزرگى حقّ آن دو نيست و فرموده اگر برسند يكى از آن دو يا هر دو به پيرى در حاليكه محتاج بكفالت و حمايت ولد باشند در
جلد 3 صفحه 352
مقابل آن دو كلمه اف را كه دلالت بر ملالت و كدورت دارد بر زبان جارى منما و مران آن دو را به بلند نمودن صوت خود از صوت آن دو و باجابت ننمودن ملتمس و متوقع آن دو و مجادله نمودن با آن دو و امثال اينها كه منافى با انتظار و توقعاتشان باشد بر حسب امكان بلكه گفتگو كن با ايشان بگفتار خوب خوش شايسته پسنديده نزد عقلاء و مردم با ادب و مانند مرغ كه جوجه خود را در زير بال جاى ميدهد فروتنى و ذلّت را شعار خود قرار ده براى پدر و مادر و آن دو را بمهربانى در كنار خود گير و در كنف حمايت خويش جاى ده و بگو پروردگارا رحم فرما بر آن دو برحمت باقيه خود و اكتفا نفرما برحمت فانيه خويش چنانچه آن دو مرا كه بنده توام تربيت نمودند و ارشاد كردند در كودكى برحمت و مهربانى در كافى و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه چون بپدر و مادر نظر كنى مگشاى دو چشم خود را بروى آن دو مگر برحمت و رقت و بلند مكن صداى خود را از صداى آنها و نه دست خود را بالاى دست آنها و مگذار قدم خود را جلوتر از قدم آنها و فرمود اگر خدا ميدانست كمتر از كلمه اف را هر آينه نهى ميفرمود از آن و آن كمترين مرتبه عقوق است و در كافى زياد فرموده كه از عقوق آنستكه فرزند بر پدر و مادر به تندى نگاه كند و بقيّه اخبار اين باب در سوره بقره ذيل آيه الّذين ينقضون عهد اللّه گذشت پروردگار شما داناتر است از خود شما بآنچه در باطن نفوس شما است از قصد احسان و اسائه بپدر و مادر و حسن سلوك با آنها و اخلاص در اعمال و غير اينها و اگر در واقع خوش نفس و نيك اعتقاد و نيكو كردار و موصوف بصلاح باشيد و احيانا قصور يا تقصيرى در اداء وظائف براى شما روى دهد و توبه كنيد خداوند گناه توبه كنندگان را ميآمرزد و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه اوّاب توّاب متعبّد است كه از گناه خود رجوع نموده و نيز عيّاشى ره از آنحضرت نقل نموده كه آنها توبه كنندگان متعبّدانند و ذكر شرط صلاح ظاهرا براى اشاره بآنستكه حسن سلوك با پدر و مادر و رجوع از گناه ناشى از صلاح واقعى و طينت پاك است.
جلد 3 صفحه 353
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ اخفِض لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحمَةِ وَ قُل رَبِّ ارحَمهُما كَما رَبَّيانِي صَغِيراً «24»
متواضع شو و فروتني كن نزد والدين از روي رحمت و محبت و در حق آنها دعا كن و بگو پروردگار من پدر و مادر مرا رحمت فرما چنانچه مرا تربيت كردند در حالي که صغير بودم وَ اخفِض لَهُما جَناحَ الذُّلِّ كنايه از اينكه چون كبوتر و دجاجه وقتي که صاحبش يا همسرش باو متوجه ميشود بالهاي خود را جمع ميكند و روي زمين پهن ميشود اشاره بتسليم است بايد نسبت بوالدين كوچكي كرد و تسليم اوامر آنها شد و خود را نسبت بآنها ذليل دانست من الرحمة از روي محبت و مهرباني نه از روي كره و اجبار وَ قُل رَبِّ ارحَمهُما در حق آنها طلب مغفرت و عفو و رحمت نما حيّا و ميتا.
كَما رَبَّيانِي صَغِيراً هر چه خدمت كني تدارك حقوق آنها نميشود که تا چه درجه زحمت در تربيت تو كشيدند بالاخص مادر که ميفرمايد حَمَلَتهُ أُمُّهُ كُرهاً وَ وَضَعَتهُ كُرهاً احقاف آيه 14 حَمَلَتهُ أُمُّهُ وَهناً عَلي وَهنٍ وَ فِصالُهُ فِي عامَينِ لقمان آيه 14.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 24)- و نهایت فروتنی را در برابر آنها بنما «و بالهای تواضع خود را در برابرشان از محبت و لطف فرود آر» (وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ).
«و بگو: بار پروردگارا! آنها را مشمول رحمت خویش قرار ده همان گونه که در کودکی مرا تربیت کردهاند» (وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی صَغِیراً).
اگر پدر و مادر آن چنان مسن و ناتوان شوند که به تنهایی قادر بر حرکت و دفع آلودگیها از خود نباشند، فراموش نکن که تو هم در کودکی چنین بودی و آنها از هرگونه حمایت و محبت از تو دریغ نداشتند محبت آنها را جبران نما.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم