آیه 13 سوره ابراهیم: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِ...» ایجاد کرد) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | ملتنا: ملة: دين و طريقت..<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | |
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۳۴
<<12 | آیه 13 سوره ابراهیم | 14>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
باز کافران به رسولان پاسخ دادند که ما البته شما را از شهر و دیار خود بیرون میکنیم مگر آنکه به آیین ما برگردید، در این حال (که رسولان مأیوس از ایمان کافران شدند) خدا به آنها وحی فرمود که (غم مخورید) البته ما ستمکاران را هلاک خواهیم کرد.
ولی کفرپیشگان به پیامبرانشان گفتند: مسلماً ما شما را از سرزمین خود بیرون خواهیم کرد، مگر اینکه هم کیش ما شوید. پس پروردگارشان به آنان وحی کرد: ما قطعاً ستمکاران را نابود می کنیم.
و كسانى كه كافر شدند، به پيامبرانشان گفتند: «شما را از سرزمين خودمان بيرون خواهيم كرد مگر اينكه به كيش ما بازگرديد.» پس پروردگارشان به آنان وحى كرد كه حتماً ستمگران را هلاك خواهيم كرد.
كافران به پيامبرانشان گفتند: يا شما را از سرزمين خود مىرانيم يا به كيش ما بازگرديد. پس پروردگارشان به پيامبران وحى كرد كه: ستمكاران را هلاك خواهيم كرد.
(ولی) کافران به پیامبران خود گفتند: «ما قطعاً شما را از سرزمین خود بیرون خواهیم کرد، مگر اینکه به آیین ما بازگردید!» در این حال، پروردگارشان به آنها وحی فرستاد که: «ما ظالمان را هلاک میکنیم!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
ملتنا: ملة: دين و طريقت..[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا فَأَوْحى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ «13»
و كفّار به پيامبرانشان گفتند: ما قطعاً شما را از سرزمين خود بيرون مىكنيم، مگر آنكه در كيش ما در آييد پس پروردگارشان به آنان وحى كرد كه ما حتماً ستمگران را نابود مىكنيم.
نکته ها
سؤال: مگر انبيا قبل از بعثت، مشرك بودند كه كفّار از آنان تقاضا مىكردند به آيين ما باز گرديد؟ «لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا»
پاسخ: اوّلًا ممكن است مراد كفّار، برگشت پيامبران در سلطهى آنان باشد. يعنى مىگفتند: بر فرض كه شما ايمان داريد، ولى نبايد در برابر ما قيام كنيد و خود و يارانتان از راه ما سرپيچى نماييد.
ثانياً «عود» اگر با حرف «الى» همراه بود به معناى بازگشت به حالت اوّل است، ولى حال كه با «فى» همراه است، مراد از آن تغيير و تحوّل است نه بازگشت به حالت اوّل، يعنى تغيير عقيده دهيد و آيين ما را بپذيريد.
پیام ها
1- همهى انبيا، گرفتار مخالفان بودند. «قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ»
2- تهديد و تبعيد، سياست زورگويانِ بىمنطق است. لَنُخْرِجَنَّكُمْ ...
3- كفّار نمىخواهند مؤمنان هويّت مستقلّى داشته باشند. «لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا»
4- تهديد را بايد با تهديد پاسخ داد. «لَنُخْرِجَنَّكُمْ- لَنُهْلِكَنَّ»
5- دليل هلاكت ظلم است، نه كفر. كَفَرُوا ... لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ
6- ظلم، دوام ندارد و ظالم، عاقبت نابود مىشود. «لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 398
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا فَأَوْحى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ «13»
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ: و گفتند آنانكه كافر بودند مر رسولان خود را. لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنا: هر آينه بيرون مىكنيم شما را از زمين و شهرهاى خود. أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا: يا آنكه عود كنيد و موافقت نمائيد با ما در كيش و آئين ما، قسم خوردند بر اينكه يكى از اين دو امر صادر شود: يا اخراج آنها رسولان را از بلاد خود، يا گرديدن رسولان به ملت آنان؛ و ممكن است خطاب به هر پيغمبر و تابعين او باشد، پس تغليب جماعت بر واحد نموده.
«1» بحار الانوار، جلد 71، صفحه 155، حديث 68.
«2» مجمع البيان، جلد 3، صفحه 307.
جلد 7 - صفحه 31
خلاصه چون كفار در كيش خود راسخ و در صدد اخراج و اضرار پيغمبران شدند، فَأَوْحى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ: پس وحى فرمود به انبياء پروردگارشان و قسم ياد فرمود كه: لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ: هر آينه البته البته هلاك گردانيم ستمكاران را، يعنى كافران را كه در كفر متوغل و غالى شده.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا فَأَوْحى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ «13» وَ لَنُسْكِنَنَّكُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ذلِكَ لِمَنْ خافَ مَقامِي وَ خافَ وَعِيدِ «14» وَ اسْتَفْتَحُوا وَ خابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ «15» مِنْ وَرائِهِ جَهَنَّمُ وَ يُسْقى مِنْ ماءٍ صَدِيدٍ «16» يَتَجَرَّعُهُ وَ لا يَكادُ يُسِيغُهُ وَ يَأْتِيهِ الْمَوْتُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ وَ ما هُوَ بِمَيِّتٍ وَ مِنْ وَرائِهِ عَذابٌ غَلِيظٌ «17»
مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمالُهُمْ كَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عاصِفٍ لا يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَلى شَيْءٍ ذلِكَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِيدُ «18»
ترجمه
و گفتند آنانكه كافر شدند به پيغمبرانشان هر آينه بيرون كنيم شما را از زمين خودمان مگر آنكه گرديد وارد در كيش ما پس وحى فرستاد بايشان پروردگارشان كه هر آينه هلاك ميكنيم البته ستمكاران را
و هر آينه سكونت ميدهيم شما را در آنزمين بعد از ايشان اين از براى كسى است كه بترسد از مقام من و بترسد از وعده عذاب من
و طلب فتح نمودند و بىبهره ماند هر گردن كش حقّ ناپذيرى
از پس او دوزخ است و آشا مانده ميشود از آبى چرك و خون
جرعه جرعه مىآشامد آنرا و نزديك نباشد كه بآسانى فرو برد آنرا و مىآيد او را مرگ از همه جا و نيست او مرده و از پس آن عذابى است دشوار
مثل آنانكه كافر شدند بپروردگارشان اين است، كارهاشان مانند خاكسترى است كه سخت بوزد بر آن باد در روز كه باد سخت ميآيد توانا نباشند از آنچه كسب نمودند بر چيزى اين است آن گمراهى دور از حقّ..
تفسير
كفّار از اقوام انبياء عظام در جواب ايشان گفتند و قسم ياد نمودند كه يكى از دو امر واقع خواهد شد يا ما شما را از ديار خودمان بيرون ميكنيم يا شما وارد ميگرديد در دين ما و باين لحاظ گفتهاند عود بمعناى صيرورت است چون مقام انبياء عظام مبرّى است از آنكه قبلا متديّن بدين آنها بوده باشند تا عود بمعناى برگشت صادق باشد و محتمل است اينكلام را آنها بر حسب گمان خودشان گفته باشند يا مخاطب انبياء و اهل ايمان بايشان باشند و نسبت عود بايشان از باب تغليب باشد در هر حال خداوند براى تسليت خاطر انبياء وعده فرمود كه دشمنان ايشانرا كه ستمكاران بخويش و خلق بودند هلاك فرمايد و ايشان و دوستانشان را در منازل و مساكن آنها جاى گزين و مستقر كند و از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده است كه كسيكه اذيّت كند همسايه خود را براى طمع در مسكن او خداوند خانه او را نصيب آن همسايهاش فرمايد بمفاد اين آيه شريفه و اين هلاك دشمنان و جاى دادن دوستان از اهل ايمان را در منازل آنها براى كسانى است كه بترسند از موقفى كه خداوند براى حساب آنها معين فرموده است در قيامت و نيز بترسند از وعدهئيكه خداوند راجع بعذاب آنها داده و طلب فتح و ظفر نمودند انبياء از خداوند بر دشمنان خودشان يا خواستند كه حكم فرمايد بين ايشان و آنها بعدل چون فتاحة بمعناى حكومة آمده است و خداوند اجابت فرمود و دشمنان سركش و متكبّر و معاند ايشان كه از قبول
جلد 3 صفحه 225
حقّ استنكاف و استكبار داشتند خائب و خاسر و بىبهره و نصيب از دنيا و آخرت شدند و در توحيد از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه مراد كسانى هستند كه ابا نمودند از گفتن لا اله الا اللّه و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده عنيد كسى است كه اعراض از حقّ نمايد و در كنار آن جبّار عنيد آتش جهنّم است كه او مشرف است بآن و واقع ميشود در آن پس از مرگ و چون تشنه شود باو مىآشامانند از چرك و خونى كه جارى ميشود از فروج زنان زناكار در آتش چنانچه از امام صادق عليه السّلام در مجمع روايت نموده است و از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه چون آن آب را نزد او آورند و اظهار تنفّر كند و نزديك بروى او شود گوشت صورتش كباب گردد و پوست سرش بيفتد و چون بياشامد، آنچه در اندرون او است پاره پاره شود و از دبرش بيرون آيد چنانچه در كتاب خدا بيان شده است و بزحمت آنرا جرعه جرعه بياشامد و ممكن نباشد كه بتواند آنرا بسهولت تناول كند و موجبات مرگ از هر جهت بر او احاطه نمايد و با اين وصف نميرد و راحت نشود و باز در پى عذاب شديدترى دارد تا برسد بعذابيكه در شدّت و مدّت و عدّت نهايت نداشته باشد. حال كسانيكه منكر خدا و پيغمبر او شدند كه بايد ضرب المثل باشد در دورى از حقّ و حقيقت آنستكه اعمال خيريّه آنها مانند صله رحم و انفاق بفقراء و دستگيرى از ضعفاء و غيرها در بىثمرى براى آنها بسبب كفر و فقد شرط قبول اين اعمال كه ايمان بخدا و پيغمبر و امام است مانند خاكسترى است كه بشدّت بوزد بر آن باد در روز كه بواسطه شدّت باد در آنروز از باب مبالغه اطلاق باد شديد بر آن شده و پراكنده كند آن خاكستر را بطوريكه نتوان چيزى از آن جمع آورى نمود چون آنها هم از اعمال خيريّه خود در قيامت نميتوانند هيچ استفاده نمايند و ابدا بحال آنها فائده ندارد اين كفر كه اين اثر را دارد آن گمراهى دور از حقّ و خطاء دور از صواب است و خسارتى است كه فوق آن تصوّر نشود و جاى هيچ شكّ و ترديد نيست ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِم لَنُخرِجَنَّكُم مِن أَرضِنا أَو لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا فَأَوحي إِلَيهِم رَبُّهُم لَنُهلِكَنَّ الظّالِمِينَ «13» وَ لَنُسكِنَنَّكُمُ الأَرضَ مِن بَعدِهِم ذلِكَ لِمَن خافَ مَقامِي وَ خافَ وَعِيدِ «14»
و گفتند كساني که كافر شدند براي رسولان خود هر آينه ما خارج ميكنيم شما را از زمين خودمان يا اينكه بايد شما برگرديد در ملت و دين ما پس وحي فرستاد بسوي رسولان پروردگار آنها هر آينه ما هلاك ميكنيم البته ظالمين را و هر آينه جا ميدهيم شما را در زمين آنها از بعد از هلاكت آنها و اينکه براي كسيست که خوف داشته باشد مقام مرا و خوف از وعيد من داشته باشد.
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا در مقابل دعوت پيغمبران كفاري که دست در دهان ميزنند که ساكت شويد و دعوت نكنيد لرسلهم پيغمبران خود که اگر دست از دعوت برنداشتيد لَنُخرِجَنَّكُم مِن أَرضِنا اخراج ميكنيم شما را از اراضي خود و در بدر بيابانها و كوهها و درّهها ميكنيم تا حيوانات بياباني شما را بدرند و پاره پاره كنند.
أَو لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا يا آنكه اگر ميخواهيد ما بشما اذيت نكنيم برگرديد بدين ما و مشرك شويد و آلهه ما را بپرستيد و با ما هم مسلك شويد پس از اينکه تحديدات فَأَوحي إِلَيهِم رَبُّهُم خداوند وحي فرستاد بر آن رسولان
جلد 11 - صفحه 372
که از اينکه تحديدات كفار وحشت نكنيد ما شما را حفظ ميكنيم و كفار را هلاك ميكنيم لَنُهلِكَنَّ الظّالِمِينَ كساني که هم بشما ظلم كردند هم بخود و هم بدين حق ايمان نياوردند و با شرك و كفر و معاصي خود را در معرض بلاء انداختند و بانبياء و مؤمنين ظلم كردند چنانچه قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهيم و لوط و شعيب را هلاك كرديم.
وَ لَنُسكِنَنَّكُمُ الأَرضَ انبياء و مؤمنين بآنها را در زمين سكني ميدهيم و نجات ميبخشيم من بعدهم پس از هلاك شدن كفار و ظالمين.
ذلِكَ لِمَن خافَ مَقامِي که خوف انبياء و صلحاء و اتقياء که آلوده بمعاصي نشدهاند و مسلما فرداي قيامت هم از عذاب الهي ايمن هستند بواسطه معرفت بمقام ربوبي و عظمت و كبريايي او که در مقابل اينکه همه الطاف و نعمش كوتاهي در بندگي و معرفت كرده باشند که بفرمايد
ما عرفناك حق معرفتك و ما عبدناك حق عبادتك
و خود را ناچيز بدانند در پيشگاه او که بفرمايد
(انا اقل الاقلين و اذل الاذلين مثل النملة بل دونها)
از زين العابدين عليه السّلام است.
وَ خافَ وَعِيدِ وعيد وعده عذاب است و وعد وعده ثواب هم اميد بثواب و وعدههاي الهي دارند و هم خوف از عذاب و وعيدهاي او که مؤمن بايد بين خوف و رجاء باشد نه امن من مكر اللّه و نه يأس من روح اللّه و در بسياري از اخبار دارد رجاء او بيشتر از خوف باشد و بعبارت ديگر نظر بخداوند متعال اميدوار و نظر بذلت و حقارت و كوتاهي خود خائف باشد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 13)- برنامه و سرنوشت جباران عنید: همان گونه که راه و رسم افراد بیمنطق است، هنگامی که به ضعف و ناتوانی گفتار و عقیده خود آگاه شدند، استدلال را رها کرده، و تکیه به زور و قدرت و قلدری میکنند در اینجا نیز
ج2، ص501
میخوانیم هنگامی که پیامبران منطق متین و رسای خود را- که در آیات قبل گذشت- بیان کردند. «کافران (لجوج و بهانهجو)، به پیامبران خود گفتند: سوگند یاد میکنیم که شما را از سرزمینمان خارج میسازیم، مگر این که به آیین ما (و بت پرستی) باز گردید»! (وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنا).
این مغروران بیخبر، گویی همه سرزمینها را مال خود میدانستند و برای پیامبرانشان حتی به اندازه یک شهروند حق قائل نبودند و لذا میگفتند: «أَرْضِنا» (سرزمین ما!) در حالی که خداوند زمین و تمام مواهبش را برای صالحان آفریده است.
سپس اضافه میکند: «در این حال، پروردگار (به پیامبران دلداری و اطمینان خاطر میداد و) به آنها وحی فرستاد که: ما ظالمان را هلاک میکنیم» (فَأَوْحی إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمِینَ).
بنابراین از این تهدیدها هرگز نترسید و کمترین سستی در اراده آهنین شما راه نیابد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم