آیه 47 سوره یونس: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | امة: گروه شكل يافته . اين كلمه از «ام» به معنى قصد است . | |
+ | گويند:«امه اى قصده» ؛ | ||
+ | بنا بر اين امت به كسانى گفته مىشود كه قصد مشترك و نظر مشترك دارند. | ||
+ | راغب گويد: امّت جماعتى است كه يك چيز مثل دين يا زبان يا مكان آنها را جمع كند. امت ها :جامعه ها. | ||
+ | قسط: عدالت. آن از مصادرى است كه وصف واقع شوند . مثل : عدل | ||
+ | و نيز قسط نصيبى است كه از روى عدالت باشد. | ||
+ | جمع آن ، اقساط است. ظاهرا فرق فاحشى ميان عدل و قسط وجود ندارد.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | ||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ ۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۳۱
<<46 | آیه 47 سوره یونس | 48>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و برای هر امتی رسولی است که هرگاه رسول آنها آمد (و حجت بر آنان تمام شد) میان آنها حکم به عدل شود و بر هیچ کس (در کیفر و پاداش) ستم نخواهد شد.
و برای هر امتی پیامبری است؛ پس هنگامی که پیامبرشان [در قیامت] به سویشان آید، در میانشان به عدالت وانصاف داوری شود و مورد ستم قرار نخواهند گرفت.
و هر امتى را پيامبرى است. پس چون پيامبرشان بيايد، ميانشان به عدالت داورى شود و بر آنان ستم نرود.
هر امتى را پيامبرى بود و چون پيامبرشان بيامد كارها ميانشان به عدالت فيصله يافت و مورد ستم واقع نشدند.
برای هر امّتی، رسولی است؛ هنگامی که رسولشان به سوی آنان بیاید، بعدالت در میان آنها داوری میشود؛ و ستمی به آنها نخواهد شد!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
امة: گروه شكل يافته . اين كلمه از «ام» به معنى قصد است . گويند:«امه اى قصده» ؛ بنا بر اين امت به كسانى گفته مىشود كه قصد مشترك و نظر مشترك دارند. راغب گويد: امّت جماعتى است كه يك چيز مثل دين يا زبان يا مكان آنها را جمع كند. امت ها :جامعه ها. قسط: عدالت. آن از مصادرى است كه وصف واقع شوند . مثل : عدل و نيز قسط نصيبى است كه از روى عدالت باشد. جمع آن ، اقساط است. ظاهرا فرق فاحشى ميان عدل و قسط وجود ندارد.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «47»
براى هر امّتى پيامبرى است. پس هرگاه پيامبرشان بيايد، ميان آنان به عدالت داورى مىشود و ستمى به آنان روا نمىگردد.
وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «48»
كفّار (از روى استهزا) مىگويند: اگر راست مىگوييد، اين وعده (عذاب) چه وقت است؟
نکته ها
كفّار بارها از روى استهزا، از انبيا مىپرسيدند كه اگر راست مىگوييد، زمان قهر خدا چه وقت است؟! اين سؤالِ تحقيرآميز، نوعى تقويت دل براى افرادى بود كه تحت تأثير آنها قرار مىگرفتند، ولى مگر لازمهى تحقّق امرى، دانستن زمان آن است؟!
سؤال: اگر هر قومى رسولى دارند، پس چرا رسالت قطع شده است؟
پاسخ: مراد از رسول، شخص پيامبر نيست، بلكه پيام و رسالت اوست، چه مستقيم و چه با
جلد 3 - صفحه 580
واسطه. والّا مىبايست در هر منطقهاى پيامبرى باشد!
حضور انبيا در ميان مردم و قضاوت عادلانه، هم مربوط به دنياست و هم ممكن است مربوط به آخرت باشد كه در آيه 69 سوره زمر نيز مطرح است.
امام باقر عليه السلام فرمود: پيامبران الهى، «يقضون بالقسط»، به قسط وعدل حكم مىكنند. «1»
پیام ها
1- از سنّتهاى الهى آن است كه هيچ امّتى بدون پيامبر نباشد. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ»
2- تاريخ دين، همراه با تاريخ انسانيّت است. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ» چنانكه در آيهى ديگرى مىخوانيم: «وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ» «2»
3- قهر الهى «كه در آيه قبل مطرح شد) بعد از اتمام حجّت و آمدن پيامبران است. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ»
4- گسترش قسط و عدل در جامعه، در سايهى بعثت پيامبران است. «فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ»
5- در قيامت، هر گروهى با پيامبر خودشان حاضر مىشوند، سپس ميان آنان به عدالت داورى مىشود. فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ ... (در آيهى ديگر مىفرمايد: «وَ جِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ» «3»)
6- انكار قيامت و وعدههاى الهى، روش كافران است. يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ ...
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ (47)
«1» تفسير قمّى ج 1 ص 312.
ج5، ص 330
بعد از شرح حال پيغمبر خاتم صلّى اللّه عليه و آله با قومش، بيان حال تمام انبياء را با اقوامشان مىفرمايد:
وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ: و براى هر جماعت و طايفه و اهل هر زمانى را پيغمبرى خداى تعالى مبعوث فرمود كه اداى رسالت نمايد به ايشان و احكام الهى را به آنها رساند. فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ: پس زمانى كه آمد پيغمبرشان با بينات، و تبليغ رسالت سبحانى را نمود، مردم دو دسته شدند: جمعى تصديق و ايمان آوردند، و گروهى تكذيب كرده كافر شدند. قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ: حكم كرده شود ميان ايشان به عدل و داد، پس هلاك شوند مكذبين، و نجات يابند مؤمنين. نزد بعضى اين فصل حكم در دنيا باشد كه بعد از اتمام حجت بر قوم هر پيغمبر به اذن الهى دعا نمايد و عذاب نازل شود، مصدقين، ناجى؛ و منكرين، هلاك شدند. نزد جمعى «1» مراد قيامت است كه پيغمبر هر امتى با امت به محشر آيد، و شهادت دهد بر متابعت و مخالفت امت خود، بعد حق تعالى حكم فرمايد به ثواب مطيعين در عقاب كافرين. وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ: و ايشان ستم نمىشوند در جزاى اعمال به نقص ثواب طاعات و زيادتى عقاب محرمات.
تبصره- آيه شريفه دال است بر آنكه آنچه عذاب و عقاب بر بندگان وارد گردد از جانب خود ايشان است و به هيچوجه ظلم به آنها نشود، زيرا حق تعالى به هر قومى پيغمبرى فرستاد با آيات و بينات، و اتمام حجت فرمود به ارشاد و هدايت، و اعطاى عقل ظاهر و عقل باطن، و جاى عذر براى بندگان در مخالفت و تكذيب باقى نماند. بنابراين به سوء اختيار كفر و معاصى را اختيار، لا جرم پاداش و جزا مترتب خواهد شد. نزد بعضى معنى آن است كه روز قيامت در وقت محاسبه هر امتى پيغمبرشان حاضر براى شهادت، و اعتراف و اقرار امت به اداى رسالت ايشان و مخالفت آنان و تحقق يابد ورود عذاب به سبب بدى افعال.
«1» اين قول مجاهد و تابعان وى است مجمع ج 3 ص 114.
ج5، ص 331
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ كَأَنْ لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ ساعَةً مِنَ النَّهارِ يَتَعارَفُونَ بَيْنَهُمْ قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ اللَّهِ وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ (45) وَ إِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهِيدٌ عَلى ما يَفْعَلُونَ (46) وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ (47)
ترجمه
و روز كه جمع كند آنانرا گويا درنگ نكردند مگر ساعتى از روز ميشناسند يكديگر را بتحقيق زيان كردند آنانكه تكذيب كردند لقاء خدا را و نبودند هدايت شدگان
و يا مينمائيم ترا بعض آنچه را وعده دهيم آنها را يا ميميرانيم تو را پس بسوى ما است بازگشت آنان پس خدا گواه است بر آنچه ميكنند
و از براى هر امّتى رسولى است پس چون آمد رسول آنها حكم كرده شود ميان آنان بعدالت و آنها ستم كرده نشوند.
تفسير
سراى دنيا و لذائذ ناچيز آن و همچنين عالم برزخ در برابر عالم آخرت بقدرى حقير و كوچك است كه چون قيامت كبرى بر پا شود و خداوند مردم را در آنروز محشور فرمايد حال آنها بطورى است كه تصوّر ميكنند مدّت اقامتشان در دنيا يا عالم برزخ نبوده است مگر پارهاى از يكروز بالنسبه بروز قيامت و طول موقف آن و هول مطّلع و بيم عذاب و عظمت ثواب موكّد اين تصوّر است و آنكه يكديگر را كاملا ميشناسند و اعمال يكديگر را در نظر مىآورند مانند آنكه تازه از هم جدا شدهاند و بهم رسيدهاند ولى بفاصله كمى چنان امر بر آنها دشوار ميشود كه ديگر كسى كسى را نميشناسد و جز بفكر حال و مئال خود نيست و معلوم ميشود كه چه خسارت و زيانى بردهاند كسانيكه انكار نمودند روز جزا و لقاء پاداش الهى را و نبودند در دنيا از هدايت شدگان بدين اسلام لذا خداوند به پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ميفرمايد كه مطمئن باش يا در دنيا ارائه ميدهيم بتو عذاب آنها را چنانچه در جنگ بدر ارائه داده شد يا بعد از وفات تو و رجوع آنها بما در عالم آخرت بجزاى خودشان خواهند رسيد و خداوند بر تمام اعمال و افعال آنها
جلد 3 صفحه 24
آگاه و مطّلع و حاضر و ناظر است و بحسابشان كاملا رسيدگى خواهد فرمود چون از ابتداء دنيا سيره مستمرّه الهيّه بر اين جارى شده كه براى هر جماعتى كه دينى مقرّر شده است پيغمبرى فرستاده ميشود كه ابلاغ احكام الهى بعهده او است و چون او بوظيفه خود عمل نمود و امّت اطاعت ننمودند و تكذيب نمودند او را با آنكه داراى معجزه و كتاب بود خداوند بعدالت ميان او و آن جماعت حكم ميكند پس نجات ميدهد پيغمبر خود را و عذاب ميفرمايد كفّار را و اين ظلم نيست در باره آنها چون خداوند لطف خود را از آنها دريغ ننموده و وسائل هدايت آنانرا فراهم فرموده آنها خودشان در باره خود ظلم نمودند كه مهتدى بهدايت الهيّه نشدند و بعضى گفتهاند مراد آنستكه روز قيامت چون انبياء عظام حاضر شوند و شهادت دهند بر اعمال امّت خداوند آنها را بپاداش اعمالشان ميرساند و از روايت عيّاشى ره در تفسير آيه اخيره از امام باقر عليه السّلام استفاده ميشود كه ائمه اطهار هم در مفاد اين آيه با انبياء عظام شريكند و بعدالت حكم مينمايند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُم قُضِيَ بَينَهُم بِالقِسطِ وَ هُم لا يُظلَمُونَ (47)
و از براي هر امّتي خداوند رسولي فرستاده پس بعد از آمدن رسول آنها و تبليغ رسالت و اتمام حجت حكم ميشود بين آنها بعدل كساني که پذيرفتند بسعادت نائل ميشوند و كساني که اعراض كردند بعقوبات و شقاوت گرفتار و ابدا بآنها ظلم نميشود هر كس بحق خود ميرسد.
وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ انبياء بسيار بودند لكن بسياري از آنها مأمور بدعوت نبودند و جماعتي که مأمور بودند آنها هم دو دسته بودند اولو العزم که پنج نفر بودند نوح، ابراهيم، موسي، عيسي، محمّد علي نبيّنا و آله و عليهم السلام که هر كدام ناسخ سابق و داراي شرع جديد و بقيه مأمور بدعوت شريعت آنها بودند مثل هود، صالح، اسحق، اسماعيل، يعقوب، يونس، يوسف، لوط، شعيب، داود، سليمان، زكريّا، يحيي و غير اينها عليهم صلوات اللّه، و بسا در يك عصر بر هر طائفه و قبيله و شهر و قريه رسولاني بودند و حضرت آدم اگر چه شرع جديد داشت لكن چون ناسخ نبود اولو العزم نگفتند.
فَإِذا جاءَ رَسُولُهُم و تبليغ نمود و حجت را بر امّت خود تمام كرد قُضِيَ بَينَهُم بِالقِسطِ البته كساني که ايمان آوردند بسعادت دارين و فوز نشأتين و بهشت ابدي خداوند آنها را رستگار فرمود و كساني که ايمان نياوردند و تكذيب كردند ببليات دنيوي هلاك شدند و بعقوبات اخروي و عذاب ابدي گرفتار شدند و هيچكدام از اينکه دو دسته بآنها ظلم نشده مؤمنين از حق خود چيزي كاسته نميشود و كفار زائد بر استحقاق خود معذّب نميشوند خداوند بعدل و قسط بين آنها حكم ميفرمايد وَ هُم لا يُظلَمُونَ بلكه مؤمنين مورد تفضلات الهي واقع ميشوند و بسا اهل استحقاق عذاب مثل عصات مؤمنين مورد مغفرت و عفو واقع شوند.
398
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 47)- در این آیه یک قانون کلی در باره همه پیامبران و از جمله پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و همه امتها از جمله امتی که در عصر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله میزیستهاند بیان کرده، میگوید: «هر امتی رسول و فرستادهای از طرف خدا دارد» (وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ).
«هنگامی که فرستاده آنها آمد (و ابلاغ رسالت کرد و گروهی در برابر حق تسلیم شدند و پذیرفتند و گروهی به مخالفت و تکذیب برخاستند) به عدالت در میان آنها داوری میشود و به هیچ کس ستمی نمیشود»، مؤمنان و نیکان میمانند و بدان و مخالفان یا نابود میشوند و یا محکوم به شکست (فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ).
همان گونه که در باره پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و امت معاصرش چنین شد.
بنابراین قضاوت و داوری که در این آیه به آن اشاره شده همان قضاوت تکوینی و اجرایی در این دنیاست.
ج2، ص295
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم