آیه 154 سوره نساء: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَه...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | طور: كوه: به قولى اسم كوهى است كه در آن به موسى عليه السّلام وحى آمد. | |
+ | |||
+ | سجدا: ساجد: سجده كننده. جمع آن سجّد است. | ||
+ | |||
+ | سبت: سبت: قطع. | ||
+ | «سبت الشيء: قطعه» سبت يهود روز شنبه است كه عمل روزانه براى استراحت قطع مى شود.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | ||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۰۰
<<153 | آیه 154 سوره نساء | 155>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و کوه طور را برای (اتمام حجّت و اخذ) پیمان بر فراز سر آنها بلند گردانیدیم و آنها را گفتیم به حال سجده بدین درگاه درآیید و گفتیم از حکم روز شنبه تعدی مکنید، و از آنها پیمانی سخت گرفتیم.
و کوه طور را به سبب پیمانشان [به پذیرفتن تورات، عمل به آن و ایمان به موسی] برفرازشان برافراشتیم، و به آنان گفتیم: با تواضع و فروتنی و سجده کنان، از دروازه [شهر یا درِ معبد] درآیید. و [نیز] به آنان گفتیم: روز شنبه [از حکم حرمت صید ماهی] تجاوز نکنید. و از آنان [برای اجرای احکام تورات و فرمان های موسی] پیمانی محکم و استوار گرفتیم.
و كوه طور را به يادبود پيمان [با] آنان، بالاى سرشان افراشته داشتيم؛ و به آنان گفتيم: «سجدهكنان از در درآييد» و [نيز] به آنان گفتيم: «در روز شنبه تجاوز مكنيد.» و از ايشان پيمانى استوار گرفتيم.
و به خاطر پيمانى كه با آنها بسته بوديم كوه طور را بر فراز سرشان بداشتيم و گفتيم: سجدهكنان از آن در داخل شويد و در روز شنبه تجاوز مكنيد. و از ايشان پيمانى سخت گرفتيم.
و کوه طور را بر فراز آنها برافراشتیم؛ و در همان حال از آنها پیمان گرفتیم، و به آنها گفتیم: «(برای توبه،) از در (بیت المقدس) با خضوع درآیید!» و (نیز) گفتیم: «روز شنبه تعدّی نکنید (و دست از کار بکشید!)» و از آنان (در برابر همه اینها،) پیمان محکمی گرفتیم.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
طور: كوه: به قولى اسم كوهى است كه در آن به موسى عليه السّلام وحى آمد.
سجدا: ساجد: سجده كننده. جمع آن سجّد است.
سبت: سبت: قطع. «سبت الشيء: قطعه» سبت يهود روز شنبه است كه عمل روزانه براى استراحت قطع مى شود.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ رَفَعْنا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثاقِهِمْ وَ قُلْنا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُلْنا لَهُمْ لا تَعْدُوا فِي السَّبْتِ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً «154»
ما كوه طور را به خاطر پيمان گرفتن از آنان (بنىاسرائيل) بالاى سرشان قرار داديم و به ايشان گفتيم: سجدهكنان از آن در وارد شويد و به آنان گفتيم: در روز شنبه (تعطيل، به احكام خدا) تعدّى نكنيد و از آنان پيمانى محكم گرفتيم.
«1». انعام، 7.
«2». اسراء، 93.
جلد 2 - صفحه 203
نکته ها
مشابه اين آيه، در سوره بقره آيات 63 و 93 ونيز اعراف آيهى 171 آمده است.
منظور از پيمان خدا با بنىاسرائيل، همان است كه در آيات 40 و 84 سورهى بقره و آيهى 12 مائده آمده است.
مكانهاى مقدّس، آداب ويژهاى دارد: «ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً»*
نسبت به كوه طور، در قرآن آمده است: «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ» «1»
در مورد خانههاى پيامبر: «لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ» «2»
دربارهى مساجد: «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» «3»
دربارهى مسجد الحرام: «فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ» «4»
دربارهى كعبه: «طَهِّرا بَيْتِيَ» «5»
و آداب ديگرى كه نسبت به مساجد در كتب فقهى و منابع حديثى آمده است.
پیام ها
1- در تربيت گاهى لازم است از اهرم ترس و ارعاب استفاده شود. «وَ رَفَعْنا فَوْقَهُمُ الطُّورَ»
2- اشتغال به كار هنگام تعطيلى وعبادت، نوعى تعدّى است. «لا تَعْدُوا فِي السَّبْتِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ رَفَعْنا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثاقِهِمْ وَ قُلْنا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُلْنا لَهُمْ لا تَعْدُوا فِي السَّبْتِ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً (154)
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 636
وَ رَفَعْنا فَوْقَهُمُ الطُّورَ: و برداشتيم بالاى سر ايشان طور را به مقدار عرض لشگر در وقتى كه امتناع كردند از عمل به آنچه در تورات است، و از قبول آنچه موسى به آنها آورده بود، بِمِيثاقِهِمْ: به سبب پيمان و عهد ايشان، يعنى تا به جهت خوف وقوع كوه بر آنها، قبول پيمان و عهدى نمايند كه حق تعالى به ايشان امر فرموده بود از قبول ايمان و اقرار به آنچه موسى آورده، و عمل به احكام تورات. ايشان روى به زمين نهاده و به يك چشم، نگاه در آن كوه مىكردند به جهت ترس وقوع آن. اين است كه عادت يهود بر اين شده كه سجده را به يك طرف روى نمايند. وَ قُلْنا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً: و گفتيم مر ايشان را بعد از نقض عهد، به زبان يوشع بن نون كه داخل شويد به دروازه شهر اريحا، در حالتى كه سجده كنندگان باشيد. و آن وقتى بود كه به بيت المقدس رسيدند، خواستند از در ديگر داخل شوند. ما گفتيم از باب ايليا درآييد. و به كلمه «حطه» كه به زبان شما كلمه استغفار است، قائل شويد. ايشان از سجده امتناع نموده و از در ديگر داخل شدند و به جاى حطه «حنطه» گفتند.
وَ قُلْنا لَهُمْ لا تَعْدُوا فِي السَّبْتِ: و گفتيم ما مر ايشان را بر زبان داود عليه السّلام كه ستم مكنيد و از حد تجاوز مكنيد در حكم روز شنبه، يعنى در آن روز كسب مكنيد و ماهى مگيريد. ايشان از اين تجاوز نمودند. و ممكن است اين امر بر زبان موسى عليه السّلام در زمان رفع طور بر آنها بود، و ايشان منقاد شدند، لكن در زمان داود عليه السّلام نقض عهد نموده، از احكام تعدى كردند؛ و به هر طريق به جهت اعتدا، مسخ آنها زمان داود عليه السّلام بود. وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً: و اخذ فرموديم از ايشان در هر يك از اين حكمها عهد محكم و استوار كه آن قول ايشان بود كه: سَمِعْنا وَ أَطَعْنا*.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ رَفَعْنا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثاقِهِمْ وَ قُلْنا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُلْنا لَهُمْ لا تَعْدُوا فِي السَّبْتِ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً (154)
ترجمه
و بلند نموديم بالاى سر آنها كوه طور را براى پيمانشان و گفتيم مر ايشانرا داخل شويد از در سجدهكنان و گفتيم مرايشانرا تجاوز ننمائيد در روز شنبه و گرفتيم از آنها پيمانى محكم..
تفسير
در سوره بقره شرح اين قضايا ذكر شده است و اجمالش آنستكه بامر خدا كوه طور را جبرئيل از زمين كند و بالاى سر آنها نگهداشت و حضرت موسى فرمود يا عهد كنيد كه بفرقان عمل نمائيد يا كوه را بسر شما ميزنم ناچار قبول كردند و نيز مأمور شدند كه در وقت دخول در قريه اريحا يا بيت المقدس از در قريه داخل شوند و سجده شكر كنند و آنها تخلف نمودند و در زمان حضرت داود مأمور شدند ماهى نگيرند در روز شنبه و آنها بمكر و حيله مقصودشانرا انجام دادند و بعذاب الهى از قبيل طاعون و مسخ گرفتار شدند.
جلد 2 صفحه 150
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ رَفَعنا فَوقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثاقِهِم وَ قُلنا لَهُمُ ادخُلُوا البابَ سُجَّداً وَ قُلنا لَهُم لا تَعدُوا فِي السَّبتِ وَ أَخَذنا مِنهُم مِيثاقاً غَلِيظاً (154)
و بالاي سر آنها نگاه داشتيم كوه طور را بواسطه عهد و ميثاقي که با آنها بسته شد و بآنها گفتيم داخل شويد در باب حطة در حال سجده و بآنها گفتيم تجاوز نكنيد در شنبه و از آنها عهد و ميثاق گرفتيم ميثاق محكمي.
اينکه آيه شريفه اشاره بمخالفت يهود است و مربوط بآيه قبل است و شرح مخالفتهاي آنها را در جلد دوم در سوره بقره در ذيل آيه شريفه که يهود بموسي عليه السّلام گفتند لَن نُؤمِنَ لَكَ حَتّي نَرَي اللّهَ جَهرَةً آيه 55، و در ذيل آيه شريفه وَ إِذ أَخَذنا مِيثاقَكُم وَ رَفَعنا فَوقَكُمُ الطُّورَ آيه 62، و در ذيل آيه شريفه وَ ادخُلُوا البابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ الايه آيه 58، و در ذيل آيه شريفه وَ إِذ واعَدنا مُوسي أَربَعِينَ لَيلَةً ثُمَّ اتَّخَذتُمُ العِجلَ مِن بَعدِهِ آيه 51، و در ذيل آيه شريفه وَ لَقَد عَلِمتُمُ الَّذِينَ اعتَدَوا مِنكُم فِي السَّبتِ فَقُلنا لَهُم كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِينَ آيه 65، مفصلا بيان كرديم احتياج بتكرار نيست فقط شرح الفاظ اينکه آيه را متذكر ميشويم:
وَ رَفَعنا فَوقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثاقِهِم گرفتن كوه طور بالاي سر آنها تحديد بود که با موسي (ع) عهد و ميثاق محكم ببندند که بدستورات او و بتورات عمل كنند و لذا باء بميثاقهم سببيه يعني بسبب ميثاق گرفتن از آنها و مع ذلک با اينکه مخالفت وَ قُلنا لَهُمُ ادخُلُوا البابَ سُجَّداً نمودند لذا ميفرمايد فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَولًا غَيرَ الَّذِي قِيلَ لَهُم فَأَنزَلنا عَلَي الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجزاً مِنَ السَّماءِ بِما كانُوا يَفسُقُونَ بقره آيه 59.
وَ قُلنا لَهُم لا تَعدُوا فِي السَّبتِ اينکه حكم را هم مخالفت كردند و مسخ شدند ببوزينه چنانچه ميفرمايد فَقُلنا لَهُم كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِينَ وَ أَخَذنا مِنهُم مِيثاقاً غَلِيظاً مع ذلک احكام تورات را و دستورات موسي را
جلد 6 - صفحه 261
چنان عقب سر انداختند و از بين بردند و اينکه تورات رايج را در دست و پاي مردم انداختند و كفريات و مزخرفات آنها را گرفتند خذلهم اللّه و لعنهم اللّه.
برگزیده تفسیر نمونه
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم