آیه 7 سوره زخرف: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِ...» ایجاد کرد)
 
(تفسیر آیه)
 
سطر ۵۰: سطر ۵۰:
  
 
{{ نمایش فشرده تفسیر|
 
{{ نمایش فشرده تفسیر|
 +
أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحاً أَنْ كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ «5»
 +
 +
آيا به خاطر آنكه شما گروهى اسرافكاريد ما ذكر (قرآن) را از شما بازگردانيم.
 +
 +
وَ كَمْ أَرْسَلْنا مِنْ نَبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ «6»
 +
 +
و چه بسيار پيامبرى كه در ميان پيشينيان فرستاديم.
 +
 +
تفسير نور(10جلدى)، ج‌8، ص: 436
 +
 
وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «7»
 
وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «7»
  
 
و هيچ پيامبرى به سراغشان نمى‌آمد مگر آنكه او را مسخره مى‌كردند.
 
و هيچ پيامبرى به سراغشان نمى‌آمد مگر آنكه او را مسخره مى‌كردند.
 +
 +
فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً وَ مَضى‌ مَثَلُ الْأَوَّلِينَ «8»
 +
 +
پس ما كسانى را كه از نظر قدرت سخت‌تر از اين اسرافكاران بودند هلاك كرديم و سرنوشت پيشينيان تكرار شد.
 +
 +
===نکته ها===
 +
 +
«صفح» به معناى روى گرداندن است و «بطش» به معناى گرفتن همراه با قدرت و شدّت.
 +
 +
در فرهنگ قرآن، اسراف به هر كارى كه موجب به هدر رفتن نعمت‌هاى الهى گردد گفته مى‌شود. لذا در اين آيات، افراد بى اعتنا به كتاب آسمانى، مسرف خوانده شده‌اند.
 +
 +
===پیام ها===
 +
 +
1- وجود چند مزاحم نبايد مانع ارائه خير شود. أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ ...
 +
 +
2- قرآن وسيله‌ى بيدارى است. «الذِّكْرَ»
 +
 +
3- بى اعتنايى به تذكّرات الهى، نمونه‌اى از اسراف است. «كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ»
 +
 +
4- فرستادن انبيا يكى از سنّت‌هاى الهى است. كَمْ أَرْسَلْنا ... فِي الْأَوَّلِينَ‌
 +
 +
5- همه انبيا گرفتار استهزاى مخالفان بودند و هر پيامبرى، بايد از وضع پيامبران قبلى آگاه باشد تا به خاطر استهزاى گروهى دست از كار خود برندارند. «ما يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
 +
 +
6- انبيا به سراغ مردم مى‌رفتند. «يَأْتِيهِمْ»
 +
 +
7- آشنايى با مشكلات ديگران سبب تسلّى دل و نوعى آمادگى روحى است. ما يَأْتِيهِمْ‌ ... إِلَّا ... يَسْتَهْزِؤُنَ‌
 +
 +
8- استهزا، شيوه‌ى دائمى مخالفان انبيا بوده است. «كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
 +
 +
9- ابتدا اتمام حجّت، سپس مجازاتِ معاندان. يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍ‌ ... فَأَهْلَكْنا ...
 +
 +
جلد 8 - صفحه 437
 +
 +
10- استهزاى مردان خدا، سبب هلاكت و نابودى است. «يَسْتَهْزِؤُنَ فَأَهْلَكْنا»
 +
 +
11- از افراد لايقى كه براى مأموريّتى اعزام مى‌كنيد، حمايت كنيد. «يَسْتَهْزِؤُنَ‌- فَأَهْلَكْنا»
 +
 +
12- هيبت ابرقدرت‌ها را بشكنيد. «فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً»
 +
 +
13- قدرت مردم مانع قهر الهى نيست. «فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً»
 +
 +
14- تاريخ و حوادث آن قانونمند و داراى سنّت و اصول مخصوص به خود است. «مَضى‌ مَثَلُ الْأَوَّلِينَ»
 
}}
 
}}
  

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۱۷

مشاهده آیه در سوره

وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<6 آیه 7 سوره زخرف 8>>
سوره : سوره زخرف (43)
جزء : 25
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و بر مردم هیچ رسولی نمی‌آمد جز آنکه او را به مسخره (و انکار) می‌گرفتند.

ولی هیچ پیامبری به سوی آنان نیامد مگر اینکه او را همواره مسخره می کردند.

و هيچ پيامبرى به سوى ايشان نيامد، مگر اينكه او را به ريشخند مى‌گرفتند.

و هيچ پيامبرى بر آنها مبعوث نمى‌شد مگر آنكه مسخره‌اش مى‌كردند.

ولی هیچ پیامبری به سوی آنها نمی‌آمد مگر اینکه او را استهزا می‌کردند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

There did not come to them any prophet but that they used to deride him.

And there came not to them a prophet but they mocked at him.

And never came there unto them a prophet but they used to mock him.

And never came there a prophet to them but they mocked him.

معانی کلمات آیه

«مَا یَأْتِیهِمْ ...»: اشاره به این حقیقت است که مخالفتها و مسخره‌کردنها مانع این نشده است که خدا ارسال پیغمبران را قطع کند، و مؤمنان راستین هم بدانند که این رویگردانیهای از حقّ و مبارزه با آن، و شکنجه خوبان و تمسخر ایشان، سابقه طولانی دارد.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحاً أَنْ كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ «5»

آيا به خاطر آنكه شما گروهى اسرافكاريد ما ذكر (قرآن) را از شما بازگردانيم.

وَ كَمْ أَرْسَلْنا مِنْ نَبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ «6»

و چه بسيار پيامبرى كه در ميان پيشينيان فرستاديم.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌8، ص: 436

وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «7»

و هيچ پيامبرى به سراغشان نمى‌آمد مگر آنكه او را مسخره مى‌كردند.

فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً وَ مَضى‌ مَثَلُ الْأَوَّلِينَ «8»

پس ما كسانى را كه از نظر قدرت سخت‌تر از اين اسرافكاران بودند هلاك كرديم و سرنوشت پيشينيان تكرار شد.

نکته ها

«صفح» به معناى روى گرداندن است و «بطش» به معناى گرفتن همراه با قدرت و شدّت.

در فرهنگ قرآن، اسراف به هر كارى كه موجب به هدر رفتن نعمت‌هاى الهى گردد گفته مى‌شود. لذا در اين آيات، افراد بى اعتنا به كتاب آسمانى، مسرف خوانده شده‌اند.

پیام ها

1- وجود چند مزاحم نبايد مانع ارائه خير شود. أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ ...

2- قرآن وسيله‌ى بيدارى است. «الذِّكْرَ»

3- بى اعتنايى به تذكّرات الهى، نمونه‌اى از اسراف است. «كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ»

4- فرستادن انبيا يكى از سنّت‌هاى الهى است. كَمْ أَرْسَلْنا ... فِي الْأَوَّلِينَ‌

5- همه انبيا گرفتار استهزاى مخالفان بودند و هر پيامبرى، بايد از وضع پيامبران قبلى آگاه باشد تا به خاطر استهزاى گروهى دست از كار خود برندارند. «ما يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»

6- انبيا به سراغ مردم مى‌رفتند. «يَأْتِيهِمْ»

7- آشنايى با مشكلات ديگران سبب تسلّى دل و نوعى آمادگى روحى است. ما يَأْتِيهِمْ‌ ... إِلَّا ... يَسْتَهْزِؤُنَ‌

8- استهزا، شيوه‌ى دائمى مخالفان انبيا بوده است. «كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»

9- ابتدا اتمام حجّت، سپس مجازاتِ معاندان. يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍ‌ ... فَأَهْلَكْنا ...

جلد 8 - صفحه 437

10- استهزاى مردان خدا، سبب هلاكت و نابودى است. «يَسْتَهْزِؤُنَ فَأَهْلَكْنا»

11- از افراد لايقى كه براى مأموريّتى اعزام مى‌كنيد، حمايت كنيد. «يَسْتَهْزِؤُنَ‌- فَأَهْلَكْنا»

12- هيبت ابرقدرت‌ها را بشكنيد. «فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً»

13- قدرت مردم مانع قهر الهى نيست. «فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً»

14- تاريخ و حوادث آن قانونمند و داراى سنّت و اصول مخصوص به خود است. «مَضى‌ مَثَلُ الْأَوَّلِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «7»

وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍ‌: و نمى‌آمد به آن معاندان هيچ پيغمبرى از جانب ما، إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ‌: مگر آنكه بودند ايشان به او استهزاء مى‌كردند چنانكه معاندان قريش نسبت به تو نمايند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ كَمْ أَرْسَلْنا مِنْ نَبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ «6» وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «7» فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً وَ مَضى‌ مَثَلُ الْأَوَّلِينَ «8» وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ «9» الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ جَعَلَ لَكُمْ فِيها سُبُلاً لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ «10»

ترجمه‌

و چه بسيار فرستاديم پيغمبرى در پيشينيان‌

و نمى‌آمد آنها را هيچ پيغمبرى مگر آنكه بودند كه باو استهزاء ميكردند

پس هلاك كرديم سختترين آنها را در دليرى نمودن و گذشت داستان پيشينيان‌

و هر آينه اگر بپرسى از آنها كه چه كس آفريد آسمانها و زمين را البتّه خواهند گفت آفريد آنها را خداوند ارجمند دانا

آنكه قرار داد براى شما زمين را بسترى و قرار داد براى شما راههائى باشد كه شما هدايت شويد.

تفسير

خداوند متعال براى تسليت خاطر حبيب خود فرموده چه بسيار از انبياء عظام را كه ما براى ارشاد و هدايت امم ماضيه و اقوام سابقه ارسال و اعزام نموديم و هيچ پيغمبرى نزد قومى نيامد مگر آنكه مورد استهزاء آنها واقع شد پس شجاع و دلير و سخت‌گيرترين آنها را با اتباع و انصارش بروز سياه و هلاكت ابدى انداختيم و قصص و حكايات آنها را مفصّلا در قرآن براى تو نقل نموديم اينك هم با كفّار قريش اين قوم مسرف متجاوز متجاسر تو همان معامله را خواهيم نمود و عجب در آنستكه اگر از آنها بپرسى چه كس آفريد آسمانهاى باين عظمت و زمين با اين وسعت را ميگويند خلق فرمود آنها را خداوند ارجمند تواناى دانا و اقرار بعزّت و قدرت و علم و دانش او مينمايند ولى بتهاى ناچيز ناتوان نافهم را ميپرستند و منكر قدرت خدا بر زنده نمودن مردمان ميشوند آن خداوندى كه زمين را مهد آرامش و پرورش شما قرار داد و براى هدايت شما بمقاصد خودتان در سفرها راههاى متعددى در كوه و دشت و صحرا و دريا مقرّر فرمود تا بقدرت واسعه حقّ پى بريد و بعلم و حكمت او هدايت شويد و از جمال مصنوع بجلال صانع واقف گرديد و بنابر اين مقصود از هدايت ميشود بمقصد باشد ميشود بمقصود و هو اعلم.

جلد 4 صفحه 595

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ ما يَأتِيهِم‌ مِن‌ نَبِي‌ٍّ إِلاّ كانُوا بِه‌ِ يَستَهزِؤُن‌َ «7»

و نمي‌آمد امم‌ ماضيه‌ ‌را‌ ‌از‌ پيغمبري‌ مگر آنكه‌ بودند ‌به‌ ‌او‌ استهزاء مي‌كردند.

‌اينکه‌ ‌آيه‌ ‌براي‌ تسليت‌ خاطر مبارك‌ پيغمبر اكرم‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌اگر‌ ‌اينکه‌ كفار و مشركين‌ ‌شما‌ ‌را‌ استهزاء مي‌كنند ‌اينکه‌ شتر ‌در‌ خانه تمام‌ انبياء خوابيده‌ ‌بود‌ چه‌ اندازه‌ نوح‌ ‌را‌ استهزاء كردند و هود و صالح‌ و لوط و شعيب‌ و موسي‌ و عيسي‌ و ‌غير‌ اينها ‌را‌ ساحر، مجنون‌ كذاب‌، مفتري‌، جاهل‌ و امثال‌ اينها گفتند و چه‌ اندازه‌ اذيت‌ كردند ‌که‌ بطور كلي‌ يكي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ نبود ‌که‌ گرفتار ‌اينکه‌ نوع‌ بليات‌ نباشد زيرا نكره‌ ‌در‌ سياق‌ نفي‌ افاده‌ عموم‌ ميكند ‌که‌ مي‌فرمايد وَ ما يَأتِيهِم‌ مِن‌ نَبِي‌ٍّ إِلّا كانُوا بِه‌ِ

جلد 16 - صفحه 6

يَستَهزِؤُن‌َ.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 7)- «ولی هیچ پیامبری به سراغشان نمی‌آمد مگر این که او را استهزا

ج4، ص360

می‌کردند» (وَ ما یَأْتِیهِمْ مِنْ نَبِیٍّ إِلَّا کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ).

این مخالفتها و سخریه‌ها هرگز مانع لطف الهی نبود، این فیضی است که از ازل تا به ابد ادامه یافته، وجودی است که بر همه بندگان می‌کند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع