آیه 86 سوره ص: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ ال...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
||
سطر ۵۰: | سطر ۵۰: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
+ | قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقَّ أَقُولُ «84» لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ «85» | ||
+ | |||
+ | (خداوند) فرمود: به حقّ سوگند و حقّ مىگويم: كه جهنّم را از تو و تمام كسانى كه از تو پيروى كنند پر خواهم كرد. | ||
+ | |||
قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ «86» | قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ «86» | ||
سطر ۵۵: | سطر ۵۹: | ||
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 132 | تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 132 | ||
+ | |||
+ | إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ «87» وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ «88» | ||
+ | |||
+ | او جز تذكّرى براى جهانيان نيست. و خبرش را پس از مدّتى خواهيد دانست. | ||
+ | |||
+ | ===نکته ها=== | ||
+ | |||
+ | رابطه ميان گوينده و گفتار چهار نوع است: | ||
+ | |||
+ | الف) هم گوينده باطل است، هم سخن باطل است. | ||
+ | |||
+ | ب) گوينده بر باطل است، ولى سخن حقّى مىگويد. | ||
+ | |||
+ | ج) گوينده بر حقّ است ولى حرفش باطل است. | ||
+ | |||
+ | د) هم گوينده حقّ است و هم كلام او حقّ است. | ||
+ | |||
+ | خداوند، هم خودش حقّ است و هم سخنش حقّ است. «قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقَّ أَقُولُ» | ||
+ | |||
+ | در آغاز اين سوره، سخن از ذكر به ميان آمد، «ص وَ الْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ» در پايان سوره نيز از ذكر اين گونه ياد شده است: «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ» | ||
+ | |||
+ | مراد از تكلّف كه پيامبر آن را از خود نفى مىكند، آن است كه من سخنانم روشن و منطقى است و چيزى را بر شما تحميل نمىكنم. «ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ» | ||
+ | |||
+ | چنانكه در ذيل آيه 67 اين سوره: «قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ» گفتيم، بر اساس روايات مراد از «نَبَأٌ عَظِيمٌ» خبر ولايتِ علىّ بن ابىطالب عليهما السلام است كه آيه پايانى سوره نيز همانند آنجا، از ضميرِ «هو» استفاده كرده و مىفرمايد: اين خبر پس از مدّتى آشكار گشته و از آن آگاه مىشويد. «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ» | ||
+ | |||
+ | جالب آنكه در آيات ديگر نيز مزد رسالت پيامبر، مودّت اهلبيت ذكر شده و در اين آيات نيز پس از نفى مزد مادّى بر رسالت، به اين امر توجّه شده است. | ||
+ | |||
+ | ===پیام ها=== | ||
+ | |||
+ | 1- خداوند جز حقّ نمىگويد. (مقدّم شدن كلمهى «حق» بر «اقول» نشانهى آن است كه او جز حقّ نمىگويد). «وَ الْحَقَّ أَقُولُ» | ||
+ | |||
+ | 2- در برابر تأكيد اهل باطل، شما نيز با جدّيت سخن بگوييد. شيطان گفت: | ||
+ | لَأُغْوِيَنَّهُمْ ... خداوند فرمود: «لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ» | ||
+ | |||
+ | جلد 8 - صفحه 133 | ||
+ | |||
+ | 3- در قيامت، رهبران كفر و پيروانشان در يك جا جمع خواهند شد. «جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ» | ||
+ | |||
+ | 4- شيطان جسم دارد زيرا پر شدن جهنّم در صورتى است كه ابليس داراى جسم باشد. «لَأَمْلَأَنَّ» | ||
+ | |||
+ | 5- مبلّغ بايد بىتوقّعى خود را به مردم اعلام كند. «قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ» | ||
+ | |||
+ | 6- شرط توفيق در تبليغ، توقّع نداشتن از مردم است. «قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ» | ||
+ | |||
+ | 7- پيامبران، نه تنها توقّع مادّى، بلكه هيچ گونه انتظارى از مردم نداشتند. «مِنْ أَجْرٍ» | ||
+ | |||
+ | 8- يكى از شرايط توفيق در تبليغ، نداشتن تكلّف است. (مؤمن، در عمل و سخن و معاشرت، خود و ديگران را به زحمت نمىاندازد). «ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ» تصنع و تكلّف و ظاهرسازى عملى ناپسند و مذموم است. | ||
+ | |||
+ | 9- كسى مىتواند جهان را آزاد كند كه خود گرفتار قيود و عادات و رسوم ساختگى نباشد. «ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ» | ||
+ | |||
+ | 10- رسالت قرآن جهانى و فرا ملّيتى است. «ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ» | ||
+ | |||
+ | 11- قرآن كتاب بيدارى و هشيارى است. «ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ» | ||
+ | |||
+ | 12- انسان بدون قرآن در معرض انواع غفلتها و نسيانهاست. «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ» | ||
+ | |||
+ | 13- بشر در آينده از اخبار مهم قرآن (پيرامون تحقّق وعدهها و پيروزى متّقين و صالحين) آگاه خواهد شد. «لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ» | ||
+ | |||
+ | «والحمدللّه ربّ العالمين» | ||
}} | }} | ||
نسخهٔ ۲۰ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۰۴
<<85 | آیه 86 سوره ص | 87>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
(ای رسول، به امت) بگو: من مزد رسالت از شما نمیخواهم و من (بی حجت و برهان الهی مقام وحی و رسالت را) بر خود نمیبندم.
بگو: من برای ابلاغ دین هیچ پاداشی از شما نمی خواهم و از کسانی که چیزی را از نزد خود می سازند [و ادعای باطل می کنند] نیستم.
بگو: «مزدى بر اين [رسالت] از شما طلب نمىكنم و من از كسانى نيستم كه چيزى از خود بسازم و به خدا نسبت دهم.
بگو: من از شما مزدى نمىطلبم و نيستم از آنان كه به دروغ چيزى بر خود مىبندند.
(ای پیامبر!) بگو: «من برای دعوت نبوّت هیچ پاداشی از شما نمیطلبم، و من از متکلّفین نیستم! (سخنانم روشن و همراه با دلیل است!)»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«عَلَیْهِ»: در مقابل تبلیغ آنچه بدان مأمورم که قرآن است (نگا: ص / ). «الْمُتَکَلِّفِینَ»: مدّعیان دروغین. کسانی که به طریق ساختگی و به ناروا چیزی را به خود نسبت میدهند و وانمود میکنند. دغلبازان.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقَّ أَقُولُ «84» لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ «85»
(خداوند) فرمود: به حقّ سوگند و حقّ مىگويم: كه جهنّم را از تو و تمام كسانى كه از تو پيروى كنند پر خواهم كرد.
قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ «86»
(اى پيامبر! به مردم) بگو: من از شما (به خاطر رسالتم) هيچ پاداشى طلب نمىكنم و من اهل تكلّف نيستم.
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 132
إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ «87» وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ «88»
او جز تذكّرى براى جهانيان نيست. و خبرش را پس از مدّتى خواهيد دانست.
نکته ها
رابطه ميان گوينده و گفتار چهار نوع است:
الف) هم گوينده باطل است، هم سخن باطل است.
ب) گوينده بر باطل است، ولى سخن حقّى مىگويد.
ج) گوينده بر حقّ است ولى حرفش باطل است.
د) هم گوينده حقّ است و هم كلام او حقّ است.
خداوند، هم خودش حقّ است و هم سخنش حقّ است. «قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقَّ أَقُولُ»
در آغاز اين سوره، سخن از ذكر به ميان آمد، «ص وَ الْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ» در پايان سوره نيز از ذكر اين گونه ياد شده است: «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ»
مراد از تكلّف كه پيامبر آن را از خود نفى مىكند، آن است كه من سخنانم روشن و منطقى است و چيزى را بر شما تحميل نمىكنم. «ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ»
چنانكه در ذيل آيه 67 اين سوره: «قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ» گفتيم، بر اساس روايات مراد از «نَبَأٌ عَظِيمٌ» خبر ولايتِ علىّ بن ابىطالب عليهما السلام است كه آيه پايانى سوره نيز همانند آنجا، از ضميرِ «هو» استفاده كرده و مىفرمايد: اين خبر پس از مدّتى آشكار گشته و از آن آگاه مىشويد. «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ»
جالب آنكه در آيات ديگر نيز مزد رسالت پيامبر، مودّت اهلبيت ذكر شده و در اين آيات نيز پس از نفى مزد مادّى بر رسالت، به اين امر توجّه شده است.
پیام ها
1- خداوند جز حقّ نمىگويد. (مقدّم شدن كلمهى «حق» بر «اقول» نشانهى آن است كه او جز حقّ نمىگويد). «وَ الْحَقَّ أَقُولُ»
2- در برابر تأكيد اهل باطل، شما نيز با جدّيت سخن بگوييد. شيطان گفت: لَأُغْوِيَنَّهُمْ ... خداوند فرمود: «لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ»
جلد 8 - صفحه 133
3- در قيامت، رهبران كفر و پيروانشان در يك جا جمع خواهند شد. «جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ»
4- شيطان جسم دارد زيرا پر شدن جهنّم در صورتى است كه ابليس داراى جسم باشد. «لَأَمْلَأَنَّ»
5- مبلّغ بايد بىتوقّعى خود را به مردم اعلام كند. «قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ»
6- شرط توفيق در تبليغ، توقّع نداشتن از مردم است. «قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ»
7- پيامبران، نه تنها توقّع مادّى، بلكه هيچ گونه انتظارى از مردم نداشتند. «مِنْ أَجْرٍ»
8- يكى از شرايط توفيق در تبليغ، نداشتن تكلّف است. (مؤمن، در عمل و سخن و معاشرت، خود و ديگران را به زحمت نمىاندازد). «ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ» تصنع و تكلّف و ظاهرسازى عملى ناپسند و مذموم است.
9- كسى مىتواند جهان را آزاد كند كه خود گرفتار قيود و عادات و رسوم ساختگى نباشد. «ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ»
10- رسالت قرآن جهانى و فرا ملّيتى است. «ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ»
11- قرآن كتاب بيدارى و هشيارى است. «ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ»
12- انسان بدون قرآن در معرض انواع غفلتها و نسيانهاست. «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ»
13- بشر در آينده از اخبار مهم قرآن (پيرامون تحقّق وعدهها و پيروزى متّقين و صالحين) آگاه خواهد شد. «لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ (86)
بعد از آن حضرت پيغمبر را خطاب فرمايد:
قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ: بگو اى پيغمبر سؤال نمىكنم و نمىطلبم شما را بر تبليغ وحى و اداى رسالت، مِنْ أَجْرٍ: هيچ مزدى، يعنى مالى كه شما به جهت آن به من عطا نمائيد، وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ: و نيستم من از جمله تكليف كنندگان، يعنى از كسانى كه به تصنع از خود چيزى ظاهر كنند كه در او نباشد و اهليت آن نداشته باشد. مراد آنكه من در نسبت نبوت و انزال قرآن به خود خلاف نگويم.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقَّ أَقُولُ (84) لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ (85) قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ (86) إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ (87) وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ (88)
ترجمه
گفت پس من حقّم و حقّ را ميگويم
بعزّت خود هر آينه پر خواهم كرد البته دوزخ را از تو و از هر كه پيروى كند تو را از آنها همگى
بگو نميخواهم از شما بر آن هيچ مزدى و نيستم من از آنانكه بزحمت عنوانى را بخود بندم
نيست آن مگر پندى مر جهانيانرا
او هر آينه خواهيد دانست خبرش را پس از هنگامى.
تفسير
خداوند متعال در جواب ابليس و اعلان خطرى كه نسبت بذريّه آدم عليه السّلام در آيات سابقه داد فرمود پس من خداوند بر حقم يا پس حقّ از پروردگار تو است بنابر آنكه حقّ مبتدا يا خبر مقدّم باشد و بنصب نيز قرائت شده و بنابراين مراد آنستكه پس من احقاق ميكنم حق را و ميگويم آنرا و در
جلد 4 صفحه 481
هر حال خداوند هم بعزّت و جلال خود قسم ياد فرمود كه جهنّم را از او و اتباع او از بنى آدم پر نمايد و به پيغمبر خود دستور داد كه بكفّار مكّه بفرمايد من بر تبليغ رسالت از شما مزدى نميخواهم و از كسانيكه اين عنوان رسالت را بزحمت بخود بسته باشم و بر خلاف واقع ادّعائى نموده و براى اثباتش قرآن را از پيش خود ساخته و پرداخته باشم نيستم و نيست آن قرآن مگر موعظه و پند و شرف براى اهل عالم و پس از چندى خبر صدق آن بشما خواهد رسيد چون اخبار غيبيّه و وعد و و عيد آن در خارج مشهود عالميان خواهد گرديد و بفتوحات اسلامى و بعد از مرگ تفسير فرمودهاند و در كافى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه بعد از ظهور قائم عليه السّلام است و در توحيد امام رضا عليه السّلام از آنحضرت نقل نموده كه مسلمانان به پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله عرضه داشتند كه اگر هر كس را كه بتوانى از مردم مجبور بقبول اسلام نمائى عدد ما زياد ميشود و بر دشمنان غلبه پيدا ميكنيم حضرت جواب فرمود من بدعت در دين خدا نگذاشته و نخواهم گذاشت و از متكلّفين نيستم و ظاهرا مراد آن باشد كه از كسانيكه مردم را باكراه و كلفت وادار بامرى نمايم نيستم و در جوامع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله نقل فرموده كه از براى متكلّف سه علامت است نزاع مينمايد با كسيكه بالاتر از او است و كوشش ميكند در امريكه نائل بآن نميشود و ميگويد چيزيرا كه نميداند و اينمعنى را در خصال امام صادق عليه السّلام از لقمان نقل نموده و بنظر حقير متكلّف شخص ناراحت و كسيرا گويند كه بدون جهت خود و خلق را بزحمت اندازد در ثواب الاعمال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره ص را در شب جمعه قرائت نمايد خداوند از خير دنيا و آخرت بقدرى باو عنايت فرمايد كه باحدى از مردم عنايت نفرموده باشد جز به پيغمبر مرسل و ملك مقرّب و او را با تمام كسانش حتّى خدمتگزارش داخل در بهشت ميفرمايد و الحمد للّه ربّ العالمين و صلى اللّه على محمد و آله الطاهرين
جلد 4 صفحه 482
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل ما أَسئَلُكُم عَلَيهِ مِن أَجرٍ وَ ما أَنَا مِنَ المُتَكَلِّفِينَ (86) إِن هُوَ إِلاّ ذِكرٌ لِلعالَمِينَ (87) وَ لَتَعلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعدَ حِينٍ (88)
بفرما به اينکه مشركين و كفار و غير اينها من سؤال نميكنم بر اينکه رسالت و دعوت هيچ گونه اجر و مزدي و من نيستم از بخود بستگان که از پيش خود بگويم آنچه ميگويم از آيات قرآن و بيان احكام نيست مگر ذكري از پروردگار عالمين و هر آينه خواهيد دانست که من از جانب خدا آمدهام بعد از زماني.
اگر ايمان آورديد پس از ايمان و اگر به كفر و شرك باقي مانديد پس از مردن و پس از زمان ظهور و زمان رجعت و پس از قيامت.
سؤال: چرا خمس و انفال و قطايع ملوك را براي خود قرار داد!
جواب: اينها حقي بود که خدا معين فرموده غير از عنوان اجر و مزد است مثل حقوق فقراء در زكاة و صدقات و حقوق واجب النفقه مثل عيال و والدين و اولاد و عبيد و اماء مربوط به اجر و مزد نيست.
هذا آخر ما اردنا ايراده في سورة «ص» و يتلوه ان شاء اللّه تعالي تفسير سورة الزمر و الحمد للّه اولا و آخرا و دائما و مستمرا و الصلاة علي محمّد و آله و اللعن علي اعدائهم و انا الحقير الفقير المسمي بالسيد عبد الحسين و المدعو بالطيب غفر اللّه له ذنوبه و خطاياه.
جلد 15 - صفحه 279
سورة الزّمر مشتمل بر 75 آيه- مكّي
بسم اللّه و باللّه و الحمد للّه و الصّلاة علي رسول اللّه و آله، آل اللّه و اللّعن علي أعداء اللّه إلي يوم لقاء اللّه فضلها: در برهان از إبن بابويه باسناده از هارون بن خارجه از حضرت صادق (ع) روايت كرده و در مجمع
( قال روي عن هارون بن خارجه عن ابي- عبد اللّه: قال من قرء سورة الزمر اعطاه اللّه شرف الدنيا و الاخرة و اعزّه بلا مال و لا عشيره حتي يهابه من يراه و حرم جسده علي النار و يبني له في الجنة الف مدينة في کل مدينة الف قصر في کل قصر مائة حوراء و له مع ذلک عينان تجريان و عينان نضّاختان و عينان مدهامّتان و حور مقصورات في الخيام)
و در روايت إبن بابويه
(جنتان مدهامّتان و حور مقصورات في الخيام و ذواتا افنان و من کل فاكهة زوجان)
و اخبار ديگري هم در اينکه باب نقل كردهاند و ما بهمين حديث اكتفاء ميكنيم.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 86)- سپس در پایان روی سخن را به پیامبر کرده و چهار مطلب مهم را در عباراتی کوتاه بیان میکند، در مرحله اول میفرماید: «بگو: من از شما هیچ اجر و پاداشی نمیطلبم» (قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ).
و به این ترتیب به بهانههای بهانه جویان پایان میدهد، و روشن میسازد که من تنها طالب نجات و سعادت شما هستم، پاداش من تنها بر خداست، همان گونه که در آیات دیگری از قرآن مجید از قبیل آیه 47 سوره سبأ به آن تصریح شده است
ج4، ص203
«إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَی اللَّهِ».
این خود یکی از دلائل صدق پیامبر صلّی اللّه علیه و اله است.
در مرحله دوم میگوید: «و من از متکلفین نیستم» (وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ).
سخنانم مقرون به دلیل و منطق است، و هیچ گونه تکلفی در آن وجود ندارد، عباراتم روشن و سخنانم خالی از هرگونه ابهام و پیچیدگی است.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم