آیه 53 سوره ص: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسَابِ|سوره=38|آیه =53}} {{مشخصا...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
||
سطر ۵۰: | سطر ۵۰: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
+ | هذا ذِكْرٌ وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ «49» | ||
+ | |||
+ | اين ياد (ما در دنيا از آنان) است و البتّه براى پرهيزكاران بازگشتگاهى نيكو (در قيامت) خواهد بود. | ||
+ | |||
+ | جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ «50» مُتَّكِئِينَ فِيها يَدْعُونَ فِيها بِفاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَ شَرابٍ «51» | ||
+ | |||
+ | باغهاى جاودانهاى كه درهايش به روى آنان گشوده است. در آن جا (بر تختها) تكيه مىزنند (و) ميوههاى فراوان و نوشيدنى در آن جا طلب مىكنند. | ||
+ | |||
+ | جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ «50» مُتَّكِئِينَ فِيها يَدْعُونَ فِيها بِفاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَ شَرابٍ «51» | ||
+ | |||
+ | باغهاى جاودانهاى كه درهايش به روى آنان گشوده است. در آن جا (بر تختها) تكيه مىزنند (و) ميوههاى فراوان و نوشيدنى در آن جا طلب مىكنند. | ||
+ | |||
وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ «52» هذا ما تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسابِ «53» إِنَّ هذا لَرِزْقُنا ما لَهُ مِنْ نَفادٍ «54» | وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ «52» هذا ما تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسابِ «53» إِنَّ هذا لَرِزْقُنا ما لَهُ مِنْ نَفادٍ «54» | ||
سطر ۵۷: | سطر ۶۹: | ||
1- نقل تاريخ نبايد سرگرمى باشد بلكه بايد هدفدار و وسيلهى هوشيارى باشد. | 1- نقل تاريخ نبايد سرگرمى باشد بلكه بايد هدفدار و وسيلهى هوشيارى باشد. | ||
− | |||
وَ اذْكُرْ ... هذا ذِكْرٌ | وَ اذْكُرْ ... هذا ذِكْرٌ | ||
سطر ۷۹: | سطر ۹۰: | ||
8- نعمتهاى بهشتى، هم حساب و كتاب دارد «لِيَوْمِ الْحِسابِ» و هم دائمى است. | 8- نعمتهاى بهشتى، هم حساب و كتاب دارد «لِيَوْمِ الْحِسابِ» و هم دائمى است. | ||
− | |||
«ما لَهُ مِنْ نَفادٍ» | «ما لَهُ مِنْ نَفادٍ» | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۲۱
<<52 | آیه 53 سوره ص | 54>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
این (نعمت ابد) همان است که در روز حساب به آنها وعدهتان میدادند.
[به آنان گویند:] این است آنچه شما را برای روز حساب وعده می دادند.
اين است آنچه براى روز حساب به شما وعده داده مىشد.
اين است آن چيزهايى كه براى روز حساب به شما وعده دادهاند.
این همان است که برای روز حساب به شما وعده داده میشود (وعدهای تخلّف ناپذیر)!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«لِیَوْمِ الْحِسَابِ»: مراد برای زمان بعد از حساب و کتاب است، چرا که نعمتهای مذکور در آیات و و پس از وارسی و بررسی و دخول به بهشت در اختیار خداپرستان راستین قرار میگیرد.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
هذا ذِكْرٌ وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ «49»
اين ياد (ما در دنيا از آنان) است و البتّه براى پرهيزكاران بازگشتگاهى نيكو (در قيامت) خواهد بود.
جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ «50» مُتَّكِئِينَ فِيها يَدْعُونَ فِيها بِفاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَ شَرابٍ «51»
باغهاى جاودانهاى كه درهايش به روى آنان گشوده است. در آن جا (بر تختها) تكيه مىزنند (و) ميوههاى فراوان و نوشيدنى در آن جا طلب مىكنند.
جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ «50» مُتَّكِئِينَ فِيها يَدْعُونَ فِيها بِفاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَ شَرابٍ «51»
باغهاى جاودانهاى كه درهايش به روى آنان گشوده است. در آن جا (بر تختها) تكيه مىزنند (و) ميوههاى فراوان و نوشيدنى در آن جا طلب مىكنند.
وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ «52» هذا ما تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسابِ «53» إِنَّ هذا لَرِزْقُنا ما لَهُ مِنْ نَفادٍ «54»
و در كنارشان همسرانى است كه به شوهرانشان چشم دوخته و همسالند. اين است آن چه براى روز حساب به شما وعده داده مىشود. اين رزق ماست كه براى آن پايانى نيست.
پیام ها
1- نقل تاريخ نبايد سرگرمى باشد بلكه بايد هدفدار و وسيلهى هوشيارى باشد. وَ اذْكُرْ ... هذا ذِكْرٌ
2- ذكر، ابعاد مختلفى دارد: قرآن ذكر است، «نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ» «1» نماز ذكر است، «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي» «2» تاريخ بزرگان نيز ذكر است. «هذا ذِكْرٌ» (تاريخ بزرگان وسيله يادآورى و درس آموزى است).
3- تقوا وسيلهى خوش عاقبتى است. «لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ» (كلمه «مَآبٍ» به معناى مرجع و بازگشت است).
«1». حجر، 9.
«2». طه، 14.
جلد 8 - صفحه 119
4- براى جذب مردم، به كلّى گويى اكتفا نكنيد. (تنها به «لَحُسْنَ مَآبٍ» اكتفا نشده، بلكه به دنبال آن آمده است: جَنَّاتِ عَدْنٍ ...)
5- شناخت تاريخ گذشته و توجّه به جاذبههاى آينده، در گرايش مردم به حقّ مؤثّرند. وَ اذْكُرْ ... لَحُسْنَ مَآبٍ جَنَّاتِ عَدْنٍ
6- انواع نعمت در بهشت جمع است. تعدّد باغها «جَنَّاتِ» ابديّت «عَدْنٍ» سهل الوصول بودن «مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ» وفور و كثرت «بِفاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ»
7- نشانه همسر خوب آن است كه به غير شوهر چشم ندوزد. «قاصِراتُ الطَّرْفِ»
8- نعمتهاى بهشتى، هم حساب و كتاب دارد «لِيَوْمِ الْحِسابِ» و هم دائمى است. «ما لَهُ مِنْ نَفادٍ»
9- معاد، جسمانى است. (تكيه كردن بر تخت، خوردن ميوه، نوشيدن شراب و داشتن همسر، همه و همه نشانه آن است كه معاد جسمانى است). «مُتَّكِئِينَ، بِفاكِهَةٍ، شَرابٍ، قاصِراتُ الطَّرْفِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
هذا ما تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسابِ (53)
هذا ما تُوعَدُونَ: اين آن چيزى است كه وعده داده مىشدند در دنيا، لِيَوْمِ الْحِسابِ: براى روز حساب كه جزا داده مىشود هر نفسى موافق عمل خود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَ الْأَبْصارِ (45) إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ (46) وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيارِ (47) وَ اذْكُرْ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ ذَا الْكِفْلِ وَ كُلٌّ مِنَ الْأَخْيارِ (48) هذا ذِكْرٌ وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ (49)
جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ (50) مُتَّكِئِينَ فِيها يَدْعُونَ فِيها بِفاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَ شَرابٍ (51) وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ (52) هذا ما تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسابِ (53) إِنَّ هذا لَرِزْقُنا ما لَهُ مِنْ نَفادٍ (54)
ترجمه
و ياد كن بندگان ما ابراهيم و اسحق و يعقوب صاحبان قوّت و بصيرت را
همانا ما خالص نموديم ايشانرا بخود براى صفت مخصوصى كه ياد آنسراى است
و همانا ايشان نزد ما هر آينه از برگزيدگانى نيكانند
و ياد كن اسمعيل و اليسع و ذا الكفل را و همه از نيكانند
اين ذكر جميل ايشان است و همانا براى پرهيزكاران هر آينه خوبى بازگشت است
در بهشتهاى جاى اقامت هميشگى با آنكه گشوده است براى ايشان درها
در حاليكه تكيه زنندگانند در آنها ميخواهند در آنها ميوه بسيار و آشاميدنى
و نزد ايشانست زنان فروهشته چشم هم سن با هم
اينست آنچه وعده داده ميشويد براى روز شمار
همانا اينست روزى ما نيست براى آن پايانى.
تفسير
خداوند متعال متذكر فرموده است پيغمبر خود را از احوال بندگان برجسته خود تا مردم اقتداء نمايند باخلاق حسنه و صفات پسنديده ايشان مانند حضرت ابراهيم و فرزندش اسحق و فرزند او يعقوب عليهم السلام كه صاحبان قواى ايمانى و عبادى بودند و ارباب بصيرتها و معرفتهاى دينى و عقلى و نيز فرموده كه ما بايشان توفيق اخلاص در عبادت و اطاعت خود را عنايت فرموديم براى آنكه مخصوص نموديم آنانرا بخصلت خالصهاى از شوائب اوهام و اغراض دنيوى كه آن فكر و ذكر سراى باقى و عالم آخرت بود كه خانه حقيقى است نه دنيا كه سراى عاريت و دار فانى و معبر واقعى است و ايشان در علم ازلى و ابدى ما از برگزيدگان براى نبوّت و رسالت و اهل خير و سعادت بوده و خواهند بود و نيز فرموده كه ياد كن از حضرت اسمعيل جدّ امجد خود و پسر بزرگ حضرت ابراهيم از هاجر خاتون واقعى كه از انبياء نامى و معروف بحلم و صبر و رضا و تسليم بود و از اليسع كه گفتهاند نام والدش اخطوب بود و الياس پيغمبر او را جانشين خود در بنى اسرائيل فرمود و
جلد 4 صفحه 474
غائب شد و بعدا او بمقام نبوّت فائز گشت و از ذو الكفل كه در سوره انبياء ذكر شد او يوشع بن نون است و بعضى او را پسر عموى اليسع دانند كه كفالت از انبياء مهجور مينمود و از تبيان نقل شده كه او پسر ايّوب پيغمبر است و بعد از او مبعوث به نبوّت شد و در هر حال تمام آنها از مردان نيك نيكوكار اهل خير و سعادت بودند اين فقط ذكر خير و نام نيكى است كه از ايشان در دنيا برقرار و باقى مانده و همانا براى اشخاص پرهيزكار هر آينه عاقبت نيكو و پسنديدهاى است چه رسد بانبياء عظام و اوصياء كرام ايشان و آن عاقبت نيكو بهشتهائى است كه اقامتگاه دائمى ايشانست و درهاى آنها هميشه بروى ايشان باز است و مانعى از ورود ايشان در آنها نيست و باعمال صالحه خودشان در دنيا نعمتهاى آنرا كامل مينمايند و چون روز قيامت شود بدون انتظار و وقوف داخل در آنها ميگردند و ملائكه باستقبال ميآيند و ايشان بر تختها نشسته و بر پشتيها تكيه ميكنند و فرمان ميدهند كه انواع ميوجات و مشروبات را براى ايشان حاضر نمايند و فورا حاضر مينمايند براى تفكّه و تلذّذ نه براى گرسنگى و تشنگى چون در بهشت بروى كسيكه باز شد در الم و سختى بروى او بسته ميشود و دختران حوريّه با لباسهاى گوناگون بهشتى نزد آنها حاضر شوند و از خصوصيّات آنها آنستكه چشمهاشان مقصور و منحصر بشوهران بهشتى خودشان است و بديگرى چشم نيندازند و با هم همسن و در جمال و كمال متقاربند نه پير در آنها وجود دارد و نه طفل و نه زشت و نه بىمعرفت اين اجمالى است از آنچه خداوند وعده ميدهد به بندگان پرهيزكار خود براى روز جزاى اعمالشان و اينرا هم بايد دانست كه روزى و عطا و بخشش خدا تمامى ندارد اين اوضاع بهشتى بهمين منوال هميشه باقى و برقرار خواهد بود
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
هذا ما تُوعَدُونَ لِيَومِ الحِسابِ (53)
اينکه است آنچه وعده داده شدهايد براي روز رسيدگي به حساب هر يك.
الطافي که خداوند باهل ايمان و تقوا دارد منحصر باينها نيست و به اصطلاح اثبات شيء نفي ما عدا نميكند قبل الموت ملائكه بشارت ميآورند انوار مقدسه رسول اللّه و ائمه هدي بالاي سرش ميآيند و تا اذن ندهد قبض روح نميشود و ملائكه به استقبالش ميآيند و بديدنش در قبر و قبرش بقدر مد بصر توسعه پيدا ميكند و دري از بهشت، به رويش باز ميشود و هر روز تحف و هدايا براي او ميآيد و روحش در وادي السلام با ارواح مؤمنين محشور ميشود و صبح قيامت با صورت نوراني
جلد 15 - صفحه 258
و حلل بهشتي و استقبال ملائكه يا با كفنهاي خود در طرف راست محشر پاي منبر وسيله زير لواي حمد كنار حوض كوثر خدمت انبياء و مؤمنين وارد ميشود و حساب يسيري و ميزان سنگيني و سهولت عبور از صراط تا دخول در بهشت که ديگر تمام شدن ندارد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 53)- سپس به تمام هفت نعمت بزرگ بهشتیان که در آیات قبل آمده بود اشاره کرده، میگوید: «این چیزی است که برای روز حساب به شما وعده داده میشود» (هذا ما تُوعَدُونَ لِیَوْمِ الْحِسابِ). وعدهای تخلف ناپذیر و نشاط انگیز، وعدهای از سوی خداوند بزرگ.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم