آیه 18 سوره عنکبوت: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَإِنْ تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ ۖ وَم...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
||
سطر ۵۳: | سطر ۵۳: | ||
و اگر (مرا) تكذيب كنيد (تعجب ندارد)، زيرا امّتهاى پيش از شما (نيز پيامبرانشان را) تكذيب كردند و بر پيامبر (خدا) جز تبليغ روشن (مسئوليّتى) نيست. | و اگر (مرا) تكذيب كنيد (تعجب ندارد)، زيرا امّتهاى پيش از شما (نيز پيامبرانشان را) تكذيب كردند و بر پيامبر (خدا) جز تبليغ روشن (مسئوليّتى) نيست. | ||
+ | |||
+ | أَ وَ لَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ «19» | ||
+ | |||
+ | آيا نديدهاند كه خداوند چگونه آفرينش را آغاز مىكند، سپس آن را باز مىگرداند؟ البتّه اين (كار) بر خداوند آسان است. | ||
+ | |||
+ | ===نکته ها=== | ||
+ | |||
+ | در اين دو آيه به سه اصل مشترك در ميان اديان اشاره شده است: | ||
+ | |||
+ | الف: توحيد. «يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ» | ||
+ | |||
+ | ب: نبوّت. «وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ» | ||
+ | |||
+ | ج: معاد. «ثُمَّ يُعِيدُهُ» | ||
+ | |||
+ | جلد 7 - صفحه 126 | ||
+ | |||
+ | ===پیام ها=== | ||
+ | |||
+ | 1- همهى انبيا مخالفانى داشتهاند. پس از مخالفت دشمنان هراسى نداشته باشيم. كَذَّبَ أُمَمٌ ... | ||
+ | |||
+ | 2- حوادث تاريخى، مشابه و قابل تكرار است. «أُمَمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ» | ||
+ | |||
+ | 3- آشنايى با تاريخ، براى انسان يك نوع تسلّى خاطر است. «كَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ» | ||
+ | |||
+ | 4- تكذيب مخالفان، نبايد مانع تبليغ شود. وَ ما عَلَى الرَّسُولِ ... | ||
+ | |||
+ | 5- مردم، در انتخاب عقيده آزادند و پيامبر نمىتواند آنان را مجبور كند. وَ إِنْ تُكَذِّبُوا ... ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ | ||
+ | |||
+ | من آنچه شرط بلاغ است با تو بگفتم | ||
+ | |||
+ | تو خواه از سخنم پند گير و خواه ملال | ||
+ | |||
+ | 6- ارشاد و تبليغ، بايد روشن و گويا باشد. «الْبَلاغُ الْمُبِينُ» | ||
+ | |||
+ | 7- با طرح سؤال، فطرت غافلان را بيدار كنيم. أَ وَ لَمْ يَرَوْا ... | ||
+ | |||
+ | 8- اسلام دين انديشه است و از همهى مردم براى انديشيدن دعوت كرده است. أَ وَ لَمْ يَرَوْا ... | ||
+ | |||
+ | 9- جهان آفرينش مظهر قدرتنمايى خداوند در ايجاد حيات و مرگ پديدهها است. «يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ» | ||
+ | |||
+ | 10- آفرينش، حادث و ناپايدار است و سرانجام به سوى خداوند برمىگردند. «يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ» | ||
+ | |||
+ | 11- اعتقاد به مبدأ، سبب اعتقاد به معاد و بىخبرى از قدرت خداوند، مايهى انكار معاد است. «يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ» | ||
+ | |||
+ | 12- آفريدن، ميراندن و دوباره زنده كردن، كار دائمى خداوند است. «يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ» (فعل مضارع، نشانهى استمرار و دوام است.) | ||
+ | |||
+ | 13- آفرينش اوّليه و بازآفرينى در قيامت، براى خداوند آسان است، تنها يك اراده مىخواهد. «إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ» | ||
+ | |||
+ | تفسير نور(10جلدى)، ج7، ص: 127 | ||
}} | }} | ||
نسخهٔ ۱۷ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۲۱
<<17 | آیه 18 سوره عنکبوت | 19>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و اگر شما (مردم مکه، رسالت این پیامبر را) تکذیب میکنید (عجبی نیست زیرا) پیش از شما هم بسیاری از امم (پیمبران خود را) تکذیب کردند، و بر رسول جز آنکه به آشکار تبلیغ رسالت کند تکلیفی نیست.
و اگر [مرا] تکذیب کنید [چیز جدیدی نیست]؛ زیرا امت هایی پیش از شما نیز [پیامبران را] تکذیب کردند، و بر عهده پیامبر جز رساندن آشکار [پیام وحی] نیست.
و اگر تكذيب كنيد، قطعاً امّتهاى پيش از شما [هم] تكذيب كردند، و بر پيامبر [خدا] جز ابلاغ آشكار [وظيفهاى] نيست.
اگر شما تكذيب مىكنيد، مردمانى هم كه پيش از شما بودند تكذيب مىكردند. و بر عهده پيامبر جز تبليغى روشنگر هيچ نيست.
اگر شما (مرا) تکذیب کنید (جای تعجب نیست)، امتهایی پیش از شما نیز (پیامبرانشان را) تکذیب کردند؛ وظیفه فرستاده (خدا) جز ابلاغ آشکار نیست».
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«الْبَلاغُ الْمُبِینُ»: (نگا: مائده / ، نحل / و ).
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنْ تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ «18»
و اگر (مرا) تكذيب كنيد (تعجب ندارد)، زيرا امّتهاى پيش از شما (نيز پيامبرانشان را) تكذيب كردند و بر پيامبر (خدا) جز تبليغ روشن (مسئوليّتى) نيست.
أَ وَ لَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ «19»
آيا نديدهاند كه خداوند چگونه آفرينش را آغاز مىكند، سپس آن را باز مىگرداند؟ البتّه اين (كار) بر خداوند آسان است.
نکته ها
در اين دو آيه به سه اصل مشترك در ميان اديان اشاره شده است:
الف: توحيد. «يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ»
ب: نبوّت. «وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ»
ج: معاد. «ثُمَّ يُعِيدُهُ»
جلد 7 - صفحه 126
پیام ها
1- همهى انبيا مخالفانى داشتهاند. پس از مخالفت دشمنان هراسى نداشته باشيم. كَذَّبَ أُمَمٌ ...
2- حوادث تاريخى، مشابه و قابل تكرار است. «أُمَمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ»
3- آشنايى با تاريخ، براى انسان يك نوع تسلّى خاطر است. «كَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ»
4- تكذيب مخالفان، نبايد مانع تبليغ شود. وَ ما عَلَى الرَّسُولِ ...
5- مردم، در انتخاب عقيده آزادند و پيامبر نمىتواند آنان را مجبور كند. وَ إِنْ تُكَذِّبُوا ... ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ
من آنچه شرط بلاغ است با تو بگفتم
تو خواه از سخنم پند گير و خواه ملال
6- ارشاد و تبليغ، بايد روشن و گويا باشد. «الْبَلاغُ الْمُبِينُ»
7- با طرح سؤال، فطرت غافلان را بيدار كنيم. أَ وَ لَمْ يَرَوْا ...
8- اسلام دين انديشه است و از همهى مردم براى انديشيدن دعوت كرده است. أَ وَ لَمْ يَرَوْا ...
9- جهان آفرينش مظهر قدرتنمايى خداوند در ايجاد حيات و مرگ پديدهها است. «يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ»
10- آفرينش، حادث و ناپايدار است و سرانجام به سوى خداوند برمىگردند. «يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ»
11- اعتقاد به مبدأ، سبب اعتقاد به معاد و بىخبرى از قدرت خداوند، مايهى انكار معاد است. «يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ»
12- آفريدن، ميراندن و دوباره زنده كردن، كار دائمى خداوند است. «يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ» (فعل مضارع، نشانهى استمرار و دوام است.)
13- آفرينش اوّليه و بازآفرينى در قيامت، براى خداوند آسان است، تنها يك اراده مىخواهد. «إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ»
تفسير نور(10جلدى)، ج7، ص: 127
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِنْ تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ «18»
وَ إِنْ تُكَذِّبُوا: و اگر تكذيب كنيد مرا در رسالت، فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ: پس بتحقيق تكذيب كردند پيغمبران خود را امتهائى كه پيش از شما بودند مانند قوم شيث و ادريس و نوح و صالح و حنظله عليهم السّلام. اما شيث عليه السّلام نهصد و دوازده سال دعوت نمود جمعى ايمان آوردند و اكثر آتش پرست شدند، ادريس عليه السّلام هزار سال قوم خود را دعوت كرد و در اين
جلد 10 - صفحه 216
مدت هزار نفر ايمان نياوردند، نوح عليه السّلام در مدت نهصد و پنجاه سال دعوت فقط هشتاد نفر ايمان آوردند، و همچنين پيغمبران ديگر را اكثر قوم تكذيب نمودند و سر انجام عقوبت تكذيب را در دنيا و آخرت گرفتار شدند.
وَ ما عَلَى الرَّسُولِ: و نيست بر پيغمبر، إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ: مگر پيغام رسانيدن آشكارا كه مزيل شك و مبين طريق حق باشد نه اجبار و اكراه بر ايمان، و من اين پيغام به شما رسانيدم و به وعد وعيد شما را دعوت به دين حق نمودم و از عقوبات آخرت ترسانيدم، لكن شما به جهت عناد و انكار، منكر بعث و نشر شديد و سخن مرا به گوش دل استماع ننموديد و به سوء اختيار گمراه شديد و از طريق حق اعراض نموديد و خود را به عذاب و عقاب گرفتار كرديد در دنيا و آخرت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِبْراهِيمَ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «16» إِنَّما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً وَ تَخْلُقُونَ إِفْكاً إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقاً فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَ اعْبُدُوهُ وَ اشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «17» وَ إِنْ تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ «18» أَ وَ لَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ «19» قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «20»
ترجمه
و ابراهيم را چون گفت به قومش بپرستيد خدا را و بترسيد از او اين بهتر است براى شما اگر باشيد كه بدانيد
جز اين نيست كه ميپرستيد غير از خدا بتانى را و ميسازيد دروغ بزرگى را همانا آنها را كه ميپرستيد غير از خدا قدرت ندارند براى شما بر روزى پس طلب كنيد از نزد خدا روزى را و بپرستيد او را و شكر كنيد براى او بسوى او باز گردانده ميشويد
و اگر تكذيب ميكنيد پس بتحقيق تكذيب كردند جماعتهائى پيش از شما و نيست بر فرستاده مگر رسانيدن آشكار
آيا نديدند كه چگونه پديد ميآورد خدا خلق را پس باز ميگرداند آنرا همانا اين بر خدا آسانست
بگو سير كنيد در زمين پس با تأمّل بنگريد چگونه آفريد مخلوق را پس خدا پديد مىآورد پديد آوردن ديگرى همانا خدا بر هر چيزى توانا است.
تفسير
خداوند متعال بعد از نقل اجمالى از قصه حضرت نوح شمّهئى از حكايت حضرت ابراهيم را بيان فرموده باين تقريب كه و بتحقيق فرستاديم ابراهيم را وقتى كه فرمود بقوم خود عبادت كنيد خداى يگانه را و بترسيد از او در اطاعت اوامر و نواهيش اين مسلك و مرام براى شما خوب است نه آن مسلك و مراميكه داريد اگر شما دانا بوده و هستيد و خير و شرّ خودتان را تميز ميدهيد جز اين نيست كه شما پرستش ميكنيد بتهائى را كه از سنگ و چوب ميتراشيد و در
جلد 4 صفحه 221
برابر آنها خضوع مينمائيد با آنكه ميدانيد آنها غير از خداى يگانه و عارى از شعور و ادراكند و از خودتان دروغ واضحى در آورديد كه آنها را خدايان خود خوانده و با شفعاء خود نزد خداى بزرگ شمردهايد با آنكه اين معبودهاى باطل شما نميتوانند روزى دهند شما را و نفع و ضررى برسانند بشما پس روزى خود را از خدا بخواهيد و متوسّل باينها براى توسعه روزى نشويد و عبادت خدا كنيد و شكر نعمت او را بجا آوريد چون شكر منعم واجب است و بازگشت شما در روز حشر به پيشگاه او است و او در باره شما حكم ميكند و بجزاى اعمالتان ميرساند قمّى ره فرموده تا اينجا حكايت حضرت ابراهيم بود و از اينجا تا اولئك لهم عذاب اليم آتيه خطاب باين امّت است و بعدا رجوع بقصّه ابراهيم عليه السّلام خواهد شد فيض ره فرموده جهت اين فصل آنستكه ذكر قصّه ابراهيم عليه السّلام براى تسليت خاطر پيغمبر خاتم و تشبيه حال او بحال جدّ بزرگوارش در شرك قوم و تكذيب آنها بوده و بنظر حقير براى اين و براى تنبّه و اعتبار مردم بوده لذا اوّلا خطاب بآنها فرموده و در آيه اخيره خطاب بآنحضرت و در اين قبيل موارد فاصله مستحسن است و محتمل است تمامى حكايت حضرت ابراهيم باشد اينجا حكايت قول او با امّتش و در آيه اخيره حكايت كلام خدا با او در هر حال ميفرمايد و اگر تكذيب كنيد شما پيغمبر خودتان را چيز تازهاى نيست امم سابقه هم انبياء خودشان را تكذيب نمودند و ضررى بايشان نرسيد بلكه خودشان متضرّر شدند حال شما هم مانند حال آنها خواهد بود وظيفه پيغمبر فقط ابلاغ احكام و دستورات الهى است بمردم واضح و آشكار خواه قبول كنند خواه نكنند براى او مسئوليّتى نيست آيا كسانيكه منكر معاد شدند نديدند يا شما كه انكار ميكنيد نديديد چون بعضى أ و لم تروا بتاء قرائت نمودهاند چگونه خداوند در هر سال و قرن ايجاد ميفرمايد خلقى را از اثمار و اشجار و حيوان و انسان و نابود ميكند آنها را پس اعاده ميدهد آنخلق را بانواع و اجناس و امثالشان و اين براى خدا سيره مستمرّه سهل و آسانى است چرا باور نميكنند كه خدا يكمرتبه هم اينها را تمامى در عالم آخرت ايجاد و محشور فرمايد در صورتى كه كار خدا در دنيا هميشه همين ميراندن و زنده نمودن بوده رجوع كنيد بتواريخ و گردش كنيد در زمين به بينيد چگونه
جلد 4 صفحه 222
خداوند اقوام و امم و قبائلى را بدوا خلق فرمود و سالها زندگانى نمودند و ميراند و بجاى آنها اقوام ديگرى پديد آورد پس خداوند ايجاد مينمايد ايجاد نمودن ديگرى مانند ايجاد اوّل همانا خداوند بر هر چيز از ابداء و اعاده و احياء و اماته و ساير امور ممكنه قادر و توانا است و جاى شبهه و ترديد نيست در حشر و معاد اين بيانى است كه از ظاهر دو آيه اخيره بنظر حقير رسيده و بنابراين ظاهر رؤيت كه ديدن است و عطف يعيد بر يبدء محفوظ و استدلال بر معاد قيامت شده بقياس بر اعاده امثال خلق در دنيا ولى ظاهر كلام مفسّرين آنستكه استدلال بر معاد را بقياس بر ابتداء خلق دانستهاند كه مانند آن بلكه آسانتر است و بنابراين ناچار بعضى رؤيت را بمعناى علم و بعضى يعيد را عطف بر ا و لم يروا گرفتهاند با آنكه هر دو خلاف ظاهر است و استدلال تازهاى هم نيست همان است كه مكرّر اشاره بآن شده است و بعضى نظر در كيفيّت بدو خلق را عبارت از تفكّر در آثار سابقين و اعتبار از مئال امرشان دانستهاند و اللّه اعلم بمراده.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِن تُكَذِّبُوا فَقَد كَذَّبَ أُمَمٌ مِن قَبلِكُم وَ ما عَلَي الرَّسُولِ إِلاَّ البَلاغُ المُبِينُ «18»
اينکه خطاب به پيغمبر اكرم است که ميفرمايد و اگر تو را اينکه كفار و مشركين تكذيب ميكنند پس به تحقيق تكذيب كردند امتهاي بسيار از پيش از تو و نيست به رسول تكليفي مگر بلاغ آشكار واضح.
امت نوح تكذيب كردند نوح را امت هود و عاد تكذيب كردند هود را ثمود تكذيب كردند صالح را نمروديان تكذيب كردند ابراهيم را قوم لوط لوط را اصحاب مدين و ايكه شعيب را فرعون و قبطيان موسي را يهود عيسي را. «اينکه رشته سر دراز دارد» و اينکه جمله براي تسليت خاطر مبارك رسول است بلكه ائمه طاهرين هم گرفتار اينکه نوع، هر كدام در زمان خود و همچنين علماء اعلام در هر عصر و زمان دوچار اينکه جهال و معاندين و هوي پرستان بودند و هستند.
وَ إِن تُكَذِّبُوا فَقَد كَذَّبَ أُمَمٌ مِن قَبلِكُم شما بايد بوظيفه خود رفتار فرمايي وَ ما عَلَي الرَّسُولِ إِلَّا البَلاغُ المُبِينُ بايد حجت بر آنها تمام شود اقامه معجزه كني دستورات را ابلاغ كني مواعظ و نصايح انجام دهي دعوت نمايي هر که قابل هدايت است هدايت ميشود هر که قابليت ندارد «بگذار تا بميرد در عين خودپرستي» اينها جاهل مركب هستند جاهلند و خود را عالم ميدانند.
هر كس که نداند و نداند که نداند
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 18)- سپس ابراهیم (ع) به عنوان تهدید، و همچنین بیاعتنایی نسبت به آنها، میگوید: «اگر شما (مرا) تکذیب کنید (جای تعجب نیست) امتهایی پیش از شما نیز (پیامبرانشان را) تکذیب کردند» و به سر نوشت دردناکی گرفتار شدند (وَ إِنْ تُکَذِّبُوا فَقَدْ کَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِکُمْ).
«وظیفه رسول و فرستاده خدا جز ابلاغ آشکار نیست» خواه پذیرا شوند یا نشوند (وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِینُ).
منظور از امتهای پیشین، قوم نوح و اقوامی بودند که بعد از آنها روی کار آمدند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم