آیه 69 سوره یونس: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(تفسیر آیه)
جز (ویرایش مهدی موسوی (بحث) به آخرین تغییری که Quran انجام داده بود واگردانده شد)
سطر ۵۲: سطر ۵۲:
  
 
بگو: همانا كسانى كه بر خداوند دروغ مى‌بندند، رستگار نمى‌شوند.
 
بگو: همانا كسانى كه بر خداوند دروغ مى‌بندند، رستگار نمى‌شوند.
 
مَتاعٌ فِي الدُّنْيا ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدِيدَ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ «70»
 
 
بهره‌اى اندك در دنيا دارند، سپس بازگشت آنان به سوى ماست، آنگاه به سزاى كفرشان، عذاب سخت به آنان مى‌چشانيم.
 
 
===نکته ها===
 
 
«مَتاعٌ» و «متعه»، به بهره‌گيرى كوتاه مدّت گفته مى‌شود. از آنجا كه بهره‌ورى انسان از دنيا و نعمت‌هاى آن كوتاه است، لذا قرآن در مورد امور دنيوى تعبير «متاع» را به كار برده است.
 
 
سؤال: اگر افترازنندگان رستگار نمى‌شوند، پس چرا در زندگى مادّى آنان را در رفاه بيشترى مى‌بينيم؟
 
 
پاسخ: اين رفاه و كاميابى موقّت است، «مَتاعٌ فِي الدُّنْيا» ولى كيفر اصلى آنان در آخرت و زمانى است كه به سوى او بازگردند.
 
 
===پیام ها===
 
 
1- آنان كه افرادى را به اميد شفاعت، فرزند خدا مى‌دانند، به هدفشان نمى‌رسند. قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً ... لا يُفْلِحُونَ‌
 
 
2- كاميابى موقّت اگر عذاب دائمى در پى داشته باشد، بى‌ارزش است. «مَتاعٌ فِي الدُّنْيا، نُذِيقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدِيدَ»
 
 
3- لذّت‌هاى دنيا زودگذر است. «مَتاعٌ فِي الدُّنْيا»
 
 
4- ياد معاد، از عوامل بازدارنده از انحراف وگناه است. «إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ»
 
 
5- دروغ بستن به خداوند با انواع بدعت‌ها، تحريف‌ها، تفسير به رأى‌ها و فرزند قراردادن براى او، كفر است. «بِما كانُوا يَكْفُرُونَ»
 
 
تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 600
 
 
}}
 
}}
  
سطر ۸۷: سطر ۶۱:
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
  
مَتاعٌ فِي الدُّنْيا ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدِيدَ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ (70)
 
 
مَتاعٌ فِي الدُّنْيا: براى ايشان است بهره و حظى در دنيا كه برخوردار شوند ايام كمى و زائل گردد به اندكى. ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ‌: پس به سوى حكم ما
 
 
ج5، ص 362
 
 
است بازگشت ايشان. ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدِيدَ: پس بچشانيم ايشان را عذاب جهنم كه سخت است الم آن. بِما كانُوا يَكْفُرُونَ‌: به سبب كفرى كه اختيار كرده بودند.
 
  
تبصره- آيه شريفه تهديد و وعيد است مكذبين و مفترين را از عذاب الهى، و تحذير از كفر و دروغ و افترا و نسبت ناشايسته به ساحت جلال كبريائى، و تنبيه بر آنكه دروغ و افتراى بر خداى تعالى عاقبتش وخيم و مآلش عذاب اليم خواهد بود.
+
قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ (69)
  
در كافى‌ «1» شريف به سند صحيح از محمد بن مسلم كه شنيدم حضرت باقر عليه السّلام مى‌فرمود: كلّ شى‌ء يجرّه الاقرار و التّسليم فهو الايمان و كلّ شى‌ء يجرّه الانكار و الجحود فهو كفر.
+
بعد از آن وعيد و عقاب مفترين و رستگار نبودن آنان را اعلام فرمايد:
  
يعنى: هر چيزى كه از لوازم و توابع اقرار و تسليم باشد مثل اعمال صالحه و اخلاق فاضله و پرهيز از معاصى، پس آن داخل در ايمان است به اعتبارى، و مكمل ايمان است به اعتبار ديگر. و هر چيزى كه از لوازم و توابع و آثار انكار و جحود باشد مانند افعال قبيحه و ملكات شنيعه، داخل در كفر و از مكملات آن يا از طرق مؤديه به كفر است، زيرا معاصى و محرمات طرقى هستند كه اصرار و دوام بر آنها منجر به كفر خواهد شد.
+
قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ‌: بگو اى پيغمبر و اعلان كن مفترين را كه بتحقيق آن كسانى كه افترا كنند و نسبت دهند بر خداى متعال دروغ را به اتخاذ ولد يا شريك و غير آن. لا يُفْلِحُونَ‌: فائز نشوند به چيزى از ثواب، يا رستگار نشوند در آخرت، يا ايمان نياورند و رستگارى نيابند، يا ظفر و بقا و فلاحى براى آنها نباشد؛ زيرا باطل را جولانى، و حق را سريانى است.
  
  
سطر ۱۲۹: سطر ۹۶:
 
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
 
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
89مَتاع‌ٌ فِي‌ الدُّنيا ثُم‌َّ إِلَينا مَرجِعُهُم‌ ثُم‌َّ نُذِيقُهُم‌ُ العَذاب‌َ الشَّدِيدَ بِما كانُوا يَكفُرُون‌َ (70)
+
قُل‌ إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَفتَرُون‌َ عَلَي‌ اللّه‌ِ الكَذِب‌َ لا يُفلِحُون‌َ (69)
  
كساني‌ ‌که‌ رستگار نيستند يك‌ زندگاني‌ مختصري‌ ‌در‌ دنيا دارند ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ بسوي‌ ‌ما مراجعت‌ ميكنند ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ ميچشانيم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ عذاب‌ سختي‌ بسبب‌ آنچه‌ ‌که‌ بودند كافر ميشدند.
+
بگو اي‌ ‌رسول‌ محترم‌ محققا كساني‌ ‌که‌ ‌بر‌ خداوند افتراء ميزنند و ‌از‌ روي‌ دروغ‌ نسبت‌ ميدهند اينها رستگار نميشوند.
  
مَتاع‌ٌ فِي‌ الدُّنيا متاع‌ دنيا همين‌ خورد و خوراك‌ و شهوت‌راني‌ و هواپرستي‌ چيز ديگري‌ نيست‌ و ‌اينکه‌ متاع‌ دنيوي‌ اولا مقرون‌ ببلاهاي‌ زيادي‌ ‌است‌ زيرا احدي‌ نائل‌ بمطلوب‌ ‌خود‌ نميشود و ‌لو‌ ‌هر‌ چه‌ بالا رود (فريدون‌ بملك‌ جهان‌ نيم‌ سير) و دائما ‌در‌ هم‌ّ و غم‌ و زد و خورد ‌است‌ بعلاوه‌ بلاهاي‌ گوناگون‌ ‌که‌ بانسان‌ ‌از‌ اطراف‌ متوجه‌ ميشود و نميداند يك‌ ساعت‌ ‌بعد‌ چه‌ پيشامدي‌ ميشود.
+
قُل‌ إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَفتَرُون‌َ عَلَي‌ اللّه‌ِ الكَذِب‌َ گذشت‌ ‌در‌ چند ‌آيه‌ قبل‌ معناي‌ افتراء و فرق‌ ‌بين‌ ‌او‌ و كذب‌ بعموم‌ و خصوص‌ مطلق‌ احتياج‌ بتكرار نيست‌ فقط ‌در‌ كلمه‌ لا يُفلِحُون‌َ چند كلمه‌ صحبت‌ ميداريم‌:
  
و ثانيا ‌با‌ هزار حسرت‌ و زحمت‌ ميگذارد و ميرود و بزرگان‌ ‌براي‌ دنيا مثلهاي‌ زيادي‌ زده‌اند مثل‌ اينكه‌ چاهي‌ ‌است‌ ‌که‌ انسان‌ ‌را‌ ‌در‌ وسط ‌آن‌ بطنابي‌ بسته‌ نظر ببالا ميكنند دو موش‌ سياه‌ و سفيد دارند نخ‌ نخ‌ ‌اينکه‌ طناب‌ ‌را‌ پاره‌ ميكنند و ‌در‌ ته‌ چاه‌ افعي‌ دهان‌ باز كرده‌ ‌براي‌ بلعيدن‌ ‌آن‌ و ‌در‌ اطراف‌ چاه‌ عسل‌ مخلوط بگل‌ و زنبورهاي‌ زياد باطراف‌ چاه‌ باين‌ عسلها ريخته‌ ‌اينکه‌ انسان‌ ‌با‌ ‌اينکه‌ زنبورها زد و خورد كند و ‌اينکه‌ عسلهاي‌ مخلوط ‌را‌ جمع‌آوري‌ كند. چاه‌ بمنزله‌ دنيا، طناب‌ عمر، موش‌ سياه‌ و سفيد شب‌ و روز، افعي‌ قبر، عسل‌ زخارف‌ دنيوي‌ مخلوط ببلاها، زنبورها اهل‌ دنيا و امثله‌ ديگري‌ و ‌در‌ قرآن‌ مجيد ميفرمايد قُل‌ مَتاع‌ُ الدُّنيا قَلِيل‌ٌ ثُم‌َّ إِلَينا مَرجِعُهُم‌ ‌پس‌ ‌از‌ انقضاء عمر و حلول‌ موت‌ ‌در‌ عالم‌ آخرت‌ زنده‌ ميشوند و ‌در‌ پيشگاه‌ عظمت‌ پروردگار حاضر ميشوند ثُم‌َّ نُذِيقُهُم‌ُ العَذاب‌َ الشَّدِيدَ بدون‌ حساب‌ و نامه‌ عمل‌ و ميزان‌ و صراط ‌در‌ جهنم‌ مياندازيم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌که‌ عذاب‌ شديد دارد ابد الاباد بِما كانُوا يَكفُرُون‌َ اهل‌ محشر بعضي‌ بدون‌ حساب‌ داخل‌ بهشت‌
+
اولا ‌هر‌ چيزي‌ ‌که‌ داراي‌ اجزاء و شرائطي‌ ‌باشد‌ بفقدان‌ يكي‌ ‌از‌ اجزاء و شرائط ‌آن‌ فاقد ميشود، ‌در‌ مركبات‌ ارتباطيه‌ مثل‌ نماز و امثال‌ ‌آن‌ فلاح‌ و رستگاري‌ منوط و مربوط باموري‌ ‌است‌ ‌از‌ ايمان‌ بجميع‌ عقائد حقّه‌ و ثبات‌ ‌آن‌ ‌تا‌ زمان‌ فوت‌ و موانعي‌ ‌هم‌ ايجاد نشود ‌از‌ انكار ضروري‌ ‌ يا ‌ بدعت‌ ‌در‌ دين‌ ‌ يا ‌ اهانت‌ بمقدسات‌ ديني‌ ‌که‌ موجب‌ زوال‌ ايمان‌ ميشود و مقرون‌ شدن‌ باعمال‌ صالحه‌ و تقواي‌ ‌از‌ معاصي‌ كبار چنانچه‌ ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ آيات‌ شريفه‌ تصريح‌ ‌شده‌ ‌که‌ بفقدان‌ ‌هر‌ يك‌ فلاح‌ فاقد ميشود مگر آنكه‌ تدارك‌ كند برجوع‌ و توبه‌ و شفاعت‌ آنهم‌ خاص‌ باهل‌ ايمان‌ ‌است‌ و البته‌ افتراء بخدا و كذب‌ ‌بر‌ ‌خدا‌ ‌هم‌ ايمان‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌بين‌ ميبرد و ‌هم‌ گناه‌ بسيار بزرگي‌ ‌است‌ و ‌با‌ ‌اينکه‌ وصف‌ هرگز روي‌ فلاح‌ و رستگاري‌ ‌را‌ نخواهد ديد سيّما خداوند خبر داده‌ ‌که‌ اينها رستگار نميشوند وَ مَن‌ أَصدَق‌ُ مِن‌َ اللّه‌ِ قِيلًا نساء ‌آيه‌ 121 وَ مَن‌ أَصدَق‌ُ مِن‌َ اللّه‌ِ حَدِيثاً نساء ‌آيه‌
  
جلد 10 - صفحه 427
+
جلد 10 - صفحه 89
  
ميشوند و ‌آنها‌ مؤمنيني‌ هستند ‌که‌ بدون‌ گناه‌ وارد محشر شوند ‌ يا ‌ گناه‌ نكردند ‌ يا ‌ توبه‌ كردند ‌ يا ‌ بيك‌ وسائلي‌ آمرزيده‌ شدند، و بعضي‌ بدون‌ حساب‌ داخل‌ جهنم‌ ميشوند آنهايي‌ ‌که‌ بدون‌ ايمان‌ ‌از‌ دنيا رفتند زيرا ‌اگر‌ عملي‌ داشته‌ باطل‌ بوده‌ چون‌ ايمان‌ شرط صحت‌ ‌کل‌ اعمال‌ ‌است‌، و بعضي‌ ‌را‌ رها ميكنند مثل‌ قاصرين‌ ‌از‌ كفار، اطفال‌، مجانين‌، سفهاء، دوردستان‌ و امثال‌ اينها و كساني‌ ‌که‌ ‌در‌ معرض‌ حساب‌ و ميزان‌ و نامه‌ عمل‌ و صراط ‌در‌ ميآيند كساني‌ هستند ‌که‌ خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً عَسَي‌ اللّه‌ُ أَن‌ يَتُوب‌َ عَلَيهِم‌ برائه‌ ‌آيه‌ 103 باختلاف‌ مراتب‌
+
426
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۱۴۸: سطر ۱۱۵:
 
]
 
]
  
(آیه 70)- فرضا که آنها بتوانند با دروغها و افتراهای خود چند صباحی به مال و منال دنیا برسند «این تنها یک متاع زود گذر این جهان است، سپس بازگشتشان به سوی ماست و ما عذاب شدید را در مقابل کفرشان به آنها می‌چشانیم» (مَتاعٌ فِی الدُّنْیا ثُمَّ إِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِیقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدِیدَ بِما کانُوا یَکْفُرُونَ).
+
(آیه 69)- در این آیه سر انجام شوم افترا و تهمت بر خدا را بازگو می‌کند روی سخن را متوجه پیامبرش کرده و می‌گوید: «به آنها بگو: کسانی که بر خدا افترا می‌بندند و دروغ می‌گویند هرگز روی رستگاری را نخواهند دید» (قُلْ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ لا یُفْلِحُونَ).
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۱۵۶: سطر ۱۲۳:
  
 
==تفسیر های فارسی==
 
==تفسیر های فارسی==
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=10 |آیه=70}}===
+
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=10 |آیه=69}}===
==={{تفسیر خسروی|سوره=10 |آیه=70}}===
+
==={{تفسیر خسروی|سوره=10 |آیه=69}}===
==={{تفسیر عاملی|سوره=10 |آیه=70}}===
+
==={{تفسیر عاملی|سوره=10 |آیه=69}}===
==={{تفسیر جامع|سوره=10 |آیه=70}}===
+
==={{تفسیر جامع|سوره=10 |آیه=69}}===
  
 
==تفسیر های عربی==
 
==تفسیر های عربی==
==={{تفسیر المیزان|سوره=10 |آیه=70}}===
+
==={{تفسیر المیزان|سوره=10 |آیه=69}}===
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=10 |آیه=70}}===
+
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=10 |آیه=69}}===
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=10 |آیه=70}}===
+
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=10 |آیه=69}}===
==={{تفسیر الصافی|سوره=10 |آیه=70}}===
+
==={{تفسیر الصافی|سوره=10 |آیه=69}}===
==={{تفسیر الکاشف|سوره=10 |آیه=70}}===
+
==={{تفسیر الکاشف|سوره=10 |آیه=69}}===
 
</tabber>
 
</tabber>
  

نسخهٔ ‏۱۳ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۵۴

مشاهده آیه در سوره

قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<68 آیه 69 سوره یونس 70>>
سوره : سوره یونس (10)
جزء : 11
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

بگو: هرگز آنان که به خدا نسبت دروغ دهند نجات و رستگاری ندارند.

بگو: کسانی که بر خدا دروغ می بندند، یقیناً رستگار نمی شوند.

بگو: «در حقيقت كسانى كه بر خدا دروغ مى‌بندند، رستگار نمى‌شوند.»

بگو: آنها كه به خدا دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.

بگو: «آنها که به خدا دروغ می‌بندند، (هرگز) رستگار نمی‌شوند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Say, ‘Indeed those who fabricate lies against Allah will not be felicitous.’

Say: Those who forge a lie against Allah shall not be successful.

Say: Verily those who invent a lie concerning Allah will not succeed.

Say: "Those who invent a lie against Allah will never prosper."


تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ «69»

بگو: همانا كسانى كه بر خداوند دروغ مى‌بندند، رستگار نمى‌شوند.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ (69)

بعد از آن وعيد و عقاب مفترين و رستگار نبودن آنان را اعلام فرمايد:

قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ‌: بگو اى پيغمبر و اعلان كن مفترين را كه بتحقيق آن كسانى كه افترا كنند و نسبت دهند بر خداى متعال دروغ را به اتخاذ ولد يا شريك و غير آن. لا يُفْلِحُونَ‌: فائز نشوند به چيزى از ثواب، يا رستگار نشوند در آخرت، يا ايمان نياورند و رستگارى نيابند، يا ظفر و بقا و فلاحى براى آنها نباشد؛ زيرا باطل را جولانى، و حق را سريانى است.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ هُوَ الْغَنِيُّ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ إِنْ عِنْدَكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بِهذا أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (68) قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ (69) مَتاعٌ فِي الدُّنْيا ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدِيدَ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ (70)

ترجمه‌

گفتند گرفت خدا فرزندى منزّه است او او است بى‌نياز مر او را است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است نيست نزد شما هيچ حجّتى بر اين آيا ميگوئيد نسبت بخدا آنچه را نميدانيد

بگو همانا آنانكه مى‌بندند بر خدا دروغ را رستگار نميشوند

بهره‌اى است در دنيا پس بسوى ما است باز گشت ايشان پس ميچشانيم آنها را عذاب سخت براى آنكه بودند كه كافر ميشدند.

تفسير

جمعى از كفّار قريش ميگفتند ملائكه دختران خدايند و يهود معتقد بودند عزير پسر خدا است و نصارى مسيح را پسر خدا ميدانستند و چون بآنها اعتراض ميشد كه توالد و تناسل ملازم با ازدواج و جسميّت است ميگفتند خدا آنانرا برسم اولادى قبول كرده و ولد گرفته لذا خداوند آنها را اولا به تنزيه ذات احديّت از هر نقص ردّ فرموده كه مفاد كلمه سبحانه است و مفيد تعجّب است از مقاله فاسده آنها و ثانيا بيان فرموده كه اتّخاذ ولد بواسطه ضعف و فقر و احتياج است و خداوند بى‌نياز از ماسوى است و تمام مخلوق آسمانها و زمين مملوك و مقهور اراده اويند پس چه احتياج به اتّخاذ ولد دارد و ثالثا نفى حجّت از دعاوى آنها فرموده براى اشاره بآنكه ادّعاء بدون دليل پذيرفته نيست و در خاتمه توبيخ و ملامت شده‌اند بر جهالت و نادانى و نسبت دادن آنها بخداوند امرى را كه مبرّى از آنست و آنها هم علم بآن ندارند چون از اقامه برهان بر آن عاجز شدند و قول بدون دليل جهل است و در دو آيه اخيره تصريح‌

جلد 3 صفحه 34

شده است كه اين قبيل افتراء بستن بخدا موجب كفر و خلود در آتش و نديدن روى فلاح و رستگارى است چند روزى در اين دنياى دنى بايد باين موهومات سر گرم باشند تا اجل آنها برسد و در پيشگاه الهى با روى سياه حاضر شوند و بجزاى عقائد باطله و اعمال فاسده خودشان برسند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قُل‌ إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَفتَرُون‌َ عَلَي‌ اللّه‌ِ الكَذِب‌َ لا يُفلِحُون‌َ (69)

بگو اي‌ ‌رسول‌ محترم‌ محققا كساني‌ ‌که‌ ‌بر‌ خداوند افتراء ميزنند و ‌از‌ روي‌ دروغ‌ نسبت‌ ميدهند اينها رستگار نميشوند.

قُل‌ إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَفتَرُون‌َ عَلَي‌ اللّه‌ِ الكَذِب‌َ گذشت‌ ‌در‌ چند ‌آيه‌ قبل‌ معناي‌ افتراء و فرق‌ ‌بين‌ ‌او‌ و كذب‌ بعموم‌ و خصوص‌ مطلق‌ احتياج‌ بتكرار نيست‌ فقط ‌در‌ كلمه‌ لا يُفلِحُون‌َ چند كلمه‌ صحبت‌ ميداريم‌:

اولا ‌هر‌ چيزي‌ ‌که‌ داراي‌ اجزاء و شرائطي‌ ‌باشد‌ بفقدان‌ يكي‌ ‌از‌ اجزاء و شرائط ‌آن‌ فاقد ميشود، ‌در‌ مركبات‌ ارتباطيه‌ مثل‌ نماز و امثال‌ ‌آن‌ فلاح‌ و رستگاري‌ منوط و مربوط باموري‌ ‌است‌ ‌از‌ ايمان‌ بجميع‌ عقائد حقّه‌ و ثبات‌ ‌آن‌ ‌تا‌ زمان‌ فوت‌ و موانعي‌ ‌هم‌ ايجاد نشود ‌از‌ انكار ضروري‌ ‌ يا ‌ بدعت‌ ‌در‌ دين‌ ‌ يا ‌ اهانت‌ بمقدسات‌ ديني‌ ‌که‌ موجب‌ زوال‌ ايمان‌ ميشود و مقرون‌ شدن‌ باعمال‌ صالحه‌ و تقواي‌ ‌از‌ معاصي‌ كبار چنانچه‌ ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ آيات‌ شريفه‌ تصريح‌ ‌شده‌ ‌که‌ بفقدان‌ ‌هر‌ يك‌ فلاح‌ فاقد ميشود مگر آنكه‌ تدارك‌ كند برجوع‌ و توبه‌ و شفاعت‌ آنهم‌ خاص‌ باهل‌ ايمان‌ ‌است‌ و البته‌ افتراء بخدا و كذب‌ ‌بر‌ ‌خدا‌ ‌هم‌ ايمان‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌بين‌ ميبرد و ‌هم‌ گناه‌ بسيار بزرگي‌ ‌است‌ و ‌با‌ ‌اينکه‌ وصف‌ هرگز روي‌ فلاح‌ و رستگاري‌ ‌را‌ نخواهد ديد سيّما خداوند خبر داده‌ ‌که‌ اينها رستگار نميشوند وَ مَن‌ أَصدَق‌ُ مِن‌َ اللّه‌ِ قِيلًا نساء ‌آيه‌ 121 وَ مَن‌ أَصدَق‌ُ مِن‌َ اللّه‌ِ حَدِيثاً نساء ‌آيه‌

جلد 10 - صفحه 89

426

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 69)- در این آیه سر انجام شوم افترا و تهمت بر خدا را بازگو می‌کند روی سخن را متوجه پیامبرش کرده و می‌گوید: «به آنها بگو: کسانی که بر خدا افترا می‌بندند و دروغ می‌گویند هرگز روی رستگاری را نخواهند دید» (قُلْ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ لا یُفْلِحُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع