آیه 39 سوره اعراف: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(تفسیر آیه)
جز (ویرایش مهدی موسوی (بحث) به آخرین تغییری که Quran انجام داده بود واگردانده شد)
سطر ۵۳: سطر ۵۳:
  
 
و گروه پيشگام (در عذاب)، به پيروان خود مى‌گويند: شما هيچ برترى بر ما نداريد، پس عذاب را به خاطر آنچه كسب مى‌كرديد، بچشيد.
 
و گروه پيشگام (در عذاب)، به پيروان خود مى‌گويند: شما هيچ برترى بر ما نداريد، پس عذاب را به خاطر آنچه كسب مى‌كرديد، بچشيد.
 
إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ وَ لا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِياطِ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ «40»
 
 
همانا كسانى كه آيات ما را دروغ شمردند و مستكبرانه از آن اعراض كردند، درهاى (رحمت) آسمان به روى آنان باز نمى‌شود و به بهشت وارد نمى‌شوند، تا آنكه شتر از سوراخ سوزن بگذرد (يعنى نشدنى است)، و اين‌گونه مجرمان را كيفر مى‌دهيم.
 
 
===نکته ها===
 
 
امام صادق عليه السلام فرمودند: «اعمال و ارواح مؤمنان به سوى آسمان برده مى‌شود و درهاى آسمان به روى آنان گشوده مى‌شود؛ امّا ارواح و اعمال كافران را كه به آسمان بالا مى‌برند ناگهان ندا داده مى‌شود كه «اهبطوا الى السّجّين» آن را به سوى دوزخ پايين ببريد». «1»
 
 
«جمل»، يا به‌معناى شتر است، يا طناب ضخيمى كه با آن كشتى را در ساحل مهار مى‌كنند.
 
 
«1». تفسير مجمع‌البيان.
 
 
جلد 3 - صفحه 64
 
 
امّا در اينجا چون مقصود بيان محال بودن ورود كفّار به بهشت است، معناى شتر و عبور شتر از سوراخ سوزن، مناسب‌تر است. در تفسير نمونه مى‌خوانيم: كلمه‌ى «جَمَل» بيشتر در معناى شتر استعمال شده است و با توجّه به روايات، اين معنا تناسب بيشترى دارد.
 
 
در انجيل لوقا نيز آمده است: «ورود شتر به سوراخ سوزن، آسان‌تر از ورود سرمايه‌داران و دولت‌مردان به ملكوت اعلى است». «1»
 
 
شايد بتوان از ظاهر آيه‌ى 40 استفاده كرد كه بهشت در آسمان‌هاست و براى ورود به بهشت بايد از درهاى آسمانى گذشت. «2»
 
 
حضرت على عليه السلام فرمود: «درهاى آسمان در پنج موقع باز است: هنگام نبرد مجاهدان اسلام، زمان نزول باران، هنگام تلاوت قرآن، موقع فجر و وقت نداى اذان». «3»
 
 
بر خلاف آنكه درهاى رحمت آسمان و زمين به روى مؤمنان با تقوا باز مى‌شود، «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‌ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» «4»، درهاى آسمانى به روى كافران معاند و تكذيب‌گر بسته شده و گشوده نمى‌شود. لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ ...
 
 
===پیام ها===
 
 
1- در قيامت رهبران گمراه، پيروان خويش را شريك خود در عذاب مى‌دانند. قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ‌ ...
 
 
2- اعمال و رفتار انسان، در نزول رحمت الهى و عدم نزول آن مؤثّر است. كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ‌ ...
 
 
3- تكذيب آيات الهى و نپذيرفتن معارف دين، سبب مسدود شدن تمام درهاى رحمت و ورود به بهشت است. لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ‌ ... وَ لا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ
 
 
4- سنّت الهى، محروم كردن مجرمان از رحمت خويش در قيامت است. لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ‌ ... وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ‌
 
 
«1». انجيل لوقا، باب 18، آيه 24.
 
 
«2». تفاسير الميزان و كبير.
 
 
«3». تفسير نورالثقلين.
 
 
«4». اعراف، 96.
 
 
تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 65
 
 
}}
 
}}
  
سطر ۱۰۶: سطر ۶۲:
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
  
إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ وَ لا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِياطِ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ (40)
 
 
بعد از آن عود به وعيد فرمايد:
 
 
إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا: بدرستى كه آنانكه تكذيب كردند به آيات ما و دروغ پنداشتند احكام كتاب ما را، وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها: و تكبر و سركشى نمودند از آنها، لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ: مفتوح و باز نشود براى ارواح ايشان درهاى آسمان، چنانچه براى روح مؤمن مفتوح گردد.
 
 
بيان: آيه را وجوهى است:
 
 
1- ابن عباس روايت نموده، فرمود پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: روح كافر را بالا برند، به ملائكه نگذرد مگر آنكه مى‌پرسند چه روح خبيثى است.
 
 
ملائكه قابضين گويند: روح كافر است، به اسم قبيحى ذكرش كنند تا به آسمان اول رسد، در را براى او نگشايند. پس پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آيه شريفه تلاوت: لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ الخ. صاحب تفسير لوامع- فرمايد: به همين مضمون اخبار كثير به طرق خاصه و عامه وارد شده.
 
 
2- براى صعود اعمال خير و دعاى كفار، فتح ابواب سماوات نمى‌شود و مؤيد آن آيه: إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ‌. «1» 3- براى صعود اعمال و دعوات و ارواح كفار، فتح ابواب سماوات براى‌
 
 
«1» سوره فاطر، آيه 10.
 
 
جلد 4 صفحه 66
 
 
دخول جنت نشود. مجمع البيان- عن ابى جعفر الباقر عليه السّلام انّه قال: امّا المؤمنون فترفع اعمالهم و ارواحهم الى السّماء فتفتّح لهم ابوابها، و امّا الكافر فيصعد بعمله و روحه حتّى اذا بلغ الى السّماء نادى مناد: اهبطوا به الى سجّين و هود واد بحضرموت يقال له برهوت. «1» حضرت باقر عليه السّلام فرمايد: اما مؤمنين، پس بالا مى‌رود عملها و ارواح آنها به آسمان، پس فتح ابواب سماوات مى‌شود براى آنها. و اما كفار، پس عمل و ارواح آنها را هم بالا مى‌برند به آسمان، منادى ندا مى‌كند فرود بريد آن را به سجين. و آن وادى است به حضر موت كه برهوت نام دارد، و در آن چاهى است بسيار عميق، ارواح مشركين و كافرين در آن چاه محبوس مى‌شوند تا قيامت.
 
 
آيه شريفه از اعظم توعيدات و تهديدات الهى است نسبت به كفار.
 
 
وَ لا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ: و كفار ابدا داخل نشوند جنت را، حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِياطِ: تا اينكه داخل شود شتر به جثه و جسم خود از سوراخ سوزن به حال خود. و داخل شدن شتر از سوراخ سوزن در صورتى كه هر دو به جثه و حال خود باقى باشند، محال عقلى و ممتنع محض است. و در علم عقلى ثابت شده كه تعليق و حصول موقوف بر محال، محال باشد. يا مراد به جعل ريسمان و طناب ضخيم باشد، يعنى فتح باب آسمان و دخول جنت براى كفار ممكن نيست مگر آنكه داخل شود طناب ضخيم از سوراخ سوزن. وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ‌: و مثل آنچه بيان كرديم از جزا و سزاى مجرمان و گناهكاران، همچنين جزا و سزا مى‌دهيم همه انواع عصاة و كفار و فجار را. و اين توحيد ابدى به مؤمن عصاة عايد نمى‌شود، چه ايمان اصل و افضل اكمل الاعمال و واجب است، جزاى آن و بادامه تعذيبشان ظلم لازم است و آيه عدل: فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ‌ و نيز نصّ ايصال جزاى ايمان مى‌باشد.
 
  
تبصره: ابن عباس گويد: حق سبحانه در امتناع دخول كفار به جنت تشبيه احسنى فرموده به شتر؛ چه ريسمان، مناسب سوراخ سوزن است، اما در آن شتر اصلا مناسب و ممكن نيست در سوراخ سوزن، مگر بذكر فوائدى.
+
وَ قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ فَما كانَ لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ (39)
  
«1» مجمع البيان، جلد دوّم، صفحه 418.
+
وَ قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ‌: و گويند رؤسا تابعين را بعد از اسماع تضعيف عذاب، فَما كانَ لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ‌: پس نيست مر شما را بر ما زيادتى كه بدان استحقاق تخفيف عذاب داشته باشيد، بلكه ما و شما در كفر و ضلال و استحقاق عذاب و نكال برابريم. و يا در تقصير و ترك نظر در آيات هاديه مثل يكديگر بوديم. فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ‌: پس بچشيد عذاب را به سبب آنچه كه كسب مى‌كرديد از كفر و ضلالت.
  
جلد 4 صفحه 67
+
تبصره: آيه شريفه دلالت دارد بر اين كه بندگان در افعال و اعمال خود فاعل‌
  
بعض اهل معانى فرموده‌اند: هرگاه حق تعالى تعليق فرمود دخول كفار را در جنت به در آمدن شتر در سوراخ سوزن، آن را نفى ابدى قرار داد براى دخول آنها.
+
جلد 4 صفحه 65
  
و عرب وقتى كه ممكن را معلق به محال سازد، ممكن را محال نمايد. و اين مثل آنست كه نيايم نزد تو تا سفيد شود كلاغ، رازى و بغدادى گفته‌اند: شتر، اكبر حيوانات، و سوراخ سوزن، اضيق منافذ؛ پس ولوج شتر در اين سوراخ ضيقه محال است، و متوقف بر اين محال كه دخول كفار در بهشت باشد محال خواهد بود، زيرا موقوف بر محال، محال است عقلا.
+
مختارند، زيرا اسناد اعمال به خود ايشان نموده، و نيز خود آنها اعتراف كردند به گمراهى و كفر؛ پس قول جبريه، باطل باشد.
  
  
سطر ۱۴۶: سطر ۷۹:
 
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
 
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ وَ لا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِياطِ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ (40)
+
وَ قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ فَما كانَ لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ (39)
  
 
ترجمه‌
 
ترجمه‌
  
همانا آنانكه تكذيب نمودند آيتهاى ما را و سركشى كردند از آنها گشوده نشود براى آنها درهاى آسمان و داخل نميشوند بهشت را تا آنكه در آيد شتر در سوراخ سوزن و همچنين سزا دهيم گناهكاران را.
+
و گويند اوّلين آنها مر آخرينشانرا پس نيست مر شما را بر ما مزيّتى پس بچشيد عذاب را بسبب آنچه بوديد كه كسب ميكرديد.
  
 
تفسير
 
تفسير
  
كسانيكه تكذيب نمودند آيات الهى را و سركشى كردند از قبول آنها ابواب رحمت و بركت و مغفرت بر آنها مسدود است دعاى آنها مستجاب نميشود و عمل آنها قبول نمى‌گردد و ارواح آنها بعد از مرگ بآسمان صعود نمى‌نمايد و محال است داخل بهشت شوند چنانچه محال است شتر داخل در سوراخ سوزن شود مگر آنكه شتر كوچك‌
+
پس از حكم خداوند باستحقاق هر يك از سابقين و لا حقين عذاب مضاعف را رؤساء بر سبيل شماتت باتباع خودشان ميگويند معلوم شد مزيّتى در تخفيف عذاب براى شما بر ما نيست پس بچشيد نتيجه عملى را كه بسوء اختيار خودتان تحصيل نموديد ..
 
 
جلد 2 صفحه 426
 
 
 
يا سوزن بزرگ گردد و آنها تغيير حال دهند و توبه نمايند و خداوند باين شدّت مجازات ميفرمايد تقصيركاران عنود را و در مجمع از امام باقر (ع) روايت نموده است اما اهل ايمان بالا ميرود اعمال و ارواح ايشان بآسمان پس باز ميشود براى آنها درهاى آن و اما كافر روح و عمل او را بالا ميبرند تا برسد بآسمان پس منادى حق ندا ميكند پائين ببريد او را بسوى سجّين و آن واديى است در حضرموت كه برهوت خوانده ميشود و حضرموت گفته‌اند نام شهرى است كه نعلين‌هاى نظيف را از آنجا مى‌آوردند ..
 
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۱۶۴: سطر ۹۳:
 
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
 
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ استَكبَرُوا عَنها لا تُفَتَّح‌ُ لَهُم‌ أَبواب‌ُ السَّماءِ وَ لا يَدخُلُون‌َ الجَنَّةَ حَتّي‌ يَلِج‌َ الجَمَل‌ُ فِي‌ سَم‌ِّ الخِياطِ وَ كَذلِك‌َ نَجزِي‌ المُجرِمِين‌َ (40)
+
وَ قالَت‌ أُولاهُم‌ لِأُخراهُم‌ فَما كان‌َ لَكُم‌ عَلَينا مِن‌ فَضل‌ٍ فَذُوقُوا العَذاب‌َ بِما كُنتُم‌ تَكسِبُون‌َ (39)
 
 
محققا كساني‌ ‌که‌ تكذيب‌ كردند بآيات‌ ‌ما و تكبر ورزيدند ‌از‌ ‌آن‌ آيات‌ باز نميشود ‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ درهاي‌ آسمان‌ و داخل‌ بهشت‌ نميشوند ‌تا‌ اينكه‌ شتر ‌از‌ سوراخ‌ سوزني‌ رد شود و همين‌ نحو جزا ميدهيم‌ كساني‌ ‌را‌ ‌که‌ مجرم‌ و گنهكار باشند.
 
 
 
إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآياتِنا آيات‌ الهي‌ انبياء هستند ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ تكذيب‌ كردند و كذاب‌ و ساحر و مجنون‌ دانستند و اوصياء و ائمه‌ اطهار هستند ‌که‌ انكار وصايت‌ ‌آنها‌ ‌را‌ كردند و قرآن‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ محجور قرار دادند چنانچه‌ ‌از‌ قول‌ ‌رسول‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ميفرمايد وَ قال‌َ الرَّسُول‌ُ يا رَب‌ِّ إِن‌َّ قَومِي‌ اتَّخَذُوا هذَا القُرآن‌َ مَهجُوراً و دستورات‌ و احكام‌ الهيست‌ ‌که‌ تغيير دادند و منكر شدند ‌که‌ ‌اينکه‌ جمله‌ دلالت‌ دارد و شامل‌ جميع‌ طبقات‌ كفار و مخالفين‌ و اهل‌ بدعتها و منكرين‌ پاره‌اي‌ ‌از‌ احكام‌ الهي‌ شدند تماما تكذيب‌ آيات‌ الهي‌ ‌را‌ كردند.
 
  
وَ استَكبَرُوا عَنها كفار ‌بر‌ انبياء تكبر كردند و ائمه‌ جور ‌بر‌ ائمه‌ هدي‌ (ع‌) نخوت‌ ورزيدند و ارباب‌ ضلالت‌ ‌بر‌ اهل‌ هدايت‌ و مبدعين‌ ‌بر‌ احكام‌ دين‌ و اعداء دين‌ ‌بر‌ قرآن‌ مبين‌ و مبلغين‌ سوء ‌بر‌ معجزات‌ صادره‌ ‌از‌ هدات‌ مهديين‌.
+
و ميگويند طائفه‌ پيشينيان‌ بطائفه‌ بعديان‌ ‌که‌ ‌شما‌ ‌بر‌ ‌ما فضيلتي‌ نداريد ‌که‌ باعث‌ تخفيف‌ عذاب‌ ‌شما‌ و تضعيف‌ عذاب‌ ‌ما ‌باشد‌ ‌پس‌ بچشيد عذاب‌ ‌را‌ بسبب‌ آنچه‌ ‌که‌ بوديد كسب‌ ميكرديد.
  
لا تُفَتَّح‌ُ لَهُم‌ أَبواب‌ُ السَّماءِ بعضي‌ گفتند مراد ارواح‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌بعد‌ ‌از‌ قبض‌ روح‌ ‌آنها‌ بآسمان‌ نميبرند و درهاي‌ آسمان‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ باز نميشود و ‌بر‌ طبق‌ ‌آن‌ اخباري‌ ‌هم‌ داريم‌ ‌که‌ روح‌ مؤمن‌ ‌را‌ ميبرند بآسمانها و ملائكه‌ استقبال‌ ميكنند و بشارت‌ ميدهند ‌آنها‌ ‌را‌ برضاي‌ الهي‌ و بهشت‌ و روح‌ كافر ‌را‌ برميگردانند بوادي‌ برهوت‌، و بعضي‌ گفتند مراد اعمال‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌که‌ عمل‌ مؤمن‌ ‌را‌ ميبرند بسماء و عمل‌ كافر ‌را‌ ‌بر‌ سر ‌او‌ ميزنند، و بعضي‌ گفتند مراد بردن‌ روح‌ ‌است‌ ‌در‌ بهشت‌ چون‌
+
‌بعد‌ ‌از‌ آني‌ ‌که‌ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ أُخري‌ انعام‌ ‌آيه‌ 164 هَل‌ يُجزَون‌َ إِلّا ما كانُوا يَعمَلُون‌َ سبأ ‌آيه‌ 32 و ‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌ ثابت‌ و محقق‌ ميشود ‌که‌ ‌هر‌ كس‌ گرفتار عمل‌ ‌خود‌ ‌است‌ لذا طائفه‌ قبل‌ وَ قالَت‌ أُولاهُم‌ بطائفه‌ ‌بعد‌ ميگويند لِأُخراهُم‌ ‌که‌ ‌ما گرفتار عمل‌ ‌خود‌ هستيم‌ و ‌شما‌ ‌هم‌ بجزاي‌ عمل‌ ‌خود‌ گرفتاريد ‌شما‌ ‌بر‌ ‌ما فضيلتي‌ نداريد فَما كان‌َ لَكُم‌ عَلَينا مِن‌ فَضل‌ٍ فَذُوقُوا العَذاب‌َ بِما كُنتُم‌ تَكسِبُون‌َ.
  
جلد 7 - صفحه 320
+
319
 
 
بهشت‌ ‌در‌ آسمان‌ ‌است‌ و كافر ‌را‌ ميبرند ‌در‌ جهنم‌ ‌که‌ ‌در‌ زمين‌ ‌است‌ لكن‌ ظاهر اينست‌ ‌که‌ كنايه‌ ‌است‌ ‌از‌ عدم‌ شمول‌ رحمت‌ ‌که‌ شايبه‌اي‌ ‌از‌ رحمت‌ بمشام‌ ‌آنها‌ نميرسد و مورد هيچگونه‌ احترامي‌ نميشوند و درهاي‌ رحمت‌ بروي‌ ‌آنها‌ بسته‌ ميشود بخلاف‌ مؤمن‌ ‌که‌ تمام‌ ابواب‌ رحمت‌ بروي‌ ‌او‌ باز ميشود چنانچه‌ وَ لا يَدخُلُون‌َ الجَنَّةَ حَتّي‌ يَلِج‌َ الجَمَل‌ُ فِي‌ سَم‌ِّ الخِياطِ نيز كنايه‌ ‌است‌ ‌از‌ اينكه‌ محال‌ و ممتنع‌ ‌است‌ دخول‌ شتر ‌در‌ سوراخ‌ سوزن‌ كَذلِك‌َ نَجزِي‌ المُجرِمِين‌َ ‌که‌ ‌از‌ تمام‌ فيوضات‌ و تفضلات‌ محروم‌ ميشوند و ‌از‌ قابليت‌ رحمت‌ بكلي‌ ميافتند و ممنوعند.
 
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۱۸۳: سطر ۱۰۶:
 
===برگزیده تفسیر نمونه===
 
===برگزیده تفسیر نمونه===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
(آیه 40)- بار دیگر قرآن به سراغ سرنوشت افراد متکبر و لجوج یعنی آنها که زیر بار آیات پروردگار نمی‌روند و در برابر حق تسلیم نیستند رفته، می‌گوید:
+
(آیه 39)- در این آیه پاسخ پیشوایان گمراه را چنین نقل می‌کند که: «آنها به پیروان خود می‌گویند شما هیچ تفاوت و برتری بر ما ندارید، (یعنی اگر ما گفتیم شما تأیید کردید و اگر گام برداشتیم کمک نمودید و اگر ستم نمودیم شما یار و مددکار ما بودید) بنابراین شما هم در مقابل اعمالتان عذاب دردناک الهی را بچشید» (قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ فَما کانَ لَکُمْ عَلَیْنا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ).
 
 
«کسانی که آیات ما را تکذیب کنند و در برابر آن تکبر ورزند درهای آسمان به روی آنان گشوده نمی‌شود» (إِنَّ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ اسْتَکْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ).
 
 
 
در حدیثی از امام باقر علیه السّلام چنین می‌خوانیم: «اما مؤمنان، اعمال و ارواحشان
 
 
 
ج2، ص46
 
 
 
به سوی آسمانها برده می‌شود و درهای آسمان به روی آنها گشوده خواهد شد، اما کافر روح و عملش را بالا می‌برند تا به آسمان برسد در این هنگام کسی صدا می‌زند آن را به سوی سجّین (دوزخ) پایین ببرید».
 
 
 
سپس اضافه می‌کند: «آنها وارد بهشت نخواهند شد، تا زمانی که شتر از سوراخ سوزن بگذرد»! (وَ لا یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّی یَلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیاطِ).
 
 
 
این تعبیر کنایه لطیفی از محال بودن این امر است، که راهی برای ورود افراد بی‌ایمان متکبر در بهشت مطلقا موجود نیست! در پایان آیه برای تأکید و توضیح بیشتر اضافه می‌کند، «و این چنین گنهکاران را کیفر می‌دهیم» (وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُجْرِمِینَ).
 
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۲۰۳: سطر ۱۱۴:
  
 
==تفسیر های فارسی==
 
==تفسیر های فارسی==
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=7 |آیه=40}}===
+
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=7 |آیه=39}}===
==={{تفسیر خسروی|سوره=7 |آیه=40}}===
+
==={{تفسیر خسروی|سوره=7 |آیه=39}}===
==={{تفسیر عاملی|سوره=7 |آیه=40}}===
+
==={{تفسیر عاملی|سوره=7 |آیه=39}}===
==={{تفسیر جامع|سوره=7 |آیه=40}}===
+
==={{تفسیر جامع|سوره=7 |آیه=39}}===
  
 
==تفسیر های عربی==
 
==تفسیر های عربی==
==={{تفسیر المیزان|سوره=7 |آیه=40}}===
+
==={{تفسیر المیزان|سوره=7 |آیه=39}}===
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=7 |آیه=40}}===
+
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=7 |آیه=39}}===
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=7 |آیه=40}}===
+
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=7 |آیه=39}}===
==={{تفسیر الصافی|سوره=7 |آیه=40}}===
+
==={{تفسیر الصافی|سوره=7 |آیه=39}}===
==={{تفسیر الکاشف|سوره=7 |آیه=40}}===
+
==={{تفسیر الکاشف|سوره=7 |آیه=39}}===
 
</tabber>
 
</tabber>
  

نسخهٔ ‏۱۳ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۴:۴۲

مشاهده آیه در سوره

وَقَالَتْ أُولَاهُمْ لِأُخْرَاهُمْ فَمَا كَانَ لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<38 آیه 39 سوره اعراف 40>>
سوره : سوره اعراف (7)
جزء : 8
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و گروه مقدم به طایفه مؤخّر پاسخ دهند که شما را بر ما برتری نباشد (ما و شما در گناه یکسانیم). پس (به آنها خطاب کنند که) بچشید عذاب را به کیفر آنچه از اعمال ناشایسته مرتکب می‌شدید.

و پیشوایانشان به پیروانشان گویند: شما را بر ماهیچ برتری و امتیازی نیست [که عذابتان کمتر باشد] پس به کیفر آن اعمال زشتی که مرتکب می شدید، عذاب را بچشید.

و پيشوايانشان به پيروانشان مى‌گويند: «شما را بر ما امتيازى نيست. پس به سزاى آنچه به دست مى‌آورديد عذاب را بچشيد.»

پيشوايان به پيروان گويند: شما را بر ما هيچ برترى نيست، اينك به كيفر كارهايى كه كرده بوديد عذاب را بچشيد.

و پیشوایان آنها به پیروان خود می‌گویند: «شما امتیازی بر ما نداشتید؛ پس بچشید عذاب (الهی) را در برابر آنچه انجام می‌دادید!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

And the first of them will say to the last of them, ‘You have no merit over us! So taste the punishment because of what you used to earn.’

And the foremost of them will say to the last of them: So you have no preference over us; therefore taste the chastisement for what you earned.

And the first of them saith unto the last of them: Ye were no whit better than us, so taste the doom for what ye used to earn.

Then the first will say to the last: "See then! No advantage have ye over us; so taste ye of the penalty for all that ye did!"

معانی کلمات آیه

«فَضْلٍ»: برتری. مراد برتری از لحاظ تخفیف عذاب است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ فَما كانَ لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ «39»

و گروه پيشگام (در عذاب)، به پيروان خود مى‌گويند: شما هيچ برترى بر ما نداريد، پس عذاب را به خاطر آنچه كسب مى‌كرديد، بچشيد.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ فَما كانَ لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ (39)

وَ قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ‌: و گويند رؤسا تابعين را بعد از اسماع تضعيف عذاب، فَما كانَ لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ‌: پس نيست مر شما را بر ما زيادتى كه بدان استحقاق تخفيف عذاب داشته باشيد، بلكه ما و شما در كفر و ضلال و استحقاق عذاب و نكال برابريم. و يا در تقصير و ترك نظر در آيات هاديه مثل يكديگر بوديم. فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ‌: پس بچشيد عذاب را به سبب آنچه كه كسب مى‌كرديد از كفر و ضلالت.

تبصره: آيه شريفه دلالت دارد بر اين كه بندگان در افعال و اعمال خود فاعل‌

جلد 4 صفحه 65

مختارند، زيرا اسناد اعمال به خود ايشان نموده، و نيز خود آنها اعتراف كردند به گمراهى و كفر؛ پس قول جبريه، باطل باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ فَما كانَ لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ (39)

ترجمه‌

و گويند اوّلين آنها مر آخرينشانرا پس نيست مر شما را بر ما مزيّتى پس بچشيد عذاب را بسبب آنچه بوديد كه كسب ميكرديد.

تفسير

پس از حكم خداوند باستحقاق هر يك از سابقين و لا حقين عذاب مضاعف را رؤساء بر سبيل شماتت باتباع خودشان ميگويند معلوم شد مزيّتى در تخفيف عذاب براى شما بر ما نيست پس بچشيد نتيجه عملى را كه بسوء اختيار خودتان تحصيل نموديد ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ قالَت‌ أُولاهُم‌ لِأُخراهُم‌ فَما كان‌َ لَكُم‌ عَلَينا مِن‌ فَضل‌ٍ فَذُوقُوا العَذاب‌َ بِما كُنتُم‌ تَكسِبُون‌َ (39)

و ميگويند طائفه‌ پيشينيان‌ بطائفه‌ بعديان‌ ‌که‌ ‌شما‌ ‌بر‌ ‌ما فضيلتي‌ نداريد ‌که‌ باعث‌ تخفيف‌ عذاب‌ ‌شما‌ و تضعيف‌ عذاب‌ ‌ما ‌باشد‌ ‌پس‌ بچشيد عذاب‌ ‌را‌ بسبب‌ آنچه‌ ‌که‌ بوديد كسب‌ ميكرديد.

‌بعد‌ ‌از‌ آني‌ ‌که‌ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ أُخري‌ انعام‌ ‌آيه‌ 164 هَل‌ يُجزَون‌َ إِلّا ما كانُوا يَعمَلُون‌َ سبأ ‌آيه‌ 32 و ‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌ ثابت‌ و محقق‌ ميشود ‌که‌ ‌هر‌ كس‌ گرفتار عمل‌ ‌خود‌ ‌است‌ لذا طائفه‌ قبل‌ وَ قالَت‌ أُولاهُم‌ بطائفه‌ ‌بعد‌ ميگويند لِأُخراهُم‌ ‌که‌ ‌ما گرفتار عمل‌ ‌خود‌ هستيم‌ و ‌شما‌ ‌هم‌ بجزاي‌ عمل‌ ‌خود‌ گرفتاريد ‌شما‌ ‌بر‌ ‌ما فضيلتي‌ نداريد فَما كان‌َ لَكُم‌ عَلَينا مِن‌ فَضل‌ٍ فَذُوقُوا العَذاب‌َ بِما كُنتُم‌ تَكسِبُون‌َ.

319

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 39)- در این آیه پاسخ پیشوایان گمراه را چنین نقل می‌کند که: «آنها به پیروان خود می‌گویند شما هیچ تفاوت و برتری بر ما ندارید، (یعنی اگر ما گفتیم شما تأیید کردید و اگر گام برداشتیم کمک نمودید و اگر ستم نمودیم شما یار و مددکار ما بودید) بنابراین شما هم در مقابل اعمالتان عذاب دردناک الهی را بچشید» (قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ فَما کانَ لَکُمْ عَلَیْنا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع