عبیدالله بن زیاد: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۵: سطر ۵:
 
او از سرداران مشهور اموى بود كه در سال 54 هجرى از طرف معاويه به حكومت ‌خراسان منصوب شد. در سال 56 از آنجا معزول و به حكمرانى بصره منصوب گشت. پس از [[مرگ]] معاويه و روى كار آمدن يزيد، وقتى نهضت مسلم بن عقيل در [[كوفه]] آغاز شد، با حفظ سمت، والى كوفه نيز شد و اوضاع ‌را تحت كنترل درآورد و مسلم بن عقيل را به شهادت رساند.
 
او از سرداران مشهور اموى بود كه در سال 54 هجرى از طرف معاويه به حكومت ‌خراسان منصوب شد. در سال 56 از آنجا معزول و به حكمرانى بصره منصوب گشت. پس از [[مرگ]] معاويه و روى كار آمدن يزيد، وقتى نهضت مسلم بن عقيل در [[كوفه]] آغاز شد، با حفظ سمت، والى كوفه نيز شد و اوضاع ‌را تحت كنترل درآورد و مسلم بن عقيل را به شهادت رساند.
  
پس از حركت امام حسين علیه السلام از [[مكه]] به سوى عراق، وى عمر سعد را با لشكرى گسيل ‌داشت تا با آن حضرت بجنگد يا او را به بيعت با يزيد وادارد. فرمان كشتن [[سیدالشهدا]] و يارانش و اسير گرفتن اهل بيت او را به عمر سعد (كه فرمانده سپاه كوفه در كربلا بود) داد.<ref> معارف و معاريف، ج ص 1530.</ref>
+
پس از حركت امام حسين علیه السلام از [[مكه]] به سوى عراق، وى عمر سعد را با لشكرى گسيل ‌داشت تا با آن حضرت بجنگد يا او را به بيعت با يزيد وادارد. فرمان كشتن [[سیدالشهدا]] و يارانش و اسير گرفتن اهل بيت او را به عمر سعد (كه فرمانده سپاه كوفه در كربلا بود) داد.<ref> سفینة البحار ، ج 1 ، ص 580 .</ref>
  
ابن زياد پس از مرگ يزيد، ادعاى خلافت كرد و اهل بصره و كوفه را به بيعت فراخواند ولى كوفيان دعوتگران او را از شهر بيرون كردند، وى سپس از بيم انتقام فرارى شد و مدتى‌ به شام رفت، همزمان با نهضت توابين، ماموريت ‌سركوب توابين را يافت.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج ص 640.</ref>
+
ابن زياد پس از مرگ يزيد، ادعاى خلافت كرد و اهل بصره و كوفه را به بيعت فراخواند ولى كوفيان دعوتگران او را از شهر بيرون كردند، وى سپس از بيم انتقام فرارى شد و مدتى‌ به شام رفت، همزمان با نهضت توابين، ماموريت ‌سركوب توابين را يافت.<ref>معارف و معاریف ، ج 4 ، ص 1530</ref>
  
در سال 65 هجرى با لشكرى به جنگ سليمان بن صرد رفت و در عين الورده با او درگير شد. سرانجام ‌در يكى از درگيري ها با سپاه مختار، در سال 67 هجرى خودش و جمعى از همراهانش‌ كشته شدند و باقى سپاهيانش پراكنده گشتند. سر ابن زياد را نزد مختار بردند. مختار هم آن ‌سر را نزد محمد حنفيه و [[امام سجاد]] علیه السلام فرستاد. برخى هم گفته‌اند كه سر را پيش عبدالله‌ زبير فرستاد.<ref>انصارالحسين، ص 85.</ref>  
+
در سال 65 هجرى با لشكرى به جنگ سليمان بن صرد رفت و در عين الورده با او درگير شد. سرانجام ‌در يكى از درگيري ها با سپاه مختار، در سال 67 هجرى خودش و جمعى از همراهانش‌ كشته شدند و باقى سپاهيانش پراكنده گشتند. سر ابن زياد را نزد مختار بردند. مختار هم آن ‌سر را نزد محمد حنفيه و [[امام سجاد]] علیه السلام فرستاد. برخى هم گفته‌اند كه سر را پيش عبدالله‌ زبير فرستاد.<ref> دائرة المعارف بزرگ اسلامی ، ج 3 ، ص 640</ref>  
  
 
وى از كسانى است كه در [[زیارت عاشورا]]، مورد لعن قرار گرفته است: «لعن الله ابن‌ مرجانة‌» و «العن عبيدالله بن زياد وابن مرجانة‌».
 
وى از كسانى است كه در [[زیارت عاشورا]]، مورد لعن قرار گرفته است: «لعن الله ابن‌ مرجانة‌» و «العن عبيدالله بن زياد وابن مرجانة‌».

نسخهٔ ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۴۴

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از کتاب فرهنگ عاشورا است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


والى كوفه در زمان حادثه عاشورا كه شهادت امام حسين‌ علیه السلام و يارانش به دستور او انجام گرفت. ابن زياد را «ابن مرجانه‌» هم مى‌گويند، زيرا نام مادرش كنيزى زناكار و مجوسى به نام‌ «مرجانه‌» بود. در كوفه پس از عاشورا كه اسراى اهل بيت علیهم السلام را وارد دارالاماره‌ كردند، حضرت زینب‌ سلام الله علیها در خطاب به ابن زياد، او را «يابن مرجانه‌» خواند و اين اشاره به‌ نسبت ناپاك او بود و رسواگر حاكم مغرور كوفه.

او از سرداران مشهور اموى بود كه در سال 54 هجرى از طرف معاويه به حكومت ‌خراسان منصوب شد. در سال 56 از آنجا معزول و به حكمرانى بصره منصوب گشت. پس از مرگ معاويه و روى كار آمدن يزيد، وقتى نهضت مسلم بن عقيل در كوفه آغاز شد، با حفظ سمت، والى كوفه نيز شد و اوضاع ‌را تحت كنترل درآورد و مسلم بن عقيل را به شهادت رساند.

پس از حركت امام حسين علیه السلام از مكه به سوى عراق، وى عمر سعد را با لشكرى گسيل ‌داشت تا با آن حضرت بجنگد يا او را به بيعت با يزيد وادارد. فرمان كشتن سیدالشهدا و يارانش و اسير گرفتن اهل بيت او را به عمر سعد (كه فرمانده سپاه كوفه در كربلا بود) داد.[۱]

ابن زياد پس از مرگ يزيد، ادعاى خلافت كرد و اهل بصره و كوفه را به بيعت فراخواند ولى كوفيان دعوتگران او را از شهر بيرون كردند، وى سپس از بيم انتقام فرارى شد و مدتى‌ به شام رفت، همزمان با نهضت توابين، ماموريت ‌سركوب توابين را يافت.[۲]

در سال 65 هجرى با لشكرى به جنگ سليمان بن صرد رفت و در عين الورده با او درگير شد. سرانجام ‌در يكى از درگيري ها با سپاه مختار، در سال 67 هجرى خودش و جمعى از همراهانش‌ كشته شدند و باقى سپاهيانش پراكنده گشتند. سر ابن زياد را نزد مختار بردند. مختار هم آن ‌سر را نزد محمد حنفيه و امام سجاد علیه السلام فرستاد. برخى هم گفته‌اند كه سر را پيش عبدالله‌ زبير فرستاد.[۳]

وى از كسانى است كه در زیارت عاشورا، مورد لعن قرار گرفته است: «لعن الله ابن‌ مرجانة‌» و «العن عبيدالله بن زياد وابن مرجانة‌».

پانویس

  1. سفینة البحار ، ج 1 ، ص 580 .
  2. معارف و معاریف ، ج 4 ، ص 1530
  3. دائرة المعارف بزرگ اسلامی ، ج 3 ، ص 640

منابع

جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.

11.jpg
واقعه عاشورا
قبل از واقعه
شرح واقعه
پس از واقعه
بازتاب واقعه
وابسته ها