شیخ علی اکبر نهاوندی: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | {{شناسنامه عالم | ||
+ | ||نام کامل = علی اكبر نهاوندی | ||
+ | ||تصویر=[[پرونده:Sheikh-nahavandi.jpg |200px|center]] | ||
+ | ||زادروز = 1278 قمری | ||
+ | |زادگاه = نهاوند | ||
+ | |وفات = 19 [[ربیع الثانی]] 1369 قمری | ||
+ | |مدفن = «دارالسعاده»، در جوار مرقد مطهر [[امام رضا]] علیه السلام نزدیك قبر شیخ مرتضی آشتیانی | ||
+ | |اساتید = میرزا حبیب الله رشتی، سید ابوالقاسم اشكوری، آخوند خراسانی،.. | ||
+ | |شاگردان = | ||
+ | |آثار = البنیان الرفیع (اخلاق ربیعی)، جنّتان مدهامّتان،... | ||
+ | }} | ||
+ | |||
+ | Sheikh-nahavandi.jpg | ||
+ | |||
+ | |||
حاج شیخ علی اكبر نهاوندی مهارت ویژهای در علم [[حدیث]] و مقدمات آن مانند علم رجال و علم درایه داشت و وی فقیهی اصولی و متکلمی مفسر بود که به درچه والای اجتهاد رسید. | حاج شیخ علی اكبر نهاوندی مهارت ویژهای در علم [[حدیث]] و مقدمات آن مانند علم رجال و علم درایه داشت و وی فقیهی اصولی و متکلمی مفسر بود که به درچه والای اجتهاد رسید. | ||
− | ==ولادت | + | ==ولادت== |
آیت الله حاج شیخ علی اكبر نهاوندی در سال 1278 هـ.ق در شهرستان نهاوند دیده به جهان گشود. او كودكی را در دامن خانوادهای مذهبی پشت سر گذاشت و در نوجوانی وارد حوزه علمیه نهاوند شد. | آیت الله حاج شیخ علی اكبر نهاوندی در سال 1278 هـ.ق در شهرستان نهاوند دیده به جهان گشود. او كودكی را در دامن خانوادهای مذهبی پشت سر گذاشت و در نوجوانی وارد حوزه علمیه نهاوند شد. | ||
+ | ==تحصیلات== | ||
وی دروس مقدماتی را نزد شیخ جعفر بروجردی و حاج ملا محمد سرهبندی آموخت، سپس به بروجرد هجرت نمود و دروس سطح را نزد شیخ آقا حسین شیخ الاسلام، آقا ابراهیم بن مولی حسن تویسركانی، سید ابوطالب و دیگران فراگرفت. | وی دروس مقدماتی را نزد شیخ جعفر بروجردی و حاج ملا محمد سرهبندی آموخت، سپس به بروجرد هجرت نمود و دروس سطح را نزد شیخ آقا حسین شیخ الاسلام، آقا ابراهیم بن مولی حسن تویسركانی، سید ابوطالب و دیگران فراگرفت. | ||
سطر ۱۸: | سطر ۳۴: | ||
او در سال 1328 هـ.ق، به [[مشهد]] رفت. وی در [[مسجد گوهرشاد]] [[نماز]] میخواند و هر شب، بعد از نماز [[منبر]] میرفت. سخنان ایشان تأثیر بسزایی بر مردم میگذاشت. او بیشتر عمرش را به نگارش كتاب سپری نمود. | او در سال 1328 هـ.ق، به [[مشهد]] رفت. وی در [[مسجد گوهرشاد]] [[نماز]] میخواند و هر شب، بعد از نماز [[منبر]] میرفت. سخنان ایشان تأثیر بسزایی بر مردم میگذاشت. او بیشتر عمرش را به نگارش كتاب سپری نمود. | ||
+ | |||
+ | ==ویژگیهای اخلاقی== | ||
+ | |||
+ | یكی از مؤمنین<ref> همان.</ref> میگوید: حدود چهل سال قبل كه در شهربانی آن زمان در [[تهران]] مشغول خدمت بودم، یك شب هنگام گشت شبانه به شخصی برخورد كردم كه پس از كمی صحبت معلوم شد كه كلیمی مذهب است. ایشان پس از این كه فهمید بنده نهاوندی هستم، به تعریف و تمجید از اهالی نهاوند پرداخت و گفت: عالم دینی شما حق بزرگی برگردن ما كلیمیها دارد. | ||
+ | |||
+ | گفتم: چطور؟ گفت: من از كلیمیهای [[مشهد]] هستم، چند سال پیش عدهای از متعصبین ناآگاه هنگام برپایی یكی از مراسم مذهبی ما، نقشه برهم زدن مراسم را در نهاوند كشیده بودند، وقتی این حمله در حال شكلگیری بود، ما چارهای جز این ندیدیم كه جریان را به اطلاع شیخ علی اكبر نهاوندی كه نفوذ و محبوبیت فراوانی در بین مردم داشت، برسانیم. | ||
+ | |||
+ | ایشان پس از اطلاع، سراسیمه خود را به محل رساند و پس از دعوت نمودن همگان به آرامش، سخنرانی غرّایی درباره مقام [[حضرت موسی]] علیه السلام و نحوه برخورد با اقلیتها و این كه یهودیان این مراسم را به استناد كدام یك از آیات [[تورات]] بجای میآورند، ایراد نمود. كلیمیان چنان تحت تأثیر كلمات و وسعت اطلاعات او قرار گرفتند، كه اشك از دیدگانشان جاری شد. برخی از آنان گفتند: گوئیا موسی علیه السلام زنده گشته و احكاممان را به ما تعلیم میدهد. آن عده از مسلمانان نیز از كار خود پشیمان شدند و متفرق گشتند. | ||
+ | |||
+ | ==سخت كوشی در راه تحصیل علم== | ||
+ | |||
+ | آیت الله نهاوندی مینویسد: خواجه عبدالله انصاری در «[[نفحات الانس]]» میگوید: «من سیصد هزار [[حدیث]] یاد دارم با هزار هزار اسناد. آن چه من در طلب حدیث حضرت مصطفی صلی الله علیه و آله كشیم هرگز از احدی نكشیده، یك منزل از نیشابور تا دیزباد باران میآمد و من برای آن كه جزوههای حدیث خیس نشود در حال [[ركوع]] راه میرفتم و آن ها را در زیر شكم نهاده بودم. شب در نور چراغ، حدیث مینوشتم و فراغت نان خوردن را نداشتم، مادرم نان پاره و لقمه میكرد و در دهان من مینهاد. | ||
+ | |||
+ | نظیر حالت خواجه از برای خود حقیر نیز اتفاق افتاد. در سال 1318 هـ.ق كه از [[نجف]] اشرف بیرون آمده و به جانب بلاد عجم میآمدم، آب طغیان نمود و سد [[كاظمین]] و [[بغداد]] را خراب نمود و از حدود بغداد تا حدود سرای خاكستری را آب گرفته بود. قُفّه<ref> قفه: قایق، زورق.</ref> در میان آب انداخته و زوّار و عابرین را عبور میدادند. حقیر در میان قفّه به پا ایستاده و مؤلفات فقه و اصول خود را در ساروقی<ref> ساروق، پارچه چهارگوش، سفره.</ref> بسته و بالای سرخود نگه داشته بودم كه اگر فرضاً غرق شدم، اول خود غرق شوم بعد از آن نوبت به آن مؤلفات برسد و تا به حال كه این مقام را تحریر مینمایم و مقارن ظهر روز یكشنبه بیست و یكم ماه [[شعبان]] المعظم سال 1341 هـ.ق است، اگر مدعی شوم كه در منزل خود از بدو تحصیل تا حال غذایی با فراغت بال صرف ننموده، به جهت اشتغال به مطالعه كتب و نوشتجات، همانا ادعایی قریب به صدق نمودهام. از خداوند توفیق آن چه را دوست دارد و مورد رضایت اوست مسئلت دارم.<ref> نهاوندی، شیخ علی اكبر، جنه العالیه، ج 2، ص 53 ـ 54، شماره 131.</ref> | ||
+ | |||
+ | ==توجه به ادبیات== | ||
+ | |||
+ | حاج شیخ علی اكبر نهاوندی علاقه فراوانی به شعر و قطعات ادبی و جملات و عبارات موزون اعم از ادبیات عرب و فارسی داشته. این علاقه از ذكر و نقل اشعار فراوان و كلمات [[حكمت]] آموز در كتابهای متعدد ایشان، به وضوح مشاهده میشود. او همواره در مقالات خویش، سعی در ارائه معانی بلند در قالب نثری مسجع و موزون داشت و از قلمی شیوا و روان برخوردار بود. | ||
+ | |||
==اساتید== | ==اساتید== | ||
سطر ۸۸: | سطر ۱۲۳: | ||
# الكواكب الدّری فی نكت اخبار مناقب امیرالمؤمنین علیه السلام.<ref> معجم مؤلفی الشیعه، ص 422 و 423.</ref> | # الكواكب الدّری فی نكت اخبار مناقب امیرالمؤمنین علیه السلام.<ref> معجم مؤلفی الشیعه، ص 422 و 423.</ref> | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
==وفات== | ==وفات== |
نسخهٔ ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۵۴
نام کامل | علی اكبر نهاوندی |
زادروز | 1278 قمری |
زادگاه | نهاوند |
وفات | 19 ربیع الثانی 1369 قمری |
مدفن | «دارالسعاده»، در جوار مرقد مطهر امام رضا علیه السلام نزدیك قبر شیخ مرتضی آشتیانی |
اساتید |
میرزا حبیب الله رشتی، سید ابوالقاسم اشكوری، آخوند خراسانی،.. |
| |
آثار |
البنیان الرفیع (اخلاق ربیعی)، جنّتان مدهامّتان،... |
Sheikh-nahavandi.jpg
حاج شیخ علی اكبر نهاوندی مهارت ویژهای در علم حدیث و مقدمات آن مانند علم رجال و علم درایه داشت و وی فقیهی اصولی و متکلمی مفسر بود که به درچه والای اجتهاد رسید.
محتویات
ولادت
آیت الله حاج شیخ علی اكبر نهاوندی در سال 1278 هـ.ق در شهرستان نهاوند دیده به جهان گشود. او كودكی را در دامن خانوادهای مذهبی پشت سر گذاشت و در نوجوانی وارد حوزه علمیه نهاوند شد.
تحصیلات
وی دروس مقدماتی را نزد شیخ جعفر بروجردی و حاج ملا محمد سرهبندی آموخت، سپس به بروجرد هجرت نمود و دروس سطح را نزد شیخ آقا حسین شیخ الاسلام، آقا ابراهیم بن مولی حسن تویسركانی، سید ابوطالب و دیگران فراگرفت.
آیت الله نهاوندی برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه مشهد مقدس راه یافت و در درس شیخ عبدالرحیم بروجردی، آقا میرزا سید علی حائری یزدی و حاج شیخ محمدتقی بجنوردی مشهدی شركت كرد. وی مدتی نیز برای كسب دانش در اصفهان بسر برد، سپس به حوزه علمیه تهران رفت و در مجلس درس حاج میرزا حسن آشتیانی، میرزا عبدالرحیم نهاوندی و میرزا محمد اندرمانی حضور یافت.
او در حوزه علمیه تهران، فلسفه و علوم معقول را نزد میرزا محمدرضا قمشهای، میرزا ابوالحسن جلوه و حیدرخان نهاوندی آموخت. سپس به عتبات عالیات هجرت نمود و در سامرا، در درس میرزا محمدحسن شیرازی شركت كرد. او در سال 1308 هـ.ق به حوزه علمیه نجف عزیمت كرد و در درس سید محمدكاظم طباطبایی یزدی، آخوند خراسانی، شیخ محمد طه نجف، میرزا حبیب الله رشتی، شیخ الشریعه اصفهانی، شیخ محمدحسن مامقانی، مولی لطف الله مازندرانی و حاجی نوری (صاحب مستدرك) شركت كرد.[۱]
آیت الله العظمی مرعشی نجفی در مورد آیت الله نهاوندی چنین فرموده است: او مهارت ویژهای در علم حدیث و مقدمات آن مانند علم رجال و علم درایه داشت. وی فقیهی اصولی و متكلمی مفسر بود. ایشان هم درس پدرم، علامه آیت الله سید شمس الدین محمود حسینی مرعشی نجفی (متوفی: 1338 هـ.ق) بود، و در درس بسیاری از بزرگان شركت میكرد.[۲]
بازگشت به ایران
شیخ علی اكبر نهاوندی در اواخر ماه ذی القعده سال 1317 هـ.ق، به سبب مریضی، به ایران بازگشت و یك ماه و نیم در تبریز ماند، سپس به نهاوند رفت و تا نیمه ماه ذی الحجه سال 1322 هـ.ق، در آن جا ماند؛ سپس در ابتدای محرم سال 1323 هـ.ق، به تهران رفت و 6 سال در تهران اقامت كرد.
او در سال 1328 هـ.ق، به مشهد رفت. وی در مسجد گوهرشاد نماز میخواند و هر شب، بعد از نماز منبر میرفت. سخنان ایشان تأثیر بسزایی بر مردم میگذاشت. او بیشتر عمرش را به نگارش كتاب سپری نمود.
ویژگیهای اخلاقی
یكی از مؤمنین[۳] میگوید: حدود چهل سال قبل كه در شهربانی آن زمان در تهران مشغول خدمت بودم، یك شب هنگام گشت شبانه به شخصی برخورد كردم كه پس از كمی صحبت معلوم شد كه كلیمی مذهب است. ایشان پس از این كه فهمید بنده نهاوندی هستم، به تعریف و تمجید از اهالی نهاوند پرداخت و گفت: عالم دینی شما حق بزرگی برگردن ما كلیمیها دارد.
گفتم: چطور؟ گفت: من از كلیمیهای مشهد هستم، چند سال پیش عدهای از متعصبین ناآگاه هنگام برپایی یكی از مراسم مذهبی ما، نقشه برهم زدن مراسم را در نهاوند كشیده بودند، وقتی این حمله در حال شكلگیری بود، ما چارهای جز این ندیدیم كه جریان را به اطلاع شیخ علی اكبر نهاوندی كه نفوذ و محبوبیت فراوانی در بین مردم داشت، برسانیم.
ایشان پس از اطلاع، سراسیمه خود را به محل رساند و پس از دعوت نمودن همگان به آرامش، سخنرانی غرّایی درباره مقام حضرت موسی علیه السلام و نحوه برخورد با اقلیتها و این كه یهودیان این مراسم را به استناد كدام یك از آیات تورات بجای میآورند، ایراد نمود. كلیمیان چنان تحت تأثیر كلمات و وسعت اطلاعات او قرار گرفتند، كه اشك از دیدگانشان جاری شد. برخی از آنان گفتند: گوئیا موسی علیه السلام زنده گشته و احكاممان را به ما تعلیم میدهد. آن عده از مسلمانان نیز از كار خود پشیمان شدند و متفرق گشتند.
سخت كوشی در راه تحصیل علم
آیت الله نهاوندی مینویسد: خواجه عبدالله انصاری در «نفحات الانس» میگوید: «من سیصد هزار حدیث یاد دارم با هزار هزار اسناد. آن چه من در طلب حدیث حضرت مصطفی صلی الله علیه و آله كشیم هرگز از احدی نكشیده، یك منزل از نیشابور تا دیزباد باران میآمد و من برای آن كه جزوههای حدیث خیس نشود در حال ركوع راه میرفتم و آن ها را در زیر شكم نهاده بودم. شب در نور چراغ، حدیث مینوشتم و فراغت نان خوردن را نداشتم، مادرم نان پاره و لقمه میكرد و در دهان من مینهاد.
نظیر حالت خواجه از برای خود حقیر نیز اتفاق افتاد. در سال 1318 هـ.ق كه از نجف اشرف بیرون آمده و به جانب بلاد عجم میآمدم، آب طغیان نمود و سد كاظمین و بغداد را خراب نمود و از حدود بغداد تا حدود سرای خاكستری را آب گرفته بود. قُفّه[۴] در میان آب انداخته و زوّار و عابرین را عبور میدادند. حقیر در میان قفّه به پا ایستاده و مؤلفات فقه و اصول خود را در ساروقی[۵] بسته و بالای سرخود نگه داشته بودم كه اگر فرضاً غرق شدم، اول خود غرق شوم بعد از آن نوبت به آن مؤلفات برسد و تا به حال كه این مقام را تحریر مینمایم و مقارن ظهر روز یكشنبه بیست و یكم ماه شعبان المعظم سال 1341 هـ.ق است، اگر مدعی شوم كه در منزل خود از بدو تحصیل تا حال غذایی با فراغت بال صرف ننموده، به جهت اشتغال به مطالعه كتب و نوشتجات، همانا ادعایی قریب به صدق نمودهام. از خداوند توفیق آن چه را دوست دارد و مورد رضایت اوست مسئلت دارم.[۶]
توجه به ادبیات
حاج شیخ علی اكبر نهاوندی علاقه فراوانی به شعر و قطعات ادبی و جملات و عبارات موزون اعم از ادبیات عرب و فارسی داشته. این علاقه از ذكر و نقل اشعار فراوان و كلمات حكمت آموز در كتابهای متعدد ایشان، به وضوح مشاهده میشود. او همواره در مقالات خویش، سعی در ارائه معانی بلند در قالب نثری مسجع و موزون داشت و از قلمی شیوا و روان برخوردار بود.
اساتید
- میرزا حبیب الله رشتی: وی دانشمند و محقق ژرفنگر و از بزرگ فقیهان جهان تشیع بود كه زهدش زبانزد خاص و عام بود. ایشان صاحب دهها اثر ارزشمند در موضوعات مختلف میباشد.
- آیت الله شیخ ملا علی نهاوندی (مؤسس نهاوندی): وی از مراجع بزرگ تقلید شیعه و در علم اصول صاحب نظر بود. او به دلیل سلیقه خاصی كه در علم اصول داشت، به آیت الله موسس معروف بود. وی دارای تألیفات بسیاری از جمله: تشریح الاصول الصغیر، تشریح الاصول الكبیر میباشد.
- سید ابوالقاسم اشكوری، نویسنده كتاب جواهر العقول
- آخوند خراسانی، نویسنده كتاب كفایه الاصول: او از مراجع بزرگ تقلید و مدرس كم نظیر حوزه علمیه نجف و از سلسله حماسه سازان تاریخ معاصر ایران بود. از وی تألیفات متعددی بجای مانده است.
- حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی
- شیخ محمدحسن مامقانی
- سید محمدكاظم طباطبایی یزدی، نویسنده كتاب العروه الوثقی و دهها اثر ارزنده دیگر: او از بزرگترین مراجع و علمای زمان خود بود.
- شریعت اصفهانی (شیخ الشریعه)
- شیخ محمد طه نجف
- حاج میرزا حسین نوری: او یكی از بزرگان محدثین شیعه و نویسنده كتاب «مستدرك الوسایل و مستنبط المسائل» و دهها اثر ارزنده دیگر بود.
مشایخ روایی آیت الله نهاوندی
- میرزا حبیب الله رشتی
- شیخ الشریعه اصفهانی
- سید ابوالقاسم اشكوری
- سید حسین كوه كمری
- سید مرتضی كشمیری
- حاج میرزا حسین نوری
راویان حدیث از حاج شیخ علی اكبر نهاوندی
- سید شهاب الدین مرعشی نجفی (1276 ـ 1369 ش) او از مراجع بزرگ تقلید شیعه و صاحب دهها اثر ارزشمند و مؤسس «كتابخانه بزرگ آیت الله العظمی مرعشی نجفی» در قم است.
- شیخ محمد شریف رازی (1364 ه.ش) نویسنده كتاب ارزشمند «گنجینه دانشمندان»
- شیخ محمدعلی اردوبادی
- سید علی نقی فیض الاسلام (مترجم نهج البلاغه)
تألیفات
- البنیان الرفیع (اخلاق ربیعی): این كتاب در قطع وزیری و در یك مجلد به صورت چاپ سنگی و در 324 صفحه به چاپ رسیده است. تاریخ شروع نگارش این كتاب سال 1337 هـ.ق و تاریخ اتمام آن سال 1341 هـ.ق است. این كتاب در شرح احوال ربیع بن خثیم معروف به خواجه ربیع است و متشكل از یك مقدمه و هشت باب و یك خاتمه است.
- باب اول: در رد اشكالاتی است كه به خواجه ربیع وارده شده است.
- باب دوم: در بیان قرائنی است كه دلالت بر خوبی وی دارد.
- باب سوم: در بیان عبارات علمای علم رجال در مورد خواجه ربیع است.
- باب چهارم: سخنانی از خواجه ربیع آورده شده است. كه همگی دلالت بر نیكویی وی دارد.
- باب پنجم: حكایاتی از او كه دلالت بر ممدوح بودن وی است، آمده.
- باب ششم: صفات نیكوی او آورده شده است.
- باب هفتم: متضمن حالات زهاد ثمانیه (هشت زاهد بزرگ) است كه خواجه ربیع یكی از آنهاست.
- باب هشتم: كیفیت بنای مقبره خواجه ربیع و در خاتمه نیز آداب زیارت قبور مؤمن و صالحان آمده است.
- جنّهُ العالیه و جعبهُ الغالیه: نگارش این كتاب در سه جزء و در سال 1341 هـ.ق به اتمام رسید و هر سه جزء در یك مجلد به قطع رحلی و چاپ سنگی به چاپ رسید. این كتاب كشكولی است كه مطالب مختلف در آن شماره گذاری شده و هر جزء آن مشتمل بر 333 مطلب از مطالب مختلف كه شامل: حكایات، مواعظ، تفاسیر غریبه، تأویلات عجیب، نصایح، منامات، معالجات و مناظرات و... است.
- جنّتان مدهامّتان: این كتاب در قطع رحلی و در دو جزء به صورت چاپ سنگی به چاپ رسیده است. جزء اول (الجنه الاولی) 209 صفحه و جزء دوم (الجنّه الثانیه) 206 صفحه است. جزء اول مشتمل بر 504 جوهره و جزء دوم مشتمل بر541 جوهره است. هر جوهره از این كتاب در مورد مسائل مختلفی از عقاید و اخلاق و عرفان و... است.
- راحه الرّوح یا كشتی نجات: این كتاب شرحی است بر حدیث شریف نبوی كه در كتابهای شیعه و اهل سنت آمده است كه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: مثل أهل بیتی كمثل سفینه نوحٍ من ركبها نجی و من تخلّف عنها غرق؛ اهل بیت من به مثابه كشتی نوحاند كه هر كس بر آن سوار شد، نجات یافت و هر كه از آن واماند، غرق گردید. این كتاب به قطع وزیری و در 512 صفحه توسط كتاب فروشی جعفری، مشهد به چاپ رسید. نگارش كتاب در سال 1341 هـ.ق به پایان رسید.
- خزینه الجواهر فی زینه المنابر: این كتاب در سه بخش؛ اصول دین، فروع دین و اخلاق، نگارش یافته و در هر بخش، آیات، روایات، مواعظ و حكایات مربوط به آن بخش به ترتیب آورده شده است. این كتاب مشتمل بر شرح و تفسیر 40 آیه و 77 روایت و 80 موعظه و 200 حكایت است. نگارش این كتاب در سال 1336 هـ.ق به پایان رسید و به قطع وزیری و در 722 صفحه، از طرف انتشارات كتابفروشی اسلامیه به زیور طبع آراسته گردیده است.
- گلزار اكبری و لاله زار منبری: این كتاب در 114 فصل ـ به عدد سورههای قرآن ـ تنظیم شده و هر فصل آن به«گلشن» نامگذاری گردیده است. در واقع، این كتاب كشكولی است از مطالب مختلف، با این تفاوت كه مطالب آن بر اساس موضوع هر گلشن و فصل، دسته بندی و مطالب هم سنخ در یك گلشن و پشت سر هم آورده شده است؛ برخلاف كشكولهای رایج كه مطالب پراكنده در آن پشت سرهم و بدون باب بندی آمده است. این كتاب در سال 1344 هـ.ق نوشته شد و در چاپخانه حاج محمدعلی علمی به قطع وزیری و در 667 صفحه چاپ شده است.
- انوار المواهب: این كتاب در قطع رحلی و به صورت چاپ سنگی، در چهار جزء است كه در یك مجلد به چاپ رسیده است. موضوع آن، مناقب و فضائل معصومین علیهم السلام است. جزء اول آن در فضائل و مناقب پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و جزء دوم در فضائل حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و جزء سوم در مناقب امیرالمومنین علیه السلام و جزء چهارم در مناقب و فضائل امام دوم تا امام یازدهم علیهم السلام است. تاریخ شروع این تألیف سال 1334 هـ.ق و تاریخ اتمام آن سال 1340 هـ.ق است. مجموع صفحات این كتاب 569 صفحه است.
- العبقری الحسان فی تواریخ صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه شریف: این مجموع در قطع رحلی به صورت چاپ سنگی و در دو مجلد به چاپ رسیده و در شرح احوال حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه شریف است. این كتاب به گفته مؤلف به منزله جلد دوم كتاب انوار المواهب است. این كتاب در پنج قسمت نگارش یافته و هر قسمت آن به «بساط» نامگذاری شده است.
- جواهر الكلمات (جواهر الزواهر فی شوارد النوادر): این كتاب در قطع رحلی و و در دو جزء و به صورت چاپ سنگی به چاپ رسیده است.
- وسیله النجات و عناوین الجمعات فی شرح دعاء السمات: این اثر شرحی است بر دعای سمات و دارای مقدمهای است در مورد دعا و اهمیت آن. نگارش این كتاب در سال 1331 هـ.ق به پایان رسید. این كتاب در 320 صفحه وزیری از طرف انتشارات نهاوندی به چاپ شده است.
- انهار النوائب فی اسرار المصائب
- حاشیه فرائد الاصول علی المبحث البراءه
- رساله الحقیقه والمجاز
- وسائل العبید الی مراحل التوحید
- رشحه الندی فی مسأله البداء
- صلاه المسافر (تقریر درس شیخ محمد طه نجف)
- طور سینا در شرح حدیث كسا
- الفتح المبین فی ترجمه الشیخ علی الحزین
- الفوائد الكوفیه فی ردّ الصوفیه
- كشف التطیه عن وجوه التسمیه
- لمعات الانوار فی حلّ مشكلات الآیات والاخبار
- مفرح القلوب و مفرّج الكروب
- المواریث (تقریر درس سید محمدكاظم طباطبایی یزدی)
- النفخات العنبریّه فی البیانات المنبریّه
- الید البیضاء فی مناقب الامیر والزهرا علیهم السلام
- الیاقوت الاحمر فی من رأی الحجه المنتظر عجل الله تعالی فرجه شریف
- سبع المثانی، در مناقب حسن اول تا حسن الثانی (پیشوایان دهگانه)
- العسل المصفی فی نكت اخبار مناقب المصطفی
- الكواكب الدّری فی نكت اخبار مناقب امیرالمؤمنین علیه السلام.[۷]
وفات
وی عاقبت در روز سه شنبه نوزدهم ربیع الثانی سال 1369 هـ.ق در 91 سالگی چشم از جهان فروبست. با اعلام وفات این بزرگمرد از مأذنه مساجد و حرم رضوی، مردم دسته دسته به كوچهها و خیابانها ریختند و بدن مطهر این عالم ربانی را با اندوه و ماتم فراوان تشییع نمودند.
پیكر پاك ایشان در «دارالسعاده»، در جوار مرقد مطهر امام رضا علیه السلام نزدیك قبر شیخ مرتضی آشتیانی، طرف پایین پای مبارك حضرت رضا علیه السلام در صحن جدید، متصل به درب حرم مطهر به خاك سپرده شد.
آقای مروّج كه از سرایندگان ماده تاریخ در مشهد بود، در تاریخ رحلت ایشان سرودهاند: آمده اندوه و سرافكند و پی تاریخ گفت: شد نهاوندی مقیم اندر درِ سلطان توس.
پانویس
منابع
- تلخيص از مجموعه گلشن ابرار، جلد3، زندگینامه "حاج شیخ علی اكبر نهاوندی" از علي مصباح.
- علیرضا نوروزی، آیت الله حاج شیخ علی اکبر نهاوندی،پایگاه فرهنگی مذهبی شیعه ها، بازیابی: 20 اردیبهشت 1393.