ذوالجناح: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
 +
[[پرونده:Zuljanah.jpg|thumb|200px|left|نقاشی ذوالجناح بی صاحب از میدان آمد - محمدحسین نیکخواه]]
 
{{مدخل دائره المعارف|کتاب [[فرهنگ عاشورا(کتاب)|فرهنگ عاشورا]]}}
 
{{مدخل دائره المعارف|کتاب [[فرهنگ عاشورا(کتاب)|فرهنگ عاشورا]]}}
  
سطر ۱۰: سطر ۱۱:
 
زنان متوجه شهادت امام شدند و شیون آنان برخاست.<ref>بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۶۰.</ref> در برخى منابع نقل شده که ‌اسب امام، پس از شهادت حضرت، وحشتزده از نزد بانوان گریخت و خود را به آب [[فرات]] ‌انداخت و ناپدید شد.<ref>تذکرة الشهدا، ملا حبیب الله کاشى، ص ۳۵۳.</ref>
 
زنان متوجه شهادت امام شدند و شیون آنان برخاست.<ref>بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۶۰.</ref> در برخى منابع نقل شده که ‌اسب امام، پس از شهادت حضرت، وحشتزده از نزد بانوان گریخت و خود را به آب [[فرات]] ‌انداخت و ناپدید شد.<ref>تذکرة الشهدا، ملا حبیب الله کاشى، ص ۳۵۳.</ref>
  
در [[زیارت ناحیه مقدسه]] از این اسب، با عنوان‌ «جواد» یاد شده که با زین و حالت پریشان روى به خیمه‌ها نهاد: «فلما نظرن النساء الى الجواد مخزیا والسرج‌ علیه ملویا خرجن من الخدور ناشرات الشعور، على الخدود لاطمات وللوجوه سافرات وبالعویل داعیات...».<ref>حیاة الامام الحسین، ج ۳، ص ۲۹۸.</ref> و روایت است که پس از شهادت امام، این اسب با همهمه مى‌گفت: «الظلیمة الظلیمة لامة قتلت ابن بنت نبیها».<ref>بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۶۶.</ref>
+
در [[زیارت ناحیه مقدسه]] از این اسب، با عنوان‌ «جواد» یاد شده که با زین و حالت پریشان روى به خیمه‌ها نهاد: {{متن حدیث|«فلما نظرن النساء الى الجواد مخزیا والسرج‌ علیه ملویا خرجن من الخدور ناشرات الشعور، على الخدود لاطمات وللوجوه سافرات وبالعویل داعیات...»}}<ref>حیاة الامام الحسین، ج ۳، ص ۲۹۸.</ref>؛ و روایت است که پس از شهادت امام، این اسب با همهمه مى‌گفت: {{متن حدیث|«الظلیمة الظلیمة لامة قتلت ابن بنت نبیها»}}<ref>بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۶۶.</ref>.
 
{{بیت|خونى که روى یال تو پیداست، ذوالجناح| خون همیشه جارى مولاست، ذوالجناح}}
 
{{بیت|خونى که روى یال تو پیداست، ذوالجناح| خون همیشه جارى مولاست، ذوالجناح}}
 
{{بیت|یک قطره آفتاب به روى تنت نشست|بوى خدا ز یال تو برخاست، ذوالجناح|منبع=<ref>حسین عبدى.</ref>}}
 
{{بیت|یک قطره آفتاب به روى تنت نشست|بوى خدا ز یال تو برخاست، ذوالجناح|منبع=<ref>حسین عبدى.</ref>}}

نسخهٔ ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۹:۴۶

نقاشی ذوالجناح بی صاحب از میدان آمد - محمدحسین نیکخواه
Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از کتاب فرهنگ عاشورا است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


«ذوالجناح» به معنی بالدار، نام اسب حسین بن على‌ (علیه السلام) که روز عاشورا بر آن نشسته بود. از آن جهت که ‌این اسب، رهوار و تندرو بوده است به آن ذوالجناح مى‌گفته‌اند.

این اسب، پس از شهادت‌ آن حضرت، از پیکر وى دفاع مى‌کرد و به سواران دشمن حمله مى‌نمود و به این طریق، تعدادى را کشت.[۱] سیدالشهدا (علیه السلام) تا آخرین حد و لحظه توان خود، سوار بر این اسب بود و مقاومت و جنگ مى‌کرد. در پایان از روى این اسب بر زمین کربلا افتاد. نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سیدالشهدا بر قتال طاقت داشت.

بلندمرتبه شاهى ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد

پس از شهادت امام حسين‌ علیه السلام، اسب او کاکل خود را به خون امام آغشته کرد و با صیحه و فریاد و گام بر زمین زدن به سوى خیمه‌ها دوید تا شهادت امام را به اهل بیت‌ خبر دهد.

زنان متوجه شهادت امام شدند و شیون آنان برخاست.[۲] در برخى منابع نقل شده که ‌اسب امام، پس از شهادت حضرت، وحشتزده از نزد بانوان گریخت و خود را به آب فرات ‌انداخت و ناپدید شد.[۳]

در زیارت ناحیه مقدسه از این اسب، با عنوان‌ «جواد» یاد شده که با زین و حالت پریشان روى به خیمه‌ها نهاد: «فلما نظرن النساء الى الجواد مخزیا والسرج‌ علیه ملویا خرجن من الخدور ناشرات الشعور، على الخدود لاطمات وللوجوه سافرات وبالعویل داعیات...»[۴]؛ و روایت است که پس از شهادت امام، این اسب با همهمه مى‌گفت: «الظلیمة الظلیمة لامة قتلت ابن بنت نبیها»[۵].

خونى که روى یال تو پیداست، ذوالجناح خون همیشه جارى مولاست، ذوالجناح

یک قطره آفتاب به روى تنت نشست بوى خدا ز یال تو برخاست، ذوالجناح[۶]

پانویس

  1. مناقب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۵۸.
  2. بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۶۰.
  3. تذکرة الشهدا، ملا حبیب الله کاشى، ص ۳۵۳.
  4. حیاة الامام الحسین، ج ۳، ص ۲۹۸.
  5. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۶۶.
  6. حسین عبدى.

منابع

  • جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.
11.jpg
واقعه عاشورا
قبل از واقعه
شرح واقعه
پس از واقعه
بازتاب واقعه
وابسته ها
مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه