اذان: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{خوب}} | {{خوب}} | ||
− | ''' | + | '''«اذان»''' که در لغت به معنای اعلام کردن و آگاه کردن است، مجموعه اذکاری مشخص است که برای اعلام فرا رسیدن وقت [[نماز]] خوانده میشود. اذان به عنوان شاخصترین نمونه از شعائر اسلامی، از حیث محتوا تعالیم پایه ای [[اسلام]] را در بر دارد و بر [[تکبیر]] و شهادت به یگانگی [[الله]] و رسالت [[حضرت محمد]] صلی الله علیه وآله و دعوت به نماز به عنوان بهترین عمل مشتمل است.<ref>دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل اذان و اقامه، ج7، ص385</ref> |
− | ==اذان در لغت == | + | ==اذان در لغت== |
− | + | «اذان» به معنى اعلام است و اذان [[اسلام]] را از آن جهت اذان گفتهاند كه مؤذّن با صداى بلند دخول وقت [[نماز]] را اعلام میكند.<ref>قاموس قرآن، ج1، ص57</ref> | |
==جملات اذان== | ==جملات اذان== | ||
− | اذان شیعه هیجده جمله است: «اللّه أكبر»، چهار بار، «أشهد أن لا اله الا اللّه»، «أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه»، «حىّ على الصّلاة»، «حىّ على الفلاح»، «حىّ على خیرالعمل»، «اللّه أكبر» و «لا اله الا اللّه» هر كدام دوبار.<ref> جواهرالكلام، ج9، ص81.</ref> | + | اذان [[شیعه]] شامل هیجده جمله است: «اللّه أكبر»، چهار بار، «أشهد أن لا اله الا اللّه»، «أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه»، «حىّ على الصّلاة»، «حىّ على الفلاح»، «حىّ على خیرالعمل»، «اللّه أكبر» و «لا اله الا اللّه» هر كدام دوبار.<ref> جواهرالكلام، ج9، ص81.</ref> |
− | به قول مشهور، جمله «أشهد أنّ علیّا ولىّ اللّه» جزء اذان نیست، لیكن از آن جا كه | + | به قول مشهور، جمله «أشهد أنّ علیّا ولىّ اللّه» جزء اذان نیست، لیكن از آن جا كه شهادت به [[توحید]] و [[نبوت]]، بدون شهادت به [[ولایت]] كامل نیست، پسندیده و مطلوب است كه بعد از جمله «أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه» شهادت به ولایت [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] و سایر [[معصوم|معصومان]] علیهمالسلام نیز آورده شود.<ref> العروة الوثقى، ج1، ص602.</ref> |
− | مشهور اهل | + | مشهور [[اهل سنت]]، با حذف «حىّ على خیرالعمل» و گفتن یك بار «لا إله إلاّ اللّه» در آخر اذان، آن را داراى 15 جمله مىدانند. آنان جمله «الصلوة خیرٌ مِن النوم» را در اذان صبح بعد از «حى على الفلاح» مىافزایند.<ref> مستمسك العروه، ج5، ص544ـ545.</ref> |
− | جمله «حىّ على خیرالعمل» نزد امامیه یكى از جملات اذان است كه در روایت [[معراج]] به آن تصریح شده است.<ref> بحارالانوار، ج81، ص141.</ref> و بر پایه منابع روایى، این فقره در زمان ابوبكر و عمر در اذان گفته | + | جمله «حىّ على خیرالعمل» نزد [[امامیه]] یكى از جملات اذان است كه در روایت [[معراج]] به آن تصریح شده است.<ref> بحارالانوار، ج81، ص141.</ref> و بر پایه منابع روایى، این فقره در زمان [[ابوبكر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] در اذان گفته مىشد، اما عمر با این پندار كه این جمله مردم را از هر كارى به سوى [[نماز]] مىكشاند و از [[جهاد]] بازمىدارد، دستور داد آن را از اذان حذف كنند!<ref> همان، ص140.</ref> |
==تشریع اذان== | ==تشریع اذان== | ||
− | از نظر [[شیعه]] و برخى از اهل | + | از نظر [[شیعه]] و برخى از [[اهل سنت]]، جملات اذان به صورت [[وحى]] به وسیله [[جبرئیل]] بر [[پیامبر اکرم]] عرضه گشت؛<ref> الكافى، ج1، ص302؛ الفقه الاسلامى، ج1، ص692.</ref> بر پایه منابع [[امامیه]]، پیامبر(ص) کیفیت اذان را از طریق وحی دریافت کرد. یک بار جبرئیل در شب [[معراج]] بانگ اذان سرداد و چون باری دیگر اذان گفت پیامبر(ص) علی(ع) را دستور داد تا [[بلال]] را فراخوند و او را اذان بیاموزد.<ref>ر.ک: کلینی، الكافى، ج1، ص302؛ ابن بابویه، من لایحضر الفقیه، ج1، ص183، طوسی، تهذیب، ج 2، 277، الاستبصار، ج 1 ص 306ـ305 برای تفصیل بیشتر، ر.ک: علل، ج 2، 314ـ312</ref> |
− | + | اما در برخی منابع اهل سنت بدون آنکه آغاز تشریع نماز به وحی باز گردانده شود، چنین آمده است که مسلمانان برای اعلام وقت نماز در انتخاب وسیله ای برای فراخوانی مردم به ادای این فریضه آرائی گوناگون ابراز می داشتند چنانکه برخی بر افروختن آتش یا نواختن ناقوس یا بوق را پیشنهاد می کردند. در این میان، عمر معتقد بود بهتر آن است که مردی را مامور کنند تا مردم را به نماز بخواند و بدین ترتیب پیامبر بلال را بر این کار گمارد.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ج 1 ص 150؛ مسلم، صحیح مسلم، ج 1، ص 285</ref> | |
− | اذان به | + | در برخی منابع نیز گفته شده فقرات اذان در ابتدا در خواب به عبدالله بن زید القا شد،<ref> السیرة النبویه، ابنهشام، ج2، ص508.</ref> اما درباره این روایات [[شافعی]] چنین داوری کرده که اذان برتر از آن است که برگرفته از رویای کسی چون عبدالله بن زید بوده باشد.<ref>نگاه کنید: حاکم نیشابوری، المستدرک، ۱۳۲۴ق، ج۲، ص۱۷۱</ref> |
==حكم تكلیفى== | ==حكم تكلیفى== | ||
− | + | اختلافی در مشروعیت اذان براى [[نماز|نمازهاى]] یومیه اعم از ادا و قضا نیست، لیكن در [[واجب|وجوب]] و [[استحباب]] آن اختلاف است. بیشتر فقها قائل به استحباب آن هستند. اذان براى غیر نمازهاى واجب یومیه، مشروعیت ندارد. لیكن گفتن آن در گوش راست نوزاد در روز تولد، در بیابان هنگام ترس از [[جن|جنیان]]، در گوش كسى كه چهل روز گوشت نخورده و نیز در گوش انسان تندخوى و نیز حیوان چموش، مستحب است.<ref> العروة الوثقى، ج1، ص 601-602.</ref> | |
− | ==شرایط صحت== | + | ==شرایط صحت اذان== |
− | نیت (قصد قربت)، دخول وقت | + | [[نیت]] (قصد قربت)، دخول وقت [[نماز]]، ترتیب و موالات بین جملات به معناى فاصله طولانى بین آنها نینداختن، به زبان عربى و درست خواندن، از شرایط صحت اذان براى نماز است.<ref> همان، ص 608-609.</ref> |
==آداب اذان== | ==آداب اذان== | ||
− | رو به قبله اذان | + | رو به قبله اذان گفتن، وقف بر آخر هر جمله، فاصله انداختن میان اذان و اقامه به دو ركعت [[نماز]] یا [[سجده]] و یا یك گام به جلو برداشتن، صحبت نكردن بین جملات و بلند كردن صدا براى مرد، از آداب اذان نماز است.<ref> همان، ص 609-610.</ref> |
− | اقتصار ( | + | اقتصار (تخفیف) در اذان، به این معناست که مسافر و كسى كه عجله دارد، مىتواند جملات اذان را یك بار بگوید. براى زن نیز جایز است به [[تکبیر|تكبیر]] و شهادتین، بلكه تنها به شهادتین اذان بسنده كند.<ref> همان، ص602-603.</ref> |
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
==منابع== | ==منابع== | ||
− | *عبدالامیر سلیم، مدخل | + | |
− | *فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود | + | *دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، عبدالامیر سلیم، مدخل "اذان و اقامه". |
− | + | *فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود شاهرودى، ج1، ص327. | |
− | *قرشى بنایى، | + | *قاموس قرآن، على اکبر قرشى بنایى، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ ششم، ۱۴۱۲ق. |
{{سنجش کیفی | {{سنجش کیفی | ||
|سنجش=شده | |سنجش=شده |
نسخهٔ ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۱۶
«اذان» که در لغت به معنای اعلام کردن و آگاه کردن است، مجموعه اذکاری مشخص است که برای اعلام فرا رسیدن وقت نماز خوانده میشود. اذان به عنوان شاخصترین نمونه از شعائر اسلامی، از حیث محتوا تعالیم پایه ای اسلام را در بر دارد و بر تکبیر و شهادت به یگانگی الله و رسالت حضرت محمد صلی الله علیه وآله و دعوت به نماز به عنوان بهترین عمل مشتمل است.[۱]
محتویات
اذان در لغت
«اذان» به معنى اعلام است و اذان اسلام را از آن جهت اذان گفتهاند كه مؤذّن با صداى بلند دخول وقت نماز را اعلام میكند.[۲]
جملات اذان
اذان شیعه شامل هیجده جمله است: «اللّه أكبر»، چهار بار، «أشهد أن لا اله الا اللّه»، «أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه»، «حىّ على الصّلاة»، «حىّ على الفلاح»، «حىّ على خیرالعمل»، «اللّه أكبر» و «لا اله الا اللّه» هر كدام دوبار.[۳]
به قول مشهور، جمله «أشهد أنّ علیّا ولىّ اللّه» جزء اذان نیست، لیكن از آن جا كه شهادت به توحید و نبوت، بدون شهادت به ولایت كامل نیست، پسندیده و مطلوب است كه بعد از جمله «أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه» شهادت به ولایت امیرالمؤمنین و سایر معصومان علیهمالسلام نیز آورده شود.[۴]
مشهور اهل سنت، با حذف «حىّ على خیرالعمل» و گفتن یك بار «لا إله إلاّ اللّه» در آخر اذان، آن را داراى 15 جمله مىدانند. آنان جمله «الصلوة خیرٌ مِن النوم» را در اذان صبح بعد از «حى على الفلاح» مىافزایند.[۵]
جمله «حىّ على خیرالعمل» نزد امامیه یكى از جملات اذان است كه در روایت معراج به آن تصریح شده است.[۶] و بر پایه منابع روایى، این فقره در زمان ابوبكر و عمر در اذان گفته مىشد، اما عمر با این پندار كه این جمله مردم را از هر كارى به سوى نماز مىكشاند و از جهاد بازمىدارد، دستور داد آن را از اذان حذف كنند![۷]
تشریع اذان
از نظر شیعه و برخى از اهل سنت، جملات اذان به صورت وحى به وسیله جبرئیل بر پیامبر اکرم عرضه گشت؛[۸] بر پایه منابع امامیه، پیامبر(ص) کیفیت اذان را از طریق وحی دریافت کرد. یک بار جبرئیل در شب معراج بانگ اذان سرداد و چون باری دیگر اذان گفت پیامبر(ص) علی(ع) را دستور داد تا بلال را فراخوند و او را اذان بیاموزد.[۹]
اما در برخی منابع اهل سنت بدون آنکه آغاز تشریع نماز به وحی باز گردانده شود، چنین آمده است که مسلمانان برای اعلام وقت نماز در انتخاب وسیله ای برای فراخوانی مردم به ادای این فریضه آرائی گوناگون ابراز می داشتند چنانکه برخی بر افروختن آتش یا نواختن ناقوس یا بوق را پیشنهاد می کردند. در این میان، عمر معتقد بود بهتر آن است که مردی را مامور کنند تا مردم را به نماز بخواند و بدین ترتیب پیامبر بلال را بر این کار گمارد.[۱۰]
در برخی منابع نیز گفته شده فقرات اذان در ابتدا در خواب به عبدالله بن زید القا شد،[۱۱] اما درباره این روایات شافعی چنین داوری کرده که اذان برتر از آن است که برگرفته از رویای کسی چون عبدالله بن زید بوده باشد.[۱۲]
حكم تكلیفى
اختلافی در مشروعیت اذان براى نمازهاى یومیه اعم از ادا و قضا نیست، لیكن در وجوب و استحباب آن اختلاف است. بیشتر فقها قائل به استحباب آن هستند. اذان براى غیر نمازهاى واجب یومیه، مشروعیت ندارد. لیكن گفتن آن در گوش راست نوزاد در روز تولد، در بیابان هنگام ترس از جنیان، در گوش كسى كه چهل روز گوشت نخورده و نیز در گوش انسان تندخوى و نیز حیوان چموش، مستحب است.[۱۳]
شرایط صحت اذان
نیت (قصد قربت)، دخول وقت نماز، ترتیب و موالات بین جملات به معناى فاصله طولانى بین آنها نینداختن، به زبان عربى و درست خواندن، از شرایط صحت اذان براى نماز است.[۱۴]
آداب اذان
رو به قبله اذان گفتن، وقف بر آخر هر جمله، فاصله انداختن میان اذان و اقامه به دو ركعت نماز یا سجده و یا یك گام به جلو برداشتن، صحبت نكردن بین جملات و بلند كردن صدا براى مرد، از آداب اذان نماز است.[۱۵]
اقتصار (تخفیف) در اذان، به این معناست که مسافر و كسى كه عجله دارد، مىتواند جملات اذان را یك بار بگوید. براى زن نیز جایز است به تكبیر و شهادتین، بلكه تنها به شهادتین اذان بسنده كند.[۱۶]
پانویس
- ↑ دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل اذان و اقامه، ج7، ص385
- ↑ قاموس قرآن، ج1، ص57
- ↑ جواهرالكلام، ج9، ص81.
- ↑ العروة الوثقى، ج1، ص602.
- ↑ مستمسك العروه، ج5، ص544ـ545.
- ↑ بحارالانوار، ج81، ص141.
- ↑ همان، ص140.
- ↑ الكافى، ج1، ص302؛ الفقه الاسلامى، ج1، ص692.
- ↑ ر.ک: کلینی، الكافى، ج1، ص302؛ ابن بابویه، من لایحضر الفقیه، ج1، ص183، طوسی، تهذیب، ج 2، 277، الاستبصار، ج 1 ص 306ـ305 برای تفصیل بیشتر، ر.ک: علل، ج 2، 314ـ312
- ↑ بخاری، صحیح بخاری، ج 1 ص 150؛ مسلم، صحیح مسلم، ج 1، ص 285
- ↑ السیرة النبویه، ابنهشام، ج2، ص508.
- ↑ نگاه کنید: حاکم نیشابوری، المستدرک، ۱۳۲۴ق، ج۲، ص۱۷۱
- ↑ العروة الوثقى، ج1، ص 601-602.
- ↑ همان، ص 608-609.
- ↑ همان، ص 609-610.
- ↑ همان، ص602-603.
منابع
- دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، عبدالامیر سلیم، مدخل "اذان و اقامه".
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود شاهرودى، ج1، ص327.
- قاموس قرآن، على اکبر قرشى بنایى، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ ششم، ۱۴۱۲ق.