ابوالقاسم حجتی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(آرشیو عکس و تصویر)
سطر ۲۰: سطر ۲۰:
 
}}
 
}}
  
==تولد==
+
==ولادت==
  
عالم جليل‌القدر حضرت آیت الله حاج شيخ ابوالقاسم حجتي يكي از عالمان بزرگ و از استوانه‌هاي علمی‌‌ و معنوي است كه ساليان متمادي عمر شريف خود را در تبليغ و ترويج دين و تدريس علوم آل محمد صلی الله علیه و آله سپري ساخت. اين عالم رباني در حدود سال 1310 ق، در خانواده‌اي مشهور به فضيلت و تقوا در لشت نشاء ديده به جهان گشود.
+
ابوالقاسم حجتي در حدود سال 1310 ق، در خانواده‌اي مشهور به فضيلت و تقوا در لشت نشاء گيلان ديده به جهان گشود. پدر بزرگوارش شيخ حسين حجتي، اصالتاً اصفهاني بود كه براي تبليغ و ترويج معارف ديني در لشت نشاء رحل اقامت افكند. شيخ حسين، از وعاظ متقي و از عالمان پرهيزگار و زاهد منطقه به شمار می‌‌رفت. اهالي آن سامان همگي از علاقمندان و مريدان او به شمار می‌‌آمدند.<ref> خانم ربابه حجتي (نوبخت).</ref>
  
پدر بزرگوارش شيخ حسين، اصالتاً اصفهاني بود كه براي تبليغ و ترويج معارف ديني در لشت نشاء رحل اقامت افكند و با بانويي صالح و پرهيزگار ازدواج نمود. شيخ حسين حجتي، از وعاظ متقي و از عالمان پرهيزگار و زاهد منطقه به شمار می‌‌رفت. اهالي آن سامان همگي از علاقمندان و مريدان او به شمار می‌‌آمدند.<ref> خانم ربابه حجتي (نوبخت).</ref>
+
==تحصیل و استادان==
  
==زندگینامه==
+
شيخ ابوالقاسم حجتي دوران كودكي را در لشت نشاء سپري نمود و براي فراگيري [[قرآن]] و ادبيات فارسي راهي مكتب‌خانه محل گرديد. وي، بعد از سپري كردن دوران كودكي و نوجواني به سبب علاقه وافر و تشويق‌هاي والدين محترم خود، راهي [[حوزه علميه]] رشت گرديد و دروس مقدمات، ادبيات و سطوح متوسط [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] را نزد استادان بزرگ فراگرفت. معظم‌له در همين دوران در حوزه علميه رشت با چهره‌هايي همانند آيات بزرگوار: سيد حسن بحرالعلوم، [[سید مرتضی مرتضوی لنگرودی|سيد مرتضي مرتضوي لنگرودي]]، سيد رضي رودباري و ميرزا علي‌اكبر طلوعي (صاحب ديوان طلوعي)، آشنا گرديد كه بعد همگي آنان در شمار استوانه‌هاي علمی ‌‌قرار گرفتند.
  
ابوالقاسم حجتي دوران كودكي را در لشت نشاء سپري نمود و هنوز شش سالش تمام نشده بود كه به علت تشويق‌هاي مكرر پدر زاهد و مادر صالحش براي فراگيري قرآن راهي مكتب‌خانه محل گرديد. در زمان‌هاي قديم مرسوم بود كه معلمان طالقاني براي ياد دادن قرآن به بچه‌ها و تأمين معاش خويش از طالقان به گيلان می‌‌رفتند و قرآن و ادبيات فارسي را به فرزندان اين مرز و بوم می‌‌آموختند.
+
دوران تحصيلي آیت الله حجتي در رشت، مصادف با انقلاب [[مشروطیت|مشروطه]] بود. علما و بزرگان رشت نيز نقش فعالانه و عالمانه‌اي داشتند. مرحوم حجتي در اين ايام جزء طلاب انقلابي و پرشور بود و در مجالس گوناگون مردم را با سخنراني‌هاي خويش تشويق به تبديل حكومت استبداد به مشروطه می‌‌كرد.  
  
مرحوم آیت الله حجتي، بعد از سپري كردن دوران كودكي و نوجواني به سبب علاقه زايدالوصف و شوق وافر و تشويق‌هاي والدين محترم خود، راهي حوزه علميه رشت گرديد و دروس مقدمات، ادبيات و سطوح متوسط [[فقه]] و [[اصول]] را نزد استادان بزرگ فراگرفت. معظم‌له در همين دوران در حوزه علميه رشت با چهره‌هايي همانند آيات بزرگوار: سيد حسن بحرالعلوم، سيد محمود ضيابري، شيخ محمد خورگامي، سيد مرتضي مرتضوي لنگرودي، سيد رضي رودباري، ميرزا علي‌اكبر طلوعي (صاحب ديوان طلوعي)، آشنا گرديد كه بعد همگي آنان در شمار استوانه‌هاي علمی ‌‌قرار گرفتند.
+
آیت الله حجتي در ايام اقامت خود در رشت، تحصيلات مقدماتي خويش را تا اتمام «[[اللمعة الدمشقية (کتاب)|لمعه]]» در نزد این استادان آموخت: آیت الله آقا سيد عبدالوهاب ضيابري از علما و يكي از رهبران مشروطه در گيلان، آقا شيخ محمد صيقلاني و آقا شيخ محمد رزگر.
  
==تحصیلات==
+
آیت الله حجتي بعد از اتمام لمعتين در رشت، راهي حوزه علميه [[نجف]] اشرف گرديد. او براي كسب معارف و طي مدارج و مراحل عالي علمی ‌‌و معنوي، به مدت دوازده سال نزد استادان فرزانه آن ديار مقدس، حاضر شد و بهره‌ها برد. [[مکاسب (کتاب)|مكاسب]] را نزد آیت الله [[سید ابراهیم اصطهباناتی]]، درس رسائل ([[فرائد الاصول (کتاب)|فرائد الاصول]]) را نزد آیت الله شيخ فتاح نجفي، [[کفایة الاصول (کتاب)|كفايةالاصول]] را نزد آیت الله [[عبدالحسین فقیهی رشتی|شيخ عبدالحسين فقيهي رشتي]] تلمذ نمود. آن گاه دروس خارج [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] را از محضر آيات بزرگوار كه ذيلاً نامشان می‌‌آيد، آموخت:
  
دوران تحصيلي آیت الله حجتي در رشت، مصادف با انقلاب مشروطه به رهبري آيات عظام: آخوند خراساني و ملا عبدالله مازندراني بود. علما و بزرگان رشت نيز نقش فعالانه و عالمانه‌اي داشتند و در مردم نيز شور و انقلاب و تظاهرات عجيبي مشاهده می‌‌شد. مرحوم حجتي در اين ايام جزء طلاب انقلابي و پرشور بود و در مجالس گوناگون مردم را با سخنراني‌هاي خويش تشويق به تبديل حكومت استبداد به مشروطه می‌‌كرد. گرچه تلاش‌هاي مرحوم حجتي و ساير همفكران و طلاب روشنفكر بر اثر [[مرگ]] مشكوك رهبران مذهبي و اعدام [[شیخ فضل الله نوری|شيخ فضل الله نوری]] و انقلابيون آزادي‌خواه و خيانت برخي از افراد وطن‌فروش به نتيجه نرسيد و از دل مشروطه، حكومت استبدادي رضاخان بيرون آمد اما مرحوم حجتي عقيده داشت كه به وظايف شرعي خود عمل كرده است؛ چرا كه او خود را مأمور به وظيفه می‌‌دانست، نه مأمور به نتيجه؛ چه آن كه اگر آن همه تلاش‌ها و فعاليت‌ها به نتيجه سودمند و مشروعي می‌‌رسيد، قطعاً خوشحالي مرحوم حجتي مضاعف می‌‌گرديد.<ref> درباره جريان مشروطيت رجوع شود به كتاب تاريخ بيداري ايرانيان، بخش دوم، مشروطه رابينو، شرح حال رجال ايران، رهبران مشروطه.</ref>
+
*آیت الله شيخ شعبان گيلاني (م 1348 ق)
  
==استادان==
+
*آیت الله [[میرزا محمدحسین نائینی|ميرزا حسين نائيني]] (م 1355 ق)
  
آیت الله حجتي در ايام اقامت خود در رشت، تحصيلات مقدماتي خويش را تا اتمام لمعه در نزد استاداني ذیل آموخت:
+
*آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن موسوي اصفهاني]] (م 1365 ق)
* آیت الله آقا سيد عبدالوهاب ضيابري از علماي موجه و يكي از رهبران مشروطه در گيلان
 
* آقا شيخ محمد صيقلاني
 
* آقا شيخ محمد رزگر
 
  
===نجف===
+
*آیت الله [[آقا ضیاءالدین عراقی|شيخ ضياءالدين عراقي]] (م 1359 ق)
  
آیت الله حجتي بعد از اتمام لمعتين در رشت، بار سفر بست و راهي حوزه علميه [[نجف]] اشرف گرديد. او براي كسب معارف و طي مدارج و مراحل عالي علمی ‌‌و معنوي، نزد استادان فرزانه آن ديار مقدس، زانوي ادب بر زمين زد و از خرمن دانش بيكران آنان خوشه‌ها برچيد. آن بزرگوار به مدت دوازده سال در نجف اشرف اقامت گزيد كه اين دوران را بايد دوران شكوفايي وي نامگذاري كرد.
+
*آیت الله سيد حسين اشكوري (م 1349 ق)؛
  
وي در بدو ورود به نجف اشرف پس از [[زيارت]] مرقد نوراني امام عارفان، حضرت علي بن ابي‌طالب علیه‌السلام در درس استادان بزرگواري حضور يافت و مكاسب را نزد فقيه نامدار حضرت آیت الله ميرزا آقا اصطهباناتي، درس رسائل (فرائد الاصول) را نزد آیت الله شيخ فتاح نجفي، كفايةالاصول را نزد اصوليِ ژرف‌انديش آیت الله شيخ عبدالحسين فقيهي رشتي 5 تلمذ نمود. آن گاه دروس خارج [[فقه]] و [[اصول]] را از محضر آيات بزرگوار كه ذيلاً نامشان می‌‌آيد، آموخت:
+
*علامه [[محمدجواد بلاغی|شيخ محمدجواد بلاغي]] (م 1352 ق): آیت الله حجتي دروس [[تفسیر قرآن|تفسير]]، [[علوم قرآن|علوم قرآني]] و [[حكمت]] را در نزد اين عالم فرزانه فراگرفت.
  
* 1- آیت الله شيخ شعبان گيلاني (م 1348 ق): وي از شاگردان نامدار آيات عظام؛ ميرزاي رشتي، فاضل ايرواني، فاضل مامقاني و ملا عبدالله مازندراني بود كه بعد از رحلت شريعت اصفهاني و سيد محمدكاظم يزدي، مرجع تقليد گروهي از شيعيان گرديد و به علت كثرت فضل و صلاح، پرهيزگاري، صفاي باطن، دقت‌نظر و عبادتِ بسيار در ميان معاصران خويش به «سلمان زمان» معروف گرديد.
+
آیت الله شيخ ابوالقاسم حجتي به سبب داشتن پشتكار، جديت، تلاش مستمر و حافظه قدرتمند توانست از همه مراجع و اعلام ياد شده اجازه [[اجتهاد]] دريافت نمايد. آن بزرگوار خود نيز در ساليان اقامتش در [[نجف]] اشرف، سطوح مختلف حوزه را براي عده‌اي از فضلا تدريس می‌‌فرمود.
  
از تأليفات وي است: صلاة المسافر، كتاب القضاء، المتاجر، توضيح المسائل (حاشيه بر عروةالوثقي). شيخ عبدالحسين فقيهي رشتي، ميرزا ابوالحسن گيلاني و مرتضي مدرس گيلاني از فرزندان آن بزرگوارند و همگي از بزرگان عصر بودند و در حرم امن [[قم]] مدفون شدند.<ref> نقباء البشر، قرن 14، ج 2، ص 838؛ مقدمه صلاةالمسافر، ص 12؛ گنجينه دانشمندان، ج 5، ص 180.</ref>
+
==فعالیت‌های علمی و اجتماعی==
  
* 2- آیت الله ميرزا حسين نائيني (م 1355 ق): وي استاد بسياري از بزرگان و فقهاي زمان معاصر بود.
+
آیت الله حجتي بعد از دوازده سال اقامت در حوزه نجف و بهره‌گيري از دانش فراوان فرزانگان علمی‌‌ و معنوي آن سامان، به زادگاه خويش مراجعت نمود و مورد استقبال علما و مردم آن ديار قرار گرفت. وي به دعوت علماي رشت به اين شهر رفت و به مدت بيست سال در آنجا اقامت گزيد و به اقامه [[نماز جماعت]] و تدريس در مدارس ديني و تبليغ معارف ديني و احياي آثار اسلامی‌‌ همت گماشت.<ref> شرح حال آيت الله شيخ ابوالقاسم حجتي در كتاب آثار الحجة، محمد شريف رازي، ج 2، ص 80 و گنجينه دانشمندان، ص 133، آمده است.</ref>
  
* 3- آیت الله شيخ ابوالحسن موسوي اصفهاني (م 1365 ق): وي نيز استاد اكثر فقها و مراجع زمان معاصر بود.
+
آیت الله حجتي به فضايل و كمالات والاي اخلاقي و انساني آراسته بود و همواره به [[تهذيب نفس]] و مراقبه حالات نفساني اشتغال داشت. او چون انساني متواضع و متخلق به آداب پسنديده و زهد و وارستگي بود و اعتنايي به زخارف دنيوي نداشت، لذا فوق‌العاده ميان مردم و علما محبوبيت يافت. در اينجا شمه‌اي از حالات و خدمات معظم‌له بيان می‌‌گردد:
  
* 4- آیت الله شيخ ضياءالدين عراقي (م 1359 ق): وي از استادان بزرگ [[نجف]] اشرف بود و بسياري از بزرگان و فقهاي معاصر از شاگردان او به شمار می‌‌آيند.
+
*1- اقامه [[نماز جماعت]]: آیت الله حجتي در بدو ورود در [[مسجد]] سيد ابوالقاسم رشت به اقامه [[نماز]] جماعت پرداخت و چون مقيد بود كه بعد از نماز منبر برود، در مدت كوتاهي مواعظ و نصايح حكيمانه وي مورد علاقه اقشار مردم قرار گرفت. همين امر باعث شد كه مردم محله ميدان هم از وي بخواهند كه در مسجد آن محله نيز اقامه نماز جماعت نمايد. آیت الله حجتي بدان جهت اقامه نماز جماعت را در آن مسجد پذيرفت كه آن مسجد را تعمير كند و از حالت متروكه بودن بيرون آورد. اين اقدام معظم‌له باعث گرديد كه آن مسجد قديمی‌‌ را به طرز آبرومندي مرمت كند؛ به طوري كه پررونق‌ترين و آبرومندترين مساجد شهر رشت درآمد.
  
* 5- آیت الله سيد حسين اشكوري (م 1349 ق)؛
+
*2- اشتغال به وعظ و خطابه: آیت الله حجتي معتقد بود هر كسي كه به كسوت روحانيت درآمده، بايد به قدر توانايي خويش به [[اسلام]] و مسلمين و پيشبرد اهداف عالي مكتب جعفري كمك نمايد. او ديده بود كه برخي از روحانيان با وجود قدرت علمی‌‌ و فقهي، فقط به اقامه [[نماز جماعت]] قناعت می‌‌ورزند و منبر رفتن و پند و اندرز دادن را دون شأن خود می‌‌دانند و از نشر معارف و ترويج دين عملاً امتناع می‌‌ورزند. ايشان اين شيوه برخي از روحانيان را نمی‌‌پسنديد؛ بلكه او اعتقاد داشت كه آن‌ها بايد مردم را با مواعظ و خواندن روايات و منبر رفتن ارشاد كنند و اصولاً [[فلسفه]] خواندن دروس علوم اسلامی‌‌ اين است كه مردم را هدايت و ارشاد كنند تا همگي سعادتمند شوند. وي در جواب كساني كه با لحن دوستانه و دلسوزانه به او اعتراض می‌‌كردند كه شما با وجود اين موقعيت علمي، صلاح نيست به منبر برويد؟ فرموده بود: در منبر رفتن، مطامع مادي در نظر نيست؛ بلكه اين كار وظيفه است و هر كس وظيفه خويش را شناخت، بايد بدان عمل نمايد. او منبر رفتن را عار و ننگ نمی‌‌دانست؛ بلكه عاشقانه و خالصانه به منبر می‌‌رفت و سخن می‌‌گفت و قلب‌هاي غفلت زده جامعه را متوجه خدا و برنامه‌هاي مترقي اسلام می‌‌كرد. عجيب اين كه او حتي مقيد بود در همان زمان محدود، بعد از مواعظ اخلاقي به ائمه توسل جويد و روضه بخواند.
  
* 6- علامه شيخ محمدجواد بلاغي (م 1352 ق): مرحوم آیت الله حجتي دروس تفسير، علوم قرآني و منظومه [[حكمت]] را در نزد اين عالم فرزانه فراگرفت.
+
*3- در ايام [[رمضان]]، [[محرم]] و [[صفر]] در منابر فقط تفسير [[قرآن]] و شرح احوال ائمه را می‌‌فرمود كه بسيار مورد پسند توده‌هاي مردم واقع می‌‌شد. او معتقد بود كه قرآن و اهل بيت علیهم‌السلام: دو امانت گرانبهاي رسول خدا، در اين عصر و زمانه، مهجور و غريب‌اند و علت مهجوري را عدم شناخت اين دو گوهر گرانبها می‌‌دانست و می‌‌فرمود: اگر كسي قرآن و [[اهل بيت]] پيامبر را شناخت، قطعاً اين شناخت به او كمك خواهد كرد تا جاذبه‌هاي شيرين آن را در كامش احساس كند؛ چرا كه محبت و علاقه به دنبال شناخت می‌‌آيد و محبت كه ايجاد شود، طبعاً اطاعت‌پذيري مردم هم به دنبال آن خواهد آمد. از اين رو، وظيفه هر روحاني است كه معارف [[دين]] و كلمات اهل بيت را درست به گوش مردم برساند تا موجب محبت به اهل بيت و اطاعت از آن‌ها شود. او بارها می‌‌فرمود: اساس اسلام، معرفت است. معرفت خدا، قرآن، اهل بيت و... و آناني كه معرفت ندارند، بي‌راهه می‌‌روند و كج‌انديش و منحرف می‌‌گردند.  
 
 
آیت الله شيخ ابوالقاسم حجتي به سبب داشتن پشتكار، جديت، تلاش مستمر و حافظه قدرتمند توانست از همه مراجع و اعلام ياد شده اجازه اجتهاد دريافت نمايد. آن بزرگوار خود نيز در ساليان اقامتش در [[نجف]] اشرف، سطوح مختلف حوزه را براي عده‌اي از فضلا تدريس می‌‌فرمود.
 
 
 
==بازگشت از نجف==
 
 
 
آیت الله حجتي بعد از دوازده سال اقامت در حوزه نجف و بهره‌گيري از دانش فراوان فرزانگان علمی‌‌ و معنوي آن سامان و بهره‌مندي از فضاي ملكوتي آن شهرِ با معنويت، به زادگاه خويش مراجعت نمود و مورد استقبال علما و مردم آن ديار قرار گرفت. وي بعد از ديدن ارحام و خويشان به دعوت علماي رشت به اين شهر رفت و به مدت بيست سال در آنجا اقامت گزيد و به اقامه [[نماز جماعت]] و تدريس در مدارس ديني و تبليغ معارف ديني و احياي آثار اسلامی‌‌ همت گماشت.<ref> شرح حال آيت الله شيخ ابوالقاسم حجتي در كتاب آثار الحجة، محمد شريف رازي، ج 2، ص 80 و گنجينه دانشمندان، ص 133، آمده است.</ref>
 
 
 
==آثار==
 
 
 
حجتي به فضايل و كمالات والاي اخلاقي و انساني آراسته بود و همواره به [[تهذيب نفس]] و مراقبه حالات نفساني اشتغال داشت. او چون انساني متواضع و متخلق به آداب پسنديده و زهد و وارستگي بود و اعتنايي به زخارف دنيوي نداشت، لذا فوق‌العاده ميان مردم و علما محبوبيت يافت. در اينجا شمه‌اي از حالات و خدمات معظم‌له بيان می‌‌گردد:
 
 
 
* 1- اقامه [[نماز جماعت]]: آیت الله حجتي در بدو ورود در مسجد سيد ابوالقاسم رشت به اقامه [[نماز]] جماعت پرداخت و چون مقيد بود كه بعد از نماز منبر برود، در مدت كوتاهي مواعظ و نصايح حكيمانه وي مورد علاقه اقشار مردم قرار گرفت. همين امر باعث شد كه مردم محله ميدان هم از وي بخواهند كه در مسجد آن محله نيز اقامه نماز جماعت نمايد. آیت الله حجتي بدان جهت اقامه نماز جماعت را در آن مسجد پذيرفت كه آن مسجد را تعمير كند و از حالت متروكه بودن بيرون آورد. اين اقدام معظم‌له باعث گرديد كه آن مسجد قديمی‌‌ را به طرز آبرومندي مرمت كند؛ به طوري كه پررونق‌ترين و آبرومندترين مساجد شهر رشت درآمد.
 
 
 
* 2- اشتغال به وعظ و خطابه: آیت الله حجتي معتقد بود هر كسي كه به كسوت روحانيت درآمده، بايد به قدر توانايي خويش به [[اسلام]] و مسلمين و پيشبرد اهداف عالي مكتب جعفري كمك نمايد. او ديده بود كه برخي از روحانيان با وجود قدرت علمی‌‌ و فقهي، فقط به اقامه [[نماز جماعت]] قناعت می‌‌ورزند و منبر رفتن و پند و اندرز دادن را دون شأن خود می‌‌دانند و از نشر معارف و ترويج دين عملاً امتناع می‌‌ورزند. ايشان اين شيوه برخي از روحانيان را نمی‌‌پسنديد؛ بلكه او اعتقاد داشت كه آن‌ها بايد مردم را با مواعظ و خواندن روايات و منبر رفتن ارشاد كنند و اصولاً [[فلسفه]] خواندن دروس علوم اسلامی‌‌ اين است كه مردم را هدايت و ارشاد كنند تا همگي سعادتمند شوند.
 
 
 
وي در جواب كساني كه با لحن دوستانه و دلسوزانه به او اعتراض می‌‌كردند كه شما با وجود اين موقعيت علمي، صلاح نيست به منبر برويد؟ فرموده بود: در منبر رفتن، مطامع مادي در نظر نيست؛ بلكه اين كار وظيفه است و هر كس وظيفه خويش را شناخت، بايد بدان عمل نمايد. او منبر رفتن را عار و ننگ نمی‌‌دانست؛ بلكه عاشقانه و خالصانه به منبر می‌‌رفت و سخن می‌‌گفت و قلب‌هاي غفلت زده جامعه را متوجه خدا و برنامه‌هاي مترقي اسلام می‌‌كرد. عجيب اين كه او حتي مقيد بود در همان زمان محدود، بعد از مواعظ اخلاقي به ائمه توسل جويد و روضه بخواند.
 
 
 
* 3- در ايام [[رمضان]]، [[محرم]] و [[صفر]] در منابر فقط تفسير [[قرآن]] و شرح احوال ائمه را می‌‌فرمود كه بسيار مورد پسند توده‌هاي مردم واقع می‌‌شد. او معتقد بود كه قرآن و اهل بيت علیهم‌السلام: دو امانت گرانبهاي رسول خدا، در اين عصر و زمانه، مهجور و غريب‌اند و علت مهجوري را عدم شناخت اين دو گوهر گرانبها می‌‌دانست و می‌‌فرمود: اگر كسي قرآن و [[اهل بيت]] پيامبر را شناخت، قطعاً اين شناخت به او كمك خواهد كرد تا جاذبه‌هاي شيرين آن را در كامش احساس كند؛ چرا كه محبت و علاقه به دنبال شناخت می‌‌آيد و محبت كه ايجاد شود، طبعاً اطاعت‌پذيري مردم هم به دنبال آن خواهد آمد. از اين رو، وظيفه هر روحاني است كه معارف [[دين]] و كلمات اهل بيت را درست به گوش مردم برساند تا موجب محبت به اهل بيت و اطاعت از آن‌ها شود.  
 
 
 
او بارها می‌‌فرمود: اساس اسلام، معرفت است. معرفت خدا، قرآن، اهل بيت و... و آناني كه معرفت ندارند، بي‌راهه می‌‌روند و كج‌انديش و منحرف می‌‌گردند. يكي از مؤمنان اهل رشت می‌‌گويد: آن طوري كه او درباره قرآن و اهل بيت سخن می‌‌گفت، ما با همه معلوماتمان جاهل محض بوديم و مطالب او براي ما كه سن و سالي از ما گذشته بود، تازگي داشت و اين كه می‌‌گويند در زمان ظهور [[امام مهدی]] علیه‌السلام قرآن براي همه تازگي دارد، شايد به اين معني باشد كه تاكنون كسي نتوانسته تفسير واقعي داشته باشد و آن وقت تفسير واقعي به گوش مردم می‌‌رسد. خيال می‌‌كنند كه العياذ بالله قرآن ديگري غير از اين قرآن فعلي است.<ref> مصاحبه حاج محمد جوادي مدير مجله «طالب حق» با راديو گيلان، سال 1379 ش.</ref>
 
  
 
==ویژگی های ایشان==
 
==ویژگی های ایشان==
سطر ۹۹: سطر ۷۶:
 
يكي از فرزندان او نقل كرده است كه «مرحوم آیت الله والد در اغلب اوقات در منزل مشغول مطالعه بود و علاوه بر آن، منزل ايشان پايگاه مهمانان دور و نزديك بود. منزل او، همواره پاتوق عالماني همانند حضرات آيات: بحرالعلوم، ضيابري و ميرزا كاظم صادقي بود و آن‌ها سال‌ها به مذاكره و مباحثه علمی ‌‌اشتغال داشتند و از طرفي چون فرزند برومند ايشان خطيب نامدار گيلان، مرحوم حاج شيخ حسن حجتي با بسياري از فضلا و محققين و دانشمندان برجسته ارتباط مستمر داشت؛ همانند آيات و حجج الاسلام: حاج آقا مصطفي خميني، امام موسي صدر، حاج آقا رضا صدر، ميرزا خليل كمره‌اي، شيخ هادي طالقاني، حاج سراج انصاري، صدرايي اشكوري، شيخ عباسعلي اسلامي، فلسفي واعظ و... كه جهت ديدار با مرحوم حاج شيخ حسن حجتي، به منزل آقا در رشت می‌‌رفتند و گاهي مناظرات و مباحثات جدي و طولاني بين او و آن آقايان رخ می‌‌داد. اين گونه استفاده‌ها را آقا در طول عمر شريف داشت و هيچ لحظه‌اي از عمرش را هدر نمی‌‌دادند.<ref> تلخيص از مجموعه مقالات هفته‌نامه تحول، نشريه علمي، اجتماعي، سياسي گيلان، سال‌هاي 1371-1374 ش در سالگرد رحلت آیت الله شخ حسن حجتي هر ساله چاپ می‌‌شود.</ref>
 
يكي از فرزندان او نقل كرده است كه «مرحوم آیت الله والد در اغلب اوقات در منزل مشغول مطالعه بود و علاوه بر آن، منزل ايشان پايگاه مهمانان دور و نزديك بود. منزل او، همواره پاتوق عالماني همانند حضرات آيات: بحرالعلوم، ضيابري و ميرزا كاظم صادقي بود و آن‌ها سال‌ها به مذاكره و مباحثه علمی ‌‌اشتغال داشتند و از طرفي چون فرزند برومند ايشان خطيب نامدار گيلان، مرحوم حاج شيخ حسن حجتي با بسياري از فضلا و محققين و دانشمندان برجسته ارتباط مستمر داشت؛ همانند آيات و حجج الاسلام: حاج آقا مصطفي خميني، امام موسي صدر، حاج آقا رضا صدر، ميرزا خليل كمره‌اي، شيخ هادي طالقاني، حاج سراج انصاري، صدرايي اشكوري، شيخ عباسعلي اسلامي، فلسفي واعظ و... كه جهت ديدار با مرحوم حاج شيخ حسن حجتي، به منزل آقا در رشت می‌‌رفتند و گاهي مناظرات و مباحثات جدي و طولاني بين او و آن آقايان رخ می‌‌داد. اين گونه استفاده‌ها را آقا در طول عمر شريف داشت و هيچ لحظه‌اي از عمرش را هدر نمی‌‌دادند.<ref> تلخيص از مجموعه مقالات هفته‌نامه تحول، نشريه علمي، اجتماعي، سياسي گيلان، سال‌هاي 1371-1374 ش در سالگرد رحلت آیت الله شخ حسن حجتي هر ساله چاپ می‌‌شود.</ref>
  
==تأليفات==
+
==آثار و تأليفات==
  
 
آیت الله حجتي تأليفات طبع شده ندارد؛ ولي نوشته‌هاي دسته‌بندي شده و آماده طبع دارد كه شامل يك دوره تفسير [[سوره يوسف]] و شرح حال امامان معصوم علیهم‌السلام می‌‌شود. ضمناً تقريرات فراواني نيز از دروس آيات عظام به يادگار باقي گذاشته است.
 
آیت الله حجتي تأليفات طبع شده ندارد؛ ولي نوشته‌هاي دسته‌بندي شده و آماده طبع دارد كه شامل يك دوره تفسير [[سوره يوسف]] و شرح حال امامان معصوم علیهم‌السلام می‌‌شود. ضمناً تقريرات فراواني نيز از دروس آيات عظام به يادگار باقي گذاشته است.
سطر ۱۱۳: سطر ۹۰:
 
بر لوح مزارش چنين نگاشته شده است: «تربت پاك عبد صالح و عالم رباني و عارف فرزانه و مجتهد پرهيزگار، حضرت آیت الله حاج شيخ ابوالقاسم حجتي كه عمر شريف و پربركت خود را در راه [[تهذيب نفس]] و تحصيل و نشر و تعليم و ترويج معارف الهي و [[احكام]] [[دين]] و كمالات انساني و فضايل اخلاقي و خدمت به [[اسلام]] و اعتلاي قرآن و تربيت شخصيت‌هاي بزرگ و انسان‌هاي مظهر تقوا و فضيلت و شرف و آزادگي سپري نمود. در تاريخ چهارم خرداد سال 1344 ش. دعوت حق را اجابت كرد و روح مقدسش به ملكوت اعلی پيوست و در جوار رحمت ايزدي آرميد».
 
بر لوح مزارش چنين نگاشته شده است: «تربت پاك عبد صالح و عالم رباني و عارف فرزانه و مجتهد پرهيزگار، حضرت آیت الله حاج شيخ ابوالقاسم حجتي كه عمر شريف و پربركت خود را در راه [[تهذيب نفس]] و تحصيل و نشر و تعليم و ترويج معارف الهي و [[احكام]] [[دين]] و كمالات انساني و فضايل اخلاقي و خدمت به [[اسلام]] و اعتلاي قرآن و تربيت شخصيت‌هاي بزرگ و انسان‌هاي مظهر تقوا و فضيلت و شرف و آزادگي سپري نمود. در تاريخ چهارم خرداد سال 1344 ش. دعوت حق را اجابت كرد و روح مقدسش به ملكوت اعلی پيوست و در جوار رحمت ايزدي آرميد».
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 
==منابع==
 
==منابع==

نسخهٔ ‏۲۷ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۳

آیت الله ابوالقاسم حجتي (1310 - 1387 ق) (1272 - 1344 ش) يكي از عالمان بزرگ و از استوانه‌هاي علمی‌‌ و معنوي منطقه لشت نشاءاست كه ساليان متمادي عمر شريف خود را در تبليغ و ترويج دين و تدريس علوم آل محمد صلی الله علیه و آله سپري ساخت. ایشان پدر حجه الاسلام حسن حجتی واعظ بوده و نوشته‌هاي دسته‌بندي شده و آماده طبع دارد كه شامل يك دوره تفسير سوره يوسف و شرح حال امامان معصوم علیهم‌السلام می‌‌شود.

نام کامل ابوالقاسم حجتی
زادروز 1272 شمسی
زادگاه لشت نشاء - گیلان
وفات 1344 شمسی
مدفن قم، قبرستان شیخان

Line.png

اساتید

ميرزا آقا اصطهباناتي، آیت الله فتاح نجفي، آیت الله عبدالحسين فقيهي رشتي و آیت الله شعبان گيلاني


آثار

يك دوره تفسير سوره يوسف و شرح حال امامان معصوم علیهم‌السلام


ولادت

ابوالقاسم حجتي در حدود سال 1310 ق، در خانواده‌اي مشهور به فضيلت و تقوا در لشت نشاء گيلان ديده به جهان گشود. پدر بزرگوارش شيخ حسين حجتي، اصالتاً اصفهاني بود كه براي تبليغ و ترويج معارف ديني در لشت نشاء رحل اقامت افكند. شيخ حسين، از وعاظ متقي و از عالمان پرهيزگار و زاهد منطقه به شمار می‌‌رفت. اهالي آن سامان همگي از علاقمندان و مريدان او به شمار می‌‌آمدند.[۱]

تحصیل و استادان

شيخ ابوالقاسم حجتي دوران كودكي را در لشت نشاء سپري نمود و براي فراگيري قرآن و ادبيات فارسي راهي مكتب‌خانه محل گرديد. وي، بعد از سپري كردن دوران كودكي و نوجواني به سبب علاقه وافر و تشويق‌هاي والدين محترم خود، راهي حوزه علميه رشت گرديد و دروس مقدمات، ادبيات و سطوح متوسط فقه و اصول را نزد استادان بزرگ فراگرفت. معظم‌له در همين دوران در حوزه علميه رشت با چهره‌هايي همانند آيات بزرگوار: سيد حسن بحرالعلوم، سيد مرتضي مرتضوي لنگرودي، سيد رضي رودباري و ميرزا علي‌اكبر طلوعي (صاحب ديوان طلوعي)، آشنا گرديد كه بعد همگي آنان در شمار استوانه‌هاي علمی ‌‌قرار گرفتند.

دوران تحصيلي آیت الله حجتي در رشت، مصادف با انقلاب مشروطه بود. علما و بزرگان رشت نيز نقش فعالانه و عالمانه‌اي داشتند. مرحوم حجتي در اين ايام جزء طلاب انقلابي و پرشور بود و در مجالس گوناگون مردم را با سخنراني‌هاي خويش تشويق به تبديل حكومت استبداد به مشروطه می‌‌كرد.

آیت الله حجتي در ايام اقامت خود در رشت، تحصيلات مقدماتي خويش را تا اتمام «لمعه» در نزد این استادان آموخت: آیت الله آقا سيد عبدالوهاب ضيابري از علما و يكي از رهبران مشروطه در گيلان، آقا شيخ محمد صيقلاني و آقا شيخ محمد رزگر.

آیت الله حجتي بعد از اتمام لمعتين در رشت، راهي حوزه علميه نجف اشرف گرديد. او براي كسب معارف و طي مدارج و مراحل عالي علمی ‌‌و معنوي، به مدت دوازده سال نزد استادان فرزانه آن ديار مقدس، حاضر شد و بهره‌ها برد. مكاسب را نزد آیت الله سید ابراهیم اصطهباناتی، درس رسائل (فرائد الاصول) را نزد آیت الله شيخ فتاح نجفي، كفايةالاصول را نزد آیت الله شيخ عبدالحسين فقيهي رشتي تلمذ نمود. آن گاه دروس خارج فقه و اصول را از محضر آيات بزرگوار كه ذيلاً نامشان می‌‌آيد، آموخت:

  • آیت الله شيخ شعبان گيلاني (م 1348 ق)
  • آیت الله سيد حسين اشكوري (م 1349 ق)؛

آیت الله شيخ ابوالقاسم حجتي به سبب داشتن پشتكار، جديت، تلاش مستمر و حافظه قدرتمند توانست از همه مراجع و اعلام ياد شده اجازه اجتهاد دريافت نمايد. آن بزرگوار خود نيز در ساليان اقامتش در نجف اشرف، سطوح مختلف حوزه را براي عده‌اي از فضلا تدريس می‌‌فرمود.

فعالیت‌های علمی و اجتماعی

آیت الله حجتي بعد از دوازده سال اقامت در حوزه نجف و بهره‌گيري از دانش فراوان فرزانگان علمی‌‌ و معنوي آن سامان، به زادگاه خويش مراجعت نمود و مورد استقبال علما و مردم آن ديار قرار گرفت. وي به دعوت علماي رشت به اين شهر رفت و به مدت بيست سال در آنجا اقامت گزيد و به اقامه نماز جماعت و تدريس در مدارس ديني و تبليغ معارف ديني و احياي آثار اسلامی‌‌ همت گماشت.[۲]

آیت الله حجتي به فضايل و كمالات والاي اخلاقي و انساني آراسته بود و همواره به تهذيب نفس و مراقبه حالات نفساني اشتغال داشت. او چون انساني متواضع و متخلق به آداب پسنديده و زهد و وارستگي بود و اعتنايي به زخارف دنيوي نداشت، لذا فوق‌العاده ميان مردم و علما محبوبيت يافت. در اينجا شمه‌اي از حالات و خدمات معظم‌له بيان می‌‌گردد:

  • 1- اقامه نماز جماعت: آیت الله حجتي در بدو ورود در مسجد سيد ابوالقاسم رشت به اقامه نماز جماعت پرداخت و چون مقيد بود كه بعد از نماز منبر برود، در مدت كوتاهي مواعظ و نصايح حكيمانه وي مورد علاقه اقشار مردم قرار گرفت. همين امر باعث شد كه مردم محله ميدان هم از وي بخواهند كه در مسجد آن محله نيز اقامه نماز جماعت نمايد. آیت الله حجتي بدان جهت اقامه نماز جماعت را در آن مسجد پذيرفت كه آن مسجد را تعمير كند و از حالت متروكه بودن بيرون آورد. اين اقدام معظم‌له باعث گرديد كه آن مسجد قديمی‌‌ را به طرز آبرومندي مرمت كند؛ به طوري كه پررونق‌ترين و آبرومندترين مساجد شهر رشت درآمد.
  • 2- اشتغال به وعظ و خطابه: آیت الله حجتي معتقد بود هر كسي كه به كسوت روحانيت درآمده، بايد به قدر توانايي خويش به اسلام و مسلمين و پيشبرد اهداف عالي مكتب جعفري كمك نمايد. او ديده بود كه برخي از روحانيان با وجود قدرت علمی‌‌ و فقهي، فقط به اقامه نماز جماعت قناعت می‌‌ورزند و منبر رفتن و پند و اندرز دادن را دون شأن خود می‌‌دانند و از نشر معارف و ترويج دين عملاً امتناع می‌‌ورزند. ايشان اين شيوه برخي از روحانيان را نمی‌‌پسنديد؛ بلكه او اعتقاد داشت كه آن‌ها بايد مردم را با مواعظ و خواندن روايات و منبر رفتن ارشاد كنند و اصولاً فلسفه خواندن دروس علوم اسلامی‌‌ اين است كه مردم را هدايت و ارشاد كنند تا همگي سعادتمند شوند. وي در جواب كساني كه با لحن دوستانه و دلسوزانه به او اعتراض می‌‌كردند كه شما با وجود اين موقعيت علمي، صلاح نيست به منبر برويد؟ فرموده بود: در منبر رفتن، مطامع مادي در نظر نيست؛ بلكه اين كار وظيفه است و هر كس وظيفه خويش را شناخت، بايد بدان عمل نمايد. او منبر رفتن را عار و ننگ نمی‌‌دانست؛ بلكه عاشقانه و خالصانه به منبر می‌‌رفت و سخن می‌‌گفت و قلب‌هاي غفلت زده جامعه را متوجه خدا و برنامه‌هاي مترقي اسلام می‌‌كرد. عجيب اين كه او حتي مقيد بود در همان زمان محدود، بعد از مواعظ اخلاقي به ائمه توسل جويد و روضه بخواند.
  • 3- در ايام رمضان، محرم و صفر در منابر فقط تفسير قرآن و شرح احوال ائمه را می‌‌فرمود كه بسيار مورد پسند توده‌هاي مردم واقع می‌‌شد. او معتقد بود كه قرآن و اهل بيت علیهم‌السلام: دو امانت گرانبهاي رسول خدا، در اين عصر و زمانه، مهجور و غريب‌اند و علت مهجوري را عدم شناخت اين دو گوهر گرانبها می‌‌دانست و می‌‌فرمود: اگر كسي قرآن و اهل بيت پيامبر را شناخت، قطعاً اين شناخت به او كمك خواهد كرد تا جاذبه‌هاي شيرين آن را در كامش احساس كند؛ چرا كه محبت و علاقه به دنبال شناخت می‌‌آيد و محبت كه ايجاد شود، طبعاً اطاعت‌پذيري مردم هم به دنبال آن خواهد آمد. از اين رو، وظيفه هر روحاني است كه معارف دين و كلمات اهل بيت را درست به گوش مردم برساند تا موجب محبت به اهل بيت و اطاعت از آن‌ها شود. او بارها می‌‌فرمود: اساس اسلام، معرفت است. معرفت خدا، قرآن، اهل بيت و... و آناني كه معرفت ندارند، بي‌راهه می‌‌روند و كج‌انديش و منحرف می‌‌گردند.

ویژگی های ایشان

او مهمان‌دوست و مهمان‌نواز بود و شايد هيچ شبي نبود كه ميهان نداشته باشد. اهل نماز شب و نافله‌هاي مستحبي بود و مراقبت داشت كه آنان را ترك نكند. دائم الذكر بود و اذكار و اورادي را همواره بر زبان جاري می‌‌ساخت. او مقيد بود كه هر روز زيارت عاشورا با صد لعن و صد سلام بخواند. مقيد بود نماز جماعت را در اول وقت اقامه نمايد و در طول بيست سال اقامت در رشت در مسجد كاسه‌فروشان، مسجد آقا سيد ابوالقاسم و مسجد ميدان در سه وعده اقامه جماعت داشت.

در روزهاي جمعه مقيد به انجام آداب و سنن اسلامی‌‌ همانند غسل جمعه، دعای ندبه و دعای سمات بود. او علاوه بر تدريس در مدرسه كاسه‌فروشان، براي عده‌اي از طلاب در منزل نيز تدريس خصوصي داشت. در زماني كه ايشان به رشت آمده بود، تقريباً روضه‌خواني در همه جا قدغن بود، اما ايشان مجالس روضه را در منازل همگاني كرد و هنوز هم اين سنت جاريه ايشان باقي است.[۳]

هجرت به قم

آیت الله حجتي در اواخر عمر تمايل داشت كه در يكي از حوزه‌هاي بزرگ نجف يا قم باشد و چون استادان بزرگوارشان در نجف همگي درگذشته بودند و از طرفي، آوازه و شهرت علمی ‌‌حوزه علميه تازه تأسيس قم را شنيده بود، تمايل پيدا كرد كه به اين حوزه جوان برود. لذا در حدود سال 1330 ش. به قم رفت و در اين شهر رحل اقامت افكند و در درس حضرت آیت الله العظمی‌‌ بروجردي حضور يافت و از محضر علمی‌‌ اين استاد فرزانه استفاده كرد. خود نيز در تكيه آقا سيد حسن قم براي عده‌اي از فضلا تدريس می‌‌كرد و ماهيانه به همان افراد نيز شهريه‌اي می‌‌پرداخت. وي همچنين در سه وعده در مسجد رضوي (واقع در چهارراه بازار، ابتداي خيابان باجك قم) اقامه جماعت می‌‌كرد و بعضي اوقات نيز به وعظ و خطابه و ارشاد مردم می‌‌پرداخت.[۴]

آیت الله حجتي در ايام عمر شريفش چه در قم و چه در گيلان با علما، مدرسان و شخصيت‌هاي علمی‌‌ ارتباط مستمر داشت و همواره با آنان مذاكره علمی‌‌ می‌‌كرد.

خاطره‌اي از مذاكرات علمي ایشان

يكي از فرزندان او نقل كرده است كه «مرحوم آیت الله والد در اغلب اوقات در منزل مشغول مطالعه بود و علاوه بر آن، منزل ايشان پايگاه مهمانان دور و نزديك بود. منزل او، همواره پاتوق عالماني همانند حضرات آيات: بحرالعلوم، ضيابري و ميرزا كاظم صادقي بود و آن‌ها سال‌ها به مذاكره و مباحثه علمی ‌‌اشتغال داشتند و از طرفي چون فرزند برومند ايشان خطيب نامدار گيلان، مرحوم حاج شيخ حسن حجتي با بسياري از فضلا و محققين و دانشمندان برجسته ارتباط مستمر داشت؛ همانند آيات و حجج الاسلام: حاج آقا مصطفي خميني، امام موسي صدر، حاج آقا رضا صدر، ميرزا خليل كمره‌اي، شيخ هادي طالقاني، حاج سراج انصاري، صدرايي اشكوري، شيخ عباسعلي اسلامي، فلسفي واعظ و... كه جهت ديدار با مرحوم حاج شيخ حسن حجتي، به منزل آقا در رشت می‌‌رفتند و گاهي مناظرات و مباحثات جدي و طولاني بين او و آن آقايان رخ می‌‌داد. اين گونه استفاده‌ها را آقا در طول عمر شريف داشت و هيچ لحظه‌اي از عمرش را هدر نمی‌‌دادند.[۵]

آثار و تأليفات

آیت الله حجتي تأليفات طبع شده ندارد؛ ولي نوشته‌هاي دسته‌بندي شده و آماده طبع دارد كه شامل يك دوره تفسير سوره يوسف و شرح حال امامان معصوم علیهم‌السلام می‌‌شود. ضمناً تقريرات فراواني نيز از دروس آيات عظام به يادگار باقي گذاشته است.


موقعیت مکانی قبور آیت الله ابوالقاسم حجتی واعظ و پسرش در قبرستان شیخان قم

وفات

آیت الله حجتي پس از عمري تلاش در راه اسلام و تحمل مشقات و مصائب، سرانجام در صبح روز 25 محرم، مصادف با روز شهادت امام سجاد علیه‌السلام، سال 1387 ق. (1344 ش) بعد از اداي فريضه صبح و انجام تعقيبات، هنوز از سجاده برنخاسته بود كه دچار سكته قلبي گرديد و روحش به ملكوت اعلي پرواز كرد.

پيكر پاكش پس از انتقال به مسجد صفي رشت، با شركت گسترده مردم و علما و مسئولان ادارات دولتي تا ميدان صيقلان رشت تشييع گرديد و آن گاه حضرت آیت الله ضيابري بر او نماز گزارد. سپس جنازه او براي تدفين به قم انتقال يافت و بار ديگر از مسجد رضوي (خيابان باجك) كه محل اقامه نماز جماعت ايشان بود با حضور گسترده مردم، علما و بزرگان به سوي حرم حضرت معصومه سلام الله علیها تشييع شد و پس طواف مرقد آن حضرت پيكر پاكش را در كنار قبر جوان برومندش در قبرستان شيخان به خاك سپردند. مجالس متعددي از سوي علما، روحانيت و اقشار مختلف مردم در قم و گيلان براي آن فقيد سعيد منعقد گرديد. روحش شاد باد!

بر لوح مزارش چنين نگاشته شده است: «تربت پاك عبد صالح و عالم رباني و عارف فرزانه و مجتهد پرهيزگار، حضرت آیت الله حاج شيخ ابوالقاسم حجتي كه عمر شريف و پربركت خود را در راه تهذيب نفس و تحصيل و نشر و تعليم و ترويج معارف الهي و احكام دين و كمالات انساني و فضايل اخلاقي و خدمت به اسلام و اعتلاي قرآن و تربيت شخصيت‌هاي بزرگ و انسان‌هاي مظهر تقوا و فضيلت و شرف و آزادگي سپري نمود. در تاريخ چهارم خرداد سال 1344 ش. دعوت حق را اجابت كرد و روح مقدسش به ملكوت اعلی پيوست و در جوار رحمت ايزدي آرميد».

پانویس

  1. خانم ربابه حجتي (نوبخت).
  2. شرح حال آيت الله شيخ ابوالقاسم حجتي در كتاب آثار الحجة، محمد شريف رازي، ج 2، ص 80 و گنجينه دانشمندان، ص 133، آمده است.
  3. مصاحبه نگارنده با خانم حجتي دختر گرامی ‌‌آن فقيه عالي مقام.
  4. همان.
  5. تلخيص از مجموعه مقالات هفته‌نامه تحول، نشريه علمي، اجتماعي، سياسي گيلان، سال‌هاي 1371-1374 ش در سالگرد رحلت آیت الله شخ حسن حجتي هر ساله چاپ می‌‌شود.

منابع

محمدتقي ادهم‌نژاد لنگرودي, ستارگان حرم، جلد 17، صفحه 187-203

آرشیو عکس و تصویر