خاندان جیهانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
 
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
 +
خاندان «جیهانی» خانواده مشهوری در بخارا است که عده­ ای از بزرگان آن در زمان سامانیان در دستگاه آنان سمت وزارت را به عهده داشتند و یا عهده ­دار مشاغل مهم دیگری بودند.<ref>ریاست دیوان وزارت را در زمان سامانیان به جز خاندان جیهانی، افرادی چون [[ابوالفضل بلعمی|بلعمی]] نیز به عهده داشتند. راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، تهران، نگاه، ۱۳۸۲، دوم، ج۴، ص ۳۰.</ref> برخی از اعضاء این خاندان از نظر علم و ادب اشتهار داشتند، از جمله: محمد بن احمد جیهانی، و (پسرانش) محمد بن محمد و احمد بن‌ محمد.<ref>نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر،‌ تاریخ بخارا، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم، ص ۳۲۰.</ref>
  
 +
==محمد بن احمد جیهانی==
  
'''كليدواژه: سامانيان، محمد بن احمد جيهاني، وزارت سامانيان'''
+
ابوعبدالله محمد بن احمد بن نصر جیهانی که برخی او را ابوعبدالله جیهانی کبیر خوانده­ اند،<ref>ثعالبی، یتیمة الدهر، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۳، ج۴، ص ۶۴.</ref> منسوب به «جیهان» شهری در [[خراسان]] بزرگ، کنار رود جیحون می ­باشد.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۳، اول، ج۲، ص ۲۰۲ و ابن فقیه، البلدان، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۱۶، اول، ص ۱۵.</ref>
  
واژه­ي «جيهاني» نسبتِ خانواده مشهوري در بخارا است كه عده­اي از بزرگان آن در زمان سامانيان در دستگاه آنان سمت وزارت را به عهده داشتند و يا عهده­دار مشاغل مهم ديگري بودند. برخي از اعضاء اين خاندان از نظر علم و ادب اشتهار داشتند. سه نفر از وزراء سامانيان كه به جيهان منسوب و به جيهانى شهرت يافته‌اند، عبارتند از: ابوعبداللّه محمد بن احمد بن نصر، و (پسرانش) محمد بن محمد مكنى به ابوعلى و احمد بن‌ محمد.<ref>نرشخي، ابوبكر محمد بن جعفر،‌ تاريخ بخارا، تهران، توس، 1363، دوم، ص 320.</ref> رياست ديوان وزارت را در زمان سامانيان به جز خاندان جيهاني، افرادي چون بلعمي، مصعبي و عتبي نیز به عهده داشتند.<ref>راوندي، مرتضي، تاريخ اجتماعي ايران، تهران، نگاه، 1382، دوم، ج4، ص 30.</ref>
+
وی مشهورترین رجل نامی خاندان جیهانی است. جیهانی پس از ابوبکر بن حامد نسفی چندی وزیر احمد بن اسماعیل سامانی بود.<ref>حداد عادل، غلامعلی، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۶، دوم،‌ ج۱۱، ص ۵۹۱.</ref> سپس زمانی که امیر نصر بن احمد (۳۰۱-۳۳۳ ق) هنوز به حد رشد و بلوغ نرسیده بود، عهده ­دار وزارت وی شده است.<ref>نرشخی، پیشین، ص ۱۲۹.</ref> وی در دو مرحله در زمان امیر نصر بن محمد به وزارت رسیده است. مرحله اول از سال ۳۰۱ تا ۳۰۹ و مرحله دوم از سال ۳۲۵ تا ۳۲۸.<ref> راوندی، پیشین، ج۲، ص ۲۳۴.</ref> جیهانی در دوره وزارتش به اتفاق دولتمردان سامانی از جمله حمویة بن علی امور کشور را سامان داد.<ref> حداد عادل، پیشین، ص ۵۹۱.</ref> در این زمان منصب وزارت از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. تکوین نظام دیوانی سامانیان بیشتر مرهون کوشش­های ابوعبدالله جیهانی بوده است.<ref>همان، ص۵۹۲.</ref>
  
==شخصیت ابوعبدالله محمد بن احمد==
+
'''تدبیر و درایت:'''
  
ابوعبدالله محمد بن احمد جيهاني كه برخي او را ابوعبدالله جيهاني كبير<ref>ثعالبي، يتيمة الدهر، بيروت، دارالكتب العلميه، 1403، ج4، ص 64.</ref> خوانده­اند، منسوب به «جيهان» شهري در خراسان بزرگ، كنار رود جيحون مي­باشد.<ref>حموي، ياقوت، معجم البلدان، تهران، ميراث فرهنگي كشور، 1383، اول، ج2، ص 202 و ابن فقيه، البلدان، بيروت، عالم الكتب، 1416، اول، ص 15.</ref>
+
تمامی مورخان و نویسندگان از تدبیر و درایت جیهانی در وزارت سخن گفته ­اند و معتقدند در دوره او کارها مرتب شد و مملکت ­دارای نظم شد. [[عزالدین ابن اثیر|ابن اثیر]] می نویسد: «اداره امور و ریاست دولت نصر بن احمد به ابوعبدالله محمد بن احمد جیهانی واگذار شد. او کارها را مرتب و مملکت را منظم کرد».<ref>ابن اثیر عزالدین، الکامل، ترجمه ابوالقاسم حالت، عباس خلیلی، تهران، موسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱، ج۱۹، ص ۱۳۲.</ref>
  
وي مشهورترين رجل نامي خاندان جيهاني است. جيهاني پس از ابوبكر بن حامد نسفي چندي وزير احمد بن اسماعيل ساماني بود.<ref>حداد عادل، غلامعلي، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنياد دايرة المعارف اسلامي، 1386، دوم،‌ ج11، ص 591.</ref> سپس زماني كه امير نصر بن احمد (301-333) هنوز به حد رشد و بلوغ نرسيده بود، عهده­دار وزارت وي شده است.<ref>نرشخي، پيشين، ص 129.</ref> وي در دو مرحله در زمان امير نصر بن محمد به وزارت رسيده است. مرحله اول از سال 301 تا 309 و مرحله دوم از سال 325 تا 328.<ref> راوندي، پيشين، ج2، ص 234.</ref> جيهاني در دوره وزارتش به اتفاق دولتمردان ساماني از جمله حموية بن علي امور كشور را سامان داد.<ref> حداد عادل، پيشين، ص 591.</ref> در اين زمان منصب وزارت از اهميت خاصي برخوردار بوده است. تكوين نظام ديواني سامانيان بيشتر مرهون كوشش­هاي ابوعبدالله جيهاني بوده است.<ref>همان، ص592.</ref>
+
مورخان نوشته ­اند: «چون وی به وزارت نشست، به همه ممالک جهان­ نامه نوشت و رسم­های همه درگاه­ها و [[دیوان (تشکیلات اداری)|دیوان­ها]] را طلب کرد، سپس در رسم و رسومات آنها نظر کرد و هر رسمی که نیکوتر و پسندیده ­تر بود را انتخاب کرد و دستور داد آن رسوم را مورد استفاده قرار دهند و به تدبیر او همه امور مملکت سامان یافت».<ref>راوندی،‌ پیشین، ج۲، ص ۳۰۰-۳۰۱.</ref> وی برای اداره دیوان وزارت سامانی بسیاری از مراسمات و تشکیلات ایران عهد ساسانی را در امور وارد کرد.<ref>پیرنیا، حسن و آشتیانی، عباس، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سسلسله قاجاریه، تهران، خیام،‌ ۱۳۸۰، نهم، ص ۲۴۹.</ref> از پایان وزارت ابوعبدالله جیهانی و انتصاب [[ابوالفضل بلعمی|ابوالفضل بلعمی]] به جای او اطلاعی در دست نیست؛ اما احتمالاً وی بر اثر فشار فقهای بخارا و شاید به اتهام زندقه و الحاد برکنار شده است.<ref>حداد عادل، پیشین، ص۵۹۲ و زرین کوب، عبدالحسین، تاریخ مردم ایران کشکش با قدرت ها، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴، ج۲، ص ۱۹۷.</ref>
  
===تدبير و درايت جيهاني===
+
'''مقام علمی:'''
  
تمامي مورخان و نويسندگان از تدبير و درايت جيهاني در وزارت سخن گفته­اند و معتقدند در دوره او كارها مرتب شد و مملكت­داراي نظم شد. ابن­اثير مي­نويسد: «اداره امور و رياست دولت نصر بن احمد به ابوعبدالله محمد بن احمد جيهاني واگذار شد. او كارها را مرتب و مملكت را منظم كرد».<ref>ابن اثير عزالدين، الكامل، ترجمه ابوالقاسم حالت، عباس خليلي، تهران، موسسه مطبوعاتي علمي، 1371، ج19، ص 132.</ref>
+
محمد بن احمد جیهانی فردی دانا و بسیار باهوش و فاضل بود.<ref>جوزجانی، منهاج سراج، طبقات ناصری، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳، اول، ج۱، ص ۲۰۸.</ref> ابن ­فضلان سفیر خلیفه [[حکومت بنی عباس|عباسی]] در سفرنامه خود از جیهانی به نیکی یاد کرده و می­ نویسد: «وی در سراسر خطه خراسان به شیخ العمید مشهور بود».<ref>نرشخی، پیشین، ص ۳۲۱.</ref>
  
مورخان نوشته­اند: «چون وي به وزارت نشست، به همه ممالك جهان­نامه نوشت و رسم­هاي همه درگاه­ها و ديوان­ها را طلب كرد، سپس در رسم و رسومات آنها نظر كرد و هر رسمي كه نيكوتر و پسنديده­تر بود را انتخاب كرد و دستور داد آن رسوم را مورد استفاده قرار دهند و به تدبير او همه امور مملكت سامان يافت».<ref>راوندي،‌ پيشين، ج2، ص 300-301.</ref> وي براي اداره ديوان وزارت ساماني بسياري از مراسمات و تشكيلات ايران عهد ساساني را در امور وارد كرد.<ref>پيرنيا، حسن و آشتياني، عباس، تاريخ ايران از آغاز تا انقراض سسلسله قاجاريه، تهران، خيام،‌ 1380، نهم، ص 249.</ref> از پايان وزارت ابوعبدالله جيهاني و انتصاب ابوالفضل بلعمي به جاي او اطلاعي در دست نيست؛ اما احتمالاً وي بر اثر فشار فقهاي بخارا و شايد به اتهام زندقه و الحاد بركنار شده است.<ref>حداد عادل، پيشين، ص592 و زرين كوب، عبدالحسين، تاريخ مردم ايران كشكش با قدرت ها، تهران، اميركبير، 1364، ج2، ص 197.</ref>
+
وی از مشوقان دانشمندان بود. تشویق و حمایتی که از دانشمندان کرد موجب گردید که وی در ایام حیاتش در تمام جهان [[اسلام]] مشهور گردد. او با انعام و پاداش، مشوق یکی از قدیمی ­ترین و شایسته ­ترین جغرافی­دانان یعنی ابوزید بلخی نیز بود. هر چند بلخی دعوت او را به بخارا نپذیرفت و حاضر به ترک موطن خود نگردید.<ref>راوندی، پیشیین، ج۲، ص ۲۳۴.</ref> جیهانی شاعران پارسی­ گو و عرب زبان را نیز گرامی می­ داشت، به طوری که برخی از آنان وی را ستوده ­اند.<ref>حداد عادل، پیشین، ص۵۹۲.</ref> وفات او در سال ۳۳۰ هجری بوده است.<ref>نرشخی، پیشین، ص ۳۲۰ و راوندی، پیشین، ج۲، ص ۲۳۴.</ref>
  
===مقام علمي===
+
==محمد بن محمد جیهانی==
  
محمد بن احمد جيهاني فردي دانا و بسيار باهوش و فاضل بود.<ref>جوزجاني، منهاج سراج، طبقات ناصري، تهران، دنياي كتاب، 1363، اول، ج1، ص 208.</ref> ابن­فضلان سفير خليفه عباسي در سفرنامه خود از جيهاني به نيكي ياد كرده و مي­نويسد: «وي در سراسر خطه خراسان به شيخ العميد مشهور بود».<ref>نرشخي، پيشين، ص 321.</ref>
+
ابوعلی محمد بن محمد جیهانی پسر محمد بن احمد بن نصر جیهانی<ref>نرشخی، پیشین، ص ۳۲۰.</ref> پس از «برکناری» و یا «رحلت» [[ابوالفضل بلعمی|ابوالفضل بلعمی]] در سال ۳۳۰ هجری به وزارت سعید بن احمد سامانی منصوب شد.<ref>ابن اثیر، پیشین، ج۸، ص ۳۷۸ و نرشخی، پیشین، ص ۳۲۲ و گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، زین الاخبار، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳، اول، ص ۳۳۸ و حداد عادل، پیشین،‌ ج۱۱، ص ۵۹۳.</ref>
  
وي از مشوقان دانشمندان بود. تشويق و حمايتي كه از دانشمندان كرد موجب گرديد كه وي در ايام حياتش در تمام جهان اسلام مشهور گردد. او با انعام و پاداش، مشوق يكي از قديمي­ترين و شايسته­ترين جغرافي­دانان يعني ابوزيد بلخي نيز بود. هر چند بلخي دعوت او را به بخارا نپذيرفت و حاضر به ترك موطن خود (بلخ) نگرديد.<ref>راوندي، پيشيين، ج2، ص 234.</ref>جيهاني شاعران پارسي­گو و عرب زبان را نيز گرامي مي­داشت، به طوري كه برخي از آنان وي را ستوده­اند.<ref>حداد عادل، پيشين، ص592.</ref> وفات او در سال 330 هجري بوده است.<ref>نرشخي، پيشين، ص 320 و راوندي، پيشين، ج2، ص 234.</ref>
+
گردیزی می ­نویسد: «پس از مرگ امیر سعید سامانی، وزارت از محمد بن عبیدالله بلعمی به ابی علی محمد بن محمد جیهانی رسید. محمد بن مصعبی از این امر ناراضی بود و به همین جهت امور سامان نیافت».<ref>گردیزی، پیشن، ص ۲۱۷.</ref>
  
==ابوعلي محمد بن محمد جيهاني==
+
البته مقدسی پس از وزارت ابوالفضل بلعمی به وزارت ابوعبدالله جیهانی اشاره دارد<ref>حداد عادل، پیشین، ص ۵۹۳.</ref> که احتمالا اشتباه است. در [[دانشنامه جهان اسلام (کتاب)|دانشنامه جهان اسلام]] آمده است: «بسیاری از ابوعلی محمد بن محمد جیهانی به عنوان وزیر نصر بن احمد یاد کرده و نوشته ­اند که وی به ابوزید احمد بن سهل بلخی دانشمند فیلسوف صله می ­داد؛ ولی با توجه به زمان مرگ ابوزید بلخی (۳۲۲ ق) این مطلب باید مربوط به ابوعبدالله محمد بن احمد جیهانی کبیر دانست».<ref>همان، ص ۵۹۳ به نقل از قزوینی، محمد، یاداشت ها، تهران، ایرج افشار، ۱۳۳۷، ج۲، ص ۲۰۶.</ref> وی سرانجام در سال ۳۳۰ هجری تحت الهدم (زیر آوار، احتمالاً به علت زلزله) از دنیا رفت.<ref>ابن اثیر، پیشین، ج۸، ص ۳۹۲.</ref>
  
ابوعلي محمد بن محمد جيهاني پسر محمد بن احمد بن نصر جيهاني<ref>نرشخي، پيشين، ص 320.</ref>(جيهاني كبير) پس از «بركناري» و يا «رحلت» ابوالفضل بلعمي در سال 330 هجري به وزارت سعيد بن احمد ساماني منصوب شد.<ref>ابن اثير، پيشين، ج8، ص 378 و نرشخي، پيشين، ص 322 و گرديزي، عبدالحي بن الضحاك، زين الاخبار، تهران، دنياي كتاب، 1363، اول، ص 338 و حداد عادل، پيشين،‌ ج11، ص 593.</ref>
+
==احمد بن محمد جیهانی==
  
گرديزي مي­نويسد: «پس از مرگ امير سعيد ساماني، وزارت از محمد بن عبيدالله بلعمي به ابي علي محمد بن محمد جيهاني رسيد محمد بن مصعبي از اين امر ناراضي بود و به همين جهت امور سامان نيافت».<ref>گرديزي، پيشن، ص 217.</ref>
+
ابوعبدالله احمد بن محمد بن نصر جیهانی فرزند دیگر محمد بن احمد جیهانی (جیهانی کبیر) نیز از وزاراء دولت سامانیان<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۳، ج۱۵، ص ۹۷ و عمر رضا کحاله، معجم المولفین، بیروت، مکتبةالمثنی، بی تا، ج۲، ص ۱۶۵.</ref> است.
  
البته مقدسي پس از وزارت ابوالفضل بلعمي به وزارت ابوعبدالله جيهاني اشاره دارد<ref>حداد عادل، پيشين، ص 593.</ref> كه احتمالا اشتباه است. در دانشنامه جهان اسلام آمده است: «بسياري از ابوعلي محمد بن محمد جيهاني به عنوان وزير نصر بن احمد ياد كرده و نوشته­اند كه وي به ابوزيد احمد بن سهل بلخي دانشمند فيلسوف صله مي­داد؛ ولي با توجه به زمان مرگ ابوزيد بلخي(322) اين مطلب بايد مربوط به ابوعبدالله محمد بن احمد جيهاني كبير دانست».<ref>همان، ص 593 به نقل از قزويني، محمد، ياداشت ها، تهران، ايرج افشار، 1337، ج2، ص 206.</ref>
+
نرشخی می ­نویسد: «مقدسی از ابن الجیهانى نام برده و او را از وزراء نوح بن منصور شمرده است که ظاهرا مقصودش از ابن الجیهانى همین احمد بن محمد است.<ref>نرشخی، پیشین، ص ۳۲۲.</ref> گردیزی می­ نویسد: «احمد بن محمد جیهانی از سال ۳۶۵ تا ۳۶۷ قمری وزیر منصور بن نوح سامانی بوده است».<ref>گردیزی، پیشین، ص ۷.</ref> منصور بن نوح در سیزدهم [[شوال]] سال ۳۶۷ درگذشت و امیر رضى نوح ابن منصور به جاى پدر نشست، جیهانى در این وقت وزارت داشت... در [[ربیع ­الثانی]] سال ۳۶۷ جیهانى از وزارت افتاد و ابوالحسین عبداللّه بن احمد عتبى به جاى وى نشست.<ref>نرشخی، پیشین، ص ۳۲۳ آقا بزرگ تهرانی]] نیز می نویسد: احمد بن محمد بن نصر جیهانی در سال ۳۶۷ از وزارت برکنار شده است. آقا بزرگ تهرانی، پیشین، ج۱۵، ص ۹۷.</ref>
  
===سرانجام===
+
'''مقام علمی:'''
  
وي در سال 330 هجري تحت الهدم (زير آوار احتمالاً به علت زلزله) از دنيا رفت.<ref>ابن اثير، پيشين، ج8، ص 392.</ref>
+
احمد بن محمد بن نصر جیهانی شخصیتی فاضل و ادیب،<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، بیروت، دار احیاء التراث، بی تا، ج۸، ص ۳۶ و عمر رضا کحاله، پیشین، ج۲، ص ۱۶۵.</ref> فیلسوف و منجم<ref>حاجی خلیفه، کشف الظنون، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی تا، ج۲، ص ۱۶۶۴، و مقدسی، احسن التقاسیم، ترجمه علی نقی منزوی، تهران، شرکت مولفان و مترجمان، ایران، ۱۳۶۱، اول، ج۱، ص ۵.</ref> و از پیشگامان علم جغرافیا بوده است.<ref>مقدسی، پیشین، ج۱، ص ۱۰۱.</ref>
  
==احمد بن محمد بن نصر جيهاني==
+
او «بیگانگان»<ref>در منابع کلمه «غربا» بکار رفته است که به بیگانگان ترجمه شده است.</ref> را جمع کرد و از مملکت آنها و درآمدهای آنان و کیفیت راه­های ورود به آن مناطق و... سوال کرد تا از این راه به گشودن شهرها دست یابد و درآمد آنها بشناسد و [[علم نجوم]] و گردش فلک را بفهمد.<ref>حاجی خلیفه، پیشین، ج۲، ص ۱۶۶۴ و مقدسی، پیشین، ج۱، ص ۵.</ref>
  
ابوعبدالله احمد بن محمد بن نصر جيهاني فرزند محمد بن احمد جيهاني (جيهاني كبير) از وزاراء دولت سامانيان<ref>آقا بزرگ تهراني، الذريعه، الي تصانيف الشيعه، بيروت، دارالاضواء، 1403، ج15، ص 97 و عمر رضا كحاله، معجم المولفين، بيروت، مكتبةالمثني، بي تا، ج2، ص 165.</ref> است.
+
'''آثار و تألیفات:'''
  
نرشخي مي­نويسد: «مقدسي از ابن الجيهانى نام برده و او را از وزراء نوح بن منصور شمرده است كه ظاهرا مقصودش از ابن الجيهانى (همين) احمد بن محمد است.<ref>نرشخي، پيشين، ص 322.</ref> گرديزي مي­نويسد: «احمد بن محمد جيهاني از سال 365 تا 367 وزير منصور بن نوح ساماني بوده است».<ref>گرديزي، پيشين، ص 7.</ref> منصور بن نوح در سيزدهم [[شوال]] سال 367 درگذشت و امير رضى نوح ابن منصور به جاى پدر نشست، جيهانى در اين وقت وزارت داشت... در [[ربيع ­الثانی]] سال 367 جيهانى از وزارت افتاد و ابوالحسين عبداللّه بن احمد عتبى به جاى وى نشست.<ref>نرشخي، پيشين، ص 323 آقا بزرگ تهرانی]] نيز مي نويسد: احمد بن محمد بن نصر جيهاني در سال 367 از وزارت بركنار شده است. آقا بزرگ تهرانی، پيشين، ج15، ص 97.</ref>
+
جیهانی دارای آثار و تألیفات متعددی است که از جمله آنها می ­توان به موارد ذیل اشاره کرد:
  
===مقام علمي===
+
# المسالک و الممالک.<ref>حاجی خلیفه، ج۲، ص ۱۶۶۴ و اصطخری، ابراهیم بن محمد، المسالک والممالک، قاهره، الهیئه العامه لقصور الثقافه، مقدمه، ص ۵.</ref> کتاب معروفی است که اصل آن در دسترس نیست؛ اما بسیاری از آن نقل کرده ­اند.<ref> گردیزی، پیشین، ص ۷.</ref> [[حاجی خلیفه|حاجی خلیفه]] می­ نویسد: احمد بن محمد بن نصر جیهانی در کتاب مفصل «مسالک و ممالک» عالَم را به هفت اقلیم تقسیم کرده و برای هر اقلیم ستاره ­ای قرار داده. او در کتابش به وصف شهرها نپرداخته و تنها راه­های شرق و غرب و شمال و جنوب را ذکر کرده است.<ref>حاجی خلیفه، پیشین، ج۲، ص ۱۶۶۴.</ref> این کتاب احتمالا همان کتابی است که [[مسعودی|مسعودی]] در مورد آن می ­نویسد: جیهانی وزیر نصر بن احمد سامانی کتابی در وصف جهان و اخبار و عجایب آن و شهرها و دریاها و امت­های عالم تصنیف کرده است.<ref>مسعودی، التنبیه والاشراف، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۵، دوم، ص ۷۱.</ref> کتاب المسالک و الممالک جیهانی هر چند امروزه در دسترس نیست؛ اما برخی اشاره دارند جغرافی­ نویسان پس از جیهانی اطلاعات خود را در باب سرزمین­های غیراسلامی شمال و شرق از آن گرفته ­اند.<ref>راوندی، پیشین،‌ ج۲، ص ۲۳۲ و گردیزی، پیشین، ص ۷.</ref> او با نوشتن این کتاب به جهانگردان مشهوری چون [[ابودلف]] و ابن فضلان یاری رسانده است.<ref>حموی، پیشین، ج۱، ص ۳۹ مقدمه.</ref>
 
+
# اشکال العالم؛ [[شیخ آقا بزرگ تهرانی|آقا بزرگ تهرانی]] در مورد این کتاب می­ نویسد: «در کابل نسخه ­ای از اشکال العالم وجود دارد که سعید نفیسی از روی آن برای خویش نسخه برداری کرده است و در آنجا بیان کرده که مولف کتاب معاصر با سامانیان در قرن چهارم هجری است. آقا بزرگ سپس می ­نویسد: شاید مولف آن ابوعبدالله احمد بن محمد بن نصر جیهانی از وزراء سامانیان باشد».<ref>آقا بزرگ طهرانی، پیشین، ج۱۵، ص ۹۷.</ref>
احمد بن محمد بن نصر جيهاني شخصيتي فاضل اديب،<ref>صفدي، الوافي بالوفيات، بيروت، دار احياء التراث، بي تا، ج8، ص 36 و عمر رضا كحاله، پيشين، ج2، ص 165.</ref> فيلسوف و  منجم<ref>حاجي خليفه، كشف الظنون، بيروت، داراحياء التراث العربي، بي تا، ج2، ص 1664، و مقدسي، احسن التقاسيم، ترجمه علي نقي منزوي، تهران، شركت مولفان و مترجمان، ايران، 1361، اول، ج1، ص 5.</ref> و از پيشگامان علم جغرافيا بوده است.<ref>مقدسي، پيشين، ج1، ص 101.</ref>
+
# العهود للخلفا و الامراء؛
 
+
# الزیارات فی کتاب الناشی؛
او «بيگانگان»<ref>در منابع كلمه «غربا» بكار رفته است كه به بيگانگان ترجمه شده است.</ref> را جمع كرد و از مملكت آنها و درآمدهاي آنان و كيفيت راه­هاي ورود به آن مناطق و... سوال كرد تا از اين راه به گشودن شهرها دست يابد و درآمد آنها بشناسد و علم نجوم و گردش فلك را بفهمد.<ref>حاجي خليفه، پيشين، ج2، ص 1664 و مقدسي، پيشين، ج1، ص 5.</ref>
+
# آیین مقالات؛<ref>ابن ندیم، فهرست، تحقیق رضا تجدد، ص ۱۵۳؛ الوافی با الوفیات، بیروت، داراحیاء التراث، ۱۴۲۰، ج۸، ص ۳۶.</ref>
 
+
# کتاب رسائل.<ref>عمر رضا کحاله، پیشین، ج۲، ص ۱۶۵.</ref>  
===آثار و تاليفات جيهاني===
 
 
 
جيهاني داراي آثار و تاليفات متعددي است كه از جمله آنها مي­توان به موارد ذيل اشاره كرد:
 
 
 
1- المسالك و الممالك.<ref>حاجي خليفه، پيشين، ج2، ص 1664 و اصطخري، ابراهيم بن محمد، المسالك والممالك، قاهره، الهيئه العامه لقصور الثقافه، بي تا، مقدمه، ص 5.</ref> كتاب معروفي است كه اصل آن در دسترس نيست؛ اما بسياري از آن نقل كرده­اند.<ref> گرديزي، پيشين، ص 7.</ref>
 
 
 
حاجي خليفه مي­نويسد: احمد بن محمد بن نصر جيهاني در كتاب مفصل «مسالك و ممالك» عالم را به هفت اقليم تقسيم كرده و براي هر اقليم ستاره­اي قرار داده او در كتابش به وصف شهرها نپرداخته و تنها راه­هاي شرق و غرب و شمال و جنوب را ذكر كرده است.<ref>حاجي خليفه، پيشين، ج2، ص 1664.</ref> اين كتاب احتمالا همان كتابي است كه مسعودي در مورد آن مي­نويسد: جيهاني وزير نصر بن احمد ساماني كتابي در وصف جهان و اخبار و عجايب آن و شهرها و درياها و امت­هاي عالم تصنيف كرده است.<ref>مسعودي، التنبيه والاشراف، ترجمه ابوالقاسم پاينده، تهران، علمي و فرهنگي، 1365، دوم، ص 71.</ref> كتاب المسالك والممالك جيهاني هر چند امروزه در دسترس نيست؛ اما برخي اشاره دارند جغرافي­نويسان پس از جيهاني اطلاعات خود را در باب سرزمين­هاي غيراسلامي شمال و شرق از آن گرفته­اند.<ref>راوندي، پيشين،‌ ج2، ص 232 و گرديزي، پيشين، ص 7.</ref> او با نوشتن اين كتاب به جهانگردان مشهوري چون بودلف و ابن فضلان ياري رسانده است.<ref>حموي، پيشين، ج1، ص 39 مقدمه.</ref>
 
 
 
2- از ديگر آثار جيهاني مي­توان به العهود للخلفا والامراء، كتاب الزيارات في كتاب الناشي، آيين مقالات<ref>بغدادي، ابن نديم، فهرست، تحقيق رضا تجدد، بي جا، بي تا، ص 153 و صفدي، الوافي با الوفيات، بيروت، داراحياء التراث، 1420، ج8، ص 36.</ref> و كتاب رسائل<ref>عمر رضا كحاله، پيشين، ج2، ص 165.</ref> اشاره كرد.
 
 
 
3- اشكال العالم آقا بزرگ تهراني در مورد اين كتاب مي­نويسد: «در كابل نسخه­اي از اشكال العالم وجود دارد كه سعيد نفيسي از روي آن براي خويش نسخه برداري كرده است و در آنجا بيان كرده كه مولف كتاب معاصر با سامانيان در قرن چهارم هجري است. آقا بزرگ سپس مي­نويسد: شايد مولف آن ابوعبدالله احمد بن محمد بن نصر جيهاني از وزراء سامانيان باشد».<ref>آقا بزرگ طهراني، پيشين، ج15، ص 97.</ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
يدالله حاجي زاده، خاندان جیهانی، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، بازیابی: 4 بهمن 1391.
+
 
 +
* یدالله حاجی زاده، خاندان جیهانی، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، بازیابی: ۴ بهمن ۱۳۹۱.
  
 
[[رده:دولتمردان]]
 
[[رده:دولتمردان]]

نسخهٔ ‏۲ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۰۵:۳۶

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

خاندان «جیهانی» خانواده مشهوری در بخارا است که عده­ ای از بزرگان آن در زمان سامانیان در دستگاه آنان سمت وزارت را به عهده داشتند و یا عهده ­دار مشاغل مهم دیگری بودند.[۱] برخی از اعضاء این خاندان از نظر علم و ادب اشتهار داشتند، از جمله: محمد بن احمد جیهانی، و (پسرانش) محمد بن محمد و احمد بن‌ محمد.[۲]

محمد بن احمد جیهانی

ابوعبدالله محمد بن احمد بن نصر جیهانی که برخی او را ابوعبدالله جیهانی کبیر خوانده­ اند،[۳] منسوب به «جیهان» شهری در خراسان بزرگ، کنار رود جیحون می ­باشد.[۴]

وی مشهورترین رجل نامی خاندان جیهانی است. جیهانی پس از ابوبکر بن حامد نسفی چندی وزیر احمد بن اسماعیل سامانی بود.[۵] سپس زمانی که امیر نصر بن احمد (۳۰۱-۳۳۳ ق) هنوز به حد رشد و بلوغ نرسیده بود، عهده ­دار وزارت وی شده است.[۶] وی در دو مرحله در زمان امیر نصر بن محمد به وزارت رسیده است. مرحله اول از سال ۳۰۱ تا ۳۰۹ و مرحله دوم از سال ۳۲۵ تا ۳۲۸.[۷] جیهانی در دوره وزارتش به اتفاق دولتمردان سامانی از جمله حمویة بن علی امور کشور را سامان داد.[۸] در این زمان منصب وزارت از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. تکوین نظام دیوانی سامانیان بیشتر مرهون کوشش­های ابوعبدالله جیهانی بوده است.[۹]

تدبیر و درایت:

تمامی مورخان و نویسندگان از تدبیر و درایت جیهانی در وزارت سخن گفته ­اند و معتقدند در دوره او کارها مرتب شد و مملکت ­دارای نظم شد. ابن اثیر می نویسد: «اداره امور و ریاست دولت نصر بن احمد به ابوعبدالله محمد بن احمد جیهانی واگذار شد. او کارها را مرتب و مملکت را منظم کرد».[۱۰]

مورخان نوشته ­اند: «چون وی به وزارت نشست، به همه ممالک جهان­ نامه نوشت و رسم­های همه درگاه­ها و دیوان­ها را طلب کرد، سپس در رسم و رسومات آنها نظر کرد و هر رسمی که نیکوتر و پسندیده ­تر بود را انتخاب کرد و دستور داد آن رسوم را مورد استفاده قرار دهند و به تدبیر او همه امور مملکت سامان یافت».[۱۱] وی برای اداره دیوان وزارت سامانی بسیاری از مراسمات و تشکیلات ایران عهد ساسانی را در امور وارد کرد.[۱۲] از پایان وزارت ابوعبدالله جیهانی و انتصاب ابوالفضل بلعمی به جای او اطلاعی در دست نیست؛ اما احتمالاً وی بر اثر فشار فقهای بخارا و شاید به اتهام زندقه و الحاد برکنار شده است.[۱۳]

مقام علمی:

محمد بن احمد جیهانی فردی دانا و بسیار باهوش و فاضل بود.[۱۴] ابن ­فضلان سفیر خلیفه عباسی در سفرنامه خود از جیهانی به نیکی یاد کرده و می­ نویسد: «وی در سراسر خطه خراسان به شیخ العمید مشهور بود».[۱۵]

وی از مشوقان دانشمندان بود. تشویق و حمایتی که از دانشمندان کرد موجب گردید که وی در ایام حیاتش در تمام جهان اسلام مشهور گردد. او با انعام و پاداش، مشوق یکی از قدیمی ­ترین و شایسته ­ترین جغرافی­دانان یعنی ابوزید بلخی نیز بود. هر چند بلخی دعوت او را به بخارا نپذیرفت و حاضر به ترک موطن خود نگردید.[۱۶] جیهانی شاعران پارسی­ گو و عرب زبان را نیز گرامی می­ داشت، به طوری که برخی از آنان وی را ستوده ­اند.[۱۷] وفات او در سال ۳۳۰ هجری بوده است.[۱۸]

محمد بن محمد جیهانی

ابوعلی محمد بن محمد جیهانی پسر محمد بن احمد بن نصر جیهانی[۱۹] پس از «برکناری» و یا «رحلت» ابوالفضل بلعمی در سال ۳۳۰ هجری به وزارت سعید بن احمد سامانی منصوب شد.[۲۰]

گردیزی می ­نویسد: «پس از مرگ امیر سعید سامانی، وزارت از محمد بن عبیدالله بلعمی به ابی علی محمد بن محمد جیهانی رسید. محمد بن مصعبی از این امر ناراضی بود و به همین جهت امور سامان نیافت».[۲۱]

البته مقدسی پس از وزارت ابوالفضل بلعمی به وزارت ابوعبدالله جیهانی اشاره دارد[۲۲] که احتمالا اشتباه است. در دانشنامه جهان اسلام آمده است: «بسیاری از ابوعلی محمد بن محمد جیهانی به عنوان وزیر نصر بن احمد یاد کرده و نوشته ­اند که وی به ابوزید احمد بن سهل بلخی دانشمند فیلسوف صله می ­داد؛ ولی با توجه به زمان مرگ ابوزید بلخی (۳۲۲ ق) این مطلب باید مربوط به ابوعبدالله محمد بن احمد جیهانی کبیر دانست».[۲۳] وی سرانجام در سال ۳۳۰ هجری تحت الهدم (زیر آوار، احتمالاً به علت زلزله) از دنیا رفت.[۲۴]

احمد بن محمد جیهانی

ابوعبدالله احمد بن محمد بن نصر جیهانی فرزند دیگر محمد بن احمد جیهانی (جیهانی کبیر) نیز از وزاراء دولت سامانیان[۲۵] است.

نرشخی می ­نویسد: «مقدسی از ابن الجیهانى نام برده و او را از وزراء نوح بن منصور شمرده است که ظاهرا مقصودش از ابن الجیهانى همین احمد بن محمد است.[۲۶] گردیزی می­ نویسد: «احمد بن محمد جیهانی از سال ۳۶۵ تا ۳۶۷ قمری وزیر منصور بن نوح سامانی بوده است».[۲۷] منصور بن نوح در سیزدهم شوال سال ۳۶۷ درگذشت و امیر رضى نوح ابن منصور به جاى پدر نشست، جیهانى در این وقت وزارت داشت... در ربیع ­الثانی سال ۳۶۷ جیهانى از وزارت افتاد و ابوالحسین عبداللّه بن احمد عتبى به جاى وى نشست.[۲۸]

مقام علمی:

احمد بن محمد بن نصر جیهانی شخصیتی فاضل و ادیب،[۲۹] فیلسوف و منجم[۳۰] و از پیشگامان علم جغرافیا بوده است.[۳۱]

او «بیگانگان»[۳۲] را جمع کرد و از مملکت آنها و درآمدهای آنان و کیفیت راه­های ورود به آن مناطق و... سوال کرد تا از این راه به گشودن شهرها دست یابد و درآمد آنها بشناسد و علم نجوم و گردش فلک را بفهمد.[۳۳]

آثار و تألیفات:

جیهانی دارای آثار و تألیفات متعددی است که از جمله آنها می ­توان به موارد ذیل اشاره کرد:

  1. المسالک و الممالک.[۳۴] کتاب معروفی است که اصل آن در دسترس نیست؛ اما بسیاری از آن نقل کرده ­اند.[۳۵] حاجی خلیفه می­ نویسد: احمد بن محمد بن نصر جیهانی در کتاب مفصل «مسالک و ممالک» عالَم را به هفت اقلیم تقسیم کرده و برای هر اقلیم ستاره ­ای قرار داده. او در کتابش به وصف شهرها نپرداخته و تنها راه­های شرق و غرب و شمال و جنوب را ذکر کرده است.[۳۶] این کتاب احتمالا همان کتابی است که مسعودی در مورد آن می ­نویسد: جیهانی وزیر نصر بن احمد سامانی کتابی در وصف جهان و اخبار و عجایب آن و شهرها و دریاها و امت­های عالم تصنیف کرده است.[۳۷] کتاب المسالک و الممالک جیهانی هر چند امروزه در دسترس نیست؛ اما برخی اشاره دارند جغرافی­ نویسان پس از جیهانی اطلاعات خود را در باب سرزمین­های غیراسلامی شمال و شرق از آن گرفته ­اند.[۳۸] او با نوشتن این کتاب به جهانگردان مشهوری چون ابودلف و ابن فضلان یاری رسانده است.[۳۹]
  2. اشکال العالم؛ آقا بزرگ تهرانی در مورد این کتاب می­ نویسد: «در کابل نسخه ­ای از اشکال العالم وجود دارد که سعید نفیسی از روی آن برای خویش نسخه برداری کرده است و در آنجا بیان کرده که مولف کتاب معاصر با سامانیان در قرن چهارم هجری است. آقا بزرگ سپس می ­نویسد: شاید مولف آن ابوعبدالله احمد بن محمد بن نصر جیهانی از وزراء سامانیان باشد».[۴۰]
  3. العهود للخلفا و الامراء؛
  4. الزیارات فی کتاب الناشی؛
  5. آیین مقالات؛[۴۱]
  6. کتاب رسائل.[۴۲]

پانویس

  1. ریاست دیوان وزارت را در زمان سامانیان به جز خاندان جیهانی، افرادی چون بلعمی نیز به عهده داشتند. راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، تهران، نگاه، ۱۳۸۲، دوم، ج۴، ص ۳۰.
  2. نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر،‌ تاریخ بخارا، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم، ص ۳۲۰.
  3. ثعالبی، یتیمة الدهر، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۳، ج۴، ص ۶۴.
  4. یاقوت حموی، معجم البلدان، میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۳، اول، ج۲، ص ۲۰۲ و ابن فقیه، البلدان، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۱۶، اول، ص ۱۵.
  5. حداد عادل، غلامعلی، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۶، دوم،‌ ج۱۱، ص ۵۹۱.
  6. نرشخی، پیشین، ص ۱۲۹.
  7. راوندی، پیشین، ج۲، ص ۲۳۴.
  8. حداد عادل، پیشین، ص ۵۹۱.
  9. همان، ص۵۹۲.
  10. ابن اثیر عزالدین، الکامل، ترجمه ابوالقاسم حالت، عباس خلیلی، تهران، موسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱، ج۱۹، ص ۱۳۲.
  11. راوندی،‌ پیشین، ج۲، ص ۳۰۰-۳۰۱.
  12. پیرنیا، حسن و آشتیانی، عباس، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سسلسله قاجاریه، تهران، خیام،‌ ۱۳۸۰، نهم، ص ۲۴۹.
  13. حداد عادل، پیشین، ص۵۹۲ و زرین کوب، عبدالحسین، تاریخ مردم ایران کشکش با قدرت ها، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴، ج۲، ص ۱۹۷.
  14. جوزجانی، منهاج سراج، طبقات ناصری، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳، اول، ج۱، ص ۲۰۸.
  15. نرشخی، پیشین، ص ۳۲۱.
  16. راوندی، پیشیین، ج۲، ص ۲۳۴.
  17. حداد عادل، پیشین، ص۵۹۲.
  18. نرشخی، پیشین، ص ۳۲۰ و راوندی، پیشین، ج۲، ص ۲۳۴.
  19. نرشخی، پیشین، ص ۳۲۰.
  20. ابن اثیر، پیشین، ج۸، ص ۳۷۸ و نرشخی، پیشین، ص ۳۲۲ و گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، زین الاخبار، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳، اول، ص ۳۳۸ و حداد عادل، پیشین،‌ ج۱۱، ص ۵۹۳.
  21. گردیزی، پیشن، ص ۲۱۷.
  22. حداد عادل، پیشین، ص ۵۹۳.
  23. همان، ص ۵۹۳ به نقل از قزوینی، محمد، یاداشت ها، تهران، ایرج افشار، ۱۳۳۷، ج۲، ص ۲۰۶.
  24. ابن اثیر، پیشین، ج۸، ص ۳۹۲.
  25. آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۳، ج۱۵، ص ۹۷ و عمر رضا کحاله، معجم المولفین، بیروت، مکتبةالمثنی، بی تا، ج۲، ص ۱۶۵.
  26. نرشخی، پیشین، ص ۳۲۲.
  27. گردیزی، پیشین، ص ۷.
  28. نرشخی، پیشین، ص ۳۲۳ آقا بزرگ تهرانی]] نیز می نویسد: احمد بن محمد بن نصر جیهانی در سال ۳۶۷ از وزارت برکنار شده است. آقا بزرگ تهرانی، پیشین، ج۱۵، ص ۹۷.
  29. صفدی، الوافی بالوفیات، بیروت، دار احیاء التراث، بی تا، ج۸، ص ۳۶ و عمر رضا کحاله، پیشین، ج۲، ص ۱۶۵.
  30. حاجی خلیفه، کشف الظنون، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی تا، ج۲، ص ۱۶۶۴، و مقدسی، احسن التقاسیم، ترجمه علی نقی منزوی، تهران، شرکت مولفان و مترجمان، ایران، ۱۳۶۱، اول، ج۱، ص ۵.
  31. مقدسی، پیشین، ج۱، ص ۱۰۱.
  32. در منابع کلمه «غربا» بکار رفته است که به بیگانگان ترجمه شده است.
  33. حاجی خلیفه، پیشین، ج۲، ص ۱۶۶۴ و مقدسی، پیشین، ج۱، ص ۵.
  34. حاجی خلیفه، ج۲، ص ۱۶۶۴ و اصطخری، ابراهیم بن محمد، المسالک والممالک، قاهره، الهیئه العامه لقصور الثقافه، مقدمه، ص ۵.
  35. گردیزی، پیشین، ص ۷.
  36. حاجی خلیفه، پیشین، ج۲، ص ۱۶۶۴.
  37. مسعودی، التنبیه والاشراف، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۵، دوم، ص ۷۱.
  38. راوندی، پیشین،‌ ج۲، ص ۲۳۲ و گردیزی، پیشین، ص ۷.
  39. حموی، پیشین، ج۱، ص ۳۹ مقدمه.
  40. آقا بزرگ طهرانی، پیشین، ج۱۵، ص ۹۷.
  41. ابن ندیم، فهرست، تحقیق رضا تجدد، ص ۱۵۳؛ الوافی با الوفیات، بیروت، داراحیاء التراث، ۱۴۲۰، ج۸، ص ۳۶.
  42. عمر رضا کحاله، پیشین، ج۲، ص ۱۶۵.

منابع